به گزارش مشرق، حسین جابری انصاری دیپلمات و سخنگوی اسبق وزارت خارجه در کانال تلگرامی خود بخشی از مقاله دیمیتری مدودف در نشریه راسیسکا گازتا را منتشر کرد:
نکته کلیدی: جنگ و رویارویی میان روسیه و ناتو به درازا خواهد کشید. منازعهٔ جاری به مراتب بزرگتر و فراگیر تر از تنش های گذشته طی دوران جنگ سرد است، بطوریکه جهان در آستانهٔ جنگ جهانی سوم قرار گرفته است. آنچه در شرق اوکراین در جریان است صرفاً یک منازعهٔ منطقهای و محدود نیست، بلکه یک رویارویی تمام عیار میان ائتلاف به رهبری غرب با بقیه جهان است! دشمنانِ روسیه باید بدانند نتایج اصرار بر دشمنی های بیشتر با روسیه باعث خواهد شد تا دیر یا زود همه چیز به نتایج وحشتناکی منتهی شود! اوضاع به مراتب خطرناکتر از بحرانِ خلیج خوکها در قرن بیستم بوده، و وقوع جنگ هستهای بسیار محتمل است.
نکات مهم:
سراسر مراکز تصمیم گیری و حکومتی در آمریکا مالامال از روس هراسی و روس ستیزی شده است! بنظر می رسد این وضعیت، نتیجهٔ اقدامات و برنامهریزی های طولانی مدتی است که از گذشته تاکنون انجام شده است.
چرا سیاستمداران غربی دوباره مزخرفاتی مثل نیاز به ارسال «سیگنالی قوی به مسکو» را از طریق مشارکت حفاظت شدهٔ اوکراین در ناتو مطرح می کنند؟ غربی ها بطور مداوم بر طبلِ لزوم شکست دادن روسیه در اوکراین می کوبند!
واقعیت این است که گُسل ها و شکافهایی که از مدتها پیش در نقاط مختلف جهان [میان کشورهای غربی و غیر غربی] به وجود آمده است، اینک رو به تعمیق شدن و بدتر شدن هرچه بیشتر گذارده است! در نتیجه، جنگ و رویارویی میان روسیه و ناتو بنا به دلایل ذیل به درازا خواهد کشید:
الف - تاب آوری اقتصاد روسیه در مقابل تحریمها تحسین برانگیز بوده و روسیه توانسته است بر انزوای سیاسی و اقتصادی و به ویژه بر تحریمهای غربی فائق آید. هرچند اروپاییها برای مدتهای مدیدی از بازار روسیه خارج شده اند ولی روسیه توانسته است از دیگر نقاطِ جهان جایگزین پیدا کند.
ب- این ادعا که روسیه در پیِ مهار ناتو است، دروغی بیش نیست. چون قبلاً کشورهای اسکاندیناوی که با روسیه هم اختلافات مرزی داشتهاند به ناتو پیوسته بودند با اینحال روسیه هدفی ساده دارد: از بین بردن مخاطرات پیوستن اوکراین به ناتو! بنابراین اگر این اصل را در نظر بگیریم که «هر کشوری که در وضعیت جنگی به سر می بَرَد نمی تواند به عضویت ناتو در بیاید» آنگاه می توان بسادگی نتیجه گرفت که منازعه در اوکراین همچنان برقرار خواهد ماند چون مسألهٔ بقای روسیه در میان است.
از آنجا که به پایان تسلط غرب بر جهان نزدیک شده ایم، غرب دچار عصبانیت شده است! دشمنانِ ایدئولوژیک ما تنها یک گام تا از دست دادنِ باارزش ترین دارائی های خود فاصله دارند؛ مخصوصاً تسلط شان بر جهان که طی قرنها بزرگترین دارائیِ آنها بوده است اکنون در حال از بین رفتن است. بنابراین سیاستمداران غربی تلاش می کنند تا ترسِ نهانیِ خود را به دیگران منتقل کنند. غرب ترسیده است؛ درست مثلِ همان خوکهایی که در داستان مشهور جورج اورول [مزرعهٔ حیوانات] رهبری مزرعه و بقیه چارپایان را بر عهده داشتند! رعایا در غرب هم درست مثلِ چهارپایان در داستان مشهور یاد شده ترسیده اند! در چنین وضعیتی، غرب علاقهمند است تا دوباره بتواند مانند گذشته در دنیا عرضِ اندام کند، اما دیگر نمی تواند! بنابراین برای لاپوشانی ناتوانی اش، سر و صدا و تبلیغات و جنگ رسانهای راه انداخته است تا فعلا کسی متوجه مشکلات اصلی نشود. دورهٔ غرب تمام شده است و داشته های فردای آنها حتی کمتر از امروز است، چون روز به روز در حال پسرفت هستند!
در اینجا سه نکته را به آنگلوساکسون ها خاطر نشان می کنم: نکته اول - مخالفت با ائتلاف های ساخته غرب، جهانی شده، و زمانِ حاضر، آغازِ دورهٔ افول غرب است. جنگِ اوکراین نیز پیامدِ شروعِ این دوران است. روسیه برای حفاظت از حاکمیت، تمامیت سرزمینی و امنیت میلیونها شهروند روسیه، ناچار به عملیات نظامی در اوکراین شد! اقدام روسیه براساس حق دفاع از خود و طبق منشور ملل متحد انجام شده است! آنچه در شرق اوکراین در جریان است صرفاً یک منازعهٔ منطقهای و محدود نیست، بلکه یک رویارویی تمام عیار میان ائتلاف به رهبری غرب با بقیه جهان است! سنجهٔ این رویارویی و مرزِ میان دو جبهه همانا دیدگاههای متفاوت پیرامون آیندهٔ نوع بشر است! منازعهٔ جاری به مراتب بزرگتر و فراگیر تر از تنش های گذشته طی دوران جنگ سرد است بطوریکه جهان در آستانهٔ جنگ جهانی سوم قرار گرفته است.
جهان با شروع جنگ در اوکراین، [در مقایسه با رفتارهای غرب در گذشته]، شاهد رفتارهای دوگانه از جانب آمریکا بوده است. از نظر متحدان غرب، مفاهیمی مانند استقلال و تمامیت سرزمینی مفاهیمی هستند که صرفاً باید از طرف آنها تأیید و احراز صلاحیت شود! بقیه جهان حتی می توانند قربانی چنین مقولاتی شوند، بدون آنکه اهمیتی داشته باشد.
روسیه تسلیم چنین وضعیتی نخواهد شد و از غرب پیروی نخواهد کرد. در حالیکه اغلب رهبران غربی، واکنش سخت روسیه به تهدیدات را به هیچ گرفته و برای آن اهمیتی قائل نیستند ولی خوشبختانه هنوز در غرب برخی از عقل سلیم پیروی می کنند وگرنه طی یکسال گذشته رخدادهای بسیار بدی پیش آمده و همه چیز تمام شده بود! [اشاره ضمنی به قطع نشدن جریان انتقال گاز از روسیه به اروپا در زمستان گذشته؟].
نکته دوم - رویارویی روسیه با غرب به درازا خواهد کشید و نمی توان به این زودی ها بر آن چیره شد. کشمکش ها و شکافهایی که از مدتها پیش بخاطرِ تفاوت برداشتها درباره انسان و جهان در نقاطِ مختلف جهان بوجود آمده است، در آینده بدتر خواهد شد. در نتیجه رویاروییها برای دهه ها ادامه خواهد یافت و شاید به جنگ جهانی سوم منجر شود! البته بعید است برخلافِ جنگهای جهانی در گذشته، برندگان جنگ جهانی سوم بتوانند رفاه و خوشبختی بیشتری برای نوع بشر پس از چنین جنگی به ارمغان بیاورند. چون احتمال کاربرد سلاح هستهای در جنگ جهانی پیش گفته زیاد خواهد بود و تضمین رفاه و خوشبختی برای بشر در زمینِ سوختهٔ پس از جنگی هستهای امری محال است!
دشمنانِ روسیه باید بدانند نتایج اصرار بر دشمنی های بیشتر با روسیه باعث خواهد شد تا دیر یا زود همه چیز به نتایج وحشتناکی منتهی شود! رژیم نازی در کی یف باید نابود شود! هرچند کسی خوش ندارد تا باور کند امکان وقوع آخرالزمان هستهای وجود دارد ولی من می خواهم بگویم بنا به دو دلیل ذیل امکان وقوع چنین آخرالزمانی نه تنها محتمل، بلکه بسیار محتمل است: اولاً، جهان شاهدِ رویارویی و تقابلی به مراتب بدتر از بحران خلیج خوکها در قرن بیستم است. چون دشمنان روسیه تصمیم گرفتهاند روسیه (به عنوان بزرگترین قدرتِ هستهای جهان) را شکست دهند. ثانیاً، قبل تر از سلاحهای هستهای استفاده شده، و تابوی استفاده از سلاح هستهای شکسته شده است! راه دیگر برای حل و فصل اختلافات در دنیا عبارتست از یافتن راهی برای سازش و مصالحه در جهت ایجاد نظم جهانی جدید که مورد پذیرش همگانی باشد که البته این راه حل بسیار زمانبر است.
نکته سوم - برای پرهیز از تداوم رویاروییِ روسیه با غرب، چاره ای جز مصالحهای عاقلانه و منطقی باقی نمیماند. از جمله اینکه رژیم نازی در کی یف باید از بین برود و این رژیم به عنوان حکومتی فاشیستی در اروپا تحریم شود! این تنها راه برای دوری جُستن از آخرالزمان هستهای و پایان دادن به تمدن بشری است! من از اینکه امیدی به پیگیری راه و روشِ مصالحه وجود داشته باشد، مطمئن نیستم زیرا تابحال سیاستمداران منحطّ غربی در راستای بالا بردن ترس و وحشتی خونین تلاش زیادی کردهاند! در هرحال خوشبین نیستم. بقول آنتون پائولوویچ «زندگی کردن چیز خیلی ساده و راحتی است و آدم برای خراب کردن آن نیاز به تلاش و انرژی بسیاری دارد»!▪
دمیتری مدودف - راسیسکایا گازتا - ۲ جولای ۲۰۲۳| برگردان و چکیده: سید قاسم ذاکری
* دمیتری مِدوِدِف (زاده ۱۴ سپتامبر ۱۹۶۵ در لنینگراد) سیاستمدار شناخته شده روس که پیشتر نخستوزیر (۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰) و رئیسجمهور (۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲) فدراسیون روسیه بوده و در حال حاضر نایب رئیس شورای امنیت ملی این کشور است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.