به گزارش مشرق، احمدحسین شریفی، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در کانال خود در ایتا نوشت:
سرقتعلمی از «بیماریهای مزمن» و «زخمهای کهنهای» است که قرنهاست در عالم اسلام مطرح بوده است؛ اما معالأسف تاکنون یک ساختار قانونی بازدارنده و عبرتآموز برای درمان آن تدبیر نشده است!
به همین دلیل همواره در حال شیوع بوده و اکنون به حدی رسیده است که ممکن است حیثیت و آبروی مراکز علمی ما را تحتالشعاع قرار دهد. به همین دلیل تا دیر نشده است لازم است با «وضع قوانین عبرتآموز» و «تدبیر ساختارهایی محققانه» و «تشکیل کمیتههای بیمارییاب» و «تاسیس ساختارهای بازدارنده»، نه تنها مبتلایان به این ویروس شناسایی شده و در قرنطینه قرار داده شوند؛ بلکه اخطارهای لازم به دیگران هم داده شود که مبادا از روی غفلت یا هوای نفس مبتلای به این بیماری شوند.
از نمونههای تاریخی این بیماری، داستانی است که ابوالقاسم هجویری (م۴۶۵ق) در ابتدای کتاب ارزشمند کشف المحجوب خود میگوید:
«آنچ بابتداء کتاب نام خود اثبات کردم مراد ازین دو چیز بود یکی نصیب خاص و دیگر نصیب عام آنچ نصیب عام بود آنست کی چون جهلة این علم کتابی نو ببینند کی نام مصنف آن به چند جای بر آن مثبِت نباشد، نسبت آن کتاب به خود کنند و مقصود مصنف از آن برنیاید کی مراد از جمع و تألیف و تصنیف کردن بجز آن نباشد کی نام مصنف بدان کتاب زنده باشد و خوانندگان و متعلمان وی را دعای خیر گویند کی مرا این حادثه افتاد به دو بار یکی آنک دیوان شعرم کسی بخواست و باز گرفت و اصل نسخه جز آن نبود آن جمله را بگردانید و نام من از سر آن بیفکند و رنج من ضایع کرد –تاب الله علیه- و دیگر کتابی کردم هم اندر طریقت تصوف نام آن «منهاج الدین» یکی از مدعیان رکیکه که کرای گفتار او نکند، نام من از سر آن پاک کرد و به نزدیک عوام چنان نمود که وی کرده است هر چند خواص بر آن قول بر وی خندیدندی تا خداوند تعالی بی برکتی آن بدو در رسانید و نامش از دیوان طلاب در گاه خود پاک گردانید اما آنچه نصیب خاص بود آنست که چون کتابی بینند و دانند که مؤلف آن بدان فن و علم عالم بوده است و محقق، رعایت حقوق آن بهتر کنند و بر خواندن آن و یاد کردن آن بجدتر باشند و مراد خواننده و صاحب کتاب از آن بهتر بر آید.»
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.