پس از آنکه دبیر کل حزبالله لبنان، روز پنجشنبه در جمع گروهی از هواداران خود، اعلام کرد که به زودی آموزش نیروهای مردمی سوریه را برای آزادسازی منطقه اشغالی جولان آغاز کرده و به سوریه در آزادسازی کمک خواهد کرد، مقامات امنیتی، سیاسی و نظامی اسرائیل در نگرانی عمیقی فرو رفتهاند.
این هزینهای سنگین در مقابل انهدام یک محموله تسلیحاتی حزبالله در دمشق است و از این رو برخی از تحلیلگران سیاسی منطقه از آن با عنوان «تغییر بزرگ معادله منطقه» یاد کردهاند.
رژیم صهیونیستی، روز 12 اردیبهشت جاری دومین حمله هوایی خود به حومه دمشق را با توهم منهدم کردن یک محموله نظامی انجام داد که در آن چهار نفر از نیروهای نظامی سوریه نیز کشته شدند. در عین حال تلآویو از ترس واکنش سوریه، فوراً پیغامهایی را به مقامات سوریه ارسال کرد و در آن به دمشق اطمینان دادند که قصد ایجاد درگیری با سوریه را ندارند.
سوریه از ژوئن 1967- و پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل- در حالت آتشبس قرار داشته و ارتش سوریه در طول این دوران 46 ساله در مجاورت مرزهای خود در استان قنیطره حضور جدی داشته است اما در عین حال، رژیم صهیونیستی گاه و بیگاه به اقدامات تروریستی از طریق جاسوسها و حملات محدود هوایی علیه سوریه دست زده است. ترور شهید عماد مغنیه در 23 بهمن 86، حمله هوایی به منطقه تلابیض در شمال سوریه در شهریور 1386، حمله هوایی بهمن ماه 1391 به حومه پایتخت و حمله 10 روز پیش هوایی به حومه دمشق از جمله این موارد است. در همه این موارد واکنش سوریه نوعاً به صدور بیانیه و شکایت به شورای امنیت سازمان ملل محدود بوده است اما این بار سوریه واکنش مقتدرانهای نشان داد. بشار اسد، رئیس جمهور اعلام کرد: «ما ترجیح دادیم به جای شلیک چندین موشک به اسرائیل به تلافی حمله هوایی آنان به دمشق، انتقام استراتژیکی از طریق باز کردن دربهای مقاومت و تبدیل سوریه به ملت مقاومتی بگیریم.»
بلافاصله پس از موضعگیری سوریه، سید حسن نصرالله در سخنرانی رسانهای خود برای کمک به دولت و مردم سوریه در آزادسازی بلندیهای جولان و بدست گرفتن ابتکار عمل اعلام آمادگی کرد. سید موضع جدید سوریه را به منزله «سلاحهایی قدرتمندتر و بزرگتر» از آنچه در بمباران اخیر حومه دمشق از دست رفتهاند، ارزیابی کرد و متعاقب این ماجرا، شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی، دیروز گفت: «ما باید منتظر باشیم تا ببینیم چه میشود بویژه درباره فتح جبهه جولان، عناصر حزبالله از تجربه زیادی در عرصه سوریه برخوردار بوده و تجربه آنها از هر گروه دیگر بیشتر است.»
بحران سوریه در کنار تلخیها، هزینهها، آسیبها و مشکلاتی که داشت، برکات مهمی هم برای سوریه داشت. در حین درگیریهای تروریستها با ارتش این کشور، سوریه برای اداره مسایل حساس امنیتی خود به وجود یک نیروی قوی مردمی احساس نیاز کرد و به سرعت دست به کار شد و نیروی جدیدی تحت عنوان «دفاع وطنی» که در واقع شباهت تامی با بسیج مستضعفین ایران دارد، به وجود آورد. اینها نیروهایی جوان، یکپارچه و دارای انگیزههای قوی اعتقادی هستند و خود را برای شهادت و جانبازی آماده کردهاند عدد آنان از چند ده هزار نفر فراتر رفتهاند و طی ماههای اخیر عملیات کاملاً موفقی را با کمک ارتش سوریه طراحی کرده و به پیروزی رساندهاند و امید تازهای به مردم سوریه برای ایمن ماندن از هجوم عوامل تروریستی دادهاند.
نیروهای دفاع وطنی در واقع پایههای شکلگیری یک «حزبالله» شبیه یاران پولادین سید حسن نصرالله تشکیل میدهند و سوریه اینک میتواند با قاطعیت بیشتری بگوید در جنگ برای آزادسازی جولان و جبلالشیخ بر رژیم صهیونیستی غالب میشود.
بشار اسد در سخنرانی اخیر خود بطور تلویحی گفت که منطقه جولان را در اختیار حزبالله قرار داده و مقاومت سوریه-یعنی نیروهایی که اینک دفاع وطنی خوانده میشوند- را نیز تحت فرماندهی نصرالله درمیآورد با این وصف میتوان گفت که سوریه پس از فارغ شدن از جنگ علیه تروریزم که همه تحلیلگران نتیجه نهایی این درگیری را ضعیف شدن سوریه ارزیابی میکردند، قدرتمندتر، باجرأتتر و با برنامهتر میشود. در واقع تجربه دو سال اخیر به سوریه میگوید با یک نیروی چابک و باانگیزه قوی ارزشی میتواند مناطق اشغالی 1967 را آزاد نماید که اگر این اتفاق بیفتد، اسد برای سالهای طولانی به عنوان چهرهای مقتدر در ساختار سیاسی سوریه باقی میماند و این برخلاف توقع و تصور غرب و رژیمهای وابسته به آن در منطقه است.
همین الان در سوریه کفه ترازوی سیاسی و امنیتی به سمت نظام سیاسی سوریه سنگینی میکند. اینکه آمریکاییها علیرغم آنکه از حمایت نظامی تروریستهای موسوم به ارتش آزاد یا جبهه نصرت دریغ ندارند، اعلام میکنند که خواستار توقف خونریزی در سوریهاند و مایلند که در چارچوب طرح ژنو 2 -ژوئن 2013- برای پایان جنگ همکاری نمایند نشان میدهد که روند درگیری به نفع سوریه است. کمااینکه کشته شدن فرماندهان النصره نیز نشاندهنده اوضاع وخیم تروریستها در سوریه میباشد.
موضعگیری قاطع حزبالله لبنان در برابر اقدام تجاوزکارانه اخیر رژیم صهیونیستی آن هم ضمن آنکه برنامه آینده مقاومت لبنان علیه رژیم صهیونیستی را نشان داد در عین حال به خوبی بیانگر آن است که حزبالله در آمادگی کامل برای جنگ احتمالی آینده است و این در حالی است که خیلی از تحلیلگران منطقهای معتقد بودند به دلیل بحرانی شدن شرایط مهمترین پشتیبان منطقهای حزبالله و تنشهای داخلی لبنان علیه حزبالله، مقاومت و نصرالله ضعیف و آسیبپذیر شدهاند. اگر واقعا اینطور بود،حزبالله و دبیرکل آن باید جانب احتیاط را رعایت میکردند ولی موضع قاطع و جسورانه حزبالله نشان داد که شرایط جاری سوریه و لبنان از قدرت عملیاتی آن نکاسته است.
پیش از این دبیرکل حزبالله رسما اعلام کرد که از ساکنان لبنانیالاصل منطقه «القصیر» - در شمال حمص و در مجاورت منطقه هرمل لبنان -دفاع میکند و برای دفاع از مردم و دولت سوریه نیز در هر نقطهای آمادگی دارد کمااینکه در عمل هم حزبالله گروههای تروریستی را در منطقه القصیر متواری و جادههای ارتباطی طرابلس به حمص را به کنترل درآورد و بطور رسمی هم اعلام کرد.
در واقع تحولات امنیتی- نظامی سوریه که براساس شواهد و قرائن موجود، ماههای پایانی خود را سپری میکند، انسجام بیشتری میان لبنان و سوریه از یک سو و حزبالله و دولت بشار اسد از سوی دیگر پدید آورد. جالب این است که هم زمان با اعلام آمادگی حزبالله برای کمک به آزادی جولان، بعضی از گروههای فلسطینی نیز برای گشودن جبهه دیگری مقابل رژیم صهیونیستی در اردن، اعلام آمادگی کردهاند. «انور رجا» رئیس دایره سیاسی جنبش مردمی برای آزادی فلسطین- گروه تحت امر احمد جبرئیل- اعلام کرد میتوان به غیر از جولان، جبهههای دیگری هم از طریق اردن در برابر رژیم صهیونیستی گشود.
در واقع اگر یکی از اهداف جنگ مشترک غرب و رژیمهای وابسته به آن در منطقه علیه سوریه، دادن حاشیه امن به رژیم صهیونیستی بود، اینک نشانههایی وجود دارد که در پایان این جنگ، اسرائیل بیش از گذشته در معرض انتقامجویی جبهه مقاومت قرار گرفته است. همین هفته گذشته و پس از آن که ولیعهد قطر اعلام کرد که فلسطینیها و سایر اعراب واگذاری بخشی از سرزمینهای 1967 به اسرائیل و مبادله زمین- قدس با بخشی از بیابانهای «بئرالسبع»- را پذیرفتهاند، اسماعیل هنیه و محمود الزهار دو تن از رهبران برجسته حماس اعلام کردند که این طرح را نپذیرفته و به چیزی غیر از فلسطین« از بحر تا نهر» رضایت نمیدهند. مواضع ضد اسرائیلی گروه جبرئیل، سوریه و حزبالله نیز بر این نکته که بحران سوریه کمکی به حل تعارض امنیتی عربی اسرائیلی نکرده است تاکید مینماید. کما اینکه موضع قاطع پارلمان اردن علیه اقدامات صهیونیستها در قدس شرقی و کرانه باختری نیز شاهد دیگری بر این مسئله است. این مسائل نشان میدهد که تحلیلهایی که روند تحولات در منطقه عربی را در نهایت به سود آمریکا و اسرائیل و رژیمهای عرب همگرا با آنان ارزیابی مینمایند، قابل خدشه هستند.
سازمان ملل که تاکنون به صورت نظارهگر تحولات سوریه عمل کرده و ماموران آن- کوفی عنان و اخضر ابراهیمی- کاری از پیش نبردهاند ناچار است در مواجهه با بحران سوریه به تجدیدنظر روی آورده و با واقعیت برخوردی مسئولانه داشته باشد. فراخواندن کلاه آبیهای این سازمان از خطوط حایل بین نظامیان سوریه و اسرائیل و اذعان به این که تروریستها آزادی عمل این نیروها را مختل کردهاند، اولین گامهایی است که از سوی این سازمان مشاهده میشود.
سعدالله زارعی
تحولات امنیتی- نظامی سوریه که براساس شواهد و قرائن موجود، ماههای پایانی خود را سپری میکند، انسجام بیشتری میان لبنان و سوریه از یک سو و حزبالله و دولت بشار اسد از سوی دیگر پدید آورد.