مشاور نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، با بیان اینکه بالاخره سخن حق اثر خودش را می گذارد. گفت: «نگویید آنها که مسلمان نیستند که باورها و اعتقادات دینی ما را بپذیرند و بحث ما را دربارۀ خاتمیت رسل و اعظم بودن پیامبر اسلام(ص) از ما بپذیرند. شما کاری به این حرفها نداشته باشید، شما فقط بگویید که ما به این حرف معتقد هستیم و این جزء اعتقادات ماست. دلهای باصفا و اندیشههای روشن، وقتی با این حرفها مواجه شوند حقانیت آن را متوجه میشوند؛ لااقلش این است که احتیاط میکنند و برای اعتقادات ما احترام قایل خواهند شد و ممکن است بعضیها با همین آگاهی، متنبه و متحول شوند.» پناهیان همچنین با بیان اینکه «اعتراض مردم منطقه به اهانت اخیر، نشان داد ماهیت انقلابهای منطقه «بیداری اسلامی» بوده است»، گفت: «کسانی که ماهیت انقلابهای اخیر منطقه را چیزی غیر از بیداری اسلامی تلقی میکردند بروند این موجی که در جهان اسلام در دفاع از نبیِ مکرم اسلام(ص) ایجاد شده است را ببینند.»
بخشهایی از سخنرانی این هفتۀ حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، در هیات شهدای گمنام را در ادامه میخوانید:
این فتنه را باید وسیلهای برای معرفی و باز تعریف پیامبر اکرم(ص) در سطح جهان قرار داد
· شاید حکمت پشت پردۀ این اهانتها و جسارتها این باشد که ما را متوجه اهمیت موضوع کند و ما را وادار کند که شخصیت والای پیامبر اکرم(ص) را بیشتر به همۀ اهل عالم معرفی کنیم. همین فتنۀ اهانت به پیامبر اکرم(ص) را وسیلهای قرار دهیم برای بازمعرفی کردن پیامبر اسلام(ص) در سطح جهان.
· ما میتوانیم به دو صورت به معرفی پیامبر اکرم(ص) به جهانیان اقدام نماییم: اول با استفاده از کتب مقدس پیشینیان و اشارات و تصریحاتی که در آن متون به شخصیت پیامبر خاتم(ص) شده است؛ که نمونههای آن کم نیست. حتی ما کافی است در جریان این معرفی به تفاسیری که خودمان از آن متون داریم اقدام کنیم. سخن حق بالاخره مخاطب خود را پیدا خواهد کرد.
· دوم با استفاده از متون دینی خودمان، اینکه جهانیان بدانند ما چه اعتقادی نسبت به پیامبرمان داریم خیلی اهمیت دارد. هیچ مانعی هم برای این معرفی نیست، جز اینکه خدای نکرده ما آن لیاقت یا توفیق لازم را برای معرفی شخصیت شخص اول عالم امکان نداشته باشیم.
· به راحتی میتوانید در بستههای فرهنگی مختلف، متناسب با انواع مخاطبان و در ارتباط با موضوعات مختلفی که مورد علاقۀ آدمهای این دوره و زمانه است، متونی را در معرفی رسول خدا(ص) و اسلامِ عزیز، به زبانهای مختلف تولید کنید و به اقصی نقاط عالم بفرستید و یا از طریق اینترنت در اختیار همگان قرار دهید.
· ما باید اعتقاد خودمان را دربارۀ پیامبر اکرم، برای همۀ جهانیان مطرح کنیم. بالاخره سخن حق اثر خودش را می گذارد. نگویید آنها که مسلمان نیستند که باورها و اعتقادات دینی ما را بپذیرند و بحث ما را دربارۀ خاتمیت رسل و اعظم بودن پیامبر اسلام(ص) از ما بپذیرند. شما کاری به این حرفها نداشته باشید، شما فقط بگویید که ما به این حرف معتقد هستیم و این جزء اعتقادات ماست. دلهای باصفا و اندیشههای روشن، وقتی با این حرفها مواجه شوند حقانیت آن را متوجه میشوند؛ لااقلش این است که احتیاط میکنند و برای اعتقادات ما احترام قایل خواهند شد و ممکن است بعضیها با همین آگاهی، متنبه و متحول شوند.
امروز روز معرفی اسلام و شخص پیغمبر اکرم(ص) به جهان است، روز سخن گفتن از انسانیت یا دیگر مفاهیم اخلاقی عام نیست
· امروز روز معرفی اسلام به جهانیان است، روز سخن گفتن از انسانیت یا دیگر مفاهیم اخلاقی عام نیست، از انسانیت و اخلاق بیشتر از ما، قرنهاست دیگران سخن گفتهاند و قدرتمندان به همین وسیله مردم را فریب دادهاند، و اندیشمندان نیز جز حرف فایدهای نرساندهاند. اگر ماهم از انسانیت سخن بگوییم، صداقتمان برای اهل عالم از کجا معلوم خواهد شد، و چه تغییری در اوضاع عالم ایجاد خواهد شد؟
امروز برای جامعۀ بشری، اخلاق بدون مکارم اخلاق، و مکارم اخلاق بدون پیامبر خاتم(ص) نجات بخش نیست. این را باید به همه بگوییم
· این اعتقاد به اسلام و تعلق خاطر داشتن به شخص پیامبر اکرم(ص) است که نجات بخش است. ما باید این مطلب را باور کنیم. امروز برای جامعۀ بشری اخلاق بدون مکارم اخلاق، و مکارم اخلاق بدون پیامبر خاتم(ص) نجات بخش نیست. این را باید به همه بگوییم.
· وجود شخص نازنین پیامبر اکرم(ص) در میان منظومۀ معارف اخلاقی و مفاهیم دینی مانند خورشید است نسبت به منظومۀ شمسی. یک وجود فرعی، تبعی یا تعارفی نیست. ما باید همه به سوی او دعوت کنیم. اصراری بر پذیرفتن حرفمان نداریم. اما به آنها بگوییم راه نجات کجاست. دلهای آماده میپذیرند.
· چرا پیامبر اکرم(ص) فرموده است که هر موقع نام مرا شنیدید، واجب است که باصدای بلند بر من و اهلبیت من صلوات بفرستید؟ صلوات با صدای بلند فقط برای این نیست که چند متر آن طرفتر هم صدای ما را بشنوند. بلکه معنای سادۀ صلوات با صدای بلند این است که احترام ما به پیغمبر اسلام(ص) را همۀ اهل عالم ببینند و متوجه شوند.
باید آنقدر احترام پیامبر(ص) را بالا ببریم که کسی جرأت بیاحترامی به ایشان را نکند
· این مقدار حرمتی که ما برای پیغمبر اکرم(ص) نگه میداریم کافی نیست و بیش از این جا دارد و لازم است که حرمت ایشان را رعایت کنیم. یعنی بر ما واجب است که برای بالابردن احترام پیغمبر اکرم(ص) کار کنیم. ما باید روز به روز احترام پیغمبر خود را بالاتر ببریم و این قدر این احترام را بالا ببریم که احدی جرات نکند به ایشان بیاحترامی کند. متاسفانه ما در این باره کمکاری کردهایم.
· ما شیعیان معتقدیم تمام ائمۀ معصومین در راه حفظ نام پیامبر عظیم الشأن(ص) مجاهدت کردهاند و مظلومیتها را تحمل کردهاند و امامان ما با همۀ مقام معنوی و معرفتی وجود خود را وقف حفظ سنت پیامبر اکرم(ص) کردهاند. ما باید در پیروی از امامان معصوم جان خود فدای پیامبر اکرم(ص) کنیم. جهاد برای گسترش معرفت جهانی نسبت به پیامبر اکرم(ص) که حداقل وظیفۀ ماست.
· محور وحدت جهان اسلام، قرآن کریم و شخص نازنین پیامبر اکرم(ص) است، به خاطر باقی ماندن پیغمبر اکرم(ص) به عنوان محور وحدت بود که امامان ما همۀ مظلومیتها را تحمل کردند. اینها با بیاحترامی به پیغمبر(ص) وظیفۀ ما را در معرفی ایشان به همۀ عالم به ما یادآوری میکنند
· اینهایی که دارند قرآن آتش میزنند در واقع حرمت قرآن را به ما یادآوری میکنند، اینهایی که دارند به پیغمبر اکرم(ص) بیاحترامی میکنند وظیفۀ ما را به ما یادآوری میکنند که ما شخص شخیص پیغمبر اکرم(ص) را به اهل عالم معرفی کنیم و ما باید از این فرصت استفاده کنیم.
معرفی رسول خدا(ص) بر تبیین دیگر مفاهیم دینی مقدم است
· حرمت پیغمبر اکرم(ص) و بیان سیره نورانی ایشان، مؤثرتر از تمام استدلالهای عقلی است که ما برای اثبات عقلانیت دین و وحدانیت پروردگار عالم داریم. نباید غرق مباحث نظری بشویم. مردم دنیا غالبا با فطرتشان زندگی میکنند. غرق مباحث و نقادیهای فلسفی نشویم، تصور نکنیم تا وقتی شبهههای فیلسوفهای ملحد را از سر راه بر نداریم مردم به پیامبران ایمان نمیآورند.
· باید ابتدا انسانها را مستقیماً با شخصیت باعظمت پیغمبر اکرم(ص) مواجه کنیم. امیرالمؤمنین(ع) در نامۀ 31 نهج البلاغه که برای ما یک الگوی آموزشی خوب محسوب میشود، قبل از اینکه برای جوان خود از خدا سخن بگوید، از پیغمبر خدا(ص) سخن میگوید و میفرماید: بدان پسرم! هيچ كس چون رسول خدا(ص) از خدا برای ما خبر نیاورده است، رهبرى او را پذيرا باش، و براى رستگارى، راهنمايى او را بپذير؛ وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُنْبِئْ عَنِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ كَمَا أَنْبَأَ عَنْهُ الرَّسُولُ(ص) [عَلَيْهِ نَبِيُّنَا ص] فَارْضَ بِهِ رَائِداً وَ إِلَى النَّجَاةِ قَائِداً)(نهج البلاغه/نامۀ31)
· در واقعیت تاریخ اسلام هم شما میبینید که اول مردم مکه پیامبر(ص) را دیدند و به او اعتماد پیدا کردند، بعداً از او دربارۀ خدا شنیدند و پذیرفتند. نه اینکه اول خدا را دیده باشند و بعد خدا به آنها گفته باشد حالا که به من معتقد شدید و توحید و عدالت مرا پذیرفتید، حالا بروید سراغ این پیامبر و به او ایمان بیاورید!
· اول رسول خدا(ص) به مردم فرمودند: آیا به من اعتماد دارید؟ همه گفتند آری، شما امین ما هستید. و بعد پیامبر(ص) به آنها فرمود که بگویید «لااله الا الله» تا رستگار شوید. (يَا أَيُّهَا النَّاسُ قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا؛ بحارالانوار/ج18/ص202)
· ما باید پیامبر(ص) را به اهل عالم معرفی کنیم. دستگاههای تبلیغاتی این مملکت که مملکت رسولالله(ص) است همه باید در خدمت پیامبر اکرم(ص) قرار گیرند، پیامبری که امیرالمؤمنین(ع) با همۀ عظمتش میفرماید: «همانا من بندهای از بندگان محمد(ص) هستم؛ إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ ص»(کافی/ج1/ص90)
انسانهای سالم تنها با شنیدن اوصاف پیامبر اکرم(ص) ایمان خواهند آورد
· بسیاری از انسانها به خاطر فطرت خداجو و حقیقتطلبی که دارند وقتی آنها را با نام و یاد و سیرۀ پیامبر اکرم(ص) مواجه کنیم، خواهند پذیرفت و حتی به استدلال عقلی هم نیاز ندارند. برای این انسانها فقط کافی است که حقیقت را عرضه کنیم تا با آن آشنا شوند و بپذیرند.
· به عنوان مثال ابوذر غفاری کسی بود که تنها با دیدن رسول خدا(ص) و در اولین آشنایی با حضرت به ایشان ایمان آورد. ابوذر در دوران دعوت مخفی پیامبر اکرم(ص) آوازۀ ایشان را شنید و آمد در شهر مکه کنار خانۀ کعبه اما نمیدانست کجا باید برود، علی(ع) که در آن زمان نوجوان بود، آمد کنار ابوذر نشست و وقتی دید که او در شهر غریب است او را به خانۀ خود دعوت کرد و سه روز ابوذر در منزل علی(ع) مهمان بود. بعد باب گفتگو باز شد و ابوذر از علی(ع) پرسید: شنیدهام پیامبری آمده است، آیا او را میشناسی؟ علی(ع) فرمود بله او را میشناسم، میخواهی تو را نزد ایشان ببرم؟ ابوذر با کمال میل پذیرفت و به اتفاق به نزد پیامبر اکرم(ص) رفتند. وقتی به محضر پیامبر اکرم(ص) رسیدند ابوذر در ابتدا لحظاتی به پیامبر اکرم(ص) نگاه کرد و بعد پرسید: آیا شما پیامبر خدا هستید؟ حضرت فرمود: بله و ابوذر بلافاصله ایمان آورد و مسلمان شد.» (الإصابة/ج7/ص/106؛ دلائل النبوة بیهقی/ج1/ص79)
هیچ کس در جهان به انبیاء گذشته این قدر که ما احترام میگذاریم احترام نمیگذارد
· پیامبر اکرم(ص) تکمیلکنندۀ رسالت تمام انبیاء گذشته است، هیچ کس در جهان به انبیاء گذشته این قدر که ما احترام میگذاریم احترام نمیگذارد. به عنوان مثال، احترامی که ما مسلمانان در جریان مناسک حج، به حضرت ابراهیم(ع) میگذاریم هیچ یک از پیروان ادیان ابراهیمی نمیگذارند.
· بزرگترین همایش بین المللی ما حج است که میلیونها نفر مسلمان از اقصی نقاط عالم جمع میشوند و در رنگهای مختلف یک عملیات بسیار دیدنی در آنجا انجام میگیرد. این کارها باید توسط مردم عالم دیده شود ولی متاسفانه دیده نمیشود. شاید نظام سلطه، هرساله میلیونها دلار هزینه میکند فقط برای اینکه حجِ مسلمین توسط اهل عالم درست دیده نشود.
· شما وقتی به حج میروید، میبینید تماماً آثار حضرت ابراهیم(ع) تعقیب میشود و مورد احترام قرار میگیرد. حضرت ابراهیم(ع) پدر تمام ادیان زندۀ دنیاست. مسیحیان همه داستانهای حضرت ابراهیم را میدانند، یهودیان نیز همه داستانهای حضرت ابراهیم را میدانند و برایشان جالب خواهد بود که ببینند مسلمانان جمع میشوند و قدمگاه حضرت ابراهیم را اینقدر احترام میگذارند و در محل قربانی کردن حضرت اسماعیل چه مراسم باعظمتی برگزار میکنند. و یا در مواقف حضرت ابراهیم(ع) چه مناسکی انجام میدهند. سعی بین صفا و مروه نیز برای همسر حضرت ابراهیم است. یعنی ما اینجا حرف مشترک داریم و این برای پیروان آن ادیان هم جالب است. ما باید از این نقاط اشتراک میان مسلمین و ادیان ابراهیمی به خوبی استفاده کنیم.
· حج تنها نقطۀ مشترک مذاهب اسلامی نیست، بلکه میتواند نقطۀ اشتراک تمام ادیان ابراهیمی باشد. اگر حج را نقطۀ تلاقی ادیان بدانیم تحولی در عالم پدید خواهد آمد.
باید به همه مردم عالم بگوییم کعبۀ مسلمین را حضرت ابراهیم ساخته است/ چرا تا کنون برای حج، یک فیلم سینمایی درخور و بین المللی ساخته نشده است؟!
· آنها برای مردم خودشان پنهان کردهاند که بنیانگذار خانۀ کعبه حضرت ابراهیم است و ما باید این را آشکار کنیم و به همه مردم عالم بگوییم که خانۀ کعبۀ مسلمانها را حضرت ابراهیم ساخته است که پدر همۀ ادیان الهی عالم است.
· همۀ ادیان ابراهیمی پس از معرفی حج، نسبت به مسلمانان مهربان خواهند شد. متاسفانه ما از این مشترکات به خوبی استفاده نکردهایم. مسلمانانها اینقدر توجه ندارند به اینکه دینشان چقدر نسبت به همۀ ادیان فراگیر است. بهانۀ با عظمتی مثل حج در اختیار ما مسلمانان است ولی نتوانستهایم حج را به همۀ عالم معرفی کنیم و این از نقاط ضعف ماست.
· چرا تاکنون برای حج به این عظمت، یک فیلم سینمایی درخور و بین المللی ساخته نشده است؟! سالهاست که ما تلاش میکنیم بگوییم برای حج، یک فیلم سینمایی با عظمت ساخته شود تا همۀ مردم جهان در این فیلم نقاط مشترک اسلام و دیگر ادیان الهی را به چشم خود ببینند، ولی متاسفانه صدایمان به جایی نرسید.
هر کس با خداوند ارتباط ویژه برقرار کند، قداست و نور پیدا خواهد کرد
· یکی از کارهایی که دین انجام میدهد این است که تولید مقدسات میکند، خداوند متعال به هر چیزی که نظر ویژه بیافکند، آن امر مقدس خواهد شد، و هر کسی با خداوند ارتباط و نسبت ویژهای پیدا کند، به تناسب و به قدر استعدادش و به قدر ارتباطش با پروردگار عالم، قداست پیدا خواهد کرد.
· در تمام ادیان آسمانی احترام مقدسات امری لازم تلقی شده است. و آداب خاصی هم برای نحوۀ ارتباط با مقدسات بیان شده است. مقدسات هم باید در قلب ما عظمت داشته باشند و هم باید در ظاهر مورد احترام باشند.
· وقتی خداوند برای اولین بار با حضرت موسی(ع) سخن میگوید پس از بیان اولین کلمات، بلافاصله دربارۀ آداب رعایت مقدسات به حضرت موسی توصیه میکند و میفرماید: «من پروردگار توام، كفشهاى خود را بيرون آر كه تو در سرزمين مقدس طوى هستى؛ إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»(طه/12)
· یعنی خداوند کلام خود را آشکارا قطع میکند و به او آداب رعایت مقدسات را توصیه میکند که به احترام این زمین مقدس، کفشهای خود را درآور. علامۀ طباطبایی میفرماید که آن زمین، مکان خاصی نبوده و جایی مثل جاهای دیگر بوده ولی وقتی خداوند یک کلمه با موسی سخن میگوید آنجا مقدس میشود.
وقتی حرمت مؤمن از حرمت خانۀ کعبه بالاتر است، ببینید شخص پیامبر(ص) چقدر حرمت دارد
· یکی از مقدسترین مکانها در عالم خانۀ کعبه است. قداست خانۀ کعبه به حدی است که هر کس میخواهد به آنجا مشرف شود باید مُحرم شود و آداب خاصی را رعایت نماید. از سوی دیگر در روایات داریم حرمت مؤمن از حرمت خانۀ کعبه بیشتر است. (عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ ؛ خصال/ج1/ص27)
· وقتی حرمت مؤمن از حرمت خانۀ کعبه با اینهمه قداست بالاتر است، ببینید که شخص نازنین پیامبر اکرم(ص) چقدر حرمت دارد. برخوردهای احکام دینی با کسی که حرمت پیغمبر(ص) را بشکند، برخوردهای سهمگین و عجیبی است و اصلاً نباید در مورد او کوتاه آمد.
دفاع جانانۀ علی(ع) از حرمت رسولالله(ص) در برخورد با یک اعرابی
· در مورد رعایت حرمت رسولالله(ص) توسط علی(ع) روایات زیادی داریم به عنوان مثال امام صادق(ع) میفرمایند: «يك اعرابى نزد پيغمبر(ص) آمد و مدعى شد كه هفتاد درهم بهاى ناقه از او طلبكار است پيغمبر به او فرمود آن را از من دريافت نكردى، گفت نه! فرمود من آن را به تو پرداختهام. اعرابى گفت راضيم كه مردى ميان من و تو قضاوت كند پيغمبر برخاست با او نزد يكى از مردان قريش به محاكمه رفتند آن مرد باعرابى گفت چه ادعائى به رسول خدا(ص) دارى؟ گفت هفتاد درهم بهاى يك ناقه كه باو فروختم، به پيغمبر گفت يا رسول اللَّه چه ميگوئى؟ فرمود باو پرداختهام. آن مرد قرشى گفت يا رسول اللَّه شما به طلب او اقرار كرديد بايد يا دو گواه بياوريد كه باو پرداختيد و يا هفتاد درهم را باو بپردازيد. پيغمبر خشمناك برخاست و رداء خود را ميكشيد و فرمود بخدا من نزد كسى روم كه بحكم خداى تعالى ميان ما حكم كند با او نزد امير المؤمنين على بن ابى طالب(ع) به محاكمه آمد. على(ع) باعرابى گفت چه ادعائى به رسول خدا (ص) دارى؟ گفت هفتاد درهم بهاى ناقهاى كه باو فروختم گفت يا رسول اللَّه چه ميفرمائى؟ فرمود باو پرداختم گفت اى اعرابى رسول خدا (ص) فرمايد من به تو پرداختهام آيا راست ميگويد؟ گفت نه به من نپرداخته! اميرالمؤمنين شمشير كشيد و گردن آن اعرابى را زد و در بیان علت قبل او به رسول خدا (ص) عرضه داشت يا رسول اللَّه براى آنكه تو را تكذيب كرد هر كه تو را تكذيب كند خونش حلال است و قتلش واجب است؛ ... قَالَ يَا أَعْرَابِيُّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يَقُولُ قَدْ أَوْفَيْتُكَ فَهَلْ صَدَقَ فَقَالَ لَا مَا أَوْفَانِي فَأَخْرَجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) سَيْفَهُ مِنْ غِمْدِهِ وَ ضَرَبَ عُنُقَ الْأَعْرَابِيِّ؛ أمالي الصدوق ؛ ص102)
کسی که به پیامبر(ص) بیحرمتی کند، حتی در پناه کعبه نیز در امان نیست
· پیامبر اکرم(ص) پس از فتح مکه و فائق آمدن بر کفار، ابوسفیان، هند جگرخواره و حتی غلام هند را که قاتل حمزۀ سیدالشهداء بود، مورد عفو قرار داد ولی در مورد کسانی که با سرودن برخی اشعار، به پیامبر اکرم(ص) بیاحترامی کرده بودند فرمود که آنها را به قتل برسانید حتی اگر به خانۀ کعبه پناه ببرند. (تاريخالطبري/ج3/ص58)
· شما میدانید حتی اگر کسی مهدور الدم باشد و به خانۀ کعبه پناه ببرد، مادامی که در پناه خانۀ کعبه است، در امان خواهد بود ولی حکم کسی که به پیغمبر(ص) بیحرمتی کرده باشد، کاملاً متفاوت است و این به خاطر اهمیت موضوع است.
· بعضیها پشت درِ برخی شبهات شبه روشنفکری معطل ماندهاند که با این قبیل احکام اسلامی چه کار کنند؟! فطرت خودشان را زیر پا گذاشتهاند و از عقلانیت هم بهره نمیبرند که بفهمند آثار و فوائد چنین احکامی چقدر روشن است و برای تامین آزادی بشر، آزادی بیان و حرمت انسان چقدر لازم و ضروری است.
کسی که به پیامبر اکرم(ص) احترام نگذارد، آیا به انسانهای دیگر احترام خواهد گذاشت؟/کسی که به پیامبر اکرم(ص) بیاحترامی میکند، دشمن بشریت است
· کسی که به پیامبر اکرم(ص) احترام نگذارد، آیا به انسانهای دیگر احترام خواهد گذاشت؟ به آزادی بیان احترام خواهد گذاشت؟ به کودکان معصوم ترحم خواهد کرد؟ معلوم است که چنین فردِ خبیثی، از قاتل هزاران انسان بیگناه نیز پَستتر و خبیثتر است.
· طبیعتاً فطرت انسان حکم میکند که قتل یک انسان بیگناه زشت و ناپسند است و همین فطرت انسان هم حکم میکند که حفظ حرمت و لطافت روح یک انسان نیز لازم و ضروری است و لطافت روح پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) خیلی بالاتر از لطافت روح یک انسان معمولی است. لذا معلوم است کسی که به پیامبر اکرم(ص) بیاحترامی میکند، استعداد فعال برای دشمنی با بشریت را دارد. ضمن آنکه مقدمات هر ظلم و جوری را در عالم فراهم کرده است.
· نیاز به استدلال ندارد که کسانی که به شخصیت پیامبر اکرم(ص) بیاحترامی میکنند از کمترین مواهب فطری برخوردار نیستند و زمینه ساز هرنوع ظلم و جور در عالم هستند. همانطور که امروزه به وضوح میبینید چگونه قدرتهای فاسد و زورگو پشت سر توهین کنندگان هستند.
· باید ترس بیافتد به جان جنایتکاران و حرمتشکنان تا دست از کار خود بردارند و الا با موعظه و نصیحت اصلاح نخواهند شد. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، اگر سلمان رشدی و آن کشیش جنایتکار که قرآن را آتش زد و دیگر کسانی که به مقدسات اسلام بیحرمتی کردند، به سزای اعمال خود میرسیدند کار به این جنایت هولناک نمیکشید. ما باید محکم بر سر این موضع بایستیم و آن را به همۀ اهل عالم اعلام کنیم.
اعتراض مردم منطقه به اهانت اخیر، نشان داد ماهیت انقلابهای منطقه «بیداری اسلامی» بوده است
· این حرکتهایی که در کشورهای اسلامی در اعتراض به حرمتشکنیِ اخیر، صورت گرفت به خوبی نشان داد که ماهیت پنهان و پیدای جنبشهای منطقه «بیداری اسلامی» بوده است و نه «بهار عربی». کسانی که ماهیت انقلابهای اخیر منطقه را چیزی غیر از بیداری اسلامی تلقی میکردند بروند این موجی که در جهان اسلام در دفاع از نبیِ مکرم اسلام(ص) ایجاد شده است را ببینند.
· این موج عظیم مردمی، در اعتراض به اهانت اخیر، آنقدر قدرتمند بود که حتی برخی از حکام سرسپردۀ منطقه نیز ناچار شدند تاحدی با آن همراهی کنند. اینجا حقیقت فرمایش مقام معظم رهبری دربارۀ اینکه حقیقت این انقلابها، «بیداری اسلامی» بوده است، برای همه معلوم میشود.
منبع : فارس