به گزارش مشرق، احمدحسین شریفی، استاد حوزه و دانشگاه، در کانال ایتای خود نوشت:
در پاسخ به این پرسش که «حق چیست؟» و «منشأ آن از کجاست؟»، دیدگاههای مختلفی مطرح شده است. که به اهم آنها اشاره میکنم:
یک. مکتب حقوق طبیعی: پیروان این مکتب معتقدند هر انسانی به طور طبیعی، دارای حقوقی است. اما در این که منظور از «طبیعی» دقیقاً چیست، اختلاف دارند:
بعضی: منظور این است که طبیعت، حقوق خاصی را برای انسان مقرر کرده است.
اما سؤال میشود که اساساً طبیعت چیست که میتواند حقی به دیگران بدهد؟ چنین اختیاری را از کجا آورده است؟ بر فرض که طبیعت حقی مثل حق حیات و حق مسکن و حق تغذیه و امثال آن را به کسی داده باشد به چه دلیل دیگران ملزم به رعایت آن هستند؟
بعضی: منظور از حق طبیعی، همان حق خدادادی است.
بعضی دیگر: منظور از حقوق طبیعی، حقوقی است که عقل آنها را اثبات میکند.
دو. مکتب قراردادگرایی: پیروان این مکتب معتقدند حق، هیچ ریشه ثابتی ندارد. نه ریشهای در طبیعت دارد و نه خدادادی است و نه با عقل قابل اثبات است. بلکه قراردادی است که بر اساس منافع و خواستهای مشترک میان آدمیان منعقد شده است.
سه. مکتب واقعگرایی: معتقد است حقوق اموری واقعیاند که از راه عقل یا شرع کشف میشوند. فی الواقع، روابطی واقعی در زندگی انسانها وجود دارد که حقوق بیانگر آن روابطاند یا باید بیانگر آن روابط باشند. روابطی که میتوانند به گونهای تنظیم شوند که زندگی سعادتمندانهای برای انسان رقم بزنند و البته میتوانند به گونهای تنظیم شوند که موجب شقاوت دنیوی و اخروی جمع کثیری از مردمان هم بشوند.
دیدگاه اسلام: از نگاه اسلامی احکام و ارزشها همگی مبتنی بر مصالح و مفاسد واقعیاند؛ البته روشن است که عقل ما در همه موارد توان و قدرت کشف و فهم مصالح و مفاسد واقعی را ندارد؛ به دلیل آنکه بخش زیادی از آنها ناظر به حیات معنوی و اخروی آدمیان است. و عقل انسان احاطه لازم به آنها ندارد؛ به همین دلیل، به منبع معرفتی وحی و شرع هم نیازمند است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.