به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت:
این روزنامه که از تحریککنندگان اغتشاشات پارسال بود و خبرنگارش به جرم همکاری با سرویسهای جاسوسی آمریکا در زمینه آموزشهای براندازی در بازداشت به سر میبرد، در یادداشتی نوشت: بسیاری از تحلیلگران سیاسی، چهرههای رسانهای و طیفهایی از مردم با قاطعیت میگفتند در تاریخ ۲۵ شهریور، یعنی سالگرد مرگ مهسا امینی، اعتراضات جدی صورت نخواهد گرفت. این پیشبینی به وقوع پیوست و آنگونه که انتظار میرفت، اعتراضات خیابانی احیا نشد. بسیار شنیدهایم که مردم ایران پیشبینیناپذیرند. تاکنون نیز چنین بوده؛ اما این بار برخلاف همیشه پیشبینیها درست از آب درآمد. چه اتفاقی افتاده که محافظهکارترین تحلیلگران نیز از اینکه با صراحت آینده را پیشبینی و اعلام نظر کنند، تردیدی به خود راه نمیدهند. بهراستی مردم ایران پیشبینیپذیر شدهاند؟
شرق در ادامه با رندی، شکست خود و دیگر بانیان آشوب در عدم همراهی مردم را به انتخابات پیش رو تعمیم میدهد و مینویسد: نکته دیگری که بر پیشبینیپذیر شدن مردم ایران صحه میگذارد، اعلام نظر درباره حضور نداشتن مردم در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس است. بسیاری با صراحت میگویند تا آیندهای نهچندان نزدیک با انتخابات گسترده و پرشوری روبهرو نخواهیم بود. بهندرت کسی را میتوان یافت که باوری خلاف این پیشبینی داشته باشد؛ مگر کسانی که تلاش میکنند به انحای مختلف به قدرت بازگردند. در میان جناحهای سیاسی، کارگزاران سازندگی با علم به اینکه انتخابات پرشوری در راه نیست، تمایل به حضور در انتخابات دارد و در پی اعلام نامزدهای نهایی خود برای رقابت در این انتخابات است. در میان احزاب دیگر اصلاحطلب، حزب اتحاد ملت است که همواره مواضع رادیکالتری نسبت به دیگران داشته؛ اما در میان برخی از چهرههای این حزب نیز صداهایی به گوش میرسد که از شرکت در انتخابات خبر میدهد.
البته موضوع این یادداشت انتخابات و دلایل شرکت کردن و شرکت نکردن مردم نیست؛ بلکه موضوع این است که آیا مردم پیشبینیپذیر شدهاند؟ چرا این روزها تحلیلگران سیاسی و رسانهها با صراحت آینده را پیشبینی میکنند؟ یکی از موارد پیشبینیپذیر شدن مردم این است که بسیاری بر این باورند که اگر در وضعیت اقتصادی مردم تغییری صورت نگیرد، بیشک باید منتظر اعتراضات جدیتری از اعتراضات گذشته بود.
این دست اظهارنظرها و تحلیلهای اقتصادی صرفا محدود به چهرههای سیاسی منتقد و معارض نمیشود. بسیاری از کسانی که حتی در دولت رئیسی حضور دارند و برخی که همواره بیچونوچرا از نهادهای رسمی دفاع کردهاند، نیز بر این باورند که باید در وضعیت اقتصادی مردم تغییری صورت بگیرد تا این تغییر مانع سوءاستفاده جناحهای سیاسی داخلی و خارجی از مردم شود. چرا مردم اینگونه پیشبینیپذیر شدهاند؟ آیا این خصیصه همچنان ادامه خواهد داشت و به یک رویه تاریخی بدل خواهد شد؟
برای اینکه ابعاد موضوع عیان شود، میتوان سراغ واکنش مردم نسبت به برجام در دولت رئیسی رفت. آیا احیای برجام و مذاکره مستقیم با آمریکا در رویکرد سیاسی مردم تغییری خواهد داد؟ آنچه همگان در آن متفقالقولاند، این است که احیای برجام و مذاکره مستقیم با آمریکا هیچگونه انگیزه سیاسی برنخواهد انگیخت.
زمانی بهزاد نبوی، چهره پرنفوذ در میان اصلاحطلبان، پیشبینی کرده بود اگر در وضعیت اقتصادی مردم تغییری صورت بگیرد، آنان به سمت اصلاحطلبان بازخواهند گشت؛ اما امروز بسیاری و حتی خود اصلاحطلبان نیز میدانند که این پیشبینی بیش از حد به خوشبینی سیاسی متکی بوده است. آیا ما در وضعیتی قرار داریم که میتوانیم عملکرد مردم را پیشبینی کنیم یا اینکه این وضعیت صرفا حاصل یک انفعال سیاسی است؟
آنچه انکارکردنی نیست، این است که ما با غیاب مردم در عرصههای اجتماعی و سیاسی روبهرو هستیم. در عرصههای اقتصادی نیز شکاف عمیقی بین طبقات فرودست و فرادست وجود دارد و در شرایط انفعال سیاسی به دشواری میتوان طبقهای بهعنوان طبقه واسط (متوسط) را برای رخدادهای سیاسی با دیگر طبقات همگرا کرد.
تلاش روزنامه شرق برای تعمیم شکست سنگین غربگرایان و آشوبطلبان و تجزیهطلبان در حالی است که ملت ایران اتفاق رفتار سیاسی و اجتماعی و اقتصادی فعالی در مقابل ویرانیطلبان ایران داشتهاند: از راهپیماییهای پرشکوه و دشمنشکن ۱۳ آبان و ۲۲ بهمن و روز قدس تا راهپیمایی بزرگ اربعین، نه گفتن به ترویجکنندگان اعتصاب و تعطیلی بازار و کسب و کار، تا دست رد زدن به سینه رسانههای دشمن که خواستار تحریم ورزش ایران، ممنوعیت شادی و خوشحالی و سفر و تحریم عزاداری محرم و سفر و پوشیدن لباس مشکی و... بودند.