به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه زنجیرهای اعتماد ادعا کرد «با امنیتی کردن اقتصادمان به یک کشور وابسته تبدیل شدیم».
این روزنامه از قول یک کارشناس، بهبود روابط سیاسی و اقتصادی با کشورها را اولویت اول دولت آینده برشمرد و نوشت: «این بهبود را نباید صرفا تحت عنوان رفع تحریم دانست، بلکه تحریم تنها یکی از ابعاد آن است. در واقع باید روابط ما با دنیا اصلاح شود و این شرایط که تنها با یک بلوک در دنیا کار کنیم و روابط منطقهای محدود داشته باشیم، پذیرفتنی نیست. اکنون کشورها در دنیا تلاش میکنند وابستگیشان را به کشورهای مختلف از این طریق رفع کنند تا درصد وابستگیشان کم باشد و از هر کشوری حداکثر تا دو درصد صادرات و واردات انجام دهند و ترکیب و تنوع بازار داشته باشند. چین و آمریکا در حوزههای مختلف، نوعی رقابت خصمانه دارند و طبق آمارهای رسمی منتشرشده در زمینه تبادل کالا؛ آمریکا حتی با وجود اثرات جنگ تعرفههای دوران دونالد ترامپ، همچنان بزرگترین شریک تجاری چین است. نگاهی به روند افزایشی فروش نفت ایران به چین و کاهش تعداد طرفهای تقاضا، نشان میدهد که چرا ایران در برابر کشوری که مکررا و آشکارا تمامیت ارضیاش را زیر سؤال برده و بر آن اصرار دارد، ناگزیر به سکوت است! این در حالی است که چنین سطحی از تهدید نسبت به تمامیت ارضیمان تاکنون حتی از سوی آمریکا و اسرائیل هم مطرح نشده بود. در واقع وابستگی اقتصادی به چین ما را از پیگیری منافع ملیمان، بازداشته است».
اعتماد در تحلیل دیگری نوشت: جزییات تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته نشان میدهد که در حوزه رشد اقتصادی، نفت، جور همه را میکشد. مرکز آمار ایران در تازهترین گزارش خود از تولید ناخالص داخلی، رشد اقتصادی بخشهای مختلف در سال ۱۴۰۲ را اعلام کرد که نشان میدهد رشد اقتصادی سالانه در سال گذشته ۵.۷درصد بوده اما نکته مهم آنکه بار دیگر، فروش نفت نقش بسزایی در ایجاد چنین رشدی داشته است. چنانکه این گزارش نشان میدهد رشد بخش صنایع بدون نفت تا سطح نیمدرصد کاهش پیدا کرده و همانطور که پیشبینی هم میشد، رشد بخش کشاورزی نیز به واسطه خشکسالی فراگیر چند سال اخیر ۲.۲درصد افت داشته است. اما نکته جالبتر، جزییات مهم تولید ناخالص داخلی است که به نوعی ضعف در «کیفیت» رشد اقتصادی را نمایان میسازد. این جزییات از مصرف بخش خصوصی و دولتی شروع میشود و به شاخص تشکیل سرمایه ثابت و البته تجارت خارجی میرسد».
باریکاندیشی روزنامه اعتماد از جهات مختلف، محل خدشه است. نخست این که امنیتیسازی اقتصاد و وابستگی پس از آن، اگر تعبیر درستی باشد، مصداق تمام و کمالش، رویکردی بود که دولت مورد حمایت مدعیان اعتدال و اصلاحات در پیش گرفت و اقتصاد کشور را در کانال تنگ و تحت نظارت و محدودیت غرب انداخت. پذیرش FATF و واگذاری اطلاعات محرمانه صادرات و شرکا و مسیرهای دور زدن تحریمها، و سپس معطل ماندن در تعهدات برجامی با وجود بازگشت تدریجی تحریمها در دو دولت اوباما و ترامپ، بیکفایتی مدیریتی عجیب درباره قیمت بنزین و بسترسازی آشوب آبان ۹۸ که به تصریح برخی حامیان روحانی موجب سوءبرداشت دولت آمریکا و جرأت ترور شهید سلیمانی شد، فروکاستن حقوق برجامی ایران در مذاکرات بعدی بر سر بستههای مسخره اسپیوی و اینستکس (فروش محدود و مدیریتشده نفت و ارائه پول آن به اروپا برای امکان خرید صرفا غذا و دارو، و...) موارد دیگری از این دست اگر امنیتیسازی و وابسته کردن اقتصاد نیست، پس چیست؟
ثانیا در همین دوران خسارتبار و ننگین، صادرات نفت ایران به سیصدهزار بشکه سقوط کرد و رشد منفی اقتصادی را تجربه کردیم. با این وجود عجیب است که روزنامه غربگرا رویش میشود درباره کیفیت رشد اقتصادی فعلی حرف بزند و ایراد بگیرد. این محافل زباندراز که در اکثر موفقیتهای سه سال اخیر زبانشان گشوده شده، همانهایی هستند که چهار سال قبل میگفتند قادر به فروش یک قطره نفت نیستیم و نمیتوانیم به پول نفت اندک فروختهشده هم دسترسی داشته باشیم.
ثالثا حامی دعاوی گزاف برخی شیوخ جنوب خلیجفارس درباره تمامیت ارضی ایران، آمریکا و انگلیس بودهاند و نه چین یا روسیه. و همان دولتهای غربی بودند که صدام را به تجاوز به سرزمین ایران تحریک کردند و البته سرشکسته شدند. چین آنجا که از تجارت با ایران سود میبرد و متقابلا در بیاثر کردن تحریمهای آمریکا نقشآفرینی میکند، طرف تجاری ماست و در این مسیر اگر اروپاییها هم از تحریم آمریکا نهراسند، با آنها هم تجارت میکنیم. اما جایی که چینیها در صدور بیانیه ادعائی و تکراری شورای همکاری خلیجفارس (درباره جزایر ایرانی) همراهی کردند، با صدای بلند به آنها اعتراض و تذکر داده شد که ادعای مذکور ادعای بیربطی است؛ چه این که چینیها هم با آمریکا بر سر تایوان کشوقوس دارند و در صورتی که بخواهند فراتر از لفاظی در زمین غرب و ارتجاع عرب بازی کنند، ابتدا باید جدایی تایوان از تمامیت سرزمینی خود را بپذیرند.
نهایتا این که حکایت غربگرایان در اینباره-چون خودشان اهل وادادگی مطلق هستند- همان است که گفت «کافر همه را به کیش خود پندارد».