به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مطالعات راهبردی آمریکا، یادداشتی را با طرح این پرسش که مسیر توسعه ویتنام چگونه هموار شد که نوشته حسن توکلی است منتشر کرد:
داستان جنگ طولانی آمریکا با ویتنام با آن همه جنایتی که رخ داد و در نهایت با شکست ابرقدرت بزرگ به پایان رسید، یکی از درسآموزترین داستانهای تاریخ معاصر به حساب میآید اما مهمتر از آن، داستان آشتی دو کشور است که نشان میدهد دیپلماسی چه دست معجزهگری دارد.
ایرانیان زیادی هستند که وقتی با کالاهای ویتنامی از جمله کالاهای ورزشی مواجه میشوند، این پرسش در ذهنشان نقش میبندد که کشور فقیر ویتنام چگونه به جرگه کشورهای در حال توسعه پیوست؟
پاسخ به این پرسش را میتوانید در کتاب «هیچ چیز غیرممکن نیست» بیابید که «تد اوسیوس» سفیر سابق آمریکا در ویتنام نوشته و «علیرضا قاسمی» دانش آموخته روابط بینالملل، آن را به زبان فارسی ترجمه کرده است. نویسنده در این کتاب، صلح دو کشور را معجزه اقتصاد آسیا میداند و باور دارد اقتصاد که ویتنام میتواند در زنجیره رشد سریع اقتصاد دیجیتال آسیا، به بالاترین رشد و کمترین میزان تورم برسد.
در این کتاب ۱۲ فصلی نشان داده میشود که دیپلماسی چگونه در تغییر نگاه شهروندان و سیاستمداران دو کشور نقش داشته و پیچیدگی و تضاد منافع بین گروههای سیاسی و باندهای قدرت را در تعامل با دو کشور حل و فصل کرده است. کتاب همچنین به خوبی توضیح میدهد که فرماندهان سابق جنگ و سناتورها از جمله جان مککین و جان کری، دو کهنهسرباز ویتنام چگونه اختلافهای خود را برای هدفی بزرگتر کنار گذاشتند تا دو کشور که سالها علیه هم جنگیدند، به صلح و آشتی برسند.
جنگ ویتنام را که از سال ۱۹۵۵ آغاز شد شاید بتوان یکی از طولانیترین و خونبارترین جنگهای تاریخ معاصر با هدف پیشگیری از توسعه کمونیسم قلمداد کرد. آمریکا در سال ۱۹۵۵ به ویتنام حمله کرد و جنگی خونین میان دو کشور آغاز شد. این جنگ تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت و هزاران انسان جان خود را از دست دادند. ۳۲ سال پیش در چنین روزهایی آمریکا برای نخستینبار پس از پایان جنگ ویتنام، اولین دفتر دولتی را در هانوی تاسیس کرد. همزمان، دولت ویتنام برنامه جامع اصلاحات دیپلماسی و اقتصادی را پیش برد که در سال ۱۹۹۵ منجر به گشایش روابط دیپلماتیک و در سال ۱۹۹۹ به روابط تجاری دو کشور منتهی شد.
پس از آشتی ویتنام با آمریکا و خروج از وضعیت جنگی و استقرار کشور در مسیر ثبات، امنیت و آرامش؛ ویتنام بهتدریج شروع به بازسازی و تثبیت اقتصاد خویش کرد. در اواخر دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، ویتنام با گذر از اقتصاد متمرکز کمونیستی، اصلاحات اقتصادی موسوم به «دویموی» را اجرا کرد که منجر به باز شدن درهای اقتصاد به روی اقتصاد این کشور شد.
یکی دیگر از پایههای اصلاحات در ویتنام، بازنگری در سیاست خارجی بود. این کشور در دهه ۱۹۸۰ عادیسازی روابط خود با کشورهای دیگر را آغاز کرد. این اصلاحات در کنگره ششم حزب کمونیست ویتنام در سال ۱۹۸۶ به تصویب رسید. براساس تصمیم این کنگره، «وان لین» قدرت را در دست گرفت و به دبیرکلی حزب کمونیست ویتنام رسید. او زمینهساز تحولات اقتصادی و سیاسی در ویتنام شد.
برخلاف بسیاری از اعضای حزب، لین از اتکای هرچه بیشتر به مکانیسمهای بازار و کاربرد ساختارهای آن، بهویژه در حوزه صادرات، حمایت میکرد و بهشدت مخالف اتخاذ یک دستورالعمل انعطافناپذیر و ازپیشتعیینشده بود. همچنین او خواستار آزادی عمل هرچه بیشتر واحدهای اقتصاد محلی و به حداقل رساندن دخالتهای دولت مرکزی در تجارت روزانه محلی بود. براساس چنین نگرشهایی، برنامه اصلاحات اقتصادی آغاز شد و در این راستا، ویتنام همانند چین اصلاحات خود را با از میان بردن کشاورزی اشتراکی شروع کرد. همچنین تغییراتی در قوانین داده شد تا جذب سرمایههای خارجی توسط این کشور تسهیل شود. در این مقطع حزب کمونیست ویتنام اولویت خود را از تقویت نظامی به توسعه اقتصادی و دیپلماسی و در عین حال همزیستی مسالمتآمیز با چین، آسهآن و آمریکا تغییر داد.
در نهایت ویتنام در سایه اصلاحاتی که در پیش گرفت، از یک کشور منزوی وابسته به بلوک شوروی به کشوری که روابط دوجانبه و چندجانبه خود را گسترش داده، تغییر یافته و منافع اقتصادی زیادی از پیوستن به بازارهای جهانی دست آورده است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.