به گزارش مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «با توجه به افزایش توانمندیهای ایران در زمینه صنایع پهپادی، اکنون بسیاری از قطعات مورد نیاز برای ساخت این پهپادها تولید داخل ایران است. این موضوع تحریم صنایع پهپادی ایران را بیاثر میسازد.»
این، اعتراف روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال درباره یکی از توانمندیهای جمهوری اسلامی ایران است. در حال حاضر ایران جزو ۳ کشور نخست جهان در صنعت پهپاد است و پهپادهای ایرانی به دیگر کشورها صادر میشود. مقامهای آمریکایی و دیگر دشمنان ملت ایران در دوران هشت سال دفاع مقدس تقلا میکردند که هیچ کشوری به ایران سلاح نفروشد. و اما اکنون همین دشمن دست و پا میزند تا ایران به دیگر کشورها سلاحهای مدرن و پیشرفته نفروشد؛ از پهپاد تا موشکهای نقطهزن و...یک سؤال؛ آیا بیاثرسازی تحریمها صرفا محدود به حوزه دفاعی و نظامی است؟! پاسخ منفی است. به این نمونه توجه کنید: ایران با تلاش و مجاهدت شهریاریها و فخریزادهها و علیمحمدیها و احمدیروشنها توانست فناوری غنیسازی ۲۰ درصد و ۶۰ درصد را در کشور بومی کرده و همین امر، منشأ خدمات گستردهای برای مردم شده است.
از تولید دارو برای بیماران خاص و از جمله کودکان عزیز کشورمان تا تأمین برق و بهکارگیری صنعت هستهای در کشاورزی و صنایع غذایی و...این توانمندی افتخارآمیز و غرورآفرین در حالی است که در سال ۱۳۵۴ (در دوره رژیم منحوس پهلوی) قرارداد ساخت، نصب و تحویل ۲ واحد نیروگاه هستهای در بوشهر بین سازمان انرژی اتمی ایران و شرکت کرافت ورک یونیون آلمان (KWU) امضاء شد. شرکت آلمانی متعهد بود سوخت هستهای مورد نیاز نیروگاه را برای مدت۱۰ سال تأمین کند. شرکت KWU تا سال ۱۳۵۷ عملیات طراحی، احداث و تأمین تجهیزات پروژه را براساس مفاد قرارداد منعقده اجرا کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی، با بیعملی و عهدشکنی از اجرای تعهدات خود سرپیچی کرد.
ایران تا سال ۵۷ بیش از ۷۰ درصد از مبلغ مندرج در قرارداد را به شرکت آلمانی پرداخت کرده بود اما طرف آلمانی تنها ۴۰ درصد در پروژه پیشرفت داشت. نیروگاه اتمی بوشهر در دوران جنگ تحمیلی نیز ۲ بار توسط نیروی هوای رژیم بعث و با حمایت ویژه آمریکا بمباران شد. روزها و ماهها و سالها گذشت. جوانان مؤمن، غیور و نخبه ایرانی آستینها را بالا زده و با مجاهدت شبانهروزی، ایران را به پیشرفتهای چشمگیر و خیرهکننده در صنعت هستهای رساندند. در حال حاضر همانطور که مقامات ارشد کشورمان تاکید کردند، با اینکه ایران دانش و توان فنی ساخت بمب اتم را دارد، ولیکن چنین برنامهای در دستورکار نیست.
باز هم ماجرا به صنعت نظامی و صنعت هستهای محدود نمیشود. در همین سالهای گذشته و در شرایطی که همه کشورهای جهان با ویروس کرونا دست و پنجه نرم میکردند، دانشمندان و جوانان نخبه ایرانی توانستند به دانش بومی مقابله با ویروس کرونا دست یافته و بدین طریق ایران به باشگاه صادرکنندگان واکسن کرونا در جهان پیوست.
بله، اینها نتیجه توکل به خدا و اعتماد به جوانان نخبه و انقلابی و دانشمندان ایرانی و بیاعتمادی به آمریکا و دیگر دشمنان ملت ایران است. خودکفایی در تولید بنزین و تبدیل شدن از واردکننده به صادرکننده بنزین نیز از جمله موفقیتهای جوانان نخبه کشورمان است. مجاهدتی که موجب شد تا آمریکا با سرافکندگی، تحریم بنزین ایران را از روی میز بردارد.
چندی پیش نشریه «نیویورکر» از قول یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا نوشت: «تحریمها علیه ایران فرسوده شدهاند، بدون آنکه نتایج مدنظر آمریکا را محقق کرده باشند.» پایگاه تحلیلی «مدرن دیپلماسی» نیز پیش از این در گزارشی نوشته بود: «سیاست خارجی آمریکا درباره ایران منسوخ شده و تاریخ مصرف آن گذشته است.»
روز گذشته نیز چند سناتور جمهوریخواه آمریکا در نامهای خطاب به وزیران امورخارجه و خزانهداری این کشور با ابراز نگرانی نسبت به ادامه صادرات نفت ایران به چین خواستار یک راهبرد برای مقابله با این همکاری شدند. این سناتورها در نامه خود آوردهاند که چین از زمان روی کار آمدن جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور آمریکا تقریباً ۴۷ میلیارد دلار نفت از ایران خریداری کرده و ناوگان حملونقل ایران نیز از ۶۰ کشتی به ۳۳۸ فروند کشتی افزایش یافته است. در نتیجه سود نفتی ایران با وجود اعمال تحریمهای قوی در دولت قبلی به بالاترین حد خود از سال ۲۰۱۸ رسیده است.
آمریکا تمام توان اقتصادی، سیاسی، رسانهای، دیپلماتیک، امنیتی و اطلاعاتی خود را به کار بست و به خیال خام دموکراتها و جمهوریخواهان و تروئیکای اروپا قرار بود بهواسطه تحریمها، صادرات نفت ایران به صفر برسد و صادرات غیرنفتی نیز تعطیل شده و تعاملات بانکی و مالی نیز قفل شده و کشور فلج شود. اما هیچوقت چنین اتفاقی رخ نداد.
به اعتراف رسانهها و اندیشکدههای غربی، دیوار تحریمها روز به روز سستتر و فرسودهتر و نهایتا کوتاهتر شده و توان مقابله با اراده مستحکم جوانان مومن و انقلابی کشورمان را ندارد. در جدیدترین نمونه، خبرگزاری رویترز با دستپاچگی در خبری به نقل از مقامات آمریکایی اعلام کرد: «۳ مقام سابق آمریکا میگویند توافق تهاتر نفت عراق مقابل گاز ایران به احتمال بسیار نقض تحریمهای آمریکاست.» همزمان، رئیسجمهور ایران از تهاتر محصولات پتروشیمی با کالای اساسی در جریان سفرش به آفریقا خبر داده است.
هرچند که رسانههای دشمن از جمله بیبیسی و اینترنشنال و صدای آمریکا و رادیو فردا و برخی رسانههای مدعی اصلاحات در داخل، به نیابت از آمریکا و اسرائیل، جیغ بنفش کشیده و خشم و نگرانی خود را با به سخره گرفتن «تهاتر» نشان میدهند، اما این رویکرد در تعاملات خارجی دقیقا در راستای دلارزدایی و خنثیسازی تحریمهاست. مسئلهای که گویا «کاسبان تحریم» را عصبی و پریشان کرده است.
در تهاتر، تنها تغییری که رخ میدهد حذف وابستگی به تراکنش بانکی دلاری برای انجام مبادلات اقتصادی است و بخشی از پروژه دلارزدایی از اقتصاد ایران محسوب میشود. رویکردی که دولت سیزدهم به صورت جدی آن را پی گرفته و نتایج خوبی به دست آورده است. رویکردی که منفعت آن برای مردم ایران و خسارت آن متوجه آمریکا است. سؤال اینجاست که چرا هر وقت منافع ملی ایران تأمین و منافع آمریکا در خطر قرار میگیرد، داد و فریاد مدعیان اصلاحات بلند میشود؟! آیا این همصدایی، اتفاقی و تصادفی است؟! پاسخ قطعا منفی است.
طیفی که رویکرد خنثیسازی تحریم را سانسور و دستاوردهای سیاست خارجی دولت رئیسی را انکار کرده و با سانسور و تمسخر در پی بیاعتبار نشان دادن آن است، همان جماعتی است که در سالهای گذشته، ساخت نیروگاه و پالایشگاه را کاری عبث جلوه داده و خودکفایی را مزخرف مینامید. همان طیفی که با بیعملی در دوره همهگیری کرونا، آمار تأسف برانگیز ۷۰۰ کشته در روز را در کارنامه خود ثبت کرد.
همان جریانی که با بیتدبیری باعث خاموشیهای مکرر منازل و صنایع در فصل گرما و قطعی گاز در فصل سرما در استانهای شمالی شد. در سالهایی که مدعیان اصلاحات و اعتدال بر سر کار بودند، دغدغه مردم این شده بود که در جدول قطعی برق روزانه، چه ساعتی مختص به آنهاست. در آن مقطع دغدغه مردم این شده بود که آیا خودشان و نزدیکانشان میتوانند از ویروس کرونا جان سالم به در ببرند یا نه.
اکنون با توکل به خدا و اعتماد به توان عظیم داخلی و بیاعتمادی به دشمن، رویکرد «خنثیسازی تحریمها» روز به روز قویتر و اثرگذارتر میشود. اما این پایان ماجرا نیست، برای شکست تحریمها، باید بدون تعارف و بدون مماشات با «جریان تحریف» برخورد کرد. جریان تحریف همان «کاسبان تحریم» هستند. واقعیت این است که جریان تحریف، «حافظان منافع آمریکا و اسرائیل» در ایران هستند. همان جماعتی که نتانیاهو، آنان را بزرگترین سرمایههای اسرائیل در ایران نامید. باید به موازات مقابله با تحریم، به صورت جدی و مستمر با جریان تحریف نیز برخورد کرد. کاسبان تحریم را رها نکنید.