سرویس فرهنگی مشرق - تئاتر ایران در سالی که گذشت، اگر چه با مشکلاتی چون کاهش بودجه دولتی، ممیزیهای رسمی و غیر رسمی، افت هنری نمایشها و... دست به گریبان بود، اما از نظر افزایش سالنهای نمایش، جلب مخاطب بیشتر و رونق اقتصادی گامهایی رو به جلو برداشت.
تئاتر کشور در سال 91 نشان داد با وجود تمام موانع ساختاری، مدیریتی، نظارتی، اقتصادی، هنری و فرهنگی، با تکیه بر تماشاگران روز افزونش توانایی رد شدن از تنگناها و پشت سر گذاشتن سختیها را دارد.
اینکه نقاط ضعف و قوت تئاتر کشور در سال 91 کشور ناشی از چه عواملی بود و مدیران و هنرمندان در هریک از آنها چقدر نقش داشتند، نیازمند تفکیک مباحث، بررسی دقیق موارد و تحلیلی کلان و همه جانبه است. این ابتدایی و سادهترین کاری است که هنرمندان، مسوولان دولتی، کارشناسان و اهالی رسانه باید هرچه سریعتر انجام داده تا بر اساس آن برنامههای میان مدت این عرصه هنری طراحی شود.
کمبود بودجه؛ درد کهنه تئاتر ایران
هیچ جای دنیا تئاتر بینیاز از کمکهای دولتی نیست؛ وظیفهای که در ایران بر عهده اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گذاشته شده و در چند سال گذشته همیشه به اختلافات مدیران وهنرمندان دامن زده است.
اما این درد کهنه تئاتر ایران، سال گذشته به اوج رسید و اختلافها را پیش از گذشته آشکارتر ساخت.
سال 1391 به دلیل تنگناهای اقتصادی، بخش عمدهای از بودجه فرهنگی دستگاههای دولتی تحقق پیدا نکرد. 25 دی سال گذشته، قادر آشنا، مدیر کل اداره هنرهای نمایشی در نشست خبری سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر، با اینکه اعلام کرد تنها یک سوم بودجه فرهنگی کشور اختصاص یافته است، اما سخنی از تاثیر این کاهش بر زیر مجموعه مدیریتی خود نگفت.
با این حال کمبودها و محدویتهای مالی خیلی زود بر جریان تئاتر کشور تاثیر گذاشت و بحثها و جدلهای زیادی را دامن زد. در یکی از این موارد، در تیر سال گذشته، اصغر همت در اعتراض به میزان کم دستمزدهای پرداخت شده از سوی مرکز هنرهای نمایشی، برای چند روز از بازی در نمایش «خرس» خودداری کرد که البته با وعدههای مسوولان، این بازیگر با سابقه عاقبت به صحنه بازگشت.
اعتراضها و افشاگریها
اما این آتش زیر خاکستر، سه ماه بعد دوباره زبانه کشید و به تقابل کانون کارگردانان خانه تئاتر با اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد منتهی شد.
با اینکه مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچگاه میزان کاهش بودجه سال گذشته هنرهای نمایشی را مشخص نکردند، اما حسین کیانی، رییس کانون کارگردانان خانه تئاتر در یک نشست خبری که 17 مهر برگزار شد، به کاهش 30 درصدی این مبلغ اشاره کرد.
کارگردانان حاضر در آن نشست، به شرایط نامناسب مالی، قراردادهای خلاف قانون، عملکرد نادرست شورای حمایت مرکز هنرهای نمایشی و گزینشی عمل کردن مدیران ارشاد اعتراض کردند و خواستار اصلاح سیاستها در این عرصه شدند.
این انتقادها آن قدر تند بود که شکرخدا گودرزی، یکی از کارگردانهای حاضر در آن نشست، قراردادهای کاری بسته شده با هنرمندان و عوامل نمایشها را به معاهده ترکمانچای تشبیه کرد که حتی مفاد همان هم از سوی مدیران به درستی اجرا نمیشود.
حرفهای زده شده در این نشست و بیانیه بعدی کانون کارگردانان خانه تئاتر، واکنش تند مدیر کل اداره هنرهای نمایشی را برانگیخت که بیشتر به یک افشاگری شباهت داشت تا یک پاسخ گویی.
قادر آشنا، مدیرکل هنرهای نمایشی در گفتوگو با خبرگزاری مهر، اعتراضهای منتقدان را نوعی باج گیری دانست و و تاکید کرد: «این ژست مخالفی که برخی هنرمندان میخواهند داشته باشند، ولی همزمان از بودجه دولتی نیز استفاده میکنند، چیزی از مشکلات تئاتر را حل نمیکند.»
او مفاد قراردادهای آن گروه از کارگردانان را که در نشست خبری خود به مرکز هنرهای نمایشی اعتراض کرده بودند، یک به یک افشا و بر حمایت از کارهای آنها با مبالغی از 47 تا 280 میلیون تومان تاکید کرد.
عجیب آنکه در این واکنش، قادر آشنا هیچ اشارهای به چند نمایش دیگر که مبالغی بیش از این به عنوان حمایت گرفته و باز خورد هنری و بازگشت مالی بسیار کمتری داشتند، نکرد.
خانهای که پول ندارد
پرداخت نکردن بودجه خانه تئاتر، یکی دیگر از بحثهای داغ سال گذشته این عرصه هنری بود که آن را باید در راستای بحث و جدل های قبلی این تشکل هنری با معاونت هنری و مرکز هنرهای نمایشی ارشاد ارزیابی کرد. بعد از آنکه چند بار این اختلاف در رسانهها بازتاب یافت، ایرج راد، مدیر عامل خانه تئاتر عاقبت در نیمه اسفند اعلام کرد که بر خلاف تفاهم نامه امضاء شده با اداره کل هنرهای نمایشی تنها نیمی از بودجه 200 میلیون تومانی سال 91 این تشکل صنفی اختصاص یافته است.
این ادعای ایرج راد، نه تنها از سوی مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رد نشد، بلکه معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر آن مهر تایید زد. هر چند این تایید بیشتر شبیه به این بود که حمید شاه آبادی آب پاکی را روی دست ایرج راد بریزد، چرا که معاون هنری وزیر ارشاد اعلام کرد چیزی به عنوان بودجه خانه تئاتر را به رسمیت نمیشناسد و این 100 میلیون تومان تحت عنوان حمایت اعطاء شده است و یک تعهد مالی به شمار نمیآید.
وسوسه شدن سرمایه گذاران بخش خصوصی
در مقابل خبر بد و تنش زای کاهش بودجه دولتی تئاتر، ورود سرمایههای بخش خصوصی به این عرصه در سال 91 ، یک اتفاق خوش یمن بود که اگر ادامه پیدا کند، میتواند گره خیلی از مشکلات را بگشاید.
«ویتسک» از جمله نمایش هایی بود که سال گذشته با سرمایه گذاری بخش خصوصی اجرا شد
سال گذشته، چند نمایش با پول سرمایه گذاران خصوصی روی صحنه رفت که بیشتر آنها هم بازده مالی قابل قبولی داشتند. از این میان میتوان به نمایشهای «آمدیم، نبودید، رفتیم» با کارگردانی رضا حداد و «ویتسک» کار رضا ثروتی اشاره کرد که اولی در ابتدای سال در تماشاخانه ایرانشهر اجرا شد و دومی از دی تا اسفند 91 در تالار حافظ روی صحنه رفت.
تماشاگران پر و پا قرص تهرانی تئاتر که قدرت خرید بلیتهای 20 هزار تومانی را دارند، این بستر را فراهم کردهاند که اگر نمایشی اقبال آنان را برانگیزد، میتواند بین 200 تا 300 میلیون تومان روی فروش گیشه حساب باز کند.
اگر چه سرمایهگذاری در تئاتر پایتخت هنوز آن قدر سود ده نیست که یک بازار فرهنگی گرم را نوید دهد، اما به میزانی هست که سرمایه گذارن بخش خصوصی به ویژه آنان که تا کنون در عرصه سینما و رسانههای تصویری فعال بودهاند را وسوسه کند.
بازیگران سینما در تئاتر
حضور بازیگران و چهرههای شناخته شده سینما و تلویزیون در تئاتر که از چند سال پیش آغاز شده بود، سال گذشته شتابی تندتر یافت.
افت هنری فیلمها و سریالها، ورود بازیگران جدید و تازه کارتر به عرصه بازیگری سینما و تلویزیون برای کاهش هزینهها و علاقه تماشاگران به برخورد رودرو با ستارهها روی صحنه تئاتر از جمله علتهای حضور پر رنگتر این چهرهها در هنرهای نمایشی کشور به شمار میآید.
مهناز افشار در نمایش «آمدیم، نبودید، رفتیم»
اگر ورود کارگردانان سینمایی به عرصه تئاتر در سالهای 89 و 90 چندان موفقیت هنری و اقتصادی به دنبال نیاورد، حضور بازیگران شناخته شده تا اینجا دست کم در افزایش فروش بلیت نمایشها تاثیر مثبت داشته است.
اگر چه حضور ستارههای سینمایی و تلویزیونی در تئاتر دیگر مثل سالهای گذشته واکنشهای منفی بر نمیانگیزد و بحثهای داغی را دامن نمیزند، اما هنوز بسیاری منتقد این موج به ویژه از لحاظ هنری هستند.
برخی از چهرههای سینمایی که سال گذشته بر صحنه تئاتر ظاهر شدند، پیشینه تئاتری دارند و تعدادی از آنان در این عرصه تازه کار به شمار میآیند که این گروه دوم بیشترین انتقادها را برانگیختند.
مهناز افشار، شهاب حسینی، باران کوثری، هانیه توسلی، بهاره رهنما، لادن مستوفی، بابک حمیدیان، سروش صحت، صابر ایر، بهنوش طباطبایی، سیامک انصاری، برزو ارجمند، لیلی رشیدی آناهیتا همتی، پرستو گلستانی، بهناز جعفری، فرزاد حسنی و... از جمله بازیگران و چهره های شناخته شده سینما و تلویزیون هستند که سال گذشته بر صحنه تئاتر ظاهر شدند.
ممیزی یا ارزشیابی
اگر چه مدیران و مسئولان هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دوست ندارند از واژه ممیزی تئاتر استفاده کنند و بیشتر از ارزشیابی و نظارت یاد میکنند، اما اهالی هنرهای نمایشی دل پری از این ماجرا دارند.
نخستین تاثیری که سخت گیریهای ممیزی بر کار هنرمندان تئاتر گذاشته، آن است که کمتر به سراغ متنهای ایرانی به ویژه نمایشنامههای اجتماعی میروند. وقتی کارگردانان برای به صحنه بردن آثار نویسندگان داخلی، بارها تن به قیچی کردن متنها میدهند، نتیجهاش آن میشود که به تدریج عطای کار کردن این نمایشنامهها را به لقایشان میبخشند.
اگر به عنوان نمایشهای تاثیر گذار و پر تماشاگری که سال گذشته در تالارهای شهر تهران اجرا شدهاند، نگاهی بیندازید، خواهید دید که بیش از سه چهارم آنها از متن غیر ایرانی سود جستهاند. تنها در تئاترهای مناسبتی و سفارشی است که میتوان رد جوهر قلم نویسندگان داخلی را به پر رنگی پیدا کرد که آنها هم آثاری ماندگار در حوزه ادبیات نمایشی به شمار نمیآیند.
در این ارتباط، محمد یعقوبی که با متنهایی چون «خشکسالی و دروغ»، «زمستان 66» و «یک دقیقه سکوت» خونی تازه در رگهای نمایشنامه نویسی ایرانی جاری ساخت، چند ماه پیش در گفتگو با خبرآنلاین اعلام کرد تا اجازه اجرای نوشتههای قبلیاش داده نشود، دیگر دست به قلم نخواهد برد.
بخش هایی از نمایش «ترن» با موضوع دفاع مقدس در هنگام اجرا حذف شد
سال 1391 ، ممیزی در تئاتر ایران تنها به متون نمایشی محدود نماند و اجراها را هم در برگرفت. نمونه بارز این عمل، نمایش «ترن» با کارگردانی نیما دهقان بود که دی ماه در بازبینی اجرا، یک بخش از آن به طور کامل حذف گردید و دیگر قسمتها هم دستخوش تغییر شدند.
از دیگر موارد میتوان به نمایش «روایت ناتمام یک فصل معلق» با کارگردانی هومن سیدی اشاره کرد که اجرایش در مهر ماه هنوز به نیمه نرسیده متوقف ماند؛ هر چند در این مورد گویا دستهایی خارج از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کار بودند و مسئله به یکی از بازیگران آن برمی گشت.
این اتفاق به صورتی دیگر برای نمایش «خشکسالی و دروغ» با کارگردانی محمد یعقوبی در شیراز هم رخ داد و درهای تالار تئاتر آن شهر از همان نخستین اجرا به روی گروه باز نشد.
تئاتر از شمال تا جنوب تهران
یکی از مهمترین رخدادهای فرخنده هنرهای نمایشی در سالی که گذشت، فعال شدن چند سالن جدید تئاتر در شهر تهران بود.
بعد از آنکه راه اندازی دو سالن تماشاخانه ایرانشهر در پارک هنرمندان (1388)، نشان داد مجموعه تئاتر شهر تنها قطب هنرهای نمایشی تهران نیست، بسیاری از دیگر نهادها و حتی موسسات خصوصی همتشان را جزم کردند تا تالارهایی جدیدی را به این هنر اختصاص دهند.
در سال 91، اجرای تئاتر از مرکز شهر به دامنههای البرز در شمال تهران نیز کشیده شد. ابتدا فرهنگسرای نیاوران بعد از چند سال رکود، بار دیگر میزبان اهالی و علاقهمندان هنرهای نمایشی شد. در نیمه دوم سال گذشته، سالنهای خلیج فارس و گوشه این مجموعه بزرگ هنری، شاهد اجرای نمایشهای پر تماشاگری چون «ملاقات» با کارگردانی مشترک احمد ساعتچیان و شهاب حسینی، «چشمهایی که مال توست» کار نسیم ادبی، «برهان» از محمد یعقوبی و... شدند.
تماشاخانه پارین در باغ موزه تماشاگه زمان
تماشاخانه پارین در منطقه زعفرانیه و در باغ باصفای موزه تماشاگه زمان، دیگر تالار نمایشی بود که سال گذشته راه اندازی شد. نمایشهای «درباره اِل اِی» با کارگردانی بهزاد مرتضوی و «جک و لوبیای سحر آمیز» کار مهدی مهدی آبادی از جمله آثاری بودند که در این سالن روی صحنه رفتند.
دیگر سالن تازه افتتاح شده در شمال شهر تهران، متعلق به موسسه بین المللی اکو است. «دیوار چهارم» با کارگردانی امیررضا کوهستانی و بازی رامبد جوان و نگار جواهریان، موفقترین نمایشی بود که سال گذشته در این سالن اجرا شد.
خانه نمایش آو واقع در اتوبان شهید گمنام (بالاتر از میدان فاطمی) دیگر سالنی بود که سال گذشته به مجموعه تالارهای نمایشی شهر تهران پیوست. نمایشهای «گیل گمش» کار گروهی و «مل پا منی – MELPOMENE» با کارگردانی بابک مهری از جمله آثار اجرا شده سال 1391 در این تالار بودند.
با راه اندازی این سه سالن جدید و فعال شدن دو باره تالارهای فرهنگسرای نیاوران، دایره مخاطبان تئاتر در تهران گستره وسیع تری یافت و از جمله ساکنان شمال شهر را هم در برگرفت.
در مقابل افزایش سالنهای تئاتر در شهر تهران، کم رنگ شدن فعالیتهای تالارهای وحدت، مولوی، سنگلج، خانه نمایش و محراب باعث شد کام علاقمندان هنرهای نمایشی خیلی هم شیرین نشود.
بنیاد رودکی در سالی که گذشت، به جز دو اجرای سفارشی و مناسبتی، درهای تالار وحدت را به روی هیچ نمایش دیگری باز نکرد و بار فعالیتهای تئاتریاش را بر دوش سالن حافظ انداخت که سال 1390 افتتاح کرده بود.
با بازسازی اداره تئاتر که خانه نمایش هم بخشی از آن است، فعالیتهای این سالن به ساختمانی اجارهای منتقل شده که دیگر آن رونق سابق را هم ندارد.
مولوی و سنگلج هم تالارهایی هستند که سال گذشته دوره رخوت و رکود را سپری کردند، هر چند این دو سالن با برنامه ریزی خوب و میزبانی هنرمندان با سابقه و شناخته شده خیلی زود میتوانند به روزهای اوج گذشته خود بازگردند.
مرور کارنامه یک ساله تئاتر تهران به عنوان قلب تپنده هنرهای نمایشی کشور نشان میدهد با افزایش سالنها و تجهیز آنها، برنامه ریزی و سیاست گذاری مناسب و به پشتوانه تماشاگران علاقمند میتوان به آینده این هنر بیش از گذشته امیدوار بود.