گروه فرهنگی مشرق - مرتضی سرهنگی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری، دوازدهم آذر ماه 1332 در یکی از محلههای قدیمی خانیآباد تهران دیده به جهان گشود. پدرش کارگر سیلوی تهران و مادرش خانهدار بود. در سن هفت سالگی، همراه خانوادهاش در محله چهارصد دستگاه نازیآباد ساکن شد. در دبستان "شبلی" آن محله، خواندن و نوشتن را آموخت. مقطع دبیرستان را در مدارس "ماکو" و "هدف" گذراند و دیپلم طبیعی خود را از دبیرستان "هدف" گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال 1367 در روزنامه جمهوری اسلامی مشغول به کار بود و گزارشها، مصاحبهها و نوشتههای زیادی از او در این روزنامه به چاپ رسیدند. پس از پایان جنگ در تیرماه سال 1367، همراه هدایتالله بهبودی به حوزه هنری رفت و دفتر ادبیات و هنر مقاومت را راهاندازی کردند. فعالیت این دفتر که کارش گردآوری و تدوین خاطرات و آثار ادبی دوران دفاع مقدس است، تاکنون ادامه دارد وبیش از 580 عنوان کتاب در کارنامه نشر خود دارد.مرتضی سرهنگی با راهاندازی دوهفته نامه کمان ـ نشریه تخصصی ادبیات پایداری ـ سردبیری آن را بر عهده داشت. این نشریه که در طول عمر هشتسالهاش به 200 شماره رسید، با مدیرمسوولی و صاحب امتیازی هدایتالله بهبودی منتشر میشد. سرهنگي، هماکنون مدیریت دفتر ادبيات و هنر مقاومت و مركز مطالعات و تحقيقات فرهنگ و ادب پايداري را برعهده دارد.
سوابق و فعالیتها
گردآوری و تدوین خاطرات و آثار ادبی دوران دفاع مقدس در دفتر ادبیات و هنر مقاومت و چاپ بیش از ۵۸۰ عنوان کتاب/ راهاندازی و سردبیری دوهفته نامه کمان، نشریه تخصصی ادبیات پایداری/ کارشناسی و نظارت بر آثار منتشره شده دفتر ادبیات و هنر مقاومت/ کارشناسی و نظارت بر کتابهای کنگره بزرگداشت شهدای استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان/ داوری در جشنوارههای انتخاب کتاب برتر دفاع مقدس/ سردبیری ۵ شماره نشریه "کتاب مقاومت” و ۲۰۰ شماره نشریه "کمان”/ کارشناسی و داوری فیلمها و فیلمنامههای جنگ در برخی جشنوارهها/ مدیریت دفتر ادبیات و هنر مقاومت/ مدیریت مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری
تالیفات
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی (جلد ۱)/ سفر به قلهها (پنج گزارش جنگی)/ اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی (جلد ۲ )/ اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی (جلد ۳ ـ ۵) / ده روز محاصره (خاطرات یک افسر عراقی)/ یادهای زلال (خاطرات جنگ) / پابهپای باران (دو گزارش از خرمشهر)/ اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی (جلد ۶ ـ ۸) / اسم من چفیه است/ روزهای خرمشهر / نماز، ولایت، والدین/ همسفر شقایق (خاطرات همسران فرماندهان شهید استان کرمان)/ خرمشهر کو جهانآرا (گفتوگو با صغرا اکبرنژاد، همسر سردار شهید سیدمحمد جهانآرا) / مرتضی آیینه زندگیام بود (گفتوگو با مریم امینی، همسر شهید سیدمرتضی آوینی) / اسم من پلاک است/ اسم من خاکریز است/ خانه کوچک، زندگی بزرگ (گفتوگو با پروین داعیپور، همسر سردار شهید حسن باقری)/ خرمشهر، خانه رو به آفتاب (گفتوگو با صدیقه زمانی، همسر سردار شهید عبدالرضا موسوی)/ محرم در اسارت (گزیده خاطرات آزادگان)/ حرف ما (گزیده سرمقالههای کمان)/ همه چیز درباره جنگ
اگر بنده شاعر بودم، يقيناً در مدح شماها، در مدح آقاى سرهنگى، در مدح آقاى بهبودى، در مدح آقاى قدمى، در مدح همين خاطرهسازان و خاطرهانگيزان قصيده مىساختم؛ حقيقتاً جا دارد؛ چون كارِ بسيار بزرگ و بااهميتى است..... اخيراً از آقاى بهبودى و آقاى سرهنگى مصاحبهيى مىخواندم، كه واقعاً هم همينطور است. اين آقايان معتقدند كه قضاياى دورهى دفاع مقدس را بايستى مستند كرد، تبيين كرد، مستدل كرد تا براساس اينها آثار هنرى بهوجود بيايد، كه كاملاً درست است. اعتقاد من اين است كه ما هرچه براى دورهى دفاع مقدس سرمايهگذارى و كار كنيم، زياد نيست؛ چون ظرفيت هنرى و ادبى كشور براى تبيين اين دوره، خيلى گسترده، وسيع و عميق است و از اين ظرفيت تاكنون استفادهى خوب و درخورى نشده. البته كتابهاى خوبى نوشته شده، ليكن اين رشته بايد استمرار پيدا كند. در ديدار جمعى از پيشكسوتان جهاد و شهادت و خاطرهگويان دفتر ادبيات و هنر مقاومت 31/06/1384
تقریظی بر كتاب "پا به پای باران"
این دو نوشته، گویا، پرسوز، دردمندانه و هنرمندانه است. دست این عزیزان درد نكند كه درد دل غریبانهی یك شهر، بلكه یك ملت را چنین پرمهر و دلسوز، روایت می كنند - تاریخ ما بعدها نه فقط خرمشهر و جوانها و پدر و مادرهای مقاوم آن را، كه این دلها و وجدانهای بیدار و حقجو و حقگو را نیز، ستایش خواهد كرد كه نگذاشتند قصهی جهادی به آن عظمت در لا بلای یاوه گوئیها و هرزه درائیهای زمانه گم شود. درود بر بهبودی ها و سرهنگیها .. سوم رمضان 1412 18 اسفند 70
درود بر سرهنگیها و بهبودیها!
همین آقای سرهنگی و آقای بهبودی كتابی [پا به پای باران] نوشتهاند كه من دو سه خطی پشت جلد آن نوشتهام -من معمولا بر هر كتابی تقریظی مینویسم - اینها از روی احساس من است یعنی آن وقتی كه اینها را نوشتم با احساس صادقی نوشتم. پایین صفحه نوشتم: درود بر سرهنگیها و بهبودیها! اعتقاد من این است. چرا من چنین چیزی را بنویسم؟ این چه علتی دارم؟ مگر من با آقای سرهنگی و بهبودی خویشاوندی نزدیكی دارم؟ مگر با هم رفاقت قدیمی داریم؟ نه من فقط دو سه مرتبه آقایان را دیدهام. این كتاب، كتاب خوبی است. نوشته موثر و كار بسیار مفیدی است. بیانات در دیدار با اعضای مجمع نویسندگان مسلمان 1371.06.14
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب نیز اخیراً گفتوگوی كوتاهی با مرتضی سرهنگی دربارهی ادبیات جنگ و كتاب لشكر خوبان انجام داده که در ادامه از نظرتان می گذرد.
روایتنگاری و تدوین كتاب «لشكر خوبان» در كجا و چگونه صورت گرفت؟
دفتر ادبیات و هنر مقاومت تبریز اوایل دهه هفتاد در این شهر با تلاش جناب آقای سیدقاسم ناظمی و چندتن از دوستان ایشان راهاندازی شد. تقریباً همه كارهای كتاب "لشكر خوبان" همانجا صورت گرفت. یعنی از سوژهیابی، مصاحبه، پیادهسازی نوارها، بازنویسی، تدوین و حتی عنوان كتاب هم انتخاب دوستان تبریزی بود. انصافاً تلاش سركار خانم سپهری برای سامان دادن به این كتاب ستودنی است. آمادهسازی نهایی و چاپ كتاب هم در تهران انجام شد.
تقريباً همهى اين كتابهايى كه شما از «دفتر هنر و ادبيات مقاومت» منتشر كردهايد، خواندهام و بعضى از آنها را بسيار فوقالعاده يافتهام. من وقتى اينها را مىخواندم، به اين فكر مىافتادم كه اگر ما براى صدور مفاهيم انقلاب، همين جزوهها و كتابها را منتشر بكنيم، كار كمى نكردهايم.[رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان دفتر هنر و ادبیات مقاومت]
چرا كتابهای تازهی دفتر از رزمندگانی است كه شناخته شده نیستند و از راویان سادهی جنگ است؟
میدانید ادبیات جنگ از زندگی مردمی كه با جنگ روبرو بودهاند، سرچشمه میگیرد. به همین خاطر با تودهی مردم پیوند محكمی دارد. در دفاع هشت سالهمان، هم فرماندهان از مردم عادی بودند و هم رزمندگان. ذات جنگهای دفاعی مردمی است و خالق آن مردم عادی هستند. ناگفته نماند آثار خوبی هم از فرماندهان شناخته شده منتشر شده است.
به نظر شما متن كتابهای تازهی حوزهی هنری در زمینهی جنگ كمی مطول و بلند نیست؟ چرا ما باید زندگی عادی یك راوی ناشناس را از ابتدا تا انتها بدانیم؟
بعضی از این كتابها، زندگینامه هم هست. لازم است زمینههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی راوی را بدانیم. از كودكی با او بزرگ شویم و او را بیشتر و بهتر بشناسیم و دوستش داشته باشیم. از رفتار و معرفت او تأثیر بگیریم. عكسها، اسناد و پانوشتها و پینوشتها كه گاهی در پایان كتاب و گاهی در میانههای متن میآید به استحكام سندی و علمی كتاب كمك میكند و اطلاعات تازه و مستندی به مخاطب میدهد. همهی فصول این كتابها منطقی و با یك نظم روایی در پی هم میآید و خاطره را به یك پیكرهی واحد تبدیل میكند. وقتی این جذابیت و نظم در یك كتاب خاطره بود دیگر مطول بودن یا نبودن كتاب ملاك نیست.
كارهای شما با نمونههای ادبیات جنگ در دنیا چه تفاوتها و شباهتهایی دارد؟
ادبیات جنگ یك ادبیات انسانی است. در جنگ پای انسان در میان است. معمولاً مردم جهان میخواهند بدانند كسانی مثل خودشان در شرایط دشواری مثل جنگ چگونه تاب آوردهاند. به همین خاطر به خواندن این آثار علاقه نشان میدهند. اگر بگوییم ادبیات جنگ برای عبور از مرزها نوشته میشود، شاید بیراه نگفته باشیم. در این آثار هم تفاوتها به چشم میآید و هم شباهتها. نكتهی اصلی برمیگردد به جهانبینی و تلقی راوی از جنگی كه با آن درگیر شده است. مخاطب هم با خطكش خودش اندازهی این شباهتها و تفاوتها را با آثاری كه مطالعه كرده است میسنجد.
سوابق و فعالیتها
گردآوری و تدوین خاطرات و آثار ادبی دوران دفاع مقدس در دفتر ادبیات و هنر مقاومت و چاپ بیش از ۵۸۰ عنوان کتاب/ راهاندازی و سردبیری دوهفته نامه کمان، نشریه تخصصی ادبیات پایداری/ کارشناسی و نظارت بر آثار منتشره شده دفتر ادبیات و هنر مقاومت/ کارشناسی و نظارت بر کتابهای کنگره بزرگداشت شهدای استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان/ داوری در جشنوارههای انتخاب کتاب برتر دفاع مقدس/ سردبیری ۵ شماره نشریه "کتاب مقاومت” و ۲۰۰ شماره نشریه "کمان”/ کارشناسی و داوری فیلمها و فیلمنامههای جنگ در برخی جشنوارهها/ مدیریت دفتر ادبیات و هنر مقاومت/ مدیریت مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری
تالیفات
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی (جلد ۱)/ سفر به قلهها (پنج گزارش جنگی)/ اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی (جلد ۲ )/ اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی (جلد ۳ ـ ۵) / ده روز محاصره (خاطرات یک افسر عراقی)/ یادهای زلال (خاطرات جنگ) / پابهپای باران (دو گزارش از خرمشهر)/ اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی (جلد ۶ ـ ۸) / اسم من چفیه است/ روزهای خرمشهر / نماز، ولایت، والدین/ همسفر شقایق (خاطرات همسران فرماندهان شهید استان کرمان)/ خرمشهر کو جهانآرا (گفتوگو با صغرا اکبرنژاد، همسر سردار شهید سیدمحمد جهانآرا) / مرتضی آیینه زندگیام بود (گفتوگو با مریم امینی، همسر شهید سیدمرتضی آوینی) / اسم من پلاک است/ اسم من خاکریز است/ خانه کوچک، زندگی بزرگ (گفتوگو با پروین داعیپور، همسر سردار شهید حسن باقری)/ خرمشهر، خانه رو به آفتاب (گفتوگو با صدیقه زمانی، همسر سردار شهید عبدالرضا موسوی)/ محرم در اسارت (گزیده خاطرات آزادگان)/ حرف ما (گزیده سرمقالههای کمان)/ همه چیز درباره جنگ
نظر رهبر معظم انقلاب درباره سرهنگی
در مدح آقاى سرهنگى اگر بنده شاعر بودم، يقيناً در مدح شماها، در مدح آقاى سرهنگى، در مدح آقاى بهبودى، در مدح آقاى قدمى، در مدح همين خاطرهسازان و خاطرهانگيزان قصيده مىساختم؛ حقيقتاً جا دارد؛ چون كارِ بسيار بزرگ و بااهميتى است..... اخيراً از آقاى بهبودى و آقاى سرهنگى مصاحبهيى مىخواندم، كه واقعاً هم همينطور است. اين آقايان معتقدند كه قضاياى دورهى دفاع مقدس را بايستى مستند كرد، تبيين كرد، مستدل كرد تا براساس اينها آثار هنرى بهوجود بيايد، كه كاملاً درست است. اعتقاد من اين است كه ما هرچه براى دورهى دفاع مقدس سرمايهگذارى و كار كنيم، زياد نيست؛ چون ظرفيت هنرى و ادبى كشور براى تبيين اين دوره، خيلى گسترده، وسيع و عميق است و از اين ظرفيت تاكنون استفادهى خوب و درخورى نشده. البته كتابهاى خوبى نوشته شده، ليكن اين رشته بايد استمرار پيدا كند. در ديدار جمعى از پيشكسوتان جهاد و شهادت و خاطرهگويان دفتر ادبيات و هنر مقاومت 31/06/1384
تقریظی بر كتاب "پا به پای باران"
این دو نوشته، گویا، پرسوز، دردمندانه و هنرمندانه است. دست این عزیزان درد نكند كه درد دل غریبانهی یك شهر، بلكه یك ملت را چنین پرمهر و دلسوز، روایت می كنند - تاریخ ما بعدها نه فقط خرمشهر و جوانها و پدر و مادرهای مقاوم آن را، كه این دلها و وجدانهای بیدار و حقجو و حقگو را نیز، ستایش خواهد كرد كه نگذاشتند قصهی جهادی به آن عظمت در لا بلای یاوه گوئیها و هرزه درائیهای زمانه گم شود. درود بر بهبودی ها و سرهنگیها .. سوم رمضان 1412 18 اسفند 70
درود بر سرهنگیها و بهبودیها!
همین آقای سرهنگی و آقای بهبودی كتابی [پا به پای باران] نوشتهاند كه من دو سه خطی پشت جلد آن نوشتهام -من معمولا بر هر كتابی تقریظی مینویسم - اینها از روی احساس من است یعنی آن وقتی كه اینها را نوشتم با احساس صادقی نوشتم. پایین صفحه نوشتم: درود بر سرهنگیها و بهبودیها! اعتقاد من این است. چرا من چنین چیزی را بنویسم؟ این چه علتی دارم؟ مگر من با آقای سرهنگی و بهبودی خویشاوندی نزدیكی دارم؟ مگر با هم رفاقت قدیمی داریم؟ نه من فقط دو سه مرتبه آقایان را دیدهام. این كتاب، كتاب خوبی است. نوشته موثر و كار بسیار مفیدی است. بیانات در دیدار با اعضای مجمع نویسندگان مسلمان 1371.06.14
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب نیز اخیراً گفتوگوی كوتاهی با مرتضی سرهنگی دربارهی ادبیات جنگ و كتاب لشكر خوبان انجام داده که در ادامه از نظرتان می گذرد.
روایتنگاری و تدوین كتاب «لشكر خوبان» در كجا و چگونه صورت گرفت؟
دفتر ادبیات و هنر مقاومت تبریز اوایل دهه هفتاد در این شهر با تلاش جناب آقای سیدقاسم ناظمی و چندتن از دوستان ایشان راهاندازی شد. تقریباً همه كارهای كتاب "لشكر خوبان" همانجا صورت گرفت. یعنی از سوژهیابی، مصاحبه، پیادهسازی نوارها، بازنویسی، تدوین و حتی عنوان كتاب هم انتخاب دوستان تبریزی بود. انصافاً تلاش سركار خانم سپهری برای سامان دادن به این كتاب ستودنی است. آمادهسازی نهایی و چاپ كتاب هم در تهران انجام شد.
تقريباً همهى اين كتابهايى كه شما از «دفتر هنر و ادبيات مقاومت» منتشر كردهايد، خواندهام و بعضى از آنها را بسيار فوقالعاده يافتهام. من وقتى اينها را مىخواندم، به اين فكر مىافتادم كه اگر ما براى صدور مفاهيم انقلاب، همين جزوهها و كتابها را منتشر بكنيم، كار كمى نكردهايم.[رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان دفتر هنر و ادبیات مقاومت]
چرا كتابهای تازهی دفتر از رزمندگانی است كه شناخته شده نیستند و از راویان سادهی جنگ است؟
میدانید ادبیات جنگ از زندگی مردمی كه با جنگ روبرو بودهاند، سرچشمه میگیرد. به همین خاطر با تودهی مردم پیوند محكمی دارد. در دفاع هشت سالهمان، هم فرماندهان از مردم عادی بودند و هم رزمندگان. ذات جنگهای دفاعی مردمی است و خالق آن مردم عادی هستند. ناگفته نماند آثار خوبی هم از فرماندهان شناخته شده منتشر شده است.
به نظر شما متن كتابهای تازهی حوزهی هنری در زمینهی جنگ كمی مطول و بلند نیست؟ چرا ما باید زندگی عادی یك راوی ناشناس را از ابتدا تا انتها بدانیم؟
بعضی از این كتابها، زندگینامه هم هست. لازم است زمینههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی راوی را بدانیم. از كودكی با او بزرگ شویم و او را بیشتر و بهتر بشناسیم و دوستش داشته باشیم. از رفتار و معرفت او تأثیر بگیریم. عكسها، اسناد و پانوشتها و پینوشتها كه گاهی در پایان كتاب و گاهی در میانههای متن میآید به استحكام سندی و علمی كتاب كمك میكند و اطلاعات تازه و مستندی به مخاطب میدهد. همهی فصول این كتابها منطقی و با یك نظم روایی در پی هم میآید و خاطره را به یك پیكرهی واحد تبدیل میكند. وقتی این جذابیت و نظم در یك كتاب خاطره بود دیگر مطول بودن یا نبودن كتاب ملاك نیست.
كارهای شما با نمونههای ادبیات جنگ در دنیا چه تفاوتها و شباهتهایی دارد؟
ادبیات جنگ یك ادبیات انسانی است. در جنگ پای انسان در میان است. معمولاً مردم جهان میخواهند بدانند كسانی مثل خودشان در شرایط دشواری مثل جنگ چگونه تاب آوردهاند. به همین خاطر به خواندن این آثار علاقه نشان میدهند. اگر بگوییم ادبیات جنگ برای عبور از مرزها نوشته میشود، شاید بیراه نگفته باشیم. در این آثار هم تفاوتها به چشم میآید و هم شباهتها. نكتهی اصلی برمیگردد به جهانبینی و تلقی راوی از جنگی كه با آن درگیر شده است. مخاطب هم با خطكش خودش اندازهی این شباهتها و تفاوتها را با آثاری كه مطالعه كرده است میسنجد.