سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
اصلاحطلبان این روزها در حال معنای استحاله وفاق میباشد، تاملی بر مطالب مطرح شده از سوی برخی رسانه های اصلاح طلب بیانگر آن است که میان دو طیف اصلاح طلبان ساختاری و اصلاح طلبان توافق گرا یا روزنه گشا در خصوص راهبرد جریان اصلاحات به ویژه در مواجهه با دولت شکاف عمیقی وجود دارد.
روزنامه هممیهن ارگان اصلاحلان ساختاری در یادداشتی با عنوان پیامی به پزشکیان نوشته است:
کابینه چهاردهم باید بتواند در همه حوزههای بحرانی، «اتفاق ملی» رقم بزند تا دولت چهاردهم بتواند به یک «دولت اتفاق ملی» تبدیل شود. زنهار، زنهار که رئیسجمهور تحت فشار بزرگان چپ و راست، اصلاحطلب و اصولگرا، سنتی و تحولخواه، قرار گیرد و بهجای انتخاب کابینهای که «اتفاق ملی» را رقم بزند، کابینهای انتخاب کند که ظاهرش «وفاق ملی» است؛ اما باطنش تسلیم شدن در برابر فشارها، چانهزنی و سهمخواهی کسانی است که رئیسجمهور یا در فرایند تبلیغات انتخاباتی به آنها مدیون شده است (مجاهدان جمعه) یا به نام «وفاق ملی» میخواهد دل آنها را به دست آورد (مجاهدان شنبه). زنهار، زنهار که نباید «کابینه اتفاق ملی» فدای شعار «وفاق ملی» شود.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است:
وفاق ملی نیازمند اصلاح رویهها و برخوردها و سخنان همه بازیگران فضای سیاسی و توافق آنها برای تمرکز بر منافع ملی برای عبور از بحرانهای ملی است. اما «اتفاق ملی» نیازمند کابینهای جوان، پرانرژی، متخصص، باتجربه و پر ایده است. برخی از صاحبنظرانی که در کمیتههای بررسی صلاحیت نامزدها حضور داشتند به ما گفتند که در این بررسیها ما با پدیدههایی روبهرو شدیم که خودمان هم حیرتزدهایم.
روزنامه شرق نیز پزشکیان را خورده به زمین سفت واقعیت تشبیه کرده و مینویسد:
این گفته بارها و بارها تکرار شده که مرجعیت رسانهای از کشور خارج شده. ممکن است بعضی این را نپذیرند، چنانکه مثلا مسئولان رسانه ملی اصرار دارند که چنین نیست، ولی زمین واقعیت چیز دیگری میگوید. کافی است به برخی رخدادهای همین چند سال اخیر توجه کنیم؛ مثلا واکنشهای خیابانی پس از شکست تیم ملی فوتبال در جام جهانی قطر، از تیمهای آمریکا و انگلیس؛ یا مثلا شعارهایی که در استادیومهای ورزشی در موضوع فلسطین داده شد. اینها واقعیت روی زمین است!
تاکید بر انسجام داخلی به عنوان یک امر کاملا درست باید بر اساس یک ایده برای ساختن ایران قوی باشد که متاسفانه آغشته به اغراض سیاسی و جریانی شده است. اینکه در شرایط کنونی باید ساخت اقتصادی کشور به عنوان اولویت اول مورد تاکید قرار گیرد در حاشیه قرار گرفته و مسائلی فرعی که همچون فیلترینگ، حجاب و مطبوعات که در یک روند در حال حل شدن است، در اولویت قرار میگیرد.
یک روزنامه اصلاح طلب مدعی شد که آمریکا میلی به روی کار آمدن دولت های متمایل به غرب در ایران ندارد، روزنامه آرمان ملی نوشته است:
مساله بحث امنیت ملی است که کشوری خواسته آمریکا را میپذیرد که در یک جنگی به شکل مطلق شکست خورده باشد و حاضر باشد خود را خلع سلاح کند. در منطقه پر آشوب غرب آسیا خواسته آمریکاییها مثل این است که ایران بخواهد خودش را خلع سلاح کند. کاری که مثلا ژاپن و آلمان بعد از جنگ جهانی دوم کردند. آمریکاییها نه تنها از خواستهشان کوتاه نمیآیند بلکه هر روز خواستهشان بیشتر هم میشود. البته ایران فشارهای سنگین را تحمل میکند اما آنچه آمریکا میخواهد خیلی دشوارتر از آن چیزی است که ایران بتواند بپذیرد. از طرفی هم وزارت خزانهداری آمریکا برای تحریم کردن تربیت شده و اصلا بلد نیست رفع تحریم کند.
شایان ذکر است هم آرمان ملی در شرایطی از عدم پاسخ آمریکا برای تنش زدایی سخن به میان می آورد که از دیگر سو به این پرسش پاسخ نمی دهد که علی رغم این تجربه پس چرا اصلاح طلبان از این تجربه عبرت نگرفته و مدام اصرار بر رابطه با آمریکا دارند؟