گروه بينالملل مشرق--- 1- تا مدتی پیش (دقیقاً زمان جنگ 22 روزه) آنچه موجب
برتری گروههای مقاومت فلسطینی (بهویژه آنها که در غزه مستقر بودند) بر ماشین جنگی رژیم صهیونیستی میشد، مظلومیت
و پیآمدهایی سیاسی - تبلیغی آن در سطح جهان بود. تا آن مقطع
مسلمانان مقاوم غزه و (جهاد اسلامی و حماس و ...) بیشتر از موشکها و سلاحها به خونهایی متکی بودند که در غزه و بهواسطه ظلم
رژیم صهیونیستی بر زمین میریخت! این خونها افکار عمومی جهان را جریحهدار و رژیم
صهیونیستی و حامیان آن را در برابر اراده مظلومان غزه، وادار به تسلیم میکرد. در
حقیقت غزه، نامعادله جنگ 22 روزه را با عنصر" مظلومیت"متعادل کرد!
مقایسه آمار شهدا و مجروحان غزه و تلفات رژیم صهیونیستی در جنگ 22 روزه، بهترین دلیل این مدعاست (هزار و 500 شهید و بیش از 20 هزار مجروح در غزه و کمتر از 500 کشته و زخمی از طرف صهیونیستی)
2- اما نبرد روزهای اخیر در غزه نشان داد که اوضاع به صورت اساسی تغییر کرده تا آنجا که امروز "موازنه قدرت" در نبرد غزه حرف اول را میزند! اعتراف رژیم صهیونیستی به اصابت 515 موشک بر سرزمینهای اشغالی در برابر 500 عملیات هوایی علیه غزه تا جمعه شب گذشته (26/8/91) و هدف قرار گرفتن حدود نیمی از مساحت فلسطین اشغالی توسط موشکهای مقاومت اسلامی غزه از این واقعیت حکایت میکند که دوران مظلومیت سپری شده و این بار به خواست خدا سرنوشت نبرد را قدرت و توانمندی نظامی گروههای مقاومت تعیین خواهد کرد. فرار صهیونیستهای ساکن در مناطق مرکزی فلسطین اشغالی به مناطق شمالی (که آن هم در تیررس موشکهای حزبالله قرار دارد) نشان از ناتوانی ارتش اشغالگر در اطمینانبخشی به صهیونیستها و ساکنان فلسطین اشغالی حکایت میکند.
از سویی افزایش جدی و اعجابآور توان موشکی مقاومت اسلامی در غزه و از سوی دیگر آمادگی پدافند عامل و غیرعامل در غزه ( که برای نخستین بار در تاریخ گروههای مقاومت فلسطین سرنگونی یک پهپاد و یک جنگنده اف16 رژیم صهیونیستی را به ارمغان آورد و میزان شهدا و مجروحان را تا حدود بسیاری کاهش داد) باعث شد تا این بار رژیم صهیونیستی در روز چهارم جنگ کابوس شکست را در برابر خود مجسم ببیند و درخواست آتشبس را مطرح کند و جالب اینکه این بار گروههای مقاومت اسلامی غزه بودند که طرح آتشبس را به عنوان یک عملیات فریب رد کرده و از ادامه عملیات تا آستانه پشیمانی رژیم صهیونیستی سخن گفتند.
3- الگوی قرآنی موازنه قدرت با دشمنان دین خدا پس از لبنان در فلسطین نیز به بار نشست و همگان میدانند که این الگو و الزامات آن تنها و تنها از جانب انقلاب و جمهوری اسلامی ایران در غزه ایجاد شده و تداوم یافته است تا آنجا که رژیم صهیونیستی بهصراحت اعلام کرد این موشکهای ایرانی است که به سوی ما شلیک میشود.
4- جمهوری
اسلامی حق دارد از عملکرد بخش سیاسی حماس دلخور و ناراضی باشد اما باید میان بخش
سیاسی حماس (که در تشخیص دوغ و دوشاب دچار
خطایی فاحش شد و اکنون گرفتار عواقب ناشی از آن است) و
شاخه نظامی آن (گردانهای عزالدین قسام) تفاوت قائل شد. آزادی عمل نسبی گردانهای عزالدین قسام و هماهنگی آن با سیاستهای انقلاب اسلامی از طریق حزبالله لبنان، نکتهای است که نباید از نظر دور داشت و همین نکته است که ما را از حضور مصر در معادله
غزه نگران نمیکند! مقایسه آمار شهدا و مجروحان غزه و تلفات رژیم صهیونیستی در جنگ 22 روزه، بهترین دلیل این مدعاست (هزار و 500 شهید و بیش از 20 هزار مجروح در غزه و کمتر از 500 کشته و زخمی از طرف صهیونیستی)
2- اما نبرد روزهای اخیر در غزه نشان داد که اوضاع به صورت اساسی تغییر کرده تا آنجا که امروز "موازنه قدرت" در نبرد غزه حرف اول را میزند! اعتراف رژیم صهیونیستی به اصابت 515 موشک بر سرزمینهای اشغالی در برابر 500 عملیات هوایی علیه غزه تا جمعه شب گذشته (26/8/91) و هدف قرار گرفتن حدود نیمی از مساحت فلسطین اشغالی توسط موشکهای مقاومت اسلامی غزه از این واقعیت حکایت میکند که دوران مظلومیت سپری شده و این بار به خواست خدا سرنوشت نبرد را قدرت و توانمندی نظامی گروههای مقاومت تعیین خواهد کرد. فرار صهیونیستهای ساکن در مناطق مرکزی فلسطین اشغالی به مناطق شمالی (که آن هم در تیررس موشکهای حزبالله قرار دارد) نشان از ناتوانی ارتش اشغالگر در اطمینانبخشی به صهیونیستها و ساکنان فلسطین اشغالی حکایت میکند.
از سویی افزایش جدی و اعجابآور توان موشکی مقاومت اسلامی در غزه و از سوی دیگر آمادگی پدافند عامل و غیرعامل در غزه ( که برای نخستین بار در تاریخ گروههای مقاومت فلسطین سرنگونی یک پهپاد و یک جنگنده اف16 رژیم صهیونیستی را به ارمغان آورد و میزان شهدا و مجروحان را تا حدود بسیاری کاهش داد) باعث شد تا این بار رژیم صهیونیستی در روز چهارم جنگ کابوس شکست را در برابر خود مجسم ببیند و درخواست آتشبس را مطرح کند و جالب اینکه این بار گروههای مقاومت اسلامی غزه بودند که طرح آتشبس را به عنوان یک عملیات فریب رد کرده و از ادامه عملیات تا آستانه پشیمانی رژیم صهیونیستی سخن گفتند.
3- الگوی قرآنی موازنه قدرت با دشمنان دین خدا پس از لبنان در فلسطین نیز به بار نشست و همگان میدانند که این الگو و الزامات آن تنها و تنها از جانب انقلاب و جمهوری اسلامی ایران در غزه ایجاد شده و تداوم یافته است تا آنجا که رژیم صهیونیستی بهصراحت اعلام کرد این موشکهای ایرانی است که به سوی ما شلیک میشود.
حضور نمادین نخستوزیر مصر در غزه و سخنان و مواضع جانبدارانه مرسی در حمایت از مقاومت اسلامی غزه نمیتواند با تاثیر اساسی انقلاب اسلامی در ایجاد و توان نظامی مقاومت غزه برابری کند! به هر حال مرسی سفیرش را از تلاویو فرا خوانده حال آن که رژیم صهیونیستی اعتراف نموده که ایران موشکهایش را روانه تل آویو کرده است.
5- در چنین شرایطی جمهوری اسلامی باید مصر را پیش از گذشته درگیر موازنه قوا در غزه کند. امروز باید سیاست رسمی و علنی جمهوری اسلامی در غزه (بر اساس سیاست ابلاغی رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه بهمن ماه 1390) اعلام آمادگی برای ارسال سلاح و مهمات به غزه به شرط همکاری مصر در بازگشایی کامل مرز رفح باشد! در این صورت مرسی و دولت مصر در یک دو راهی قرار خواهند گرفت! عدم آمادگی مصر در همکاری با جمهوری اسلامی واقعیت و حقایق مسئله فلسطین را برای همگان آشکار خواهد ساخت و اینکه چه کسی حامی واقعی مقاومت اسلامی فلسطین و غزه است را شفافتر از همیشه به نمایش خواهد گذارد و همکاری احتمالی مصر با جمهوری اسلامی در ارسال تسلیحات و مهمات مورد نیاز مقاومت اسلامی غزه از طریق مرز رفح، پیمان کمپدیوید و نماد سازش را برای همیشه به زبالهدان تاریخ خواهد افکند.
*دکتر محمدصادق کوشکی