به گزارش مشرق، ۳۱خرداد ۱۳۶۰ و در نخستین روزهایی که ایران در کنار حمله نیروهای متجاوز به مرزهای غربیاش با یک جنگ خیابانی در مواجهه به تروریستهای سازمان منافقین مواجه شده بود؛ مصطفی چمران مرد کمنظیر و چندوجهی جبهه های جنگش را در دهلاویه از دست داد.
تنها یک روز پس از شهادت چمران بود که امام خمینی(ره) در سخنرانی مشهوری همگان را به «مثل چمران» مردن دعوت کرده و فرمودند: « شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا و در این دنیا شرف و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید!»
چمران که در قامت فرمانده ستاد جنگهای نامنظم جان خود را در راه دفاع از وطن و جلوگیری از سقوط سوسنگرد فدا کرد، جغرافیایی به وسعت زمین را برای مبارزه انتخاب کرده بود؛ چه زمانی که در صحن دانشگاه تهران علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی در کنار دیگر دانشجویان از مبارزان فعال در خروش ۱۶ آذر ۳۲ بود تا زمانیکه مبارزه را با اعتصاب غذا در سازمان ملل در اعتراض به دستگیری آیت الله طالقانی پی گرفت؛ چمران با اسلحه بیگانه نبود، چه در بنت جبیل لبنان و چه بعدها که در کردستان و پاوه کمر تجزبهطلبان را شکست.
شخصیت مصطفی چمران از حضور در فعالیتهای دینی در مسجد هدایت، مشغلههای دانشجویی در انجمن اسلامی در دانشگاه، فعالیت علمی در حد اعلایش در آمریکا و انسجام بخشیدن به تشکلهای خارج از کشور در ضدیت با شاه، رفتن به لبنان و مجاهده چریکی در آنجا و بازگشت به ایران و قبول مسؤولیت در انقلاب اسلامی و دفاعمقدس و حل بحرانهای پیاپی و فتحالفتوحهای متعدد از او یک مرد ماندگار در تاریخ ایران و منطقه ساخت.
دور تند تحولات زندگی سیاسی و انقلابی شهید چمران باعث شده تا عمدتا روایتهای حول زندگی او به شکلی تفکیک شده مورد پردازش قرار گیرند. چمران نابغه، چمران عارف، چمران چریک و چمران دولتمرد هرکدام در قالبی متفاوت تصویر و تفسیر شدهاند.
هرچند شهید چمران در دهه۵۰ پیش از هرچیز با مبارزات برونمرزیاش در لبنان شناخته میشود اما سندی که به تازگی منتشر شده نشان از رصد فعالیتهای این شهید در لبنان از سوی ساواک و تمایل این سازمان برای قربانی کردن این مجاهد ایرانی در تعامل با رژیم صهیونیستی دارد.
براساس این سند اداره کل دوم که از طرف نخست وزیری متعهد به جمعآوری اطلاعاتی درباره خروج شهید چمران از آمریکا و دایره نزدیکان وی شده بود پیشنهاد میدهد تا با دادن گرای چمران به صهیونیستها شرایط را برای ترور وی فراهم کند. متن این سند به شرح ذیل است:
در اجرای اوامر صادره تیمسار ریاست ساواک که در ذیل گزارش اداره کل دوم پینوشت فرموده بودند: (اداره کل دوم بررسی و تحقیق کند دکتر مصطفی چمران در ایران بستگان یا دوستانی دارد و آنها را تحت کنترل دارد یا خیر) بررسیهای لازم انجام و مراتب به عرض رسید، که تیمسار ریاست ساواک پینوشت فرمودند: «۱- آیا مصطفی چمران از آمریکا اخراج شده است؟ ۲- بررسی کنید آیا مفید است که وضعیت او به زبان عربی به طور اعلامیه چاپ و منتشر شود که این شخص کمونیست که مسئولیت گروه مسلح صدر را دارد و این سوال را پیش میآورد که آیا صدر هم با شورویها تماس دارد، خدائی نکرده خودش هم کمونیست است.»
به استحضار میرساند که نه مصطفی چمران از آمریکا اخراج نشده بلکه به خاطر مخالفت با امپریالیست و این که آمریکا نباید از فکر و کار ما استفاده کند بنا به میل شخصی از آمریکا خارج شده است ضمناً طبق گزارش واصله در سال ۱۳۵۰ نامبرده دارای یک سند مسافرت آمریکایی است که عنوان رسمی آن اجازه بازگشت مجدد به آمریکاست.
این سند به افرادی داده میشود که در شرایط عادی همه مقدمات تغییر تابعیت اصلی و پذیرفتن تابعیت آمریکایی را فراهم ساختهاند ضمناً نامبرده مشهور به مخالفت با کمونیستها بوده ولی معتقد به مارکس است[!] با توجه به وضعیت نامبرده تبلیغ مبنی بر کمونیست بودن در تغییر وجهه نامبرده مؤثر نمیباشد در صورت تصویب احتمالاً یکی از راههای خاتمه دادن به فعالیتهای مضره وی معرفی او به سرویس اسرائیل میباشد.
بدین نحو که به سرویس اسرائیل اعلام میگردد نامبرده فوق که مسئول گروههای مسلح موسی صدر است و گروههای مزبور زیر نظر گروههای فلسطینی تعلیم میبینند با ذکاوت و زیرکی خاصی که وی دارد میتواند با ائتلاف گروههای چریکی صدر با گروههای تندرو فلسطینی خطری جدی در آینده برای اسرائیل باشد تا بدین طریق علاوه بر این که کلیه اعمال و رفتار وی زیر نظر قرار خواهد گرفت امکان این که وسیله سرویس اسرائیل مورد «پذیرایی» نیز واقع شود بسیار است.