به گزارش مشرق، در روزهای گذشته اخباری منتشر شد که نشان میداد نیروهای امنیتی آلبانی با ورود به محل استقرار گروهک تروریستی منافقین برخی از وسایل و مدارک نامتعارف آنها را ضبط کرده و با خود برده است. طبق گفته پلیس آلبانی آنها گزارشهایی را دریافت کرده بودند که نشان میداد اعضای این گروهک تروریستی در حال انجام برخی فعالیتهای غیرمعمول در مقر خود هستند از این رو وارد کمپ شده که در جریان این ورود و درگیری میان نیروهای پلیس و اعضای این گروهک یک نفر کشته و تعدادی از آنها زخمی شدند.
در مصاحبه با جورج تنسی، استاد دانشگاه و فعال سیاسی از آلبانی به شرح جزئیات این ماجرا از زبان فردی که سالها این گروهک و فعالیتهای آن را از نزدیک میشناسد پرداختیم که در ذیل مشروح آن از نظرتان میگذرد.
- دلیل ورود نیروهای پلیس آلبانی به داخل کمپ منافقین چیست؟
جورج تنسی: در واقع پلیس آلبانی وارد کمپ نشد. پلیس آلبانی به گروهک تروریستی منافقین حمله نکرد. عملاً پلیس آلبانی در حال اجرای حکم دادگاه بود، یعنی حکم بازرسی و توقیف. اعضای گروهک تروریستی منافقین به دستور فرماندهان عالی خود به افسران پلیس حمله کردند تا از توقیف رایانه ها، تبلت ها، سرورها، لپ تاپها و ... جلوگیری کنند. در ژوئیه ۲۰۲۲ هم، افسران پلیس، اماکن سازمان غیردولتی ایرانی-آلبانیایی آسیلا و همچنین آپارتمانهای تعدادی از ایرانیان ساکن این کشور را بازرسی کردند. آنها رایانه ها، لپ تاپ ها، تلفنهای هوشمند و ... و همچنین مقادیر اندکی پول (لک آلبانی و یورو) را ضبط کردند. هر یک از اعضای آسیلا به طور مسالمت آمیز، با کمال میل و مجدانه با ماموران پلیس در این بازرسیها همکاری کردند. مشکل این است که گروهک تروریستی منافقین قانون آلبانی را امری اختیاری میداند. آنها تصمیم میگیرند از قانون کشور اطاعت نکنند. آنها نافرمانی را انتخاب میکنند، زیرا آنها خود را فراتر از قانون میدانند.
بسیاری از سیاستمداران غربی گروهک تروریستی منافقین را دارایی، ابزار و سلاحی گرانبها علیه ایران میدانستند. متأسفانه برای آنها این گروهک تروریستی و فرقه رجوی ثابت کرد که بیشتر یک بار به دوش غرب است تا یک دارایی. برای همین است که حالا مانند یک سرمایه گذار دقیق، کشورهای اروپایی، از جمله آلبانی، در تلاش هستند تا از شر باری به نام فرقه رجوی خلاص شوند. مشکل واقعی این است که کشورهای اروپایی میتوانند گروهک تروریستی منافقین را به شرط مفید بودن (پراگماتیسم) تحمل کنند ولی این گروهک حتی این کار هم نتوانست برای غرب انجام دهد و خود را بی فایده نشان داد، زیرا تغییر ساختار سیاسی و حکومتی در تهران در گوشه و کنار به یک رویا تبدیل شد. غرب با این گروهک تروریستی همانند ابزاری نگاه میکند که تا زمانی که مفید است میتواند در کنار غرب باشد در غیر این صورت به زباله دان تاریخ ختم خواهد شد.
- دلیل اصلی اینکه گروهک منافقین دیگر نمیتوانند در کشورهای اروپایی احساس آرامش داشته باشد چیست؟
جورج تنسی: گروهک منافقین در حال حاضر به دو دلیل اصلی در اروپا دیگر احساس امنیت نمیکند؛ یکی اینکه این گروهک در طول این سالها نشان داده که نمیتواند به عنوان سلاحی علیه ایران برای غربیها کارآیی داشته باشد و آن بازدهی که غربیها از این گروه تروریستی انتظار داشتند در طول این سالها به دست نیامده است. برای همین است که غرب به این نتیجه رسیده که دیگر برای سلاحی بی بازده بیش از این هزینه نکند. دلیل دوم هم این است که گروهک تروریستی منافقین به عنوان یک به اصطلاح سازمان و تشکیلات تا به حال دردسرهای زیادی برای اروپاییها داشتند آنها در طول این سالها به انواع کارهای خلاف و جنایات در کشورهای اروپایی دست زده اند؛ در جرم و جنایتهای زیادی حضور داشته اند، در قاچاق مواد مخدر به اروپا نقش داشته اند در جعل اسناد، گذرنامه ها، قاچاق انسان در اروپا نقش داشته اند بنابراین بدیهی است که این گروهک پر از جنایتکاران و اراذل و اوباش نباید از حضور نیروهای پلیس در محل استقرار خود احساس امنیت کند و از طرفی هم دیگر حنای این جمعیت برای اروپاییها رنگ باخته است.
- آیا غرب از حمایت چند دهه خود از این گروهک احساس پشیمانی میکند؟
جورج تنسی: نمیدانم میشود نامش را احساس پشیمانی گذاشت یا خیر، ولی میدانم که دیگر از سرمایه گذاری کردن بر روی این گروهک تروریستی پشیمان شده اند و دیگر امیدی به بازدهی و نتیجه گرفتن از طریق این گروهک ندارند. اروپاییها امروز دیگر تمایلی به حمایتهای مالی هنگفت به مانند گذشته از اعضای این گروه حتی از رئیسهای آن ندارند و آنها به ابزاری بی مصرف برای غرب تبدیل شده اند.
- رابطه میان غرب و گروهک تروریستی منافقین تا به کجا میتواند ادامه داشته باشد؟
جورج تنسی: تنها چیزی که از آن اطمینان دارم این است که گروهک راهی برای بازگشت برای خود باقی نگذاشته است. بسیار بعید است با اصلاحاتی بتواند جایگاه قبلی را در غرب برای خود بازیابی کند. این گروهک حتی دیگر توان لازم را برای تبدیل شدن دوباره به عروسک خیمه شب بازی غرب ندارد. اعضای آن یا از بیماریهای جسمی رنج میبرند یا از اختلالات روانی. ولی آنچه در طول این دههها برای همه ثابت شده این است که گروهک تروریستی منافقین هیچ ایدئولوژی جز دست و پا زدن برای بقا ندارد، آن هم به هر قیمتی. آنها در طول این سالها ابزارهای کثیف زیادی در اختیار داشتند تا از آن برای این بقا استفاده کنند. آنها قبلاً برای اینکه نوکر و در خدمت صدام باشند کردها را قتل عام میکردند حالا برای رسیدن به برخی اهداف شوم خود آنها را برادر خود مینامند! قبلاً از پلیس آلبانی به خاطر تامین امنیتشان تشکر میکردند، ولی امروز آنها را فاشیستهایی میدانند که به آنها حمله ور شده اند. این گروهک همانهایی بودند و هستند که به خاطر پول و وعدههای پوچ به کشور خودشان حمله ور شدند و هموطنان خود را کشتند. آنها از این که در خدمت صدام باشند و به عنوان نوکر و فرمانبردار با او همکاری کنند احساس رضایت میکردند. آنها در واقع راهزنهایی هستند که غارت کشورشان را جایگزین انقلاب و ایدئولوژیهای آن کردند.
جورج تنسی، محقق، پژوهشگر و استاد دانشگاه در آلبانی است که سالها تحقیقات گستردهای را در مورد گروهک منافقین انجام داده و بارها توسط اعضای این گروهک تهدید به مرگ شده است. وی بارها تحلیلهای زیادی را در مورد نوع فعالیت و ماهیت گروهک منافقین نوشته و در رسانههای جهان منتشر کرده است. وی از جمله افرادی است که سخنرانیهای زیادی را با موضوع ماموریت منافقین و اهداف آنها در نشستها و همایشهای مختلف انجام داده است.