سرویس سیاست مشرق- بهزاد نبوی رئیس سابق جبهه اصلاحات پس از مدت سکوت با وبسایت انصاف نیوز گفتگو کرده و در لابهلای برخی سطور آن نقطه نظرات جالب توجهی درباره مدل رفتاری اصلاحطلبان را بیان کرده است.
بهزاد نبوی گفته است که از زمان تشکیل مجلس دهم به دنبال ایدهی شورای میانهروها بوده اما برخی اصلاحطلبان با آن مخالفت کردهاند.
در ادامه بخشهای مهم این گفتگو را میخوانید:
**: در زمان تشکیل مجلس دهم چنین پیشنهادی را مصرّانه دنبال میکردم. در آن زمان نزد آقای دکتر عارف رفتم و به ایشان گفتم که «در مجلس، شما یک فراکسیون امید دارید و آنها هم یک فراکسیون با عنوان «رهروان ولایت». در کنار این دو فراکسیون یک فراکسیون «عقلانیت و میانهروی» هم تشکیل دهید که دربرگیرندهی فراکسیون امید و فراکسیون رهروان ولایت باشد که آن حدود ۴۰ نفر نمایندگان عضو جبههی پایداری در مجلس دهم علیرغم اینکه تعدادشان کم است نتوانند در مجلس نقش ایفا کنند».
** آقای دکتر عارف این پیشنهاد را نپذیرفت چون تصور او این بود که در مجلس دهم فراکسیون امید اکثریت مطلق را در اختیار خود دارد و نیازی به آن ائتلاف نیست. موضوع را با آقای خاتمی هم مطرح کردم، ایشان هم نظر مثبتی اعلام نکرد. کاملا ناامید شدم اما در عین حال به علی لاریجانی هم پیغام دادم که او پیشقدم شود. او هم ظاهرا به واسطهام گفت من دربارهی همه چیز الّا ریاست مجلس حاضر به گفتوگو هستم، یعنی او هم ریاست مجلس را برای خود میخواست و در نتیجه پیشنهاد من با شکست روبرو شد.
** در میان اصلاحطلبان هم تاکید بر الفاظی مثل «اصلاحطلب عاریتی» و «اصلاحطلب ناب» و امثال آن نشانگر موضع منفی آنها نسبت به آن پیشنهاد است، اما کماکان من همان ایده را دارم. اخیرا در بیانیهی پانزده مادهای، آقای خاتمی اشارهای به این موضوع کرده است. البته امروز نسبت به آن زمان شرایط متفاوتی دارد.
** آن زمان که من این پیشنهاد را مطرح کردم با توجه به شرایط جامعه و امکاناتی که وجود داشت این ائتلاف میتوانست نتیجهی خوبی بدهد ولی الان خیلی امیدی ندارم. چرا که اصلا مردم در صحنه حضور ندارند و حتی اگر انتخابات نسبتا آزاد و رقابتی برگزار شود، هیچ ائتلافی منجر به پیروزی معتدلین و میانهروها، در انتخابات نخواهد شد.
** البته دیدارهای متعددی بین این شخصیتها که در شورای میانهروها نام بردید بدون حضور آقای علی لاریجانی برگزار شده ولی به عنوان یک پروژه که این دیدارها به طور دائم برگزار شود و رابطهای ارگانیک همراه با دستور کار باشد، نبوده است. برای جا انداختن این ایده خیلی لازم نیست تلاش کنید و این آقایان هم چنین ایدهای را قبول دارند.
** اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم در اثر رد صلاحیتها، آنچنان دچار فقر کاندیدا بودند که کاندیداهای خود در تهران را با آگهی اینترنتی پیدا کردند و در فهرست قرار دادند (اتفاقا از بهترین نمایندگان آن مجلس هم شدند)، فعالانه شرکت کردند، اما در مجلس یازدهم که انواع کاندیداها را داشتند پای صندوق رای نرفتند.
در روزهای اخیر انتقادا اصلاحطلبان سنتی نسبت به اصلاح طلبان ساختاری افزایش یافته است، این جریان خطاب به این طیف که موضوع عدم شرکت در انتخابات را مطرح می کنند، این را پرسش را مطرح می سازند که اصلاحطلبان ساختاری باید راه حل ارائه کنند که اگر در انتخابات شرکت نکنیم پس چه بکنیم؟ بنا بر تاکیداین جریان قدیمی در جبهه اصلاحات، تحریم درست است که یک راه حل است اما باید اثرگذار باشد، هیچ کنش سیاسی که اثر نداشته باشد یا رقیب منافع آن را تصاحب کند خوب نیست!