به گزارش مشرق، سلامت روان به عنوان یکی از دو مولفه اصلی و محوری در سلامت افراد جامعه همواره مورد توجه متخصصان و متولیان حوزه سلامت بوده است.جامعه ای که از نظر سلامت روان در وضعیت مطلوبتری قرار دارد به حتم موفقیت اجتماعی، فرهنگی و ...بیشتری نیز خواهد داشت.بر اساس اعلام وزارت متولیان حوزه بهداشت روان ۲۵ درصد افراد جامعه دچار یک از انواع اختلالات روانی هستند.برای آشنایی با آخرین وضعیت سلامت روان جامعه و فعالیتهای وزارت بهداشت در حوزه بهداشت روان با «دکتر حامد مصلحی،مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت» به گفتوگو نشستیم. آنچه در ادامه از نظر گرامیتان میگذرد، مشروح این گپوگفت است.
۶۵ درصد افرادی که نیازمند مراجعه به خدمات سلامت روان هستند به دلائل مختلفی مراجعه نمیکنند
آقای دکتر! در ابتدای گفتوگو به عنوان یکی از مسؤولان مرتبط با سلامت روان جامعه، تحلیلی از شرایط روانی جامعه ایران برایمان داشته باشید.
بلافاصله بعد از کرونا در جهان، انتظار افزایش چشمگیر اختلالات روان یا نیاز به خدمات سلامت روان احساس میشد. این احساس در کشورهای مختلف وجود داشت؛ از جمله ایران. پیمایشها نشان دهنده تغییر معنی دار سلامت روان قبل از کرونا و بعد از کرونا هنوز نیست، اما این انتظار میرفته است. بنابراین ما مداخلات بعد از کرونا را آماده کرده بودیم. ۶۵ درصد افرادی که نیازمند مراجعه به خدمات سلامت روان هستند به دلائل مختلفی مراجعه نمیکنند.
مهمترین دلیل عدم مراجعه این افراد این است که طرح واره ها یا دانش غلطی درباره آن اختلال دارند؛ به طوری که بسیاری از این افراد فکر میکنند بیماری خودش خوب میشود یا میگویند از بچگی این حالت همراه من بوده است.بنابراین مهمترین مسئله ما ارتقای سلامت روان مردم است تا نشانهها را بشناسند و برای مشاوره با متخصص سلامت روان مراجعه کنند.
خدمات سلامت روان ما نیز باید مبتنی بر فرهنگ خودمان نیز باز تعریف شود
بسیاری از افراد این خدمات را در سبد هزینه خود نمیآورند؛ البته به این معنی نیست که افراد ناتوان و فقیر مراجعه نمیکنند؛ بلکه افراد طبقه متوسط هم مراجعه نمیکنند؛ چون به عنوان سبد هزینه خود آن را احساس نمیکنند. همه اینها نشان دهنده این است که نیاز به ارتقای سواد سلامت روان و حساسیت مردم به سلامت روان را داریم. خدمات سلامت روان ما نیز باید مبتنی بر فرهنگ خودمان نیز باز تعریف شود.
محتوای سواد سلامت روان ما محتوای فرد محور نه خانواده محور است و این نیاز به اصطلاح دارد؛ مبتنی بر این فرهنگ نیست و با بسیاری از ارزشها و هنجارهای فرهنگی ما سازگار نشده؛ وزارت خانههای بهداشت و علوم تکالیفی در این خصوص دارند؛ هم در آموزش و توانمند سازی روانشناسان و هم سازگار کردن آموزهها،کاربردها و راهنماهای عمل، تکلیف دارند.البته روانشناسان و روانپزشکان خوبی داریم که این مولفههای فرهنگی را درک میکنند اما این باید رسمی و علمی باشد.
تخلیه هیجانی شدید جزو ارزشهای فرهنگ شرقی نیست
بنده به طور کامل پاسخ خود را دریافت نکردم؛ اینکه گفته میشود ایران جزو کشورهای ناشاد است و بسیاری مردم جامعه ایرانی را غمگین تلقی میکنند؛ الان وضعیت سلامت روان جامعه در چه شرایطی است؟
یک نکته درباره جملهای که میفرمایید که شاد بودن یا نبودن ایرانیها، وجود دارد. الگوی بروز هیجانی در کشورهای مختلف فرق دارد. بسیاری از کشورها تخلیه هیجانی بسیار شدید را ارزش میدانند؛ در حالی که در فرهنگ شرقی که ایران هم جزو آن هست آن طور تخلیه هیجانی در محیط عمومی به طور کلی پسندیده نیست؛ چه خندیدن یا گریه کردن.کلا تخلیه هیجانی شدید جزو ارزشهای فرهنگ شرقی نیست اما حتما جزو تابو شکنی فرهنگ غربی هست.
در فرهنگ شرقی که ایران هم جزو آن هست آن طور تخلیه هیجانی در محیط عمومی به طور کلی پسندیده نیست؛چه خندیدن یا گریه کردن
۲ هزار کارشناس سلامت روان در کل کشور خدمات رایگان ارائه میدهند
* وزارت بهداشت چه کارهایی در خصوص ساماندهی وضعیت روانی جامعه انجام داده است؟
وزارت بهداشت در حوزه بهداشت روان ۴ مسئله اساسی را دنبال میکند. در ۴ مسئله، ۲ تا محقق است؛یکی تامین خدمات سلامت روان رایگان در حوزه بهداشت در کل کشور؛ به طوری که ۲ هزار کارشناس سلامت روان در کل کشور در مراکز جامع خدمات سلامت که نزدیک خانه همه ماست حضور دارند که به ارائه خدمات سلامت روان آن هم بدون گرفتن ریالی هزینه میپردازند.
فعالیت ۱۰۰ مرکز سراج با سلامت روان در کشور
علاوه بر این، وزارت بهداشت با طراحی یک پایگاههایی با عنوان پایگاه سراج یا سلامت روانی و اجتماعی که تاکنون ۲۳ مورد را در فاز آزمایشی در حال ارائه خدمات تخصصی سلامت روان است این کار را انجام میدهد. این ۲۳ مرکز در کل کشور با دستور رئیس جمهور در فاز اول به ۱۰۰ مرکز ارتقا پیدا میکند. در این مراکز برای حل کردن مشکل یک فرد، روانشناس، روانپزشک، پزشک عمومی و مددکار کنار هم نشینند.
وقتی یک نفر از بیمارستان روانپزشکی مرخص میشود، به زندگی عادی خود بر میگردد. همان سبک زندگی و رفتارهای معمول با او میشود و آن نیز همان نشانههای قبلی را بروز میدهد و عود بیماری را داریم. نمیتوانیم کل عمر او را در بیمارستان بستری کنیم و نه فرد یاد شده شرایط عادی دارد.
مراکز «سراج» مراکزی است بین بیمارستان و خانه فرد که باعث میشود آن کسی که نشانههایی دارد، حتی فرد بستری شده، خودش آموزش دریافت کرده و دارویش را مصرف کند؛خانواده او نیز آموزشهایی را ببیند و بتواند به بهترین وضعی زندگی عادی را ادامه دهد و عود مجدد بیماری نیز کم شود.
علاوه بر این، افراد متعددی وجود دارد که هیچ نشانه و اختلالی ندارند اما زندگی شان نیازمند دریافت خدمات مشاورهای است.مثلا فرد اصول فرزند پروری را بلد نیست؛ بچه سالم و پدر هم سالم است اما نمیتوانند با هم تعامل و ارتباط برقرار کنند.اینها نیاز به خدمات سلامت روان دارند.
۳۵۰ روانشناس را به بخش روستایی اضافه کردیم
مراکز جامع سلامت روان ما اگر تشخیص دهند فرد به خدمات سلامت روان نیاز دارد او را به این مراکز هدایت میکنند و فرد خدمات رایگان دریافت میکند.رئیس جمهور دستور داده مراکز سراج در کل کشور توسعه پیدا کند.
کار مهم دیگر وزارت بهداشت این است که اکنون روانشناس نیز به بخش بهداشت و مراکز بهداشتی روستایی هم داده است؛ به طوری که ۳۵۰ روانشناس را به بخش روستایی اضافه کردیم تا خدمات روان را به مردم ارائه دهند.
دوره بازنشستگی اگر درست مدیریت نشود خیلی آسیب زاست
هر چه سن بالاتر میرود باید برای بعد از بازنشستگی الگو تربیت کنیم. این مرحله یعنی دوره باز نشستگی یکی از مراحل رشد خیلی جدی است که اگر درست مدیریت نشود خیلی آسیب زاست.اینکه فرد باز نشسته خود را نبازد و وارد فاز افسردگی نشود. پیری زمانی آغاز میشود که شما بپذیری پیر شدی. یکی از بحرانهای مهم، بحران بازنشستگی است؛ چون فرد فکر میکند پیر شده است.فردگرایی در جامعه زیاد شده و هرچه فردگرا تر هستی سختتر متقاعد میشوی ازدواج کنی.
شدت خشونتها در جامعه ما در حال زیاد شدن است و این خشونت شدید را در جامعه بروز میدهیم
* آقای دکتر! اکنون در آسیبهای اجتماعی مهمترین موضوعی که نگران کننده است، چیست؟
دو مسئله راهبردی در سلامت روان و سلامت اجتماعی حساس کننده و مهم است. مسئله اساسی اول تعویق هویت نوجوان است. نوجوان سردرگم میشود. هویت ۴ حالت دارد. حالت معَوقَش این است که جستجوی نوجوانی ادامه پیدا کند اما به نتیجه نرسد؛ حتی وقتی ۲۵ یا ۳۰ سالش است.این اتفاق به تاخیر میافتد؛یعنی اشتغال، ازدواج و فرزند آوریش به تاخیر میافتد. رفتارهای پر خطر در فرد تشدید میشود؛ چون هنوز تعهد اصلی و هویت انتخابی خود را پیدا نکرده است. وقتی هویت به تاخیر افتد پیش بینی بسیاری اختلالات روانشناختی است.
شدت خشونتها در جامعه ما در حال زیاد شدن است و این خشونت شدید را در جامعه بروز میدهیم؛ البته قبلا هم داشتیم اما پنهان تر بود .
مسئله دوم، خشونت بروز یافته است. شدت خشونتها در جامعه ما در حال زیاد شدن است و این خشونت شدید را در جامعه بروز میدهیم؛ البته قبلا هم داشتیم اما پنهان تر بود. در اتفاقات اجتماعی نگاه کرده و مقایسه کنید؛ از یک تصادف تا گفتن حرفی به یک نفر. روز به روز خشن تر؛ خشونتی که ما از آن قبح زدایی میکنیم و با موبایلمان از آن فیلم میگیریم.این دو فاکتور خطر خیلی جدی است؛ یعنی یکی هویت و دیگری خشونت در عرصه اجتماعی است.
*چرا خشونت در جامعه بیشتر شده است؟
بنده حقیقتا نمیدانم که زیاد شده یا واقعا به دلیل تغییر شرایط ارتباطات آن را بیشتر میبینیم.
کنترل سلامت روان دانشآموزان با «نماد»
* آقای دکتر! دانشآموزان گروه چند میلیونی در جامعه هستند و در معرض آسیبهای اجتماعی زیادی قرار دارند؛ در حوزه سلامت روان بین این قشر چه آسیبی وجود دارد که نگران کننده است؟
تولیت در حوزه دانشآموزی با آموزش و پرورش است اما به نظر میآید مهمترین نکته این است که چه کار کنیم؟
بنده میدانم آموزش و پرورش برنامه بسیار مهمی در این خصوص دارد به نام «نماد»؛ یعنی «نظام مراقبتهای اجتماعی دانشآموزی» که ۱۰ سال است طراحی شده؛ البته در دورههایی به علت سستی مسؤولان رها شد. در این طرح دانشآموزی سلامت جسمی و روانی و رفتارهای پر خطر مورد بررسی قرار میگیرد و اگر نیاز به مداخله بهداشت و سلامت دارد به پزشک مورد اعتماد یا برای سلامت روان به مشاور مدرسه و سلسله مراتب بالاتر ارجاع داده میشود.
مسؤول اول تربیت دانشآموز، مدرسه نیست
برنامه نماد برنامه بسیار خوبی است که متوقف بوده است. رفتارهای اعتیاد، خودکشی، اختلالات روان و ...را بررسی میکند. البته به این معنی نیست که مدرسه همه مشکلات را حل میکند؛ چراکه مسؤول اول تربیت دانشآموز مدرسه نیست. پدری که مثلا مصرف الکل دارد، در مهمانی الکل را رایج میداند، بعد میگوییم پس آموزش و پروش در مواجهه با این وضعیت چه کار میکند؟!
خانواده همه رفتارهای پر خطر را بروز میدهد و میگویند فرزندمان را فلان مدرسه با پول زیاد فرستادیم! وقتی میگوییم بچه باید راحت باشد، دیگر نگوییم چرا اختلال مصرف الکل یا مواد مخدر دارد؟ نمیخواهم بگویم مدرسه با طرح نماد همه مشکلات را حل میکند، اما اگر پدر و مادر با رفتارهایش اصرار دارد که فرزندش همه اتفاقات و رفتارهای پر خطر را تجربه کند، دیگر چکار میتوان کرد؟
۱۶ میلیون دانشآموز تحت طرح نماد
اجرای طرح نماد آغاز شده است. این طرح ۱۶ میلیون دانشآموز را در بر میگیرد.همه افراد در گیر در این طرح مشاور نیستند بلکه عدهای از معلمان آموزش لازم را میبینند و در این خصوص فعالیت میکنند.
یک برنامه بسیار مهمی که توصیه سازمان جهانی بهداشت است به عنوان «سلامت روان مدارس» وجود دارد که از نظر محتوا بسیار ضعیف است اما از نظر برنامه، برنامه خوبی است؛ به این صورت که کارشناسان سلامت روان وزارت بهداشت به شخصیت کلیدی مدرسه که مشاور یا فرد دیگر آموزش دیده است آموزش میدهند. بعضی مسائل را به دانشآموز آموزش میدهند و به عنوان غربالگری نگاه میکنند تا بتوانند موارد خاص را تشخیص داده و ارجاع دهند.
این کاری است که با وزارت آموزش و پرورش در حال آن انجام هستیم؛ به شکلی که آموزش آن را بر عهده ما و اجرای آن با آموزش و پرورش است.امسال برای قسمتی از مدارس اجرا میشود که ۴ میلیون نفر دانشآموز را در بر میگیرد.
*یکی از معضلات و آسیبهای اجتماعی در کشور موضوع اعتیاد است؛ اکنون وضعیت کشور از این جهت چگونه است؟
اعتیاد گرفتاری چند جانبه و چند ساله جامعه ما و کشورهای اطراف است. نزدیک بودن به افغانستان و واردات زیاد مواد مخدر و مدیریت اجتماعی؛ یعنی این به چرخه اقتصادی برای جمعیت زیادی تبدیل شده است. معتاد آخر خط را میگیرید و توزیع کننده انبوه را هم دستگیر میکنید اما همان فرد به اصطلاح ساقی، مواد را تهیه کرده و مشتری جدید پیدا میکند.
فروش مواد مخدر در عطاری
مثلا فردی عطاری دارد اما فروش مواد مخدر را هم دارد. خراب کردن این بازی و بهم زدن این بازی اجتماعی کار سختی است.گاهی حرفهایی زده میشود که شدنی است، اما مسئله ما را حل نمیکند؛مثل اینکه باید همه معتادان را دستگیر کنیم که این امکان ندارد. در عین حال اتفاقات بسیار خوبی در حال انجام است؛ از جمله جمع آوری معتادان متجاهر. این صحنه باید جمع شود، چون خودش تحریک کننده است.
دستور بسیار خوبی داده شده و ظرفیت خوبی برای جمع آوری این معتادان ایجاد شده اما حل کردن کامل نیست.باید صحنه اجتماعی از بین برود و صحنه بدی است؛ البته شبکه هم باید منهدم شود. در دو قسمت کار خوبی انجام میشود. یکی جمع آوری معتادان متجاهر و دیگری بهم زدن کارتلهای مواد مخدر؛ الان حجم زیادی از کارتلها در حال دستگیری است.