پس چه شده است که شرق، سراغ شهیدان رفته است؟ آیا شرقی ها، شهدا را به دو دسته ی، شهدای خوب و شهدای بد تقسیم کرده اند؟ کدام شهید ها از منظر شرق بدند و کدامشان از منظر آنان، بد؟

گروه جهاد و مقاومت مشرق- صبح روز یکشنبه، ششم اسفند 1391، روی کیوسک فروش مطبوعات، روزنامه «شرق» توجه ات را به خودش جلب می کند. «عکسِ یکِ» روزنامه کسی نیست جز خانم «فاطمه امیرانی»، همسر شهید «حمید باکری» جانشین فرماندهی لشکرِ 31 عاشورا. حقیقتا موجب شگفتی است. تاکنون 1680 شماره از روزنامه ی «شرق» منتشر شده  اما این نخستین بار است که «عکسِ یکِ» آن به یک همسر شهید و مصاحبه با او اختصاص یافته است. روزنامه را که می خری، حیرتت بیشتر می شود؛ دو صفحه 8 و 9، تمام قد به شهید «حمید باکری» اختصاص داده شده. مصاحبه ای به حجمِ تقریبی 4500 کلمه، با این تیتر: «گفت قول بده هیچ وقت برنگردیم ارومیه». سرگیجه ات زمانی بیشتر می شود که می بینی حدو 120 کلمه از وصیت نامه شهید حمید باکری هم به مصاحبه ضمیمه شده، به اضافه چهار عکس رنگی و زیبا...



واقعا چه خبر شده؟ آیا شرقی ها یک شبه عوض شده اند؟ آیا شرقی ها، طی شب جمعه ی گذشته، با شنیدن نغمه ی معروف«یادِ امام و شهدا، دلو می بره کرب و بلا» منقلب گردیده ، از ده سال فراموشی دفاع مقدس و شهدا پشیمان و نادم شده و با شرمندگی به امام و فرزندانش رو کرده اند؟ آیا شرقی ها پس پریشب روزه بوده اند و با نان و پیاز افطار کرده اند و تحت تاثیر این افطار عارفانه، پریشب خوابِ شهید حمیدباکری را دیده اند و  این رویای صادقانه، آنان را واداشته که دیروز دو صفحه را به نام و یاد ایشان بسته اند؟ آیا شرقی ها ...
راستی شاید یعضی ها ندانند حمید باکری کیست. فقط محض اطلاع این دسته آدم ها، این چند خط را داشته باشید:
حمید باکری، سومین پسرِِ خانواده ی باکری و برادرِ کوچک ترِ آقایان «علی» و «مهدی» باکری است. او به سال 1334 در ارومیه متولد شد و بیست و هشت سال بعد،  به سال 1362ٰ، طی جنگ ایران و عراق، در  عملیات «خیبر» ، در منطقه ای موسوم به «طلاییه»، به شهادت رسید و پیکرش هیچ گاه به دست نیامد. حمید باکری در زمان شهادت، جانشین فرماندهی لشکر31 عاشورا بود. فرمانده ی این لشکر، یعنی «مهدی باکری» هم یک سال بعد، در عملیات بدر  شهید شد. پسرِ بزرگ خانواده یعنی «علی» هم پیش از پیروزی انقلاب، به سال 1351، در زندان های رژیم پهلوی شربت شهادت نوشیده است.
امروز، 29 سال از شهادت «حمید» ، 28 سال از شهادت «مهدی» و 40 سال از شهادت «علی» و 10 سال از آغاز انتشار روزنامه ی «شرق» می گذرد و تازه امروز شرقی ها یادشان افتاده است که : «جای آدم هایی مثل حمید باکری خالی است».
راستی، خانم «فاطمه امیرانی» کیست؟ مادر دو فرزند به جا مانده از حمید باکری یعنی احسان و آسیه. ایشان در 30 دی ماه 1358 به عقد حمید باکری درآمده است و این افتخار داشته  که طی چهار سال پایانی عمر حمید باکری، پاسدار حریم خانه و خانواده ی او بوده است.
هنوز یک سوال به قوت خود باقی است: « چرا روزنامه شرق، این گونه بی مقدمه و زمینه به سراغ یک همسر شهید رفته است؟» دقت شود؛ این مصاحبه با یک فعال سیاسی و یا یک چهره ی فرهنگی که از قضا؛ همسر شهید هم هست انجام نشده ، بلکه دقیقا این عنوان را بر پیشانی دارد: « شهید باکری به روایت همسرش».

مصاحبه را که می خوانی، متوجه می شوی مصاحبه کننده، دنبال گوشه ها و کنج های زمانی خاصی است، خصوصاً ماجرای استعفای حمید و برادرش از سپاه ارومیه و زاویه ی سیاسی این عزیزان با جریان دیگری از «سپاه منطقه ی پنج» که امروز برخی از اعضای آن جریان ٰ از وابستگان دولت هستند. صد البته، این به خودی خود ایرادی ندارد. آن نکته ها هم بخشی از تاریخ جنگ و انقلاب است و ثبتشان در تاریخ واجب، اما در حالی که هر دو برادر ، با «منطقه ی پنج» تقابل هایی داشته اند، چرا ماجرا تنها و تنها از دیدگاه خانم امیرانی و آن هم در روزنامه ی شرق بیان می شود؟ چرا شرقی ها به سراغ «صفیه خانم» همسر شهید مهدی باکری نرفته اند؟

در ستون سمت چپ از صفحه 9، سخنانی از شهید «احمد کاظمی» در وصف شهید «مهدی باکری» درج شده است. باز هم یک سوال: حضرات شرقی! خانم امیرانی به اذعان خودشان، تنها 4سال با حمید باکری زندگی کرده اند. آیا زمان زندگی احمد کاظمی با همسرش بیشتر بوده است یا حمید باکری؟ پاسخ این سوال بدیهی است. حیات سیاسی و نظامی حاج احمد کاظمی هم پر بوده است از اختلافاتش با فرماندهان و مسئولان لشکری و کشوری (یعنی مورد موضوع مورد علاقه شرقی ها). پس چرا شرقی ها به سراغ همسر ایشان نمی روند؟ با چه ملاک و سنجه ای، روزنامه ای از جنس«شرق»، به سراغ خانم امیرانی می رود و سراغی از همسر آقا مهدی و  شهید کاظمی نمی گیرد؟ لابد با توجه به نزدیکی سالگرد شهادت شهید همت، باید منتظر باشیم که روزنامه شرق، دومین مصاحبه ی خود را با یک همسر شهید در طول تاریخ انتشارش، به خانم بدیعیان، همسر شهید همت اختصاص دهد. البته این فی نفسه اشکالی ندارد اما مصاحبه ی خانم امیرانی را که تمام می کنی، خوب دستت می آید که شرق و شرقی ها تغییری نکرده اند. همان دیدگاه و گرایش سیاسی و فرهنگی که در وصیت نامه های باقی مانده از 220 هزار شهید، اثری از آن ها پیدا نمی کنی. همان برخورد سرد و بی روحی که نسبت به همه ی آن چیزی که حجم اصلی محتوی صدها هزار وصیت نامه ی شهید را به خود اختصاص داده است. پس چه شده است که شرق ، سراغ شهیدان رفته است؟ آیا شرقی ها، شهدا را به دو دسته ی، شهدای خوب و شهدای بد تقسیم کرده اند؟ کدام شهید ها از منظر  شرق بدند و کدامشان از منظر آنان، خوب؟این سوال، من و امثال من را که نسل سوم انقلاب هستیم به سختی آزار می دهد که صرف نظر از تمایلات سیاسی خانم امیرانی در انتخابات 88،  چه عاملی، ایشان و روزنامه ی شرق را به هم نزدیک کرده است که خانم امیرانی رازهای به اصطلاح مگوی خود را با این روزنامه درمیان می گذارد و از جفای منطقه ی پنجی ها ، قبل و بعد از شهادت باکری ها گله می کند؟

روزنامه شرق، شاید امروز با منطقه پنجی های دیروز، مثلا خرده حساب هایی داشته باشد اما بی شک نمی تواند حتی ادای ارادت و علاقه به شهیدان باکری را هم درآورد، مگر به شرط تحول و انقلابی بنیادین. پس «حمید باکری به روایت همسرش» در روزنامه ی شرق، چه جایگاهی دارد؟ این چه معنایی به جز استفاده ابزاری از شهدا می دهد( همان چماقی که شرقی ها بارها بر سر رقبای سیاسی خود کوبیده اند). در طول این سه دهه که از شهادت باکری ها می گذرد، جریان  شرق و  شرقی ها، حتی یک مورد بزرگداشت و پاسداشت شهیدان باکری را در کارنامه ی خود ندارند. حالا چه شده است که جای حمید باکری را خالی می کنند؟

چند جمله هم با خانم امیرانی!
می دانم که در ذهن خانم امیرانی، احتمالا من و امثال من، از وابستگان منطقه ی پنجی ها هستیم. خدا کند چنین فکری به ذهن خانم امیرانی خطور نکرده باشد که حسابمان به روز قیامت می ماند اما ما هر که باشیم، قطعا حق داریم این سوال را از ایشان مطرح کنیم:
خانم امیرانی! شما یک نفر از ده ها هزار همسر شهیدی هستید که امروز در گوشه و کنار این کشور زندگی می کنند و کم نیستند کسانی از میان آن خیل شهیدان که در سال های دفاع مقدس، با فرماندهان یا رجال سیاسی اختلاف سلیقه و یا حتی درگیری داشته اند. حمید باکری، چند وقتی خانه نشین شد و بعد به جبهه ها بازگشت و در حالی به شهادت رسید که مرد شماره ی دو لشکر عاشورا بود اما کاظم رستگار، مرد شماره ی یک لشکر سیدالشهدا(ع) بود. او چهل روز خانه نشین شد و همزمان با مهدی باکری، در عملیات بدر، به عنوان یک بسیجی عادی به شهادت رسید اما همسر او هیچ گاه به عنوان یک «سوژه ی عکس یکی»، مورد توجه شرق و شرقی ها قرار نگرفته است. چرا شرقی ها به سراغ همسر شهید حسن بهمنی نمی روند؟ حدس می زنید چرا؟ این را از شرقی ها و رفقای اکبر گنجی بپرسید بهتر است، البته به شرط صداقت آنان.

خانم امیرانی! صرف نظر از این که نگارنده این چند خط کیست، چه گرایش سیاسی دارد و مطلبش در چه رسانه ای منتشر می شود، به این سوالات بنده عنایت داشته باشید:
به اذعان خودتان، شما به خاطر وسواس و دقتی که در مصاحبه ها دارید، برای مصاحبه با بچه های «روایت فتح» (در دهه هفتاد)، ابتدا از خانم همت تایید گرفتید که:«این ها بچه های خوبی هستند، با آن ها مصاحبه کن». برای مصاحبه با روزنامه شرق ،تایید چه کسی را مد نظر داشته اید؟ حق طلبی شرقی ها نظرتان را جلب کرده؟ توجه دائمی و تاثر گذار شرق! به شهدا و انقلاب مجابتان کرده است؟ سرسپرده گی شرق به اسلام ناب محمدی(ص) و امام خمینی تحت تاثیرتان قرار داده؟ اخلاق گرایی شرق (یا همان قرائتی که در مصاحبه خود از آقا مهدی و پا نگذاشتن او روی جنازه شهدا ذکر کرده اید) شما را راضی به این مصاحبه کرده است؟

خانم امیرانی! وصیت نامه حمید باکری، علاوه بر 120 کلمه ای که شرق منتشر کرده است، 13 بند دیگر دارد. کدام قسمت از روزنامه شرق و جریان سیاسی ای که این روزنامه پرچمدار آن است، تقارن و تقاربی با آن 13 بند دارند؟
خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر کند
التماس دعا
محمدیاسر رجبی
6 اسفند 1391

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 45
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 7
  • شرمنده شهید هستم ۱۵:۰۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    شهدا ما شرمنده ایم...
  • ۱۵:۲۲ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    خیلی خوب بوووووود
  • ۱۵:۲۳ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    اگر اشتباه نکنم شهید باکری و همت برای انجام عملیات خیبر مجبور شدند با زور لودرها و جرثقیل هار ار پتروشیمی ماهشهر بیرون بیاورند لودرهائی که درون مخازن گذاشته شده بودند آنهم در زمان نخست وزیر فتنه گر کنونی
  • ۱۵:۴۳ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    جناب نگارنده محترم چرا يکبار هم با خوشبيني به قضيه نگاه نميکنيد شهدا متعلق به همه مردم با هر فکر و ديدگاه سياسي هستند و هيچکس نبايد ياد شهدا رو تنها متعلق به خودش و تفکر خودش بداند. چه شرقي و چه مشرقي همه مال همين آب و خاک هستن و همه مديون شهدا هستن. به جاي بهانه جويي و دعواي حيدري و نعمتي وحدت رو ترويج کنيد.
  • Saani ۱۵:۴۸ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    بیا بعد میگن ایران آزادی بیان نداره هرکار میخوان میکنن کسی نیست چیزی بگه ...
  • غلامحسن ۱۶:۵۲ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    بسم رب السهدا والصدیقین آقای رجبی الحق که حرف دل ما را گفتید حقیر از نزدیکترین افراذ به آقا مهدی هستم و همچنین حمید آقا ( همان طور که در آن زمان صدایشان میکردیم ) واقعا خود شهید حمید به این راز گشایی راضی نیست چرا که بنده سراپا تقصیر وقتی از آقا مهدی در آن زمان از قضایای ارومیه سوال کردم ایشان از این موضوع به عنوان یک راز شخصی یاد کرده وفرمودند میزان حال فعلی افراد است و من در حمید جز ولایتمداری و سراپا جانفشانی در راه اسلام نمی دیدم چون در جوهره او متبلور بود واین شهادت باغزت گوارای وجودشان باد و ازخداوند متعال برای سوء استفاده کنندگان از نام نیک این شهدا تقاضای هدایتشان را دارم وامیدوارم هر کاری انجام میدهند رضای خداوند منان را در نظر بگیرتد زیرا اگر پیرو راستین این دو برادر شهید هستیم همانند آنها باید همه کارهایمان را رنگ خدایی بدهیم
  • ۱۷:۰۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    درقاموس شهیدان سرداروسرباز فرقی نداردمهم انجام تلکیف الهی است اینکه آقاحمید وسرداررشید اسلام حاج کاظم رستکارب خانه نشین می شوند وبعدبعنوان بسیجی به جبهه رفته وبه شهادت می رسند باحساب ضعیف ما دودوتاچهارتای دنیایی مسئولیتی ازدست داده اند اما درقاموس شهیدان این محاسبات کودکانه جای ندارد شهیدموحد دانش وشهیدمظاهر یادگارنیز از این دست بودند شهید مسئولیت گریز بودند نه به هرقیمتی مسئولیتی بدست آوردند .آری درقاموس شهیدان عمل به فرمان ولی شرط است نه سرداروسرباز بودند همانگونه که کیان دررکاب مختارچه آن زمانیکه امیرلشکر بود وچه زمانیکه پیاده نظام بود هیچ تفاوتی نمی کرد وعرفان عملی یعنی همین جانم فدای رهبرم
  • حامد ۱۷:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    1 0
    این مصاحبه شرق ارتباط نزدیکی با شعار "بسیجی واقعی همت بود و باکری دارد" که توسط سبزهای ضد انقلاب مطرح شد. از نظر این ها بسیجی و شهید خوب فقط کسانی هستند که همسرانشان حاضر به همکاری در چنگ کشیدن به چهره انقلاب باشند.
  • ۱۸:۳۳ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    منظورت از منفی دادن چیه؟؟؟اون موقع که تو از ترس بعثی ها دنبال سوراخ موش بودی اونها جلوی تانکها با بدنشون ایستادند
  • ۲۰:۴۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    پسر نوح ...
  • ehsan ۲۱:۵۳ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    خیلی برای من عجیبه شهیدان هسته ای ما رو برخی ها با یک دید دیگه نگاه می کنند و اونها رو از شهیدان 8 سال دفاع مقدس جدا بافته میدونن به بعضی باید گفت جنگ ما هنوز ادامه دارن هنوز هم باکری ها و همت ها گمنام هم شهید می شوند و باز هم ما عکس آنها را میبینم برعکس آنها عمل می کنیم چه انسان ها و پایتخت نشینهای فراموش کاری...
  • شهید ۲۱:۵۹ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    جناب رجبی تاریخ را نمی شود حذف کرد. دسته بندی سیاسی مال امروز و دیروز نیست زمان جنگ هم رزمنده چپ داشتیم و رزمنده راست مجمعی داشتیم و طرفدار جامعه روحانیت، سازمان مجاهدین هم شهید خیلی داشت خلاصه آن چه ظلم است آن که شهدا بشوند انحصار یک گروه برخی بشوند مالک شهید برخی شهدا هم هنوز به واسطه گرایش سیاسی شان حذف شوند و بد آن است که تاریخ تحریف شود
  • ۲۳:۱۸ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    این جمله رو باید مسئولین بگند نه مردم. این شهدا از همین ما مردم بودند برادر و پدر ماها بودند پس چرا ماش شرمنده باشیم؟
  • ۲۳:۲۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
    0 0
    بنده خود شنیدم که این آقایی که این هفته در برنامه هفت آمده بود در یادواره شهدای گلوگاه از برخی شهدا که خانواده آنها چپی بودند اسم بردند و گفتند اینها اگر بودند جلوی اسلام و ولایت می ایستادند. اوونوقت شما به حرفای این خانوم یا روزنامه شرق گیر میدید؟ پس تقوای جمعی اصولگرایی کجا رفته؟ اول نقد خودی بعد نقد جناح مقابل
  • عرشيا ۰۹:۰۶ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    1 0
    دق كرده ايد ؟؟؟ خيلي سست و بي پايه بود .هر كاري شرق نكرده خوب مشرق بكنه ! اين كه دق كردن نداره !
  • عرشيا ۰۹:۱۰ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    هيمن طوري يه چيزي در مورد شهيد كاظمي مي گيد و رد مي شيد. اصل مطلب رو بگيد كه چي بوده و گرنه جز ملكوك كردن ياد ايشان در ذهن خواننده چه فايده اي داره ؟؟؟
  • بی سنگر 27 ۰۹:۵۵ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 1
    ای بسیجیان دوران دفاع مقدس و ای همسران همه شهیدان از امیر و سردار گرفته تا سرباز و بسیجی های گمنام با شما هستم و به خودم نیز تذکر میدهم که زمانی چند با باکری و همت بودن و با آنان همرزم یا همخانه بودن شرط نیست در خط آنها بودن که همان خط ولایت و سربازی رهبری بودن است شرط مروت و پیروی از شهیدان است. ای کاش باکری ها و همت ها بودند و آنهمه اصرار آنان بر اطاعت از ولایت را دوباره و صدباره با این گوشهای کرمان میشنیدیم. اما چه فایده که کری ما از موج انفجارهای ایام دفاع نیست بلکه از جنس دیگر است. از همان جنسی که برای مطامع و مصالح دنیایی خودمان خیلی چیزها را همین الان هم از زبان دلسوزان انقلاب و شخص رهبری بخوبی میشنویم ولی خودمان را بخاطر همان منافع دنیوی به کری و ناشنوایی میزنیم. خیلی از شهدا هنوز هم در مظلومیت خود گمنام مانده اند. بیایید اگر راست میگوییم و اگر نمی خواهیم شرمنده شهدا و امام شهدا باشیم همچون سربازی گوش به فرمان ، مطیع اوامر رهبری باشیم که خیر دنیا و آخرت ما اطاعت از رهبری بزرگوار و مقام والای ولایت است. دل رهبری از فراق یاران شهیدش و همه سرداران و امیران و بسیجیان سفرکرده به حد کافی خون است بیایید لااقل ما با سخنان یا کردار ناشایست خود ، دل او را بیش از این به درد نیاوریم. بشكست اگر دل من به فداي چشم مستت سر خم مي سلامت شكند اگر سبوئي همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا تو قدم به چشم من نه بنشين كنار جويي
  • ۱۰:۰۳ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    خسته نشی یه وقت. مثلا چیکار کردن حالا؟
  • امین ۱۲:۳۵ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    خدا وکیلی شرمنده ایم
  • محمدی ۱۲:۳۶ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    منظور؟؟؟
  • رشیدی ۱۲:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    خانم امیرانی بیشتر با شهید باکری بوده اند یا همرزمانی که 6-7 سال شب و روز با او بودند؟ چرا حرف های آن ها اهمیت ندارد و حرف ایشان حجت است؟
  • ناشناس ۱۲:۳۸ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    شاید ایشون که با مشرق مصاحبه نمی کنه. مشکل همینه که شاید فقط شرق رو محرم اسرار می دونن
  • رسول ۱۲:۳۹ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 1
    مرگ بر شرق و همه نوکران آمریکا
  • جواد ۱۲:۴۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    حالا مثلا این مزخرفات تو آخر منطق بود.وای ی ی ی ی
  • ۱۲:۴۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    ظاهرا تو دق کردی نه مشرق
  • ملکی ۱۲:۴۲ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    که چی؟ این بنده خدا که همین را گفته
  • ۱۲:۴۵ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    خوب بود. خسته نباشید. فقط کمی ÷راکنده بود
  • ۱۲:۴۶ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    چه حس و حالی داری بابا. چه خبره
  • نامیرا ۱۲:۴۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    همسر هر کس شناخت بیشتری نسبت به حقایق زندگی اش دارد. اما قطعا دوستان جنگ و میدان هم کم نمی دانند. کار علمی این است که به هر دو توجه شود. علمی باش مشرق
  • ارومیه ای ۱۲:۴۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    راست می گن بروند سراغ خانم صفیه مدرسی.
  • ترلان ۱۲:۴۸ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    به مشرق پیشنهاد می کنم در برابر این سوءاستفاده شرق، مشرق هم برود با خانم مهدی باکری مصاحبه کند
  • کازرونی ۱۲:۵۰ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    درود بر روان پاک برادران باکری
  • شاهد ۱۲:۵۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    شهادت بالاترین مقامی بود که این عزیزان به آن رسیدند. نوش جانشان
  • مرتضی ۱۷:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    باسلام وخداقوت از اینکه اطلاع رسانی کردید ولی چرانمی شود انتشار داد؟
  • ۲۱:۴۶ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    كاملا بي ربط
  • ۲۱:۵۰ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    آقاي رشيدي شما خيلي ديگه تو نقشت فرو رفتي!
  • ناشناس ۲۱:۵۹ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    درود خدا بر تمام شهیدان
  • ۲۳:۳۶ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    0 0
    خیلی بدی
  • رسول ۰۶:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۸
    0 0
    همسران شهدا چرا ملاك شناخت شهدا شدن در حالي كه فقط زمان اندكي با اونها بسر بردن و هيچ نقشي هم در پيدايش روحيه اونها نداشتن . اين پدر و مادر شهدا بودن و رهبرشون حضرت روح الله كه شهدا رو تربيت كردن . براي شناخت شهدا بايد سراغ اينها و همچنين همسنگرانشون رفت . خيلي از همسران شهدا بودن كه از ابتدا مايل به وصلت با اين عزيزاني كه بعدا به شهادت رسيدن نداشتن و شهدا با اصرار با اونها ازدواج كردن احتمالا بخاطر جو رواني اون زمان كه اين شهدا بدنبال آدم سازي و هدايت ديگران بودند و ميخواستند به اين وسيله فردي رو هدايت كنند هر چند كه برخي از اين همسران شهدا در ضلالتشون موندن و تاثيري از شهيد نگرفتن و بعدها موجب سوء استفاده دشمنان شهدا از مقام شهيد شدن
  • عبدالله ۰۷:۴۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۸
    0 0
    دمت گرم اخوی...
  • محمدعلی ۰۹:۰۵ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۸
    0 0
    سلام بدون هیچ پیشداوری توجه همه عزیزان را به این آیه (مجادله - 22) جلب می کنم که گویای همه چیز است: لَّا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ ۚ أُولَـٰئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ ۖ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ رَضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ أُولَـٰئِكَ حِزْبُ اللَّـهِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّـهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٢٢﴾ قومى را نيابى كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند [و] كسانى را كه با خدا و رسولش مخالفت كرده‏اند هر چند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا عشيره آنان باشند دوست بدارند در دل اينهاست كه [خدا] ايمان را نوشته و آنها را با روحى از جانب خود تاييد كرده است و آنان را به بهشتهايى كه از زير [درختان] آن جويهايى روان است در مى‏آورد هميشه در آنجا ماندگارند خدا از ايشان خشنود و آنها از او خشنودند اينانند حزب خدا آرى حزب خداست كه رستگارانند (۲۲)
  • محمد ۲۳:۲۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۸
    0 0
    تا حالا سابقه نداشته حالا یکدفعه اومده صفحه اول. خوشبین باشیم یا ساده لوح
  • امیر مقدم ۲۳:۲۳ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۸
    0 0
    مسئول محترم گروه جهاد و مقاومت مشرق در دین اسلام به کسی که در راه خدا جان دهد «شهید» نام برده میشود. مگر میشود فراموش کنیم که در عصر حاضر از میان انقلابیون و رزمندگان فقط ناب ترین ها توانستند به مقام شهادت دست یابند. برای معرفی شهید به تعاریف قرآن کریم مراجعه کنید و ببینید چه تعابیر زیبایی آمده است. آیا از نظر شما انسان «بد» میتواند به وجه الله نظر کند؟ آیا در فرهنگ جهاد واژه ای به نام "شهید بد" داریم؟
  • پریسا ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۹
    0 0
    زن نوح...
  • ۱۶:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۳
    0 0
    ای کاش می نشستیم و فکر می کردیم این شهیدان عزیز اگر امروز بودند چه می کردند؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس