به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این خبر حاوی چند خبر و تحلیل است. اولا بنابر اعلام احمد شریف عضو جبهه اصلاحات، منصوری تنها نامزد بود و با این وجود، بخشی از ۴۶ عضو این گروه، با ریاست منصوری (دبیرکل حزب اتحاد ملت/ حزب پدر خوانده) مخالفت کردهاند.
ثانیا، ریاست منصوری به خاطر این است که بهزاد نبوی پس از استعفای چهارماه قبل، حاضر نشد به هیچ قیمتی دوباره اداره این جبهه را بر عهده بگیرد. حسن رسولی، عضو جبهه اصلاحات گفته است؛ «در جلسه دیروز هرچه اصرار کردیم، بهزاد نبوی قبول نکرد».
بنابر گزارش چند هفته قبل روزنامه آرمان ملی، «بهزاد نبوی آبان سال گذشته اعلام کرد قطعا نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان بگذاریم. این سخنان، انتقاداتی را درپی داشت».
همچنین حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران، اواخر اسفند پارسال، درباره استعفای بهزاد نبوی به روزنامه سازندگی گفته بود: «بعضی از دوستان اساساً معتقدند که ادامه ریاست آقای نبوی مناسب با فضای سیاسی پسامهسا نیست. در واقع فضا رادیکالتر شده و جبهه باید با فرمانی حرکت کند که روابط اجتماعیاش را بازسازی کند؛ میگویند آقای نبوی، جبهـه را خوب میتواند مدیریت کند اما این دوره با انتخاب چهره دیگری پیام سیاسی دیگری را باید به جامعه منتقل کرد. آقای نبوی همیشـه در شرایط اجمـاع آرا رئیس میشدند. اگر اجماع نباشد، ایشان از پذیرش مجدد این مسئولیت پرهیز میکنند. جبهه اصلاحات چند نفر عضو حقوقی دارد که به رغم اینکه اقلیت خیلی کوچکی هستند اما صدای خیلی بلندی دارند. حتی در بین آن ۴ نفر، ۲ نفر خیلی تند حرف میزنند، آنها گاهی اوقات مطالبی را میگویند که در شأن و حق آقای مهندس نبوی شنیدن این نـوع پرخاشها خیلی شایسته نبوده است. از این جهت برای ایشان قدری دلخوری به وجود آمده است».
دو تحلیل روزنامه آرمان و دبیرکل حزب کارگزاران نشان میدهد که بهزاد نبوی عملا از سوی عناصر تندروتر مجبور به کنارهگیری شده است. او با همه سوابق تندرویاش، حریف برخی عناصر رادیکالتر نشده و بنابراین ناچار شده همانند عارف و موسوی لاری، عطای ریاست را به لقای آن ببخشد و بیش از این، آماج توهین و شماتت تندروها در میان اصلاحطلبان نشود. تندروهایی که جبران بیکفایتیهای مدیریت هشت ساله خود و نارضایتی مردم را به جای عذرخواهی و اظهار شرمندگی، در فریبکاری سیاسی، ایجاد بلوا و بیگاری دادن بیشتر به آمریکا و اسرائیل و انگلیس دیدهاند و شمهای از این خیانت را در همراهی با گروهکها و اشرار تروریست در اغتشاشات پاییز سال گذشته به نمایش گذاشتند. بر این مبنا، به نظر میرسد جبهه اصلاحات تحت فشار اقلیت متنفذی که نقش پدرخوانده را در آن ایفا میکند، قرار است بر حجم رفتارهای رادیکالیستی بیفزاید و از این جریان، گروهکی برانداز بسازد.
در همین زمینه روزنامه اعتماد در گزارشی از جلسه انتخاب جانشین بهزاد نبوی، درباره «خطر تندروی برای جریان اصلاحات» هشدار داده و نوشت: برخی تحلیلگران معتقدند یکی از خطراتی که همواره آسیبهای زیادی را متوجه اصلاحات کرده، برخی تندرویها در این جریان است. افراد و جریاناتی که روز و روزگاری در آستانه دور دوم ریاستجمهوری خاتمی، بحث عبور از خاتمی را مطرح کردند و در ادامه هم در سال۸۴ بر آتش انشقاق و تندروی در جریان اصلاحات دمیدند. این خطر همچنان جریان اصلاحطلب را تهدید میکند».
گفتنی است بهزاد نبوی، سومین چهره مستعفی در میان سران ادارهکننده تشکیلات اصلاحطلبان است. پس از انتخابات مجلس سال۱۳۹۸ هم، عارف و موسویلاری، از ریاست و نایبرئیسی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» (شعسا) استعفا دادند و شعسا از هم پاشید.
در دوره انتخابات بعدی (ریاست جمهوری) نیز گروهی موسوم به ناسا (نهاد اجماعساز اصلاحطلبان) به ریاست نبوی تشکیل شد که آن هم به بنبست خورد. از دسترفتگی گسترده پایگاه اجتماعی متوجه شد تا «ناسا» به دو طیف ۱۵ و ۱۶ حزبی
تقسیم شود. اصلاحطلبان در انتخابات مجلس سال ۱۳۹۸، سه لیست انتخاباتی ارائه کردند و در انتخابات ریاست جمهوری، دو نامزد (همتی، مهرعلیزاده) را در گود داشتند. خاتمی و ۱۶ حزب عضو «ناسا» از همتی حمایت کردند، اما رئیس بانک مرکزی در دولت روحانی بیش از ۴/۲ میلیون رأی کسب نکرد.
یادآور میشود جبهه اصلاحات، از ماهِ پایانی سال ۱۳۹۹ و پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰، با حضور ۳۱ حزب به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد و غیر از نمایندگان احزاب، ۱۵ نفر هم عضو حقیقی آن شدند.