متن زیر قسمتی از گفتگوی خبرگزاری دانشجو با خامسیان در مورد حوادث انتخابات است.
درحالی آقای عارف تنها کاندیدای اصلاحطلبان در انتخابات بود که برخی از چهرههای اصلاحطلب خصوصا افراد خاص حاضر به حمایت از ایشان نشدند ؟
ایشان کاندیدای
اصلاحطلب بودند و تنها کسی که خود را در میان این هشت نفر اصلاحطلب
میدانست کسی غیر از آقای عارف نبود . آقای روحانی هم گفته بودند که من
اصلاحطلب نیستم و فردی اعتدالگرا هستم و صراحتا اعلام کردند که من از
کلمه «فراجناحی» خوشم میآید. پس این مسئله نشان میدهد که تنها کاندیدای
اصلاحطلب دکتر عارف بود. اما اینکه شخصیتها حمایت کردند یا خیر به هرحال
در میان این هشت نفر دو چهره منتقد وجود داشت یکی آقای عارف و دیگری
روحانی که مواضعشان به یکدیگر نزدیک بود . این دو فرد در نهایت تصمیم
گرفتند و بنا شد که یکی از آنها در عرصه انتخابات باقی بماند و شاید هم اگر
هر دو نفر باقی میماندند هر دوی این بزرگواران به مرحله بعد صعود
میکردند ؛ اما دکتر عارف و تیمشان و شخصیتهای تأثیرگذار سیاسی نخواستند
که در این انتخابات حتی بر احتمالات صحه بگذارند . بنابراین تصمیم گرفتند
که یکی از این دو بزرگوار در صحنه انتخابات باقی بماند.
شما
میگوید که آقای روحانی گفتهاند من اصلاحطلب نیستم اما اولا با توجه به
سابقه همکاریشان با دولت اصلاحات دیدگاه نزدیکی به اصلاحطلبان داشتند و
ثانیا هم استفاده ابزاری از اصلاحات در ستاد ایشان کاملا نمایان بود
بهعنوان مثال سایت انتخاباتی ایشان خردادنیوز بود، ضمن اینکه خیلی از
اصلاحطلبان ایشان را به آقای عارف که تنها کاندیدای اصلاحطلب موجود در
صحنه بود، ترجیح میدادند.
این حرف خود ایشان است که گفتهاند من اصلاحطلب نیستم و من به شخصه کاری به اعضای ستاد و سایتشان ندارم.
ببینید ما باید شخص دکتر حسن روحانی را ببینیم نه حلقه مشاورینشان را و ما شخص ایشان را بهعنوان دکتر حسن روحانی میشناسیم . دکتر روحانی هم همواره در مواضعشان در اعتدالگرایی تأکید داشتند و خود را یک اعتدالگرا میدانستند ؛ با اینکه ایشان عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز بهعنوان یک تشکل راست سنتی هستند، اما در نهایت منتقد جدی جریان هشتسال گذشته بودند و مواضعشان با مواضع اصلاحطلبان همپوشانی داشت واز نظر من هیچ شبهای در اعتدالگرا بودن ایشان وجود ندارد ، ولی به دلیل همپوشانی مواضعشان با اصلاحطلبان آن کارگروهی که حلقه مشاورین آقای خاتمی تشکیل داده بودند، آقای خاتمی را در این مسیر قرار دادند که برای شکسته شدن آرا ریسک نکند و به نتیجه اجماع رسیدند . اما بر روی آن مباحث بحث شده و اینکه آقای کرباسچی در روز20خرداد اعلام کردند که نتیجه آن جلسه کار گروه مشورتی آقای خاتمی جناب حسن روحانی بوده است ،در حالی که دکتر عارف در سفر استانی بودند، جای بحث دارد و این کار آقای کرباسچی که با اعلام نظر زودهنگام خروجی جلسه حلقه مشاورین آقای خاتمی را جناب روحانی دانسته بودند کار درستی نبود.
البته ایشان در جایی نیز اعلام کرده بود که این جلسه با حضور نمایندگان آقای عارف تشکیل شده که اینگونه نبود و آقای کرباسچی در اعلام این موضوع تعجیل کرد. چون باید این تصمیم را آقای خاتمی به صورت نامه به آقای عارف اعلام میکردند و اینکه چرا آقای کرباسچی در رسانهای کردن این موضوع تعجیل کرد آن هم در زمانی که آقای عارف در سفر بودند ،جای سوال دارد و یک تخلف تشکیلاتی محسوب میشود.
ضمن اینکه آقای کرباسچی قبلا هم در حزب خودشان در چهار سال گذشته تخلف تشکیلاتی انجام داده بودند و آقای حسین مرعشی در چند ماه گذشته در یک مصاحبه با روزنامه اعتماد از تخلف تشکیلاتی آقای کرباسچی در انتخابات چهار سال گذشته انتقاد کرده بود که چرا وقتی حزب از آقای میرحسین موسوی در انتخابات 88 حمایت کرده ، ایشان به سراغ آقای کروبی رفته و در ستاد ایشان فعالیت میکند و این موضوع یک تخلف تشکیلاتی از نظر همفکران وی حساب می شود.
این دوره هم علیرغم اینکه جریان و تشکل نبود، یک تخلف از سوی آقای کرباسچی که همان تعجیل در اعلام نظر حلقه مشاورین خاتمی بود، انجام شد. در حالی که آقای کرباسچی نه سخنگوی این جریان بود و نه اینکه در اعلام زود هنگام این موضوع مشاوره گرفته بود. خودآقای خاتمی هم برای اعلام این موضوع عجله نکرده و صبر کردند تا آقای عارف از سفر انتخاباتی خود بازگردند وبعد نامه را خدمت ایشان داده و نظر خود را اعلام کردند . آقای عارف هم همان شب و لحظهای که به تهران رسیدند، به گردهمایی بزرگ سالن حجاب رفتند و بعداز آنجا به دفتر کار خود آمده و تا ساعت چهار صبح برای بررسی این نامه جلسه گذاشتند . نامه آقای خاتمی را اینجا دیده و در نهایت آن بیانیه را خطاب به ملت بزرگ ایران صادر کردند.
پس باید با این اوصاف آقای عارف را کاندیدای جریان اصلاحطلب بدانیم نه کاندیدای اصلاحطلبان موجود در صحنه چون یکسری از افراد خاص جریان اصلاحطلب از آقای عارف حمایت نکردند؟
ببینید خیلی از افراد منتظر اعلام نظر قطعی آقای خاتمی بودند و آقای خاتمی
بهعنوان رهبر اصلاحات و چهره کاریزماتیک در بین جریان اصلاحطلب ، یک
حلقه مشاورین تشکیل داده بودند که به ایشان مشورت دهند و آقای عارف
هم بارها اعلام کردند که از نظر آقای خاتمی تمکین می کنند و همینطور هم
شد.
اما با این وجود خیلیها از آقای عارف حمایت نکردند؟
اما خب خیلی از گروهها نیز از آقای عارف حمایت کردند.
پس آقای عارف کاندیدای اصلاحطلب بودند نه کاندیدای اصلاحطلبان؟
چرا
آقای عارف کاندیدای اصلاحطلبان بودند ،وقتی اعلام میکنند و برخی از
اصلاح طلبان بعدها مصاحبهمیکنند و میگویند آقای عارف کاندیدای
اصلاحطلبان بوده ،یعنی اینکه این موضوع را قبول دارند. اما براساس آن
روندی که طی شد و حال شاید آن روند ایراد داشته باشد و شاید هم فاقد ایراد
باشد که بعدا باید باز شود که آیا این روند که طی شد با دمکراسی همخوانی
داشت و دمکراتیک بود و آیا این مسئله نظرسنجیهای که برای حلقه مشاورین
خاتمی تشکیل میشد بار علمی داشت یا خیر؟ باید بررسی اش به بعد موکول شود.
زیرا شیرینی این انتخابات را که با حضور پرشور مردم منجر به خلق حماسه
سیاسی شد و همچنین پیروزی این جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا با بیان این
جور مطالب در این مقطع زمانی باعث تکدر خاطر میشود.
ولی در نهایت آقای عارف یک چهره اصلاحطلبانه بود و وقتی ایشان از مواضع اصلاحطلبی صحبت میکرد و از دستاوردهای دولت اصلاحات دفاع میکرد و از مشقتهای که به برخی از فعالین سیاسی رفت ،حرف میزد ، در مورد حصرها صحبتهای را مطرح میکرد ،با اعتقاد قلبی این موارد را می گفت و کاملا به آن اعتقاد داشت. به همین خاطر برخی از افرادی که بعدا آمدند اینجا و با آقای عارف ملاقات کردند ایشان را بهعنوان یک اصلاحطلب واقعی میدانستند و این مسئله بسیار مهم است و خیلی هم رسانهای شد که اصلاحطلب واقعی یعنی آقای عارف که پای روی هوای نفسش بگذارد و بتواند با ایثار و فداکاری جریان اصلاحطلب را به پیروزی برساند.
خب چرا نتیجه این جلسه اجماع آقای عارف نبود؟
براساس
نظرسنجیهای که انجام دادند خروجی این نظرسنجیها اجماع بر روی آقای
روحانی شد . ولی اینکه این نظرسنجی علمی بود یا خیر و روند طی شده در شورای
مشورتی چگونه بود، جای بحث دارد، اما الان صلاح نیست که مطرح شود.
فکر نمیکنید جریان اصلاحطلبی در واقع قربانی به قدرت رسیدن یک جریان دیگر شد؟
جریان اصلاحطلبی در به قدرت رسیدن جناب روحانی نقش داشت و پیروز اصلی انتخابات جریان اصلاحطلب است. چون اگر حمایتهای جریان اصلاحطلب از دکتر روحانی نبود ، شاید مرحله اول کار تمام نمیشد.
اما
برای طرفداران شما یک سوال اساسی همیشه وجودخواهد داشت که چرا اجماع بر
روی آقای عارف صورت نگرفت و چرا گزینه نهایی آقای روحانی بود؟
باید این چرایی را از اعضای شورای مشورتی خاتمی بپرسید
در آن جلسه از نمایندگان آقای عارف دعوت نشده بود؟
نمایندگان آقای عارف در آن جلسه حضور نداشتند. جلساتی برگزار شده بود و نظرات نمایندگان آقای عارف هم مطرح شده بود .در آن جلسه بحث نظرسنجیها مطرح بود و اینکه آیا این نظرسنجیها بهموقع برسد .البته افراد دیگری هم صحبت کرده بودند اما آقای کرباسچی طی مصاحبهای با «مهرنامه» اعلام کردند که خود آقای روحانی از آقای خاتمی خواستند که از ایشان حمایت کنند . یعنی خود آقای روحانی از آقای خاتمی خواستند . دوما اینکه تمایل قلبی آقای کرباسچی با آقای روحانی بود . اما آیا باید این تمایل قلبی را به جمع تسری بدهد و آن را در زمانی که آقای عارف در سفر استانی است رسانه ای کند ،آنهم زمانی که قرار بود این کار را اقای خاتمی طی یک نامهای بعد از بازگشت به تهران آقای عارف انجام دهد ، جای سوال است و اما پاسخگوی اصلی این سوال باید کسانی باشند که در شورای مشورتی حضور داشتند . چراکه آنها بودند که چنین نظری داشته اند .
شما میگویید که در جلسات اولیه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات خروجی اصلیاش آقای عارف بود؟
شورای
هماهنگی جبهه اصلاحات با شورای مشورتی آقای خاتمی تفاوت دارد .شایدآنها یک
نظری داشته باشند که مورد تأیید شورای مشورتی آقای خاتمی قرار نگیرد.
اما خب خیلی از اعضای این شورا جزء حلقه مشاورین آقای خاتمی هم هستند؟
شورای هماهنگی اصلاحات تشکیل شده از 17 حزب اصلاحطلب است. شاید خیلی از
این افراد در آنجا بهعنوان صفت اصلاحطلبیشان شرکت می کنند نه به عنوان
مشاورین آقای خاتمی . مثلا آقای مسجدجامعی جزء هیچ حزب اصلاحطلبی نیست و
ایشان بهعنوان یک اصلاحطلب و بهعنوان کسی که در این مجموعه است در حلقه
مشاورین آقای خاتمی شرکت کرده نه بهعنوان یک جریان حزبی که عضو شورای
هماهنگی اصلاحات باشد . پس بین این دو تفاوت قائل شویم. ولی به هر حال
اینها قرار بود که تصمیمی بگیرند و آقای عارف هم گفتند که از این نظرات
تمکین خواهند کرد.
با
وجود آنکه آقای عارف همواره تأکید میکردند که محوریت اجماع ایشان آقای
خاتمی است اما هیچگاه آقای خاتمی از ایشان حمایت نکردند؟
آقای
خاتمی در این مورد منتظر نظر شورای مشورتی خودشان بودند و نهایتا نظر این
شورا را پذیرفتند. اگر نظر این شورا آقای عارف بود به هر حال ایشان هم
میپذیرفت . به عقیده من ایشان میخواست که این کار را دموکراتیک انجام
دهد .ولی در نهایت همه چیز از نظر ما خیر است . خیر به خاطر مردم و مملکت ،
در حال حاضر آقای عارف از نظر تحلیلگران به عنوان یک اسطوره مطرح هستند و
به قول یکی از شخصیت های سیاسی عارف رئیس جمهور اخلاق است و واقعا هم
اینگونه است. ما یک حلقه مفقوده در این چند سال اخیر به نام اخلاق داشتیم
که آقای عارف با انصرافشان آن را احیا کرده و همین موضوع به جبهه
اصلاحطلبان یک وجه مثبت و مضاعفی داد که آنها توانستند اخلاق را دوباره
درجامعه احیا کنند واین امتیاز به آقای عارف بهعنوان یک شخصیت اصلاحطلب
می رسد.
آیا این اعلام آمادگی شامل حضور در کابینه هم میشود؟
آقای عارف در دیداری درچند وقت پیش صحبتی کردند و گفتند که کمک به دولت
حتما به معنای حضور در دولت نیست و خارج از قدرت هم میشود به دولت کمک
کرد.اما تا به این لحظه پیشنهادی درباره معاون اولی به ایشان نشده است .