به گزارش مشرق، رسیدگی به شکایتهای سریالی شهروندانی که طعمه کلاهبرداری مجازی قرار گرفته بودند از چند ماه قبل در دستور کار تیمی از پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
این افراد در ثبت شکایت خود میگفتند در یک کانال تلگرامی که خرید و فروش ارز انجام میداد، با افراد برای فروش دلارهای خود قرار گذاشته بودند اما در محل قرار مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفته و دلارهایشان را از چنگ آنها درآوردند.
با وارد عمل شدن تیم تخصصی پلیس آگاهی تهران و اقدامات اطلاعاتی مشخص شد سرقتها در محدوده محله نارمک رخ داده است و شمار فریبخوردهها ۸ نفر بوده که در مجموع نزدیک به ۸ میلیارد تومان از مالباختگان به سرقت رفته است.
همین کافی بود تا پلیس با سرنخهای اطلاعاتی گردانندگان باند را یکی پس از دیگری به دام اندازد.
در ادامه گفتوگو با متهمان این پرونده را بخوانید.
سرقت دلارهای مردم وسط خیابان
صابر نام جوانی است که با فروشندگان دلار تماس میگرفت تا آنها را مجاب کند برای فروش ارز سر قرار بیایند. او در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: «شغل من خرید و فروش گوشی تلفن همراه بود، مشکل مالی هم نداشتم تا اینکه یک روز دوستانم به من گفتند در یک کانال تلگرامی افرادی هستند که قصد فروش دلار دارند. قرار شد من با این افراد تماس بگیرم و خودمان را خریدار جا بزنیم. در چند مورد فروشندگان را سر قرار کشاندم و در این سرقتها حدود ۱۰ هزار دلار نصیبم شد.»
مردی که در این باند نقش اصلی را ایفا میکرد جوانی با ظاهری موجه است. او موقع قرار وانمود میکرد که در حال چک کردن دلارهاست. متهم در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: «وقتی با خریداران سر قرار میرفتم وانمود میکردم که در حال چک کردن اصالت دلارها هستم، بعد همدستانم با موتور نزدیک خودرو میشدند و با تهدید سلاح دلارها را میربودند.»
سومین متهم توسط شاکیان حاضر در آگاهی شناسایی شده است اما اتهام خود را قبول ندارد و میگوید: «من اصلاً نقشی در این سرقتها ندارم، وقتی فهمیدم دوستم به اتهام سرقت دلار دستگیر شده برای پیگیری پروندهاش به آگاهی آمدم و بیدلیل بازداشتم کردند!»
همان موقع یکی از شاکیان میگوید: «من دقایقی قبل شنیدم که این متهم به همدست خود میگفت مرا لو ندهید!»
ادامه گزارش را در گفتوگو با شاکیان پرونده بخوانید.
سرمایه زندگیمان بر باد رفت
آمار و ارقام در ذهن نمیگنجد! ۸۵ هزار دلار بالاترین رقمی است که به گوش میخورد. مردان خسته و مأیوس به دیوار راهروهای پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران تکیه زدهاند. میگویند سرمایه و پساندازشان بر باد رفته و تمام سؤالشان این است که به اموال برباد رفتهشان میرسند یا نه! از آنها میپرسیم که چطور به راحتی اعتماد کرده و دلارهایشان را برای فروش نزد افراد ناشناس بردند؟ همگی یک جمله میگویند که اعتمادسازی باند تبهکار طوری بود که فکرش را هم نمیکنید!
یکی از آنها میگوید: «۵ هزار و پانصد دلار از من ربودند. همه پساندازم را تبدیل به دلار کرده بودم و یک هفته تا به دنیا آمدن فرزندم مانده بود که تصمیم گرفتم دلارها را بفروشم.از وقتی این اتفاق افتاده افسردگی گرفتهام.»
مرد دیگری که در این حادثه ۸۵ هزار دلارش را باخته در ادامه این گفتوگو میگوید: «فکر میکنم بالاترین مقدار سرقت از من شده است. این مبلغ به صورت امانی دست من بود و باید به یک شرکت تحویل میدادم. زمانی که این دلارها از من ربوده شد ارزش آن بین ۲ تا ۳ میلیارد بود اما الان ارزش آن با بالا رفتن دلار دو برابر شده است. روز حادثه در یکی از میدانهای نارمک با این افراد قرار گذاشتم که اصرار داشتند دلارها را چک کنند. ساعت یک ظهر بود و من در برابر چک شدن دلارها مقاومت کردم که ناگهان آنها سر من ریختند و کتکم زدند. مردم و رهگذران نگاه میکردند و آنها وانمود میکردند که مأمور و در حال بازداشت من هستند! بعد هم دلارها را قاپیدند و فرار کردند.»
سومین شاکی مرد جوانی است که دلارهای خودش، خواهر و مادرش را سر قرار برده است: «در یک کانال تلگرامی با این باند آشنا شدم، می گفتند که دلارها را با قیمت بالاتری خریداری میکنند. حدود ۵ هزار دلار داشتم که این دلارها پسانداز من، مادر و خواهرم بود. میخواستیم سر سال با بالا رفتن قیمت دلار، ارزش پول پیش خانه کم نشود و به دردسر نیفتیم، برای همین پساندازمان را به دلار تبدیل کرده بودیم. شخصی که تلفنی با من حرف زد میگفت در نارمک مغازه صرافی دارند و بعد گفت میتوانم به مغازهشان بروم و برای سهولت کار میتوانند با من بیرون از صرافی هم قرار بگذارند. بعداً فهمیدم که به دروغ گفته بودند مغازه دارند و هیچ مغازهای در کار نبود! فقط برای اعتمادسازی این ادعا را مطرح کرده بود. من هم با او در اتوبان باقری قرار گذاشتم و وقتی سر قرار آمد فردی اتو کشیده و مرتب بود. در ماشین من کنارم نشست و دلارها را چک کرد. بعد به دوستانش زنگ زد و گفت اصالت دلارها مورد تأیید است که من بعداً فهمیدم در آن لحظات در حال رمزی حرف زدن بود. چون دقایقی بعد دوستانش با دو موتورسیکلت به سمت خودرو من آمدند و با چاقو و قمه به من حمله کردند. یکی از آنها با پشت قمه به سرم ضربه محکمی زد و فردی که داخل ماشین نشسته بود دلارها را برداشت و ترک یک موتور نشستند و رفتند.»
چهارمین شاکی مردی است که در نزدیکی متروی سرسبز با این افراد قرار گذاشته بود. او میگوید: «۱۱ هزار و ۸۰۰ دلار داشتم که میخواستم آن را نقد کنم. متهمان با من در نزدیکی متروی سرسبز قرار گذاشتند و گفتند باید چند شماره کارت به آنها بدهم تا پولها را به حسابهای مختلف واریز کنند. اما درست در لحظهای که تصور میکردم معامله در حال انجام است، برایم چاقو کشیدند و دلارها را برداشتند و فرار کردند.»
رسیدگی به این پرونده تا رسیدن شاکیان به اموالشان در جریان رسیدگی قضایی قرار خواهد داشت.