به گزارش سرویس فرهنگی مشرق فارس در یاداشتی از آرش فهیم نوشت: معرفی فیلم «جعفر پناهی» به عنوان یکی از برگزیدگان جشنواره فیلم برلین به رغم فقدان شاخصههای هنری و تکنیکی قابل توجه، گویای تلاش جشنوارههای غربی برای ایجاد نوعی آپارتاید سینمایی در جهان است.
طی سال های اخیر، جشنوارههای سینمایی غربی به شکلی آشکار و صریح، رویکردی سیاسی و ایدئولوژیک را در پیش گرفتهاند. محافل و جشنوارههایی چون اسکار، کن، برلین، مونترال، ونیز و سایر فستیوالهای سینمایی وابسته به دولتهای غربی، اگر تا چند سال پیش ژستی هنری داشته و سعی میکردند تا منافع سیاسی و اقتصادی مدنظر خود را به صورت نهان و غیرمستقیم پیگیری کنند، اکنون همه پردهها را کنار زده و حتی دیگر نگران از دست دادن آنچه خودشان اعتبار هنری میدانند هم نیستند.
اگر اهدای فلهای جوایز برخی از این جشنوارهها به فیلم ضدایرانی «آرگو» منجر به برانگیختن بهت و شگفتی افکار عمومی شده است، انتخاب فیلمهای ضعیف و نازل سینمای «زیرزمینی» ایران به عنوان آثار برگزیده، نوعی انتحار و خودکشی برای آنها محسوب میشود.
پس از قرار گرفتن نام «این یک فیلم نیست» جعفر پناهی در لیست نامزدهای اولیه بخش مستند جایزه اسکار 2013، این بار نوبت به جشنواره برلین بود که به رغم ساختار سخیف و سطح پایین فیلم «پرده بسته» جایزه بهترین فیلمنامه را به سازنده آن یعنی جعفرپناهی اعطا کند! اتفاقی که نشان میدهد برگزارکنندگان جشنواره فیلم برلین ملاکها و شاخصهای هنری و فنی را کاملا کنار گذاشته و به جای آن فعالیت سیاسی علیه استقلال و آزادی یک کشور مستقل را معیار انتخاب و افتخار خود تعیین کرده اند! دور از واقعیت نیست اگر جوایز این جشنوارهها را استعارهای از ابزار سرکوب ملتها بدانیم.
با مراجعه به لیست نامزدها و برگزیدگان جشنوارههای وابسته غربی میتوان به نتیجه قابل تأملی رسید؛ اینکه در اغلب این جشنوارهها و جایزه ها، اسامی فیلمها و فیلمسازان تقریبا یکسانی دیده میشود که عموما هم مبلغ دیدگاه مشابهی هستند. به بیان بهتر، جشنوارههای مذکور با برخورداری از سابقه و آوازه بلند و پشتوانه تبلیغاتی وسیع خود، شرایطی را به وجود آوردهاند که تنها نگاهها و مضامین مطابق با منافع دولتهای غربی امکان مطرح شدن پیدا کنند و در مقابل، آثار متفاوت را بایکوت کرده و زمینهای را به وجود میآورند که فیلمسازهای مستقل، منزوی شوند.
در واقع، این فستیوالها درحال تحمیل و تحکیم نوعی آپارتاید سینمایی بر جهان هستند و قصد دارند فضایی را به وجود بیاورند که در آن، فقط فیلمسازهای همراه با نظام سلطه جهانی فرصت خودنمایی پیدا کنند.
این استراتژی درباره ایران نیز صادق و حاکم است و از سینمای ما فقط فیلم هایی امکان حضور و بروز در جشنوارههای دولتی غرب را دارند که تصویری منفی و پست را از مردم و کشورمان نمایش دهند، ولو اینکه این فیلمها فاقد ارزش هنری و تکنیکی باشند.
انتخاب «جعفر پناهی» به عنوان یکی از برگزیدگان شصت و سومین دوره جشنواره فیلم برلین نیز در راستای ایجاد نوعی آپارتاید سینمایی در جهان است. تأثیر این جایزه و امثال آن به گونهای است که باعث شده، بسیاری از هنرمندان و سینماگران برجسته و توانمند ایرانی ناشناخته بمانند، اما افرادی که فاقد جایگاه معتبری در سینمای کشورمان هستند، صرفا به خاطر فعالیت سیاسی مطابق منافع غرب، در جهان مطرح و مشهور میشوند.
هرچند نمیتوان در این زمینه مسئولان فرهنگی مربوطه را نیز بی تقصیر دانست. چه میشود که یک مجرم امنیتی که طبق قانون و حکم قضایی از ساخت فیلم محروم شده، این امکان را مییابد که دو فیلم ساخته و به جشنوارههای خارجی ارسال کرده و از آن ها جایزه هم بگیرد؟! جالب این است که مسئولان سینمایی ما به جای اعتراض، در قالب یک کاروان توریستی به جشنواره ضدایرانی برلین سفر کردهاند!
این درحالی است که در آمریکای مدعی آزادی و حقوق بشر، کارگردان بزرگی همچون برایان دیپالما به دلیل انتقاد از جنایات ارتش آمریکا در عراق، پنج سال است که از فیلمسازی محروم شده است.