به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان «رویتپذیری انقلاب اسلامی» نوشت:
۱- بیش از نیم قرن است اخبار انقلاب اسلامی روی آنتن رسانههای جهان است. روزی نیست رسانههای جهان اخبار مربوط به ایران را در صدر فرآوردههای خبری خود نداشته باشند. سرّ این دیده شدن و مطرح بودن چیست؟
معمولا دو عامل باعث دیدهشدن یک پدیده میشود:
الف- نوری که به آن میتابد
ب- چشمی که آن را میبیند
اما همه پدیدهها بهصرف اینکه نوری به آن تابیده یا چشمی آن را دیده مشمول اصل رویتپذیری و دیدهشدن بهویژه در حوزه سیاسی و اجتماعی نمیشود.
نیم قرن است صدای انقلاب و سیمای ایران در جهان دیده میشود. میگویند یک کنش سیاسی یا اجتماعی اگر «معنایی» در آن نباشد دیده نمیشود. اینکه انقلاب اسلامی دیده میشود مربوط به معنایی است که در این پدیده نادر انقلابهای جهان وجود دارد.
میشل فوکو معتقد است چیزی که در پدیدههای اجتماعی سبب رویتپذیری میشود «قدرت» است.«قدرت» همان نوری است که یک پدیده اجتماعی و انسانی را روشن و آنرا رویتپذیر میکند.
در جهان قدرتهای زیادی وجود دارد اما به اندازه ایران و انقلاب اسلامی رویتپذیر نیستند. چه قدرتی درجه رویتپذیری ایران را بالا میبرد؟
جنس قدرت در ایران و انقلاب اسلامی چیست؟ چرا قدرتهای بزرگ کمر به «هدم» و «نابودی» آن بستهاند؟ چرا علیرغم تفاهم و تبانی قدرتهای جهانی و منطقهای نتوانستند در جنگ سخت و نرم آن را به زیر بکشند.
۲- میشل فوکو هنگامی که امام (ره) در پاریس بود چند بار به ملاقات امام آمد. او برای درک چنین قدرتی به ایران سفر کرده و در جریان مبارزات ملت ایران علیه استبداد پهلوی و استعمار خارجی قرار گرفت. پس از این مسافرتها طی مقالهای در روزنامه فرانسوی نوول ابزرواتور نوشت.
«در آغاز تاریخ، پارسیان حکومتداری را ابداع کردند. فرمول آن را به اسلام دادند. مدیران پارسی به عنوان مدیران خلافت اسلامی خدمت کردند. ولی ایران از دل همین اسلام، مذهبی را بیرون کشید که به مردمش یک نیروی بیانتها برای مقاومت علیه قدرت حاکمیت میبخشید.»
از دیدگاه فوکو آن «معنایی» که در پدیده انقلاب اسلامی محرک اصلی دیده شدن و رویتپذیری شده دانش حکمرانی و مذهبی است که یک نیروی بیانتها برای مقاومت در برابر قدرتهای جهان میدهد.
او در ادامه مقاله مینویسد. «مردمی که در این گوشه کره زمین زندگی میکنند. – ایران- زیر و روی سرزمینشان را میشناسند و معتقدند در استراتژیهای جهانی سهم دارند.
او میافزاید : « مردم ایران به قیمت جانشان دنبال چیزی میروند که ما در دوران رنسانس و بحرانهای بزرگ مسیحیت حتیالامکان آن را فراموش کردیم آن چیز معنویت سیاسی است. همینالان میتوانم خنده فرانسویان را به این گفته بشنوم اما میدانم آنها در اشتباه هستند.»
موقعی که فوکو این مطالب را مینوشت «قدرت» ایران به این اندازه نبود که مثلا در یمن شریک راهبردی ایران مراسم سان و رژهای را در صنعا به راه اندازد که تنه به تنه رژه ارتش روسیه در مقابل کاخ کرملین و رژه ارتش چین در پکن بزند.
آن موقع قدرت ایران و مقاومتی که فوکو از آن یاد میکند هنوز به پشت دروازههای رژیم اشغالگر قدس نرسیده بود و تست جنگ ۳۳ روزه برای سنجش قدرت نظام نامشروع اسرائیل صورت نگرفته بود.
۳- کنش انقلاب اسلامی در سرآغاز پدیداری آن دستوپنجه نرم کردن به ابرقدرت مسلط آن روز بود. قرار نبود ما خودمان را درگیر یک جنگ نیابتی کنیم اما غرب ما را در جنگ داخلی و جنگ تحمیلی گرفتار کرد تا مبارزه با استبداد جهانی را فراموش کنیم اما امام (ره) هوشمندانه پس از پذیرش قطعنامه ، سمتوسوی نبرد را به سمت استبداد و استکبار جهانی گرفت. این کنش نیرومند سیاسی،نظامی و فرهنگی انقلاب اسلامی است که انقلاب اسلامی را در قله «رویتپذیری» نگه داشته است. قدرتهای منطقهای و جهانی چارهای جز به رسمیت شناختن این «قدرت» ندارند.
امام (ره) در ۱۰ صفحه اول وصیتنامه سیاسی و الهی خود پرده از آن نیروی بیانتهایی که میشل فوکو از آن بهعنوان یک «مذهب» یاد میکند، برداشت. آنجا که امام (ره) با تکرار کلیدواژه «ما مفتخریم.» مفاخر انسانی و الهی ائمه طاهرین را به رخ جهانیان کشید. آنجا که امام (ره) صراحتا از «قرآن» و «عترت» و حدیث ثقلین یاد میکند . حدیثی که جمیع فرق اسلامی برآن اتفاق نظر دارند.
انقلاب اسلامی بهواسطه نوری که از جنس قدرت انبیا و اولیای الهی به آن تابیده میشود، رویتپذیر شده است. انقلاب اسلامی به دلیل کنش سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ملت ایران که در آن بار «معنایی» خاص وجود دارد دیده میشود.
قدرتهای جهان همان قدرتهایی که روزی کاخ سفید از آنها بهعنوان «جامعه جهانی» یاد میکرد قدرت ایران را به رسمیت شناختهاند در «شانگهای» ، «بریکس» و «اوراسیا» سهم این قدرت در راهبردهای جهانی به رسمیت شناختهشده است. آمریکا و سه کشور شرور اروپایی هنوز مقاومت میکنند آنها در آیندهای نزدیک مجبورند در برابر این قدرت زانو بزنند همه چشمهای جهان به تماشای انقلاب اسلامی ایستاده است ولو اینکه آمریکا و این سه کشور نخواهند آن را ببینند. اما خصومت ورزی آنها نشان میدهد.آنها مجبورند قدرت ملت ایران را ببینند و خودشان ایران را در قله «رویتپذیری» قرار دهند.
آنها نمیدانند گاهی جیغوداد ضدانقلاب در اردوکشی خیابانی که با آهنگ بلاهت شنیده میشود، کمک بزرگی به رویت پذیری انقلاب اسلامی است.