سرویس دفاع و امنیت مشرق _ از چند هفته پیش اعضای کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی مدعی شدند که طرحی بزرگ برای تامین امنیت شمال سرزمین های اشغالی و بازگشت آوارگان صهیونیست به محل سکونت خود را در دست اجرا دارند؛ در ابتدا اختلافات زیادی میان اعضای کابینه به ویژه نتانیاهو نخست وزیر و یوآو گالانت وزیر جنگ رژیم بر اساس ادامه جنگ و ایجاد جبهه جدید وجود داشت.
گالانت خواستار آتش بس و آزادی اسرای صهیونیستی در دست حماس بود اما نتانیاهو و سایر اعضای کابینه خواهان کشاندن جنگ به جبهه شمالی و به زعم خود سرکوب حزب الله لبنان بودند.
موج گسترده ترور فرماندهان مقاومت
رژیم صهیونیستی در بهار و تابستان امسال تعدادی از فرماندهان ارشد مقاومت نظیر وسام الطویل، حبیب معتوق و ... را از طریق حملات پهپادی یا بمباران جنگنده ها در جنوب لبنان به شهادت رساند.
پس از حادثه مجدل شمس در ماه جولای ۲۰۲۴ که به نوعی خودزنی صهیونیست ها با موشک سامانه گنبد آهنین بود، آنها به بهانه کشته شدن شهرک نشینان دروزی در این منطقه، اقدام به ترور فواد شکر فرمانده کل یگان موشکی حزب الله کردند و کمی بعد اسماعیل هنیه رهبر سیاسی حماس نیز در تهران مورد سو قصد قرار گرفته و به شهادت رسید.
با صدور فرمان عملیات در جبهه شمالی برای بازگشت آوارگان، موج جدید و سنگین تر ترورهای رژیم صهیونیستی آغاز شد؛ در روز ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴ ابراهیم عقیل فرمانده کل و ۱۲ فرمانده دیگر از تیپ نیروهای ویژه رضوان در حمله به ساختمانی در ضاحیه بیروت به شهادت رسیدند.
صهیونیست ها در روزهای بعد یک مورد ترور ناموفق علیه علی کرکی فرمانده جبهه جنوب و یک ترور موفق علیه ابراهیم القبیسی جانشین فواد شکر و فرمانده موشکی حزب الله انجام دادند.
ترور سید حسن نصرالله و علی کرکی در ضاحیه، به عقیده بسیاری از کارشناسان می تواند آخرین اقدام پیش از شروع عملیات زمینی با هدف عقب راندن مقاومت از مرزها تا پشت رودخانه لیطانی باشد؛ اما این عملیات به چه شکلی اجرا خواهد شد؟
احتمال حمله همزمان از جنوب سوریه
چه در سال ۲۰۰۶ و چه در زمان حال بزرگترین چالش ارتش رژیم صهیونیستی برای حمله زمینی به جنوب لبنان، مسئله گذرگاه های صعب العبور کوهستانی با بافت جنگلی در منطقه مرزی است؛ به ویژه در فصل پاییز که شاهد آب و هوای ابری و بارانی در این منطقه خواهیم بود مسئله پشتیبانی هوایی از قوای پیشرو زمینی و گل آلود شدن احتمالی زمین ها عبور قوای زمینی اسرائیلی را دشوار کرده و این وضعیت کاملا به سود مدافعین مقاومت خواهد بود که اقدام به اجرای کمین های سنگین خود علیه ستون های زرهی اسرائیلی کنند.
به طور کلی ۴ گذرگاه اصلی در مرز میان لبنان و سرزمین های اشغالی وجود دارد که دارای عرض عبوری محدود و پر ریسک بوده و عبور از آنها برای ورود به خاک لبنان می تواند منجر به تکرار فجایع نبرد ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ برای صهیونیست ها شود؛ مشخصا فرماندهان اسرائیلی درس هایی از نبرد گذشته گرفته و به دنبال راهکارهایی برای جلوگیری از متحمل شدن تلفات سنگین خواهند بود.
اگر رژیم صهیونیستی به دنبال تامین امنیت مناطق شمالی و خارج کردن شهرک ها از برد توپخانه و دسته های ضد زره حزب الله باشد بایستی دست کم تا حاشیه رودخانه لیطانی پیشروی کنند؛ رود لیطانی در کمترین فاصله از مرز مشترک میان دو طرف ۳ و در بیشترین عمق حدود ۳۰ کیلومتر با منطقه مرزی فاصله دارد.
در سال ۲۰۰۶ حمله از گذرگاه مرکزی (بیرانیت) به سوی شهرک های عیتا الشعب و مارون الراس به فاجعه ای برای قوای زمینی رژیم صهیونیستی تبدیل شد و تلاش برای حمله از گذرگاه متولا (کمترین فاصله تا لیطانی) نیز علی رغم موفقیت اولیه در منطقه وادی الحجیر تبدیل به قبرستان زرهی اسرائیل شد.
با توجه به آمادگی یگان های دفاعی حزب الله و مجهز بودن آنها به تسلیحات جدیدتر و پر حجم تر ممکن است فرماندهان صهیونیست به دنبال طرحی جدید برای دور زدن خطوط دفاعی مقاومت باشند.
بر اساس طرح فوق که چند وقتی است توسط برخی منابع صهیونیستی یا غربی نیز مطرح شده است قوای زمینی ارتش رژیم صهیونیستی قصد دارند تا با تجاوز به خاک سوریه از منطقه جولان اشغالی و پیشروی در کرانه غربی استان ریف دمشق مجددا وارد خاک لبنان شده و خطوط دفاعی حزب الله در جنوب لبنان را دور بزنند.
این طرح اگرچه تا حدودی بلند پروازانه محسوب شده و ممکن است موجب درگیری مستقیم ارتش سوریه با متجاوزین صهیونیست شود اما بایستی به عنوان یکی از طرح های احتمالی رژیم صهیونیستی جدی گرفته شود؛ هر گونه موفقیت احتمالی در اجرای این طرح می تواند خطری جدی برای مدافعین حزب الله در جنوب رودخانه لیطانی باشد که میان قوای مهاجم از خاک سوریه و شمال سرزمین های اشغالی اصطلاحا قیچی خواهند شد.