به گزارش مشرق، محمد ایمانی، فعال رسانه، در کانال تلگرامی خود نوشت:
پاسخ های تک خطی (بله یا خیر/ تایید یا تکذیب مطلق) در موضوعات چند بعدی، به دور از دانایی و عقلانیت و شریعت است.
"یحیی بن اکثم" به تحریک "مامون" از امام جواد (ع) پرسیده بود: "ای اباجعفر! چه می گویی در باره مُحرِمی که شکاری را کشته است؟". مامون در پوشش پرسشی فقهی -به زعم خود- می خواست بی اطلاعی امام را به رخ بکشد. اما امام سوالاتی ا پرسید که چند وجهی بودن مسئله را نشان می داد:
"صید را در حرم کُشته یا بیرون آن؟ مُحرِم، عالم بوده یا جاهل؟ به عمد کُشته یا خطا؟ بنده بوده یا آزاد؟ صغیر بـوده یا کبیر؟ نخستیـن صیدش بوده یا نه؟ صیـد، پرنده بـوده یا غیر آن؟ مُحرِم، بر کارش مُصِرّ است یا تائب؟ صید در شب و از آشیانه بوده، یا در روز و آشکارا؟ مُحرِم، بـرای حج بوده یا عُمره؟".
این رویکرد به مسئله، درست نقطه مقابل قضاوت های "کیلویی"، "صفر یا صدی"، "حیدری/ نعمتی" و "قرمز/ آبی" است.
طی روزهای اخیر، دو طیف متعارض، از "اقدام فرزند آقای قالیباف برای اخذ اقامت در کانادا" انتقاد کرده اند. نخست، کسانی که نسبت به امنیت ملی و قربانی شدن فرزندان مسئولان و سپس، آسیب های ناشی از این روند، حساسیت درستی دارند؛
دوم، کسانی که با انواع انگیزه های نامشروع و در مراتب گوناگون، در پی تسویه حساب با قالیباف، مجلس و یا نیروهای انقلابی و حتی تخریب انتخابات هستند.
در عین حال که باید درباره تفاوت میان "درخواست اقامت، دریافت اقامت، درخواست تابعیت و دریافت تابعیت، انگیزه تحصیلی و شغلی و..." دقت کرد، ممنوعیت های قانونی درباره خانوده های مسئولان ارشد را هم باید مد نظر داشت.
ضرورت دارد حالا که این موضوع در رسانه ها با انواع شایعات آمیخته شده، توضیح کافی از سوی پسر آقای قالیباف و خود ایشان داده شود. هر چند که مسئولیت کار فرزندان را نمی توان پای پدران نوشت، اما در موضوعاتی که بیم تهدید امنیت ملی یا به شبهه و تردید انداختن افکار عمومی می رود، ادای توضیح، اقدامی منطقی است، ولو غرض ورزان قانع نشوند.
حساسیت عمومی به این خاطر است که مردم دیده اند دشمنان چگونه برای خانواده مدیران تله گذاری می کنند و از طریق به دام انداختن آنها، منافذ خطرناکی به داخل کشور می گشایند (چنان که در میان برخی دولتمردان مدعی سازندگی و اصلاحات و اعتدال دیده شد).
از منتقدان صادق و به حق که بگذریم، طیف دومی هم هستند که ماجرای درخواست اقامت را صرفا دستاویزی برای عقده گشایی یا عملیات سیاسی چند لایه علیه "قالیباف"، "مجلس انقلابی"، "جبهه نیروهای انقلاب"، و "انتخابات مهم مجلس" می دانند.
این طیف، همان هایی هستند که وزیر شان پس از خروج از کشور، رئیس اتاق فکر فتنه سبز در لندن شد؛ معاون وزیرشان از فرار و دریافت پناهندگی، کارگزار موساد در سردبیری شبکه اینترنشنال شد، و ده ها نماینده مجلس و مدیر و فعال سیاسی شان در غرب پناهندگی گرفته و به اپوزیسیون پیوسته اند.
آقای قالیباف اگر در برآیند عملکرد خود، در خدمت جمهوری اسلامی قرار نداشت، مطلقا سوژه تخریب مافیای رسانه ای نمی شد، چنان که خاتمی و روحانی و بسیاری از مدعیان اصلاحات و اعتدال یا خانواده های شان، هرگز سوژه این طیف نشده، بلکه مورد حمایت هم قرار گرفته اند.
می گویند فقط کسی که دیکته ننوشته، اشتباه ندارد. قالیباف هم از این قاعده مستثنا نیست. می توان با تفکیک اجزاء عملکرد وی و جمع بندی نقاط قوت و ضعف، به کارنامه او نمره داد.
در عین حال روشن است که او طی چند سال اخیر در کنار نمایندگان متعهد توانسته، از شماری از نقاط ضعف ادوار قبلی مجلس بکاهد و بر قوت آن بیفزاید، تا جایی که مجلس فعلی موفق شد عنوان "مجلس انقلابی" را از رهبر انقلاب دریافت کند؛ البته در کنار تذکرات مشفقانه ای که گرفته است.
مجلس درست در مقطعی که طرف غربی برجام هم عهدشکنی کرده و تحریم ها را برگردانده بود و هم باج مضاعف می خواست، با تصویب قانون اقدام متقابل توانست نقطه پایان بر روند انفعال بگذارد و قدرت چانه زنی و بازدارندگی کشور را افزایش دهد.
این رویکرد با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی تقویت شد، به نحوی که کشور توانست صادرات کاهش یافته نفت به زیر سیصد هزار بشکه را در حد پنج برابر افزایش دهد.
مجلس در عین حال، قوانین مهم و موثری را در زمینه "تسهیل صدور مجوز کسب و کار، جهش تولید مسکن، جهش تولید دانش بنیان، مالیات بر خانه های خالی، شفافیت در تصمیات قوا، حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، رتبه بندی فرهنگیان، واردات خودرو برای کاهش تورم، افزایش حقوق سربازان، و..." به تصویب رسانده که در صورت اجرایی شدن تمام و کمال می تواند موجب بهبود روند های اقتصادی و اداری شود.
اگر مطالبه گرانه و آرمانگرایانه بنگریم که حق هم همین است، مجلس مستقر یا رئیس آن در کنار نقاط قوت، حتما ضعف ها و نواقصی هم دارند، اما در مقایسه با برخی ادوار قبلی، حتما در موقعیت به مراتب بهتری ایستاده ایم.
با وجود برخی اختلاف نظر های نامطلوب میان مجلس و دولت، می توان گفت دوره فعلی از جهت همدلی و هماهنگی دو قوه، نسبتا مطلوب بوده و توانسته نقش موثری در مواجهه با جنگ ترکیبی دشمنان ملت ایران ایفا کند و بنابراین، مورد کینه و آماج حمله است.
واضح است که به ویژه ظرف چند ماه گذشته، شبکه ای سیاسی- رسانه ای، مامور بدگمان، بی اعتماد و درگیر کردن دولت و مجلس یا نیروهای انقلابی با یکدیگر بوده تا در برآیند کار، به دلزده کردن مردم نسبت به کلیت جبهه انقلاب و اصل انتخابات دست یابد.
از ماجرای جنجال و درگیری بر سر بخشنامه معاون پیشین وزیر کشور به فرمانداران بگیرید، تا هک سرور های مجلس و انتشار آمیخته با جعل فیش های حقوقی نمایندگان و سپس، موضوع درخواست اقامت فرزند قالیباف.
چاره چیست؟ پرهیز از موضع اتهام و هر نوع رفتار شائبه برانگیز، اهمیت دادن به پاسخگویی، شفافیت و روشنگری بهنگام، تبدیل تشکیلات سیاسی انتخابات محور به تشکل های دائمی و همیشه پاسخگو، و رفتار مسئولانه طیف های سیاسی.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.