به نوشته بولتن نیوز ، در دوره مبارزات مشروطه، از سال 1285 شمسی که مهاجرت کبری توسط علما آغاز شد و علما نسبت به روند حاکم بر کشور اعتراض داشتند، در دوره اشغال و از شهریور 1320 تا 1323 که اوج جنگ جهانی دوم و اشغال ایران بوده، در دوره ملی شدن صنعت نفت ایران که نفت ایران تحریم شد و مصدق و افرادی مانند عالی نسب، مصرف نفت در داخل را تشویق کردند و سماور نفتی را جایگزین سماور ذغالی کردند و بر کاهش سفرهای خارجی و مصرف کالاهای وارداتی به خاطر کمبود ارز تاکید کردند و در دوره جنگ ایران و عراق، همواره بر مصرف کالاهای ایرانی، حمایت از تولید ملی و کاهش مصرف کالاهای خارجی، برای عبور کشور از شرایط خاص و گذار به آینده تاکید شده و هر بار، ایرانیان سربلند و با افتخار از تولید و اشتغال داخلی حمایت کرده اند.
یکی از موارد جالب توجه در دوره تاریخ مشروطه، اقدام آیت الله فشارکی و 12 نفر از علمای طراز اول آن زمان در اصفهان است که بر مصرف کاغذایرانی، کفن میت با کرباس ایرانی تاکید داشته اند و در مهمانی هایی که اسراف کنند یا خانه هایی که وافوری بوده اند و تریاک مصرف می کرده اند و همه اهل مصرف گرایی و بریز و بپاش بوده اند و یا به کالای ایرانی بی توجه بوده اند، وارد نمی شدند.
محمدحسین فشارکی فرزند محمد جعفر عالم و مجتهد اصولی و از بزرگان علمای اصفهان در اواخر عصر قاجاریه تا اوایل دوره پهلوی زندگی کرده و در کارنامه سیاسی او مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی دیده میشود.
اساتید ایشان در اصفهان آقایان محمد باقر فشارکی (برادر)، محمد باقر نجفی و محمد هاشم چهارسوقی بودند.
همچنین اساتید محمدحسین فشارکی در عتبات عالیات آقایان زین العابدین مازندرانی، حبیب الله رشتی و میرزای شیرازی بوده اند.
در سال 1285، و در ادامهي نهضت مشروطه، پس از آنكه خواستههاي علما و مردم درمورد تأسيس عدالتخانه و اجراي قوانين اسلام و... عملي نشد، علما تصميم گرفتند كه به قم مهاجرت نموده و در حرم حضرت معصومه (س) تحصن كنند.
درنهايت در ۲۴ تير ۱۲۸۵ش برابر با ۲۳ جماديالاول ۱۳۲۴ق، حضرات آيات سيدمحمد طباطبايي و سيدعبدالله بهبهاني در رأس يك گروه هزار نفري به سوي قم حركت كردند و مهاجرت كبري را شروع نمودند.
در همین روزها، ودر آستانه مهاجرت علمای تهران به قم که به (مهاجرت کبری)، معروف است آیت الله فشارکی و 12 نفر از علمای طراز اول آن اعلامیه پنج مادهای منتشر کردند.
وی طی این اقدام بدیع به همراهی ۱۳نفر از علمای طراز اول اصفهان از جمله آقا نجفی اصفهانی، حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی، آیت الله ابوالقاسم دهکردی، شیخ مرتضی ریزی، میرزا محمدتقی مدرس، سیدمحمدباقر بروجردی، میرزا محمد مهدی جویبارهای، میرزا ابوالقاسم زنجانی، آقامحمدجواد قزوینی و رکنالملک شیرازی موارد زیر را متعهد شدند:
این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهما امکن بعد ذلک تخلف ننماییم، که فعلا ۵فقرهاست:
اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
ثانیا: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچههای دیگر ایرانی باشد، متعهد شدهایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
ثالثا: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت میشود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیرایرانی را نپوشیم و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیرایرانی را، اما ماها ملتزم شدهایم حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعا: مهمانیها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یک پلو و یک خورش و یک افشره. اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ماها را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی مینماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامسا: وافوری اهل وافور را احترام نمیکنیم و به منزل او نمیرویم زیرا که آیات باهره:«إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» «وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» «وَلا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مسری است و خانوادهها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری، بهنظر توهین و خفت مینگریم.
آیت اله فشارکی در سال ۱۳۵۳ قمری در اصفهان دارفانی را وداع گفت و در تکیه ریزی ها در تخت فولاد به خاک سپرده شد.