به گزارش مشرق، کانال مطالعات راهبردی آمریکا مطلبی را با عنوان اسرائیل چگونه میتواند از آتش بس موقت در غزه از نظر نظامی سود ببرد که برگرفته از یادداشت منتشر شده زوران کوسواچ در الجزیره است منتشر کرد:
بزرگترین کابوس نتانیاهو رسیدن به نقطهای است که دریابد نه تنها قادر نابودی حماس نشده، بلکه عملاً وادار شده آن را با مذاکره به رسمیت بشناسد.
حتی کشوری که به تجهیزات نظامی خود میبالد، باید ذخایر قابل توجهِ سلاح و مهماتش را مدیریت کند. عمر بردلی، ژنرال ارتش ایالات متحده در جنگ جهانی دوم، زمانی گفته بود: «آماتورها دم از استراتژی میزنند، ولی فکر و ذکر حرفهایها لجستیک (تدارکات) است».
البته اقلام نظامی ویژه را میتوان خریداری کرد تا بحران کمبود مهمات به پایان برسد. در سال ۱۹۷۳، زمانی که اسرائیل در آستانۀ تمام شدنِ ذخایر مهمات جنگ با سوریه، مصر و متحدان عرب این کشورها بود، ایالات متحده "عملیات نیکل گراس" را آغاز کرد که عظیمترین حملونقلِ هوایی نظامی در تاریخ قلمداد میشود. نیروی هوایی ایالات متحده تقریباً ۱۰۰۰ تن سلاح و مهمات در روز به اسرائیل میفرستاد که درمجموع بیش از ۲۲هزار تن بود.
حالا این وضعیت، هرچند در مقیاسی کوچکتر در حال تکرار است. در خلال دو هفتۀ گذشته، ترابری C-17 ایالات متحده، به طور منظم در فرودگاه بن گوریون در تل آویو و پایگاه هوایی نواتیم در صحرای نقب فرود آمده است.
بیشتر هواپیماها از پایگاه هوایی رامشتاینِ آلمان پرواز می کنند، جایی که ایالات متحده انبارهایی مملو از "ذخایر اضطراری" دارد. شکی نیست که مهمات سنگینتر، در حجم کمتر، بی فوت وقت از طریق دریا به اسرائیل ارسال میشود. قطعاً در میانشان موشکهای راکتانداز توپخانهای موسوم به هیمارس (HIMARS) و سیستمِ راکتانداز چندگانۀ ام۲۷۰ (MLRS)) که به وفور در غزه به کار رفته، نیز یافت میشود.
ایالات متحده در ماه اکتبر، موشکهای رهگیر سامانۀ پدافند موشکی خود را برای تکمیلِ "سیستم دفاع هوایی گنبد آهنین" به اسرائیل ارسال کرد. پاسخ اسرائیل به حملات موشکیِ سنگین حماس و حملات حزبالله و حوثیها، ذخایر اسرائیل را به حدی نگرانکننده کاهش داده بود و تحویل اولیۀ موشکهای تامیر نشان از آمادگی ارتش ایالات متحده برای تأمین مجدد مهمات اسرائیل داشت.
نیروهای اسرائیلی از وقفه در نبرد برای ارزیابی تاکتیکهای خود در برابر تونلهای حماس استقبال میکنند. همانطور که من و بسیاری از تحلیلگران هشدار دادهایم، با وجود سگها، رباتها، رادارهای نفوذ به زمین و سایر فناوریهای موجود، تونلها فقط زمانی که سربازان به آنها وارد میشوند، تخریب خواهند شد؛ روندی خونین که هفتۀ گذشته نیز رخ داد و سبب شد ۴ کماندو پس از بازکردن پوشش اولیۀ تونل با بمب دستساز کشته شوند. چند روز پیش، یکی از افسران اسرائیلی به صورت ناشناس به خبرنگارانی که درکنار نیروهای اسرائیلی بودند، اعتراف کرده: «ما نمیخواهیم به آنجا برویم. میدانیم که آنها بمبهای فرعیِ زیادی برای ما کاشتهاند.» و هفتهنامۀ یهودیِ کرونیکل واقع در لندن نیز روز ۱۶ نوامبر تیتر زده: «دستور واضح است: هیچکس اجازه ندارد داخل تونل بشود.»
نیروهای اسرائیلی باید اثربخشیِ آموزشهای پیچیده و تخصصی خود را در شبیهسازیهای شهر غزه بررسی کنند. برخی مفروضات شبیهسازی مبتنی بر تهاجم سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۴ به غزه در سال ۲۰۲۳ قابل اجرا نیستند. همچنین باید بررسی شود چرا بسیاری از تانکهای مرکاوا که تقریباً شکست ناپذیرند، از پا درآمدهاند. گزارشهای موثق نشان میدهند که حدود ۳۰ فروند تانک تخریب شده و یا در اثر استفادۀ مداوم آسیب دیدهاند. هرچند ارتش از ۳ یا ۵ روز وقفه استقبال میکند، اما احتمالاً آن را نمیپذیرد. سیاستمداران به وضوح این وقفه را علامت باخت خود قلمداد میکنند. نتانیاهو و شاهینهایش سرسختانه با هرگونه توقف در خلال جنگ مخالفت کردهاند؛ بنابراین اگر اکنون پیشنهاد وقفه را بپذیرند، صرفنظر از اینکه نمیدانند چگونه کرنش در برابر فشارهای بینالمللی را توجیه کنند، تصور میکنند که مردم آن را نقطه ضعف قلمداد خواهند کرد. این واقعیت که جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، بهعنوان نزدیکترین متحد اسرائیل، از نفوذ خود برای اعمال وقفه در جنگ استفاده کرده، باید نمکی به زخمهای نخستوزیر اسرائیل بپاشد.
اگر دورۀ توافقشده بدون جنگ طی شود، که همیشه خطر بزرگی محسوب میشود، سیاستمداران اسرائیلی در پایان راه با فشار جدیدی مواجه خواهند شد. ممکن است جهان بپرسد، «اگر موفقیتآمیز است، چرا این وقفه را تمدید نمیکنید؟» بزرگترین کابوس نتانیاهو رسیدن به نقطهای است که دریابد نه تنها قادر نابودی حماس نشده، بلکه عملاً وادار شده آن را با مذاکره، ولو غیرمستقیم، به رسمیت بشناسد. بدون غزه، اسرائیلیهای خشمگین قطعاً بر سر نتانیاهو خراب خواهند شد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.