به گزارش مشرق، حجتالاسلام نجف لکزایی طی یادداشتی با عنوان عاشورا به مثابه میزان «سبک زندگی» نوشت: یکی از محورهای قابل عرضه بر عاشورا به عنوان میزان، سبک زندگی ما است. در زیارت عاشورا میخوانیم که اللّهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا محمد و آل محمد و مَماتی مَماتَ محمد و آل محمد. خدایا مرگ و زندگی مرا، مشابه مرگ و زندگی محمد و آل محمد (ص) قرار بدهد.
این بحث امروز در قالب ادبیات سبک زندگی مطرح میشود. سبک زندگی هم عرض عریضی دارد خیلی ابعاد وسیعی دارد. سبک زندگی شاکله کنشهای و واکنشهای ما را در عرصههای فردی، اجتماعی، زندگی خانوادگی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دیگر عرصهها را میسازد. همه حوزههای زندگی ما را سبک زندگی تحت تأثیر قرار میدهد حتی نوع نگرش به مرگ و رابطهای که باید بین دنیا و آخرت برقرار سازیم.
سبک زندگی مشخص میکند که آیا انتقال ما به عالم عقبی، همچون انتقال امام حسین (ع) و اصحاب و یاران آن حضرت است یا نه؟
اگر در روز قیامت در محضر خدای متعال حاضر شدیم آنجا میتوانیم سرمان را بالا بگیریم یا نه؟ بگوییم سبک زندگی ما حسینی بوده یا نه؟
این را چطور میتوانیم متوجه بشویم؟ چون هر کسی که در ادعا میتواند بگوید من سبک زندگیم سبک زندگی حسینی است و این ادعا خیلی هزینه ندارد.
اما آیا نکته مهم این است که ادعای ما با عمل ما تطبیق میکند یا نه؟ در سال ۶۱ هجری امت اسلامی امت کم جمعیتی نبود به طوری که قلمرو جغرافیایی متعلق به اسلام بسیار گسترده بود. اما تعداد کسانی که سبک زندگی حسینی را انتخاب کرده بودند، قلیل بود. یعنی کسانی که بر اساس سبک زندگی خود میتوانستند امام حسین(ع) را در انقلاب خونین علیه یزید همراهی کنند، بسیار اندک بودند.
این به نظر میرسد که با میزان عاشورا، قابل بررسی عینی باشد. یعنی اگر ما به عاشورا مراجعه کنیم و سبک زندگی خودمان را بر عاشورا عرضه بکنیم میتوانیم با میزان عاشورا بفهمیم که سبک زندگی ما حسینی هست یا نه؟ سبک زندگی ما الهی هست یا نه؟ سبک زندگی ما همچون سبک زندگی محمد و آل محمد هست یا خیر؟
آنچه مبنای قیام امام حسین شد چه بود؟ ترجیح آخرت بر دنیا بود. ترجیح دستورات خدا بر دستورات طاغوت زمان یعنی یزید بود.
ما الان ملاکمان در زندگی چیست؟ آیا ملاک تصمیمات، اقدامات، سخنان و اعمالمان، ترجیح آخرت بر دنیا هست یا نه؟ آیا سختیها و فشارهای زندگی باعث شده که ما در برابر نظام استکبار تسلیم بشویم یا نه ما محکم ایستادهایم و میگوییم از دینمان تا آخرین لحظه حیات دفاع میکنیم. آیا سبک زندگی ما به گونهای است که نظام طاغوت حاکم بر دنیا شبکههای رسانهای وابسته به این نظام طاغوتی آن را ترویج یا تبلیغ میکنند یا سبک زندگی ما یک سبک زندگی اهل بیتی است.
به عنوان مثال آیا ما در صحبت کردنمان راستگو هستیم؟ آیا ما امانتدار هستیم؟ آیا ما در انجام وظایف خانوادگیمان، سیاسیمان، اجتماعیمان، فرهنگیمان کوشا هستیم؟ آیا ما در نحوه پوشش خودمان اهل بیت را الگو قرار دادهایم؟
اگر کسی سبک زندگیاش، سبک زندگی مورد رضایت امام حسین(ع) نباشد، حتی اگر برای امام حسین عزاداری بکند این عزاداری اثر و برکتی برای او خواهد داشت؟ این عزاداری مانند عزاداری یزید برای امام حسین(ع) نیست؟ یزید هم بعد از آن که که دید چه فاجعهای آفریده و چه جنایتی مرتکب شده است و بر اثر این جنایت چگونه موقعیت او به خطر افتاده است ظاهرا تبدیل به یک آدم دیگری شد و تلاش کرد بار این جنایت را بر دوش ابن زیاد بیندازد و از خود رفع مسئولیت کند. بنابراین ریاکارانه خودش را عزادار اعلام کرد.
بنابراین ما یا سبک زندگیمان مورد رضایت خدا، پیغمیر، ائمه و امام حسین(ع) است یا مورد رضایت شیطان و متأثر از الگوهای نظام سلطه جهانی و تبلیغات و مدآفرینی رسانههای آنها است.
آن سبک زندگی که شب و روز از سوی رسانههای نظام سلطه و صهیونیستی ترویج و تبلیغ میشود با سبک زندگی بر اساس سبک زندگی اهل بیت متفاوت است. این را با معیار عاشورا میتوان سنجید.
اگر سبک زندگی ما را امام حسین(ع) بپسندد معلوم میشود ما عاشورایی هستیم اما اگر غیر این باشد باید تا دیر نشده سبک زندگیمان را چه در بعد نظری، چه در بعد عملی و چه در بعد احساسات و انگیزشها اصلاح کنیم.
باید با معیار عاشورا بررسی کنیم سبک زندگی که انتخاب کردهایم، ما را به کدام اردوگاه نزدیک میکند؟ به اردوگاه حق یا اردوگاه باطل؟ اردوگاه الله یا اردوگاه ابلیس؟ اردوگاه حق و حقیقت و اسلام ناب یا اردوگاه نظام سلطه و استکبار جهانی؟
خدا یا از تو میخواهیم سبک زندگی ما، سبک زندگی محمدی و حسینی باشد. خدایا از تو میخواهیم مردن ما، رفتن ما از این دنیا مردن و رفتن حسینی باشد. خدایا به همه ما زندگی با عزت عنایت بفرما. خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار.