به گزارش مشرق به نقل از فارس، مجيد پورولي کلشتري را ميشود يکي از رويشهاي داستاننويسي ايران در دهه 80 دانست. وي که فارغالتحصيل کارشناسي ادبيات نمايشي است و پيش از اين در جشنواره ادبي «يوسف» و جايزه «گام اول» رتبه اول داستاننويسي را کسب کرده، نامزد دريافت جايزه داستان از سه جشنواره قلم زرين، داستان انقلاب و شهيد حبيب غنيپور نيز شده است.
در کارنامه اين نويسنده، آثار فراواني در حوزه داستان کوتاه ديده ميشود که «ما از دوکوهه آمدهايم، اينجا غريبيم»، مجموعهاي از آنها به شمار ميرود. البته او به تازگي به نگارش داستانهايي روي آورده که عقايد و انديشههاي مذهبي در آنها ديده ميشود. از جمله اين کارها، «فرزندان قابيل» است که داستاني بلند درباره يک دختر شيعه لبناني است. او توسط مردي وهابي، با اين اعتقاد که کشتن چند شيعه سببساز ورودش به بهشت ميشود، ربوده شده است. اين داستان در زمان حال اتفاق افتاده، اما در جريان رخدادهاي آن، تاريخ صدر اسلام و امامت حضرت علي (ع) و سرگذشت حضرت زهرا (س) مرور ميشود.
پورولي کلشتري، نه درباره آثارش که درباره نويسندگي در حوزههاي انقلاب، دفاع مقدس و ادبيات آييني با فارس گفتوگو کرده است. نظرات او گاهي به مديريت فرهنگي نيز اشاراتي دارد که خواندنش خالي از لطف نيست:
* کتاب به دست اهلش نميرسد
اين نويسنده معتقد است که ما در داستان آييني هيچ گاه به اندازه شعر آييني موفق نبودهايم. وي ادامه داد: يکي از دلايلش اين است که نهادهاي فرهنگي ما از رمان و داستان آييني حمايت نميکنند. من هماکنون دو رمان آماده چاپ دارم. يکي درباره دفاع مقدس و ديگري درباره اهل بيت (ع). اطمينان دارم که اولي به سرعت مورد حمايت قرار ميگيرد و وارد چرخه چاپ ميشود، اما ممکن است ناشراني مانند نشر جمکران از رمان آييني من حمايت کند که اين ناشر، مؤسسه حرفهاي چاپ داستان نيست.
پورولي کلشتري گفت: ما در حوزه ادبيات انقلاب هم دچار آسيب هستيم و به هيچ وجه نميتوانيم کتابهاي انقلاب را در ميدان انقلاب ـ که مرکز اصلي عرضه کتاب است ـ پيدا کنيم.
وي با اشاره به جمله تاريخي حضرت امام (ره) در خصوص صدور انقلاب به سراسر جهان خاطرنشان کرد: اين در حالي است که ما ادبيات انقلاب را به خيابان انقلاب صادر نکردهايم. گواه اين ادعاي من، کوچکي و حقارت فروشگاههاي کتاب انتشارات صرير و بنياد شهيد، دو ناشر فعال در حوزه ادبيات انقلاب و دفاع مقدس است.
اين برگزيده دومين جايزه گام اول افزود: من حتي در راسته خيابان انقلاب و در فروشگاه ناشري که کتابم را چاپ کرده است، نميتوانم اين کتاب را پيدا کنم، چون اهالي حوزه نشر کتاب، کتابشناس نيستند.
وي همچنين گفت: از سالها پيش دستهبنديهايي کردهايم که به عدهاي ميگوييم ناشر آنطرفي و به عدهاي ميگوييم ناشر اينطرفي. اتفاقاً ناشران آنطرفي، بهتر از ما اقتصاد نشر را ميشناسند و کارهاي خوبي انجام ميدهند.
* عهدنامه ترکمانچاي در سال 89!
پورولي کلشتري در ادامه اين گفتوگو به موضوع نظارت بر انتشار کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي پرداخت و گفت: چرا کتابهاي کسي مثل سروش که به تشکيک و شبههافکني در دين شهرت دارد، در دولت انقلابي ما تجديد چاپ ميشود. وقتي رئيس جمهور ما در سازمان ملل، سخنانش را با دعاي زيباي «اللهم عجل لوليک الفرج» شروع ميکند، دادن مجوز به کتابهايي از اين دست چه معنايي دارد؟
وي افزود: روشنفکران و کساني مانند سروش از حمايت همفکرانشان برخوردار ميشوند، اما بچههاي حزباللهي و نويسندگان انقلابي مورد حمايت قرار نميگيرند و حتي وقتي کتابشان را با مشکلات و مصائب بسيار به چاپ ميرسانند، اين کتاب به دست اهلش نميرسد؛ چون چرخه نشر و توزيع ما بسيار ضعيف و غيرحرفهاي است.
اين نويسنده دفاع مقدس اظهار داشت: يکي از کارهاي جديدم را براي چاپ به انتشارات اميرکبير بردم. آنها به من گفتند که 300 هزار تومان حقالتأليف به کتاب تو تعلق ميگيرد. اين يعني عهدنامه ترکمانچاي در سال 89!
وي با بيان اينکه دو سال روي اين اثر کار کرده است، گفت: اين کتاب، نقد آرا و افکار محسن مخملباف است و حرفي است که مسئولان ارشد نظام آن را به زبان ميآورند. با اين حال، کار همان سروش ـ که همفکر ضدانقلاب و دشمنان اين نظام است ـ در کشور من بهتر پيش ميرود. ناشر با اوست، مرغوبترين کاغذ براي انتشار آثار او استفاده ميشود و کتابش با بهترين بستهبندي به بازار ميرود. دليل اين تناقضات را نميفهمم.
* ادبيات دولتي شکست ميخورد
پورولي کلشتري در ادامه اين گفتوشنود، درباره حمايت دولت از ادبيات سخن گفت. وي اظهار داشت: ادبيات هرگاه در دست دولت باشد، شکست ميخورد، چون ناشر دولتي ميخواهد به مقام بالاتر از خودش پاسخ بدهد.
وي اضافه کرد: اگر ادبيات را آزاد بگذاريم، ناشر به دنبال نويسنده باکيفيت ميگردد. نويسندگان هم چون به دنبال حيات ابدي هستند، کارهاي خوب و ماندگار توليد ميکنند و رقابت ميآفرينند.
نويسنده کتاب «ما از دوکوهه آمدهايم، اينجا غريبيم» خاطرنشان کرد: کتاب من در جشنواره کتاب دفاع مقدس رتبه نخست را به دست آورده است؛ در حالي که هيچ کس کار مرا نديده است و گمان نميکنم حتي 20 نفر از اهالي حرفهاي ادبيات آن را خوانده باشند.
وي با گلايه از توزيع کتاب در جايي که درخواست قبلي براي آن وجود ندارد، گفت: همين کتاب مرا با تيراژ بالا در سفرهاي مناطق عملياتي و در ميان کاروانهاي راهيان نور توزيع کردهاند. کتاب، نخود و لوبيا نيست که اينطوري ببخشيم و خودمان را فريب بدهيم که داريم آن را به چاپهاي بعدي ميرسانيم.
اين برگزيده جشنواره يوسف ادامه داد: شأن کتاب بسيار بالاتر از آن است که ما آن را مانند پذيرايي بين روز به اين و آن بدهيم. کتاب، يک محصول فرهنگي است و بايد در جاي خودش عرضه شود.
پورولي کلشتري خاطرنشان کرد: کتابهاي زيادي از سوي ناشران به چاپ ميرسد، اما يک سره به انبار ميرود؛ چون ناشر، دغدغه توزيع و رساندن به دست مخاطب را ندارد و مسئول مؤسسه نشر بايد به مقام بالاتر از خود بگويد که فلان تعداد کتاب چاپ کرده است.
وي بحث خود را اينگونه ادامه داد: ناشر دولتي، کارمند است و حقوق ثابت دارد. بنابراين برايش مهم نيست که کتاب به فروش برسد يا نرسد، اما ناشر خصوصي ميداند که بايد کتابش به فروش برود؛ وگرنه حيات فرهنگياش دچار اشکال ميشود. بنابراين علاوه بر اينکه رابطه نويسنده و ناشر، يک ارتباط حرفهاي ميشود، نويسندگان در توليد و خلق آثار بيشتر وقت ميگذارند و دقت ميکنند.
برگزيده دومين دوره جايزه گام اول اظهار داشت: اين چرخه اگر درست و سالم باشد، ادبيات ما را زنده ميکند؛ وگرنه ادبياتي که از سوي دولتها سفارش داده شود، همين است که اکنون در حوزه انقلاب، دفاع مقدس و ادبيات آييني مشاهده ميکنيم.
وي ادامه داد: ادبيات دولتي، دست نويسنده را ميبندد تا از حقايق ننويسد. چرا ما نتوانيم درباره شکستهايمان در دفاع مقدس بنويسيم؟ مگر سپاه پيامبر (ص) با آن عظمت به دليل بيتدبيري عدهاي در جنگ احد تن به شکست نداد؟ مگر ما شهيد معتاد نداشتيم؟ در حالي که ديدگاه دولتي اين قضيه را نميپسندد و فکر ميکند که گفتن و نوشتن از برخي واقعيتها به اصل موضوع لطمه ميزند.
* حمايتهاي دولتي اصولي نيست
پورولي کلشتري با بيان اينکه ناشران آزاد، معمولاً اعتقادي به دفاع مقدس ندارند، در پاسخ به اين سئوال که اگر دولت هم حمايت خود را از ادبيات انقلاب، دفاع مقدس و آييني بردارد، ديگر چه کسي از نويسندگان اين حوزه حمايت ميکند، گفت: اکنون حمايت انجام ميشود، اما صحيح، اصولي و منطقي نيست. حمايت از نويسنده نبايد در دستگاههاي شبه نظامي مانند بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس صورت گيرد.
وي ادامه داد: دولت و نهادهاي حامي جريان ادبيات دفاع مقدس بايد حمايت خود را با واسطه انجام دهند. مثلاً بنياد حفظ آثار بيايد با خانه کتاب تعامل کند و نويسندگان با يک نهاد فرهنگي ـ که البته تدابير مناسبي براي حمايت ميانديشد ـ روبرو باشند.
اين نويسنده با بيان اينکه نظام فرهنگي کشور ما، حمايت از مسيرهاي مختلف را تجربه کرده و سرانجام هم در توليد و خلق آثار ادبي موفق نبوده است، اظهار داشت: در سالهاي پيش، ناشران مورد حمايت قرار گرفتند و کتابهاي آنان از سوي وزارت ارشاد، نهاد کتابخانهها، بنياد حفظ آثار و ... خريداري شد. اکنون هم اين اتفاق ميافتد، اما نويسنده و جريان توليد ادبي از اين حمايت چه نفعي ميبرد؟
وي خاطرنشان کرد: يک فيلم دفاع مقدس، حدود 500 تا 700 ميليون تومان هزينه دارد. گاهي حتي فيلمي با اين هزينه، سرانجام امکان اکران و نمايش هم نمييابد. اين در حالي است که اگر 10 درصد اين هزينه را بين چند نويسنده توزيع کنند و از آنها کار خوب بخواهند، آثاري توليد ميشود که شايسته ترجمه و صدور به جهان است.
پورولي کلشتري با بيان اينکه يک نويسنده به اندازه فوتباليست شاغل در ليگ دسته دوم فوتبال ايران دستمزد نميگيرد، ادامه داد: مشکل ما نگاه دولتي به فرهنگ است و مسئولان دولتي هستند که براي توليد خلاق و ادبيات اين سرزمين تصميم ميگيرند. اين در حالي است که ما دولت را دوست داريم، اما اگر فرهنگ را صرفاً به دست دولت بسپاريم، آن را زمينگير و اسير کردهايم.
* از «دا» بهتر هم داريم
برگزيده جشنواره ادبي يوسف در ادامه اين مصاحبه گفت: حمايت و تشويق نويسندگان نبايد دچار عوامفريبي باشد. مثلاً در تصميمي خلقالساعه بگوييم که ما از فلان کتابها حمايت ميکنيم، اما در جاهاي ديگر، بدهيهاي غيرمستقيم بسياري به نويسندگان داشته باشيم.
وي اضافه کرد: بهترين حمايت از نويسندگان، به ويژه برگزيدگان جشنوارهها و جوايز مختلف ادبي آن است که اگر کسي با جريان فکري ما موافق است، با رقم مشخصي از او بخواهيم که داستان بنويسد. اگر هم موافق آن نيست، طرح بدهد و حمايت شود.
پورولي کلشتري در پاسخ به اين سئوال که اگر دولت از نويسندگان بخواهد که مطابق درخواست او بنويسند، آيا باز همين داستان تکرار نميشود، گفت: نويسنده بايد در حوزه تفکر آزاد باشد که مطابق ميل دولت بنويسد يا ننويسد. اگر هم ننوشت، بداند که چنانچه منافاتي با سياستهاي فرهنگي نظام نداشته باشد، مورد حمايت قرار ميگيرد.
وي افزود: اکنون چنين نيست. ناشران دولتي ميگويند که نويسنده بايد نگاهش را عوض کند و آنطور بنويسد که من ميخواهم. مثلاً خود من اثري دارم که برخي از اعضاي خانوادههاي شهدا آن را خوانده و پسنديدهاند، اما وقتي در اختيار نشر شاهد (بنياد شهيد) قرار دادم، آن را رد کردند و گفتند که بايد اينطور بنويسي که ما ميگوييم. چون در آن نوشته بودم که شخصيت اصلي داستان (شهيد) در سالهاي تحصيل، يک بار از مدرسه فرار کرده است.
اين نويسنده دفاع مقدس اظهار داشت: متأسفانه بايد گفت که حمايت مستقيم و آشکار دولت، موجب بداقبالي آثار دفاع مقدس و توقيف يک اثر يا رد آن توسط دولتيها بعد از چاپ موجب فروش و اقبال آن ميشود. نمونهاش کتاب «من قاتل پسرتان هستم» احمد دهقان ـ که چون چاپ شد و مورد پسند نويسندگان نزديک به نهادهاي دولتي قرار نگرفت، به چاپهاي بعدي هم رسيد و محبوبيت يافت.
وي در پايان اين گفتوگو با اشاره به تبليغ آثار دفاع مقدس گفت: ما خاطرات بسيار بهتري نسبت به «دا» در دست داريم، اما چون اين کتاب به خوبي تبليغ ميشود، توانست به چاپهاي بالا و شمارگان فراوان دست پيدا کند.