به گزارش مشرق، سید محمد عماد اعرابی در یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: حتی اگر از دشمنان سرسخت جمهوری اسلامی هم باشید، باز هم به مردمسالاری در این نظام سیاسی اعتراف خواهید کرد؛ درست مثل «سوزان مالونی»، مدیر برنامه سیاست خارجی مؤسسه «بروکینگز» در واشنگتن. او ۲۱ فوریه ۲۰۰۸ (۲ اسفند ۱۳۸۶) در جلسه استماع کمیسیون آزادی مذهبی مجلس سنای آمریکا خطاب به سناتورهای آمریکایی گفت: «ایران تلفیقی از آرمانها و نهادهای خداسالارانه و مردمسالارانه است. شما در کنار رهبر عالی مذهبی که دارای قدرت الهی و فیصلهبخش است؛ نیروی مشروعیتبخش آراء مردم را نیز دارید. ایران در ۲۹ سال، ۲۸ انتخابات برگزار کرده؛ چیزی که در بسیاری از قسمتهای خاورمیانه[غرب آسیا] یا حتی جهان اسلام بیسابقه است.»
پس از آن تاریخ، ایران ۱۱ انتخابات دیگر نیز برگزار کرد و حالا در چهل و پنجمین سال از پیروزی انقلاب اسلامی در آستانه برگزاری چهلمین انتخابات خود قرار دارد. این آمار در غرب آسیا بینظیر و در میان کشورهای جهان نیز میتوان گفت کمنظیر است. مدعیترین کشور اروپایی در دموکراسی یعنی فرانسه از سال ۱۹۷۹ (سال پیروزی انقلاب ایران) تاکنون ۳۵ انتخابات برگزار کرده است و این آمار برای انگلستان فقط ۱۱ انتخابات در ۴۵ سال اخیر است. بیجهت نبود که «وندی شرمن» قائممقام پیشین وزارت خارجه آمریکا با آن سابقه اظهارات ضدایرانیاش، به تعریف و تمجید از جامعه ایران پرداخت و آن را «یکی از باثباتترین جوامع خاورمیانه[غرب آسیا]» خواند و گفت: «ثباتش رشکبرانگیز است و طبقه متوسط بزرگ و باسوادی دارد.»
در این چهل و پنج سال، قابهای ماندگاری از مجلس شورای اسلامی به ثبت رسیده است که به تنهائی نتیجه رأی مردم در انتخاب نمایندگانشان را نشان میدهد. یکی از این قابهای ماندگار در ۱۰ تیر ۱۳۶۰ به ثبت رسید؛ وقتی در اولین جلسه مجلس پس از انفجار تروریستی ساختمان حزب جمهوری اسلامی، برخی نمایندگان علیرغم جراحت و وضعیت جسمانی نامناسب، بر روی صندلی چرخدار و حتی روی تخت بیمارستانی باز هم در صحن مجلس حاضر شدند. آنها در کنار صندلیهای خالی همکاران شهیدشان تصاویری حزنانگیز اما حماسی از مجلس اول شورای اسلامی به یادگار گذاشتند.
چندین سال بعد و در مجلس ششم، مردم چهرهای دیگر از برخی نمایندگان خود دیدند. نمایندگانی که این بار در دی ماه ۱۳۸۲ وظایف نمایندگی خود را به نفع مقاصد شخصی رها کردند و در اعتراض به ردصلاحیت خودشان که امری شخصی تلقی میشد در ساختمان مجلس دست به تحصن زدند. آنها ۲۶ دی ۱۳۸۲ در اطلاعیه شماره ۹ خود اعلام کردند از فردا روزه سیاسی خواهند گرفت و از خوردن و آشامیدن پرهیز خواهند کرد. تصویر ماندگار این مجلس اندکی پس از این اطلاعیه به ثبت رسید؛ وقتی روزنامه اصلاحطلب شرق اولین روز از روزه سیاسی متحصنین را با عکسی از محسن میردامادی (رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس وقت) پوشش داد که دهانش پُر بود و روی میز مقابلش خوردنیها و نوشیدنیهایی که برای چند نفر کفایت میکرد، چیده شده بود. این روزنامه در تیتر گزارش خود برای این عکس با طعنه نوشته بود: «آغاز روزه سیاسی متحصنین»!
قاب تاریخی دیگر مربوط به نطق پیش از دستور یکی از نمایندگان مجلس در ۳ آذر ۱۳۸۲ است. وقتی او همسو با آمریکا، اسرائیل و برخی دولتهای غربی جمهوری اسلامی ایران را متهم به ۱۹ سال دروغگویی و مخفیکاری در پرونده هستهای کرد و مدعی شد برنامه هستهای ایران «پروژهای بلند پروازانه» و «بیهدف» است که «نامعقولترین و نامتعارفترین شیوهها را برای دستیابی به فناوری هستهای» برگزیده است. سخنان او علیه جمهوری اسلامی ایران حتی واکنش رئیس اصلاحطلب مجلس وقت را نیز به همراه داشت و «مهدی کروبی» خطاب به او گفت: «آیا رادیوهای بیگانه تندتر از آنچه شما گفتید میتوانستند علیه نظام بگویند؟... من این را از سخنان شما فهمیدم که کل نظام به مردم دروغ گرفته و آمریکا و اسرائیل راست میگویند!»
در مقابل این تصویر اما تصویر ماندگار دیگری وجود دارد که مربوط به ۲۱ مهر ۱۳۹۴ میشود. تصویر اشکهای غیرتمندانه مرحوم علیاصغر زارعی نماینده وقت مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پس از تصویب بیست دقیقهای برجام. قلب او دردمندانه برای منافع ملی میتپید و کارش به فوریتهای پزشکی مجلس هم کشید. آقای زارعی آن روز خطاب به برخی نمایندگان مجلس میگفت و میگریست: «بیآبرویی کردید!» و از اینکه اجازه مطرح شدن نظرات و پیشنهادات بر روی طرح «اقدامات متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام» توسط هیئترئیسه داده نشد، گلایه داشت. مرحوم زارعی از همان روز اول سرنوشت خسارتبار برجام را میدید.
اینها فقط چند مقطع کوچک از ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی ایران بود و مسلما میشود لحظات به یادماندنی و تصاویر ماندگار دیگری را هم از ادوار گذشته برگزاری مجلس، انتخاب کرد. با این حال نتیجه ثابت است و آن اینکه در تمام این سالها مردم با حضورشان پای صندوقهای رأی، نمایندگانی را انتخاب کردند و به مجلس فرستاند که گاهی تندتر از رسانههای بیگانه علیه جمهوری اسلامی سخنرانی میکردند و گاهی غیرتمندانه مدافع منافع ملی بودند؛ گاهی آنقدر مسئولیتپذیر که در سختترین شرایط، حضور در صحن مجلس را ترک نمیکردند و گاهی آنقدر بیمسئولیت و حاشیهساز که اقداماتشان خوراک تبلیغات ضدایرانی را فراهم میکرد. این مردماند که در انتخابات تصمیم میگیرند، چگونه مجلسی داشته باشند.
مردمی که عملکرد فاجعهبار وزیر راه و شهرسازیِ دولت آقای روحانی در ساخت مسکن، سانحه قطار تبریز-مشهد، زلزله کرمانشاه و... را دیدند و متعجب بودند از اینکه چگونه مجلس دهم قدرت و اراده استیضاح او را ندارد؛ مردمی که شاهد تلاش مجلس دهم برای استیضاح وزیر صمت وقت در سال ۱۳۹۷ بودند و ناباورانه دیدند همان مجلس یک هفته بعد به همان وزیر برای تصدی وزارت رفاه رأی اعتماد داد؛ مردمی که کامشان با سلفی حقارتبار برخی نمایندگانشان با فدریکا موگرینی(مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا) تلخ شده بود؛ سَرخورده از این اقدامات در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفتند نمایندگان دیگری برای خود انتخاب کنند.
عملکرد مجلس یازدهم با همه نقاط قوت و ضعفش اکنون پیش چشم ماست. این مجلس قوانین مهمی را به تصویب رساند که هرکدام به شرحی مجزا احتیاج دارند؛ مواردی مثل: قانون اقدام راهبردی برای رفع تحریمها و صیانت از منافع ملت، قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار، قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول، قانون شفافیت تسهیلات کلان بانکی، قانون مدیریت دادهها و اطلاعات ملی، قانون مالیات بر خانههای خالی، قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و... این مجلس علاوهبر این قوانین، مصوبات قابل توجهی نیز در حوزه برنامه و بودجه داشته است: افزایش حقوق سربازان، افزایش مستمری مددجویان، افزایش وام و به خصوص وام ازدواج و... با این حال کاملا طبیعی است که این مجلس نیز نتوانسته باشد برخی طرحها و قوانین را به ثمر برساند و یا برای برخی مشکلات چارهاندیشی کند. برای رفع این کاستیها فقط یک راه وجود دارد و آن حضور پای صندوقهای رأی در ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ است. ما به نمایندگانی احتیاج داریم که بتوانند نقاط قوت این مجلس را حفظ و نقاط ضعفش را برطرف کنند. ما فرصتی خوب در اختیار داریم تا در چهلمین انتخابات جمهوری اسلامی با رأیمان، کیفیت جهان پیرامونمان را بهبود بخشیم؛ انتخاب با ماست.