گروه بین‌الملل مشرق - قسمت اول مناظره مشرق با موضوع کودتا در مصر با استقبال زیاد مخاطبان همراه بود. در دومین بخش از مناظره، دیدگاه های دو کارشناس را در رابطه رفتار اخوان المسلمین با سایر احزاب و همچنین سیاست خارجی دولت آقای مرسی جویا شده ایم. دومین بخش از مناظره خواندنی مشرق در ادامه از نظرتان می گذرد.

مشرق: اخوان در انتخابات ریاست جمهوری پیروز میدان رقابت بود و نامزد این حزب در مقابل احمد شفیق به پیروزی رسید. آیا پیروزی اخوان در دور دوم انتخابات، به این معنا بود که احزاب دیگر پایگاه مردمی قابل توجهی نداشتند؟

سید افقهی: این که اخوان المسلمین می گوید که ما اکثریت را تشکیل می دهیم، این حرف یک دروغ است و یک فریب عددی است. یعنی چه فریب عددی است؟ یعنی آقای محمد مرسی در اولین دوره انتخابات چقدر رأی آورد؟ 5 میلیون. آرای مردم بین ده کاندیدا تقسیم شد. آقای مرسی پنج میلیون رأی آورد. شما باورتان است تمام این پنج میلیون اخوانی ها بودند که به مرسی رأی دادند. قطعاً مردم روستا و مردم غیرحزبی و طرفداران اسلام که واقعاً عطش داشتند که بگویند آقا بگذار مسلمانان بیایند سر کار، نیز در میان این 5 میلیون بودند. ببینید این قشر مردم هم حداقل یک دو میلیونی به اخوان رأی دادند. ما اصلاً می گوییم سلّمنا، تمام این پنج میلیون را که به آقای مرسی رأی دادند اخوانی هستند. خب با این حساب، 12 میلیونی که در دور دوم به آقای مرسی ردأی دادند، همه اش طرفدار اخوان نبودند. قطعاً آن هفت میلیونی که به آقای مرسی اضافه شد، دیگر اخوانی نبودند. اینها از بغض احمد شفیق و ترس از اینکه رژیم مبارک در چهره احمد شقیق دوباره بازتولید شود، به نامزد اخوان رأی دادند. پس این جا هم این که می گویند اخوان در اکثریت هستند، اخوان از حمایت قاطع مردم برخوردار است و این حرفها، همه اش عوام فریبی و تبلیغات است. همه اش عملیات روانی است. ما داریم با زبان اعداد و ارقام صحبت می کنیم و بحث علمی می کنیم. در جریان رفراندوم قانون اساسی، نیز من خاطرم هست که طبق آخرین آمار، 32 درصد واجدین شرایط به قانون اساسی رأی دادند. البته در هر دو فرآیند، چه انتخاب آقای مرسی با یک اکثریت متزلزل و شکننده، و چه رفراندوم قانون اساسی، بالاخره انتخاب مردم و رأی آنها تعیین کننده بوده و حرفی در آن نیست. اما اخوان المسلمین همین دو مسأله را ملاک ادامه مسیر با همان شیوه و با همان نگاه ایدئولوژیک و جزم اندیشانه قرار دادند.

شعار اخوان تا قبل از سقوط دولت آقای مرسی چه هست؟ نمی گویند که اکثریت با ما هستند، می گویند مشروعیت با ماست. شما اگر دقت کرده باشید به ادبیات سیاسی اخوان، مشاهده می کنید که می گویند مشروعیت با ماست. مشروعیت با اکثریت، یعنی همان نگاه پوپولیستی که بعضی ها به آن در علم جامعه شناسی و علم سیاسی اشاره می کنند. یعنی معتقدند که ما از طریق صندوق انتخابات به قدرت رسیدیم و هرکسی هم می خواهد ما را سرنگون کند، باید از طریق انتخابات این کار را انجام دهد. پس این یک عناوین کلی بود نسبت به پروسه فرسایشی اخوان که می تواند این عوامل در سقوط این ها اثرگذار باشد. در ارتباط با مسائل سیاست خارجی و مسائل اقتصادی و مسائل امنیتی و مسائل دیگر نکاتی هست که بعداً انشاءالله گفته می شود.

قنادباشی: در اینجا سؤالی برای من پیش می آید. شما گفتید که سلفیون معتقدند که ما آراء مردمی را قبول نداریم. اخوان می گوید که من مشروعیت رأی مردم را می پذیرم. به نظر شما کدام اینها حق است، دیدگاه اخوان درست است یا سلفیون؟

افقهی: من منطق سلفیون را قبول ندارم.

قنادباشی: پس منطق صندوق رأی را قبول دارید که مشروع است یا این را هم قبول ندارید؟

افقهی: یکی از مکانیزم ها این است چون در ارتباط با اکثریت و اقلیت در تعریف دموکراسی می گویند که دموکراسی یعنی حکومت اکثریت بر اقلیت با حفظ حقوق اقلیت. حالا این چگونه محقق می شود؟ ملاک حکومت اکثریت چگونه محقق می شود؟ یک روشش مکانیزم صندوق رأی است.

قنادباشی: من به عنوان یک شنونده متوجه نشدم که شما آن حرکت سلفیون را قبول دارید یا این مشروعیت اخوان را که می گوید من مشروع هستم. شما در آخرین صحبت تان گفتید که اخوان می گویند مشروعند چون رأی دارند و این ادعای اخوان را زیر سؤال بردید.

سید افقهی: این ها از طریق صندوق رأی مشروعیت کسب کردند و قانونی هم هستند و حرفی هم در آن نیست. منتهی سؤال اول این است که آیا تنها روش تحقق خواسته های مردم صندوق رأی است. سؤال دوم، اگر رئیس جمهوری که رأی مردم را گرفته است و یک سری قول و قرار هایی برای مردم گذاشته است که من این کارها را برای تان انجام می دهم، حالا به هر دلیلی، یا به قول فرمایش شما کارشکنی از اول تا آخر با آن ها کرده اند یا ناتوان بوده است. آقا نتوانسته ای برو کنار. آقا چه کسی می گوید من باید بروم کنار؟ مردم دارند می گویند. آقا مردم کجا هستند؟ جمعیت عظیمی که در خیابان ها آمدند، این ها مردم نیستند؟این ها به شما رأی دادند. ما که با عدد و رقم ثابت کردیم که آقای مرسی حداکثر رأی شما پنج میلیون بوده است. پنج میلیون مردم نریختند در خیابان های مصر، حالا چه قاهره چه اسکندریه؟ قطعاً تظاهرکنندگان بیشتر از پنج میلیون بودند.

بنابراین یک روش تحقق حکومت اکثریت بر اقلیت، صندوق رأی است. آن هم به شرطها و شروطها، یعنی رئیس جمهوری که رأی مردم را می گیرد، باید به تعهدات و برنامه هایش پایبند باشد. حالا بنده خیلی حسن نیت به خرج می دهم که می گویم نگذاشتند آقای مرسی به تعهداتش عمل کند. خب به هر جهت تکلیف مردم چه هست؟ آن برنامه صد روزه ای که آقای مرسی اعلام کرد و حدود ده قلم جنس را ذکر کرد، بحث زباله، نان، ترافیک، بهداشت، گاز و انرژی بود این ها را خودش هم مطرح کرد. ولی یکی از این ها را عمل نکرد. بلکه امروز مردم برای زدن ده لیتر بنزین باید چهار ساعت در صف بایستند.

قنادباشی: من می خواهم گریزی به یک قضیه ای بزنم و از آن نتیجه گیری کنم. در قضیه رؤیت هلال ماه شوال، گاهی که اختلافی پیش می آید، عده ای در جامعه می گویند که آقا چرا عید مردم را به هم می زنید. چرا این کار را می کنید، آخر این چه وضعی است؟ اکثر این افراد را من تجربه کرده ام که خودشان روزه نمی گیرند. آنها که روزه دار هستند، می گویند سمعاً و طاعتاً، نگاه می کنند که ولی فقیه چه می گوید. چیزی که می خواهم بگویم این است. در موضوع مصر هم الآن عده ای دقیقاً خوشحال شده اند که اخوان سقوط کرده است. اینها را من می شناسم، همه شان لائیک هستند، حالا صدا و سیما هم از این ها دعوت می کند در میزگرد و متوجه نیست که این ها، چه اهدافی دارند.

در ماجرای کودتای 28 مرداد در ایران، صبح همان روز، عده ای می گفتند که "درود بر مصدق"، آن ها را کنار زدند، عصر شعبان بی مخ، شعبان جعفری، به یک سری لات پول دادند و در خیابان های تهران جمع کردند و کودتا شد. نقش انگلیسی ها در کودتای 28 مرداد خیلی مهم و قابل توجه بود. حالا چه اتفاقی افتاده است. در صحنه سیاسی کشور ما، همه اخوان را متهم می کنند. امام خمینی (ره) فرمودند که با مسلمانان برادری کنید، درست است؟ ما کدام قرائت را در مصر پیدا کنیم که نزدیک ترین قرائت به انقلاب اسلامی باشد. سلفیون؟ صوفیه؟ تکفیری ها؟ نزدیک ترین قرائت به ما، قرائت اخوان المسلمین است. اخوان که ثابت نمانده است اخوان در حال تحول است. دقت کنید چه اتفاقی دارد می افتد. این که عده ای به عمد دارند اخوان را متهم می کنند، برای این است که هرگز شما و اخوان نتوانید دست تان را به هم بدهید. چه کسی است. سید قطب، یک آدم کراواتی و کت و شلواری می رود در زندان و هشت سال در زندان است. در این هشت سال دو کتاب می نویسد، کتاب اولش تفسیر است. چه کسی این را به فارسی ترجمه می کند؟ مقام معظم رهبری. سید قطب شخصیت ایدئولوگ اخوان است.

سید افقهی: سید قطب اصلاً اخوانی نبود.

قنادباشی: می دانم اخوانی نبود. عرض کردم ایدئولوگ. من تحقیقی که انجام داده ام درباره پیوستگی اخوان و تأثیرات اندیشه ای سید قطب بر روی آن است. به نظرم جناب آقای افقهی متوجه نیستند که دارند چه کار می کنند. الان همه کسانی که بیداری اسلامی را قبول نداشتند، همه دارند اخوان را متهم می کنند و یک کلمه به ارتش چیزی نمی گویند.

سید افقهی: آقای قنادباشی مغالطه می کنند. بنده یکی از مروجین سرسخت بیداری اسلامی هستم. هم در دانشگاه ها و هم در صدا و سیما و هم در سخنرانی هایم و هم در نوشته هایم. یکی از نشانه های اثبات این که این جریان، بیداری اسلامی است، پیروزی احزاب اسلام گرا در این کشورهاست. در نوشته ها و کلاس هایم گفته ام و همه شاگردانم هم می دانند. درباره سید قطب هم که شما گفتید، سید قطب اولین کسی که این مفهوم نحس "تکفیر" را مطرح کرد، در کتاب "معانی فی الطریق"، حتی روش های ترور را هم آن جا مطرح می کند. کتاب "فی ظلال القرآن" اصلاً تفسیر نیست. منتهی آن زمان که حضرت آقا این را ترجمه کردند به قول معروف در قحط التفاسیر انقلابی قرار داشتیم. شخصیت سید قطب این قدر جامعه را رادیکالیزه کرد که آقای "حسن هضیبی" بعد از شهادت حسن البنا، رهبر اخوان شد. آقای حسن هضیبی اولین کاری که کرد دقیقاً بر علیه افکار سید قطب کتاب نوشت. او نوشت: "دعاه؛ لا قضاه"، ما داعی هستیم، ما دعوت کننده به اسلام هستیم، ما قاضی نیستیم که چه کسی کافر است و چه کسی مسلمان است. آقای سید قطب شما به چه حقی جامعه را به دو دسته مسلمان و کافر تقسیم کرده ای؟ از آستین آقای سید قطب این گروه های تکفیری و سلفی و افراطی بیرون آمدند.

مشرق: یکی از حوزه هایی که رفتار اخوان المسلمین با انتقادات زیادی همراه بود، حوزه سیاست خارجی است. می خواهیم نظر شما را درباره سیاستی که دولت آقای مرسی در قبال تحولات منطقه ای و بین المللی اتخاذ کرد، بدانیم؟ این سیاست ها تا چه اندازه در اعتراضات مردمی نقش داشت؟

قنادباشی: من عرض کنم آن چیزی که در سطح خیابان اتفاق افتاد و جمعیتی که آمدند، این ها عمدتاً نسبت به سیاست خارجی انتقاد زیادی نداشتند. شاید درصد بسیار کمی. راجع به شیعه کشی و راجع به رابطه با ایران هیچ مطالبه ای نداشتند، عمدتاً مشکلات شان ناامنی و فراهم نشدن وعده های آقای مرسی بوده است و تبدیل شده است به یک شعارهایی که خودتان می دانید. اخوان در دوره گذار قرار داشت و هنوز دولتی به صورت کامل تشکیل نشده بود. یعنی انقلاب مصر یک انقلاب نیمه کاره ای بوده است که هنوز به سرانجام کامل نرسیده است و شروع کرده است به نظام سازی جدید. این مشکلات و دشواری های خاص خودش را داشته است. هر کسی که در دوره گذار سر کار می آید، سعی می کند که تاکتیکی عمل کند و راهبردهایش را نمی تواند اجرا کند. در مورد سیاست خارجی اش صبر می کند که مجلسی تشکیل شود بعد فرصت پیدا کند و کارهایش را اجرا کند. در عرصه داخلی و اقتصاد هم همین طور نمی تواند راهبردهای اصلی اش را به اجرا بگذارد. چون منافع خیلی از طبقات را زیرسؤال می برد و پارلمان که ندارد مشکل پیدا می کند. لذا ما باید دقت کنیم که اخوان واقعاً دوره گذار را می گذراند. چه در اتفاقات سیاست خارجی چه در عمران و آبادی داخلی.

مشرق: ما در شعارهایی که در جریان تظاهرات مردمی داده می شد، شعارهای "مرگ بر آمریکا" را زیاد شنیدیم. چگونه می شود گفت که سیاست خارجی تأثیر ندارد؟

قنادباشی: ببینید در انقلاب ایران، اولین وزیر خارجه ما به نام ابراهیم یزدی گرین کارت از آمریکا داشت، که حالا اگر شما او را ببینید اصلاً شاید راهش ندهید. این وزیر امور خارجه ما بود. اولین رئیس جمهور هم آقای بنی صدر است. در دوران گذار، رفتار عاقلانه این است که اول نظام سازی بکنید و بعداً شروع کنید به تدوین سیاست خارجی. برای این که دولتی یک سیاست خارجی قوی ای داشته باشید، باید یک پارلمان قوی ای با یک آرای قوی ای داشته باشد. یک ارتش قوی­ ای می خواهد. وقتی یک رئیس جمهور می خواهد در منطقه مقتدر حرف بزند، باید متکی به یک اکثریت مردمی، ارتش قوی و پارلمان قوی باشد. در شرایطی که هنوز ارتش تصفیه نشد، قوه قضاییه هم که همراه نیست، پارلمان هم که ندارد، خب رئیس جمهور چطور می خواهد حرف بزند؟ این غلط است.

در مورد ایران تنها کشوری که در عرصه عمل گفت ایران هم بیاید مسأله سوریه را حل کنیم، مصر بود. در شرایطی که کوفی عنان هم گفت نمی شود این را عملی کرد. در مورد سفرش به عربستان هم باید توجه داشت که هشت میلیون از اتباع مصر در خارج از کشور زندگی می کنند. بزرگترین جامعه بیرون از مصر در کجاست؟ در عربستان است. چه کار می کند؟ کارگری می کند. ایشان که رفت در عربستان، یک وکیلی این ها داشتند که حکم اعدامش را داده بودند. اولین کاری که کرد رفت عربستان، کار غلطی هم نبود. و هرگز هم آن زمان رفتنش به عربستان و همکاری اش با سلفیون استراتژیک نبود. عده ای گفتند که این آقا سلفی است. ببینید رفته است با عربستان. همین که آقای مرسی رفت ترکیه، گفتند که آقا لائیک شده است.

من می گویم که در دوران گذار ما نمی توانیم همان قضاوتی بکنیم که در دوران ثبات داریم. در ماجرای شهادت شیخ حسن شحاته، برخی شروع کردند فحش دادن به آقای مرسی. البته من بگویم که شهادت ایشان شاید تقصیر آقای مرسی نبوده است. گاهی در کشور اتفاقاتی می افتد که ما از آن خبر نداریم، مثلاً در قم اتفاقاتی بیافتد که ما در تهران اصلاً خبر نداریم، در انقلاب خودمان، امام (ره) این جا نشسته بودند، در قم نخست وزیر تعیین می کردند.

سید افقهی: درباره سیاست خاری اخوان المسلمین باید عرض کنم که نه تنها اخوان در مصر، که شاخه اخوان در سوریه در زمان حافظ اسد با انقلاب اسلامی دشمنی داشتند که چرا انقلاب اسلامی با آقای حافظ اسد رابطه برقرار کرده است و از ما دفاع نمی کند؟ می گفتند که حافظ اسد قاتل ملت است. همین حرفی که امروز می زنند. می گویند که ایران دارد از قاتل ملت، بشار اسد، حمایت می کند.

من همان زمان با یکی از رهبران اخوان، در پاریس دیدار داشتم. او شروع کرد به هتاکی کردن به حضرت امام (ره) و انقلاب. من به او گفتم که شما یک گروه هستید ولی ما الآن یک دولت هستیم و داریم با یک دولت رسمی تعامل می کنیم. شما حق ندارید برای ما تعیین تکلیف کنید که با کدام دولت رابطه برقرار کنیم و با کدام دولت رابطه برقرار نکنیم. ما نمی توانیم با یک کشوری که الآن در خط مقاومت است، رابطه مان را قطع کنیم و راهمان را به حزب الله لبنان و شیعیان لبنان ببندیم. برای چه این کار را بکنیم؟ برای رضای شما. شما باید خودتان را با انقلاب بزرگی به اندازه انقلاب ایران همسو کنید، انقلابی که سپیده دمش پرچم اسرائیل را پایین می آورد و پرچم فلسطین را بالا می برد. من واقعاً از اظهارات آقای قنادباشی تعجب می کنم که دوران گذار و این حرف ها. انقلابی که ناب و خالص باشد، انقلابی که متکی به پتانسیل و انرژی و اقتدار ملتش باشد، منتظر نمی شود که پارلمان و قانون اساسی و ... داشته باشد، مگر ما آن زمان پارلمان داشتیم؟

حضرت امام(ره) فرمود که اسرائیل غده سرطانی است، بیاندازیدش دور، ولو بلغ ما بلغ. الآن مقام معظم رهبری دارند چه می گویند؟ می‌گویند شاخص حقانیت این انقلاب ها و بیداری اسلامی ها چه هست؟ فلسطین است. در حالی که واژه فلسطین و مفهوم فلسطین و انقلاب فلسطین کلاً از ادبیات اخوان پاک شد. کاری که اخوان با فلسطینی ها کردند حسنی مبارک نکرد. آقای مرسی تمام تونل های غزه را بستند و ساعات عبور و مرور را هم محدودتر کرد. آقای مبارک اجازه نداد که دوربین های کنترل مرز صحرای سینا با اسرائیل نصب شود ولی این ها بی سر و صدا نصب کردند. این ترورها از کجا دارد انجام می شود؟ چه کسی دارد این ها را انجام می دهد؟

بحث تعهد مصر به تمام مقررات بین المللی، آن هم بدون استثنا چه معنی دارد؟ می گوید حالا این در اولویت های کار ما نیست. همین چیزی که آقای قنادباشی فرمودند. حالا ما در مرحله گذار هستیم بگذار این مرحله بگذرد. شما که پارلمان هم داشتید و اکثریت پارلمانی هم که داشتید. قانون اساسی 1971 را هم که داشتید، چرا اقدام نکردید. مگر قطع رابطه را فقط باید رئیس جمهوری اعلام کند. پارلمان که تبلور اراده ملی است می توانست آن جا اعلام کند. حداقل آن بندهایی که به ضرر شماست و حق ندارید نیروی نظامی را وارد صحرای سینا کنید برای این که مرزهای اسرائیل امن باشد، را حداقل تعدیل می کردید. این کار را هم جرأت نکردند. نه فقط این کار را نکردند بلکه به اسرائیل سفیر فرستادند. مفهومش چه هست؟ یعنی ما بالاترین سطح رابطه با شما را می خواهیم.

ولی درمورد ایران، چه زمانی که آقای مرسی تهران تشریف آوردند و چهار ساعت بیشتر نماندند و چه زمانی که آقای صالحی رفتند آن جا و چه وقتی که جناب آقای احمدی نژاد رفتند مصر، اصلاً اجازه نداد که راجع به رابطه با ایران صحبت شود. فقط راجع به کمیسیون چهارجانبه صحبت شد که آن هم خود آقای مرسی روز آخر زیرش زد و اصلاً همه اش ریاکاری بود. همه این طرح برای فشار به ایران بود. برای این که سه به یک بود دیگر. ترکیه و عربستان و مصر در یک جبهه بودند و می خواستند از ایران امتیاز بگیرند. ایران هم فهمید. ولی برای این که حسن نیت خودش را ثابت کند گفت که من می‌آیم. عربستان سعودی که دید ایران محکم وارد گود شده، عقب‌نشینی کرد. شد کمیته سه‌جانبه، باز ایران ادامه داد.

آقای مرسی! شما در اولین نطقت در میدان التحریر چه گفتی؟ گفتی یکی از ارکان سیاست خارجی ما این است که نه در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت می‌کنیم و نه به هیچ کشوری حق می دهیم که در امور داخلی ما دخالت کند. شما به چه حقی اعلام می‌کنید که ملت و نیروهای مسلح مصر از مردم سوریه برای سرنگونی بشار اسد ما حمایت می‌کنند. آقای مرسی موضع خود را در اعلام قطع رابطه با سوریه، از مکتب ارشاد (اخوان) گرفته بود. پس معلوم می‌شود که این‌ها دنبال تحقق خواسته های سازمانی‌شان بودند، نه خواسته‌ها و منافع و امنیت ملی مردم مصر. آقای مرسی رئیس‌جمهور اخوان بود نه رئیس جمهور 90 میلیون مصری و امنیت و تمامیت ارضی مصر.

آقای "نبیل العربی" در زمان آقای "جنزوری" که وزیر امور خارجه بود، گفت" ما به زودی جشن گشایش سفارت های ایران در قاهره و مصر در تهران را برپا خواهیم کرد. آقای عمروموسی گفت: اصلاً رابطه با ایران یکی از ضرورت هاست. آقای البرادعی، آقای حمدین صباحی، آقای حسنین هیکل و ....، مگر می شود شما ایران را منکر شوید؟ ولی این ها با ما کینه دارند. شما چرا دارید از بشار اسد قاتل اخوان در سوریه حمایت می کنید؟ من مصاحبه دارم از آقای مرسی با بی بی سی، این را ضبط کرده ام با تصویر خودش. می گوید تا زمانی که ایران نسبت به سوریه تغییر سیاست ندهد، امکان ندارد ما با ایران روابط مان را گسترش دهیم.

آقای مرسی! تو اگر انصاف داشتی، این حرف ها را نمی زدی. تو که می دانستی 32 کشور حامی تروریست در سوریه جمع شده اند و دارند مردم را قتل عام می کنند، هر روز بمب بر سر مردم می ریزند و مردم را قطعه قطعه می کنند. این ها چشم تان را نگرفت، حزب الله لبنان که دارد از عمق استراتژیک خودش دفاع کند را متهم می کنید؟ الآن دو شهر شیعه نشین "نبل" و "الزهرا" در تهدید هستند، شصت هزار جمعیت دارد. والله آقای قنادباشی! اعلام کرده اند: "الشیعه مباح"، در پرچم های شان و در ماشین های شان، عین همان کاری که  صدام بعد از شکستش در کویت در انتفاضه 91 کرد. صدام گفت: "کل شیعه مباح لکم"، "لا شیعه بعد الیوم".

آقای مرسی مرتباً به آمریکا سفر می کرد. اصلاً اخوان در آمریکا لابی درست کرده اند. آقای کارتر مرتب با آقای "محمد البدیع" لابی می کند. آقای کارتر چه کار دارد با آقای محمد البدیع. مسئول دفتر حفاظت منافع ما در مصر می گفت که من چهار بار می خواستم نیم ساعت آقای مرسی را ببینم آخرش به من وقت نداد. ولی آقای کارتر، که هیچ سمتی هم در دولت آمریکا ندارد، می رود و ملاقات هم می کند. خانم "کلینتون"، آقای "جو بایدن"، آقای "مک‌کین" که مسیحی صهیونیست است، مرتب اینها با اخوان می‌رفتند و لابی می‌کردند و هیچ چیز هم به مردم نمی‌گفتند.

الآن تازه نهضت ضدآمریکا در مصر شکل گرفته است. من حدود هفده شبکه تلویزیونی مصری، دولتی، خصوصی را رصد می کنم و دارم می شنوم هر شب در تلویزیون، همه شان دارند می گویند که "مرگ بر آمریکا". "خانم پترسون باید از قاهره اخراج شود". اخوان پشت به ملت خودشان کردند و رفتند در آغوش آمریکا و اسرائیل، این را دیگر کسی منکرش نیست. آقای مرسی! تو با آن نامه ای که به شیمون پرز نوشتی و او را "دوست باعظمت" خطاب کردی و برای ملت اسرائیل آرزوی بهروزی کردی، خون اخوانی ها را در هشتاد و پنج سال گذشته هدر دادی. خون شهدای 1948 که وارد جنگ فلسطین شدند را تو هدر دادی آقای مرسی! افتخار می کردی که ما می خواهیم قدس شریف را آزاد کنیم، با این آگرمان ها و استوارنامه ها می خواستی قدس را آزاد کنی؟ آقای "اسماعیل هنیه"، یک ماه پیش در خطبه نماز جمعه در غزه، گفت: بالاخره آقایان مصری، روشن کنند تکلیف ما را. از این طرف آمدند تونل ها را بستند و معبر را هم باز نکردند.

سیاست اخوان در قبال تحولات منطقه، یک سیاست ورشکسته ماکیاولیستی است. هدف وسیله را توجیه می کند. آن اخوان سوریه که الآن دارند مردم را قتل عام می کنند و در کنار صهیونیست ها نشسته اند. فقط برای این که به قدرت برسند. آن اخوان مغرب که پادشاهی مرتجع صهیونیستی ملک محمد ششم را پذیرفته اند که به نخست وزیری برسند. آقای محمد ششم هم این ها را سرکار گذاشته است و یک حکومت در سایه درست کرده است و آن حکومت کارهای مغرب را انجام می دهد. آن هم وضع آقای "راشد الغنوشی" در تونس است، اولین کنفرانس دشمنان حقیقی سوریه در تونس برگزار می شود.

این بیداری اسلامی ما در تونس است؟ بیداری اسلامی که می گوییم نه معنایش این است که اخوان نمادش هستند. منظور پتانسیل اسلامی است، منتهی چون حالا خفقان بوده است و در آن زمان جز این ها احزابی به نام اسلام نبودند ، فعلاً مردم دارند به این ها رأی می دهند. بگذارید یک کمی ماهیت این ها روشن شود که این ها پشت پرده دارند بر علیه اسلام چه کار می کنند.


ادامه دارد


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 52
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۰:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    حاجی مرسیی همون کسی است که نامه نوشت به نخست وزیر اسراییل و گفت برادر عزیزم آقای نتنیاهو ؟؟؟
  • ۰۰:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    آقای بزاز باشی بیسواد است. اخوان نسخه بهبود یافته القاعده است و خطر اخوان کمتر از اسراییل نیست
  • کارشناس ۰۰:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    هیچ نظامی با جمهوری اسلامی قابل مقایسه نیست اینو یادتون باشه
  • ۰۱:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    قرائت یا قرابت ؟
  • yaser ۰۱:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    آقای افقهی صبور باش تا پازل تکمیل شود بعد نتیجه گیری کن :)
  • میترا ۰۱:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    صد در صد حرفهای اقای افقهی درست است . ماچه صنمی با اخوان داریم ؟؟ یعنی هرکس پسوند اسلامی پشت اسمش بود با ماست ؟؟ خوب برویم با طالبان و ........ هم کاسه شویم ؟؟ این چه استدلالیست ؟ کسی که خودش را کارشناس میداند در حوزه مصر و نمیداند که جریان اخوان را انگلیسیها درست کردند تا جلوی حرکت انقلابی مصر را در ان سالها بگیرند و انها محدود کردند در حزب و سازمان و ...... و حرکتشان را کند و بی خطر کردند باعث تاسف است . البته ممکن است بین اخوانیها ادمهای خوبی هم باشد که حتما چنین است ولی در اینکه این 1 حزب انگلیس ساخته است شکی نیست کما اینکه موقعی که در راس کار بودند تمام حرکتشان در این راستا بود { بستن تونلهای فلسطینیان و........... که اقای افقهی اشاره کردند }
  • سید ۰۳:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    خط و رسم منافع ایران اسلامی در بالاترین مرحله حریم قدسی تشیع است و مقیاس ما برای سنجش گرو هها و ممالک متخاصم بر علیه یا نفع ما باید در مرحله اول به رسمیت شناختن دین مبین تشیع و قبول حاکمیت تشیع در ایران اسلامی و در مراحل بعدی دیگر مواضع مشترک باشد .
  • محمد ۰۳:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    سلام هر دو بزرگوار، مطالب خوبي بيان كردند. در واقع بهترين نظر، تجميع هر دو نظر است. اينكه اخوان المسلمين با الگوي اسلام ناب محمدي (ص)، تناقض بسيار دارد از يك سو و اينكه حوادث مصر يك كودتاي غير مشروع است از سوي ديگر، هر دو درست است. اما چيزيكه به نظرم مي‌رسد اينست كه آقاي "افقهي" نبايد با لجبازي در بيان مواضع، نظرات درست خود را ضايع كنند. خب حالا اخواني‌ها يا 5 ميليون رأي دارند يعني كمتر از 50% واقعي، يا نه اكثريت مطلق را دارند. خب آقاي افقهي! شما ميگوييد جمعيت در خيابانها، نشان‌دهنده مخالف مردم مصر است! و صندوق رأي، تنها روش مردم سالاري نيست. اما بدانيد تا زماني كه صندوق رأي جواب ميدهد، اين روش بهترين است. آيا شما مردم معترض را شمارش كرديد؟! فكر ميكنم خودتان هم ميدانيد روش خياباني بي پايه است. صرفنظر از اين كه در مصر چه اتفاقي افتاده، بايد ببينيم موضع ايران چه بايد باشد. وزارت امور خارجه كه به لطف آقاي صالحي!، درقبال حوادث منطقه در خواب غفلت است!! لذا اصحاب رسانه و احزاب كشور بايد به نمايندگي از ايران موضع گيري كنند تا از نگاه مردم مصر عقب نمانيم. اما بهترين موضع چيست؟ موضعي شامل بندهاي زير: 1. اتفاقات مصر، كودتاي علني است و كودتا براي جمهوري اسلامي رسميت ندارد. 2. نظر مردم مصر براي ما نظر نهايي است. 3. نظر مردم مصر نه از كف خيابان بلكه بايد با رفراندوم مشخص شود، لذا با بريايي رفراندومي، مردم بگويند كه به ادامه حكومت مرسي، آري مي‌دهند يا نه. 4. دولتي نظامي كه حاصل كودتاي ارتش مبارك است، نبايد مورد تأييد ايران باشد. 5. مسئول خون كشته شدگان، فقط ارتش است كه از بلوا و حمله به مقر رياست جمهوري جلوگيري نكرد.
  • محسن ۰۴:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    اقای مرصی برای ادامه حکومتش گوش به فرمان سلفی ها شد و گوش بفرمان اسرائیل شد و با دروغ گوئی به ملت خود به این مرحله رسید که این کار با برنامه ریزیهای امریکا پیش امده که خیلی هم خرسند هست. که گروه مرصی و اخوان را حزف کرده و خلاص شده.
  • ۰۴:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    به این می گویند شیعه با همان تفکرات ئست اخوانی. مثلا تو جای صالحی بودی چه می کردی؟ این بازی مدیریت آمریکایی بود برای تخلیه هیجانات مردم بی رهبر و یتیم سیاسی مصر. سلفی ها به سرعت به صورت متحد اخوانی ها در آمدند. گر چه در لحظه آخر خود را کنار کشیدند. قرضاوی مهمترین حامی مرسی شد. پیمان کمپ دیوید مجددا توسط اخوانیها تایید شد. ماجرای جنگ با اسراییل جای خود را به پذیرش سفیر و وادار نمودن حماس به به مرزبانی از شهرکهای اسراییلی داد. از همه بدتر رفتار شرم آور اخوان با سوریه آنهم در شرایطی که کاملا خبر داشتند تضعیف نظام سوریه خواست اسراییل است. و از همه وحشتناک تر حضور اخوانی ها در جمع سلفی و شعارهای فرقه ای علیه شیعیان و در نهایت شهادت شهید شحاته بدون اینکه با واکنش جدی اخوان مواجه شود... آری. نویسنده بیش از حد خوشبین است. اخوان که در آرم خود زیر قرآن شمشیر گذاشته که بگوید اسلام دنیا را به شمشیر گرفت! لیاقت نمایندگی از جنبش های اسلامی را ندارد. این گروه هرگز به اسلام به عنوان هدف نگاه نکرده است. بلکه صرفا نگاه ابزاری به دیانت داشته است برای رسیدن به اهداف حزبی. شعار الاسلام هوالحل منظوری جز این ندارد که اسلام را راه چاره مشکلات اقتصادی و سیاسی و بیکاری جوانان عرب معرفی می کند! در حالی که اسلام خودش باید هدف باشد. آنهم تازه چه اسلامی؟ اسلامی با تعصبات شدیدا عربی و بدتر از آن متاثر از تفکرات رشید رضا و بغایت ضد شیعی و تکفیری. متاسفانه این همان روند عمومی استفاده اعراب از نام اسلام برای رسیدن به دنیا است. مواردی که هدف جنبش ها واقعا برپایی اسلام و حکومت اسلامی بوده است بسیار نادر هستند. اشتباه کافیست. ما نباید با اسامی ظاهرا اسلامی نظیر اخوان المسلمین فریب بخوریم. مرسی هم رییس جمهوری بسیار بی کفایت و مجری دستورات آمریکا و ترکیه و قطر و سعودی بود. نمی دانم چرا نویسنده متوجه نیست مردم مصر حق داشتند که از این همه پارادوکس و تناقض این به اصطلاح اسلامگرایان به تنگ آیند. باور بکنید یا نکنید، دیگر کلمه اسلامگرا هیچ قداستی ندارد. مگر اینکه اسلامش در مسیر حق باشد. برای ما بشار اسد ده تیغه بعثی و خانواده غربزده اش هزار بار به حقیقت نزدیکترند تا مرسی و قرضاوی و الاسیر با آنهمه پوسته و ظاهر اسلامی.اگر براستی پوسته اسلام کسی را به حقیقت نزدیک می کرد الان واجب بود ما از جبهه النصره در مقابل بشار اسد حمایت کنیم! اعرف الحق تعرف اهله اعرف الباطل تعرف اهله در جال جنگ با اخوان در سوریه هستیم.
  • محمد ۰۴:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    ناشناس سوئدي: اصول درافتادن رو هم بلد نيستي. اولاً توهين كردي كه خوب گوياي همه چيزه. بند دوم تا بند آخر متن شما، همان يك جمله متن بنده است كه گفتم: "اينكه اخوان المسلمين با الگوي اسلام ناب محمدي (ص)، تناقض بسيار دارد" من در يك جمله گفتم، شما يك متن! اما بند اول شما شنيدني هست! من جاي صالحي بودم، همان گفتمان رهبري را در مورد بيداري اسلامي دنبال ميكردم و مثل شما، آمريكا را مجري انقلاب‌هاي منطقه نميدانستم. فقط يك سؤال دارم كه اگر تونستي جواب بدي، حرف نداري: اگر انقلاب هاي منطقه، روشي است براي تخليه هيجانات مردم عرب به مديريت آمريكا، چرا مردم بحرين مشمول اين بازي نشدند؟! و چرا مردم خشمگين عربستان و قطر و اردن، توسط دولت هاي موروثي خود سركوب شده و نتوانستند هيجانات خود را تخليه كنند؟؟!!
  • ۰۴:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    ناشناس از كجا فهميدي همه مردم مصر به تنگ اومدن؟ از صندوق رأي يا از كف خيابون
  • محسن وکیلی مقدم ۰۵:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    در هر برکناری مقامات سیاسی یا در هر کودتا، ماهیت، اهداف و شیوه های دو طرف اصلی یعنی : برکنارکننده و برکنارشونده ( کودتا کننده و قربانی کودتا ) باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در تحلیل آقای سیدافقهی به طور مصرانه ای، روی قصور و خطای برکنارشده یعنی همان قربانی کودتا ( که اینک در زندان و در انتظار سرنوشت نامعلوم و احتمالا بسیار بدی است) بسیار تاکید شده است؛ ولیکن در خصوص کودتا کننده، آقای سیدافقهی معتقد است که نیات خیری داشته و تنها به خاطر جلوگیری از خونریزی به برکناری دولت قانونی مرسی اقدام کرده است. کاش آقای افقهی باور می کرد که کودتاگران هم، ممکن است دست به خدعه و نیرنگ زده باشند و با پررنگ کردن ادعای جمع آوری 22 میلیون امضا که درهیچ محکمه ای قابل اثبات نیست با چراغ سبز آمریکا و اسرائیل قدرت سیاسی در مصر را قبضه کرده باشند. مطالعه وبررسی هریک از حرکات کودتاگران در بعد از کودتا نیز، دیدگاه های یک سویه سیدافقهی را باطل می کند . بررسی مواضع روزنامه های وابسته مصری، کویتی و عربستاتی نیز همین شیوه یک سویه را تبلیغ می کنند و کودتاگران را خیرخواه و اخوان را افراطی ونامسلمان می خوانند.
  • ۰۷:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    یک انسان ساده لوح امی که به وضوح جنایات سلفی هارا در سوریه ببیند جانی بودن وجنایتکار بودن وبی دین وبی اخلاقی اورا شهادت می دهند .مرسی هیچ قرابتی با اسلام وانقلاب اسلامی ایران وحتی هیچ قرابتی با انسانیت ندارد آنها دین را وسیله ا ی قرار دادند برای رسیدن به منافع شخصی وگروهی وحزبی خودشان .دین حفظ ناموس ووطن ودفاع از حریم شخصی را تائید می کند و آن که در راه دفاع از ناموس و خاک ووطن بمیرد شهید است ولی تجاوز به حریم دیگران حرام است وگناه نابخشودنی . اخوانی ها دین را به بازی گرفتند نه برای دفاع بلکه برای رسیدن به منافع شخصی
  • ۰۷:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    مرسی نه مرصی .
  • امیر ۰۹:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    با اکثر صحبت های سید افقهی موافقم، اخوان کجا شبیه به ماست؟!!
  • ۰۹:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    کی نوبت توده ها می شود؟
  • علی ۱۰:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    ظاهرا اقایون افکار اخوانی ها را در کتاب ها و جراید خوانده اند و هیچ گونه اشنایی عملی و نزدیکی با انها ندارند که اینقدر با این گروه نا اشنا هستند . سلفی ها و تکفیری ها محصول تبلیغ چند دهه اخوان هستند که دوست دارند سر به تن شیعه نباشد . سکوتشان در کشتار شیعیان مصر و البته خوشحالی درونیشان را هر بچه ای هم احساس کرد . پریشانی سیاسی چند وقت کشورمان نیز نتیجه تجزیه و تحلیل این کارشناسان عزیز می باشد .
  • ۱۱:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    1-هر دو بزرگوار در سطح بحث کرده اند به قاعده برهان انی(برهان راهبرد معلول به علت) 2-برهان لم(رهبرد علت به معلول)بنظر میرسد در چند گزاره مسئله را روشن میگرداند الف: خواستگاه اخوان ریشه در تفکرات ابن تیمیه دارد. ب:این نوع از نگرش از اسلام میان وهابیت و تکفیری وسلفی و اخوانی و تقریبا اهل سنت مشترک است.(به نحو کلی مشکک یعنی با رعایت شدت و ضعف) ج:موضع تفکرات ضد شیعی ابن تیمیه محرز است.(بر اهل فن که توضیح ان مفصل است.) د:پس توقع موضع موافق شیعی در تضاد با اصول موضوعه و تفکراتی گروههای مذکور است.(جای بحث هم نمی گذارد.) ه:حکومت ودولت ایران کاملا شیعی است پس همان موضع تقابلی اینجا هم صادق است. ز:تظاهر برهان فوق در اولین موضع گیری مرشد اخوان (گروه معتدل )در بدو پیروزی انقلاب ایران را اقای عمر تلمسانی در نشریه الدعوه ارگان این گروه تحت عنوان :الثورةالایرانیه الشیعیة ام الشیوعیة (انقلاب ایران شیعی یا کمونیستی)را مطرح می کنند.و راقم سطور در ان زمان در مصر شاهد مواضع از این دست بوده ام بلکه افراطی تر) 3- ایران نه در کوتاه مدت و نه در بلند مدت انتظار مشاهده نشانه های دوستی و ازاین قبیل را نباید از اخوان و سازمانهایی از این دست باشد. این سازمانها همانند هر تحلیلگری دشمن ایران را دوست خود میپندارند و این امر از بدیهیات و اولیات سازمانها است. 4-کروه حسن عاشور و حسین عاشور و شهید فتحی شقاقی و اصحاب المختار الاسلامی تنها تیمی بودند که در بدو انقلاب از اخوان جدا و مدافع حقانیت انقلاب بودند .(که دکتور فتحی عبد العزیز شقاقی و یاران اش جهاد اسلامی را پایه گذاری کردندو به غزه رفتند و از سرنوشت دو بزرگوار دیگر اطلاعی ندارم .اید هم الله تعالی) 5 :تحلیل صحیح برانگیختگی (بهتر است انقلاب نگوئیم.) مصر بر پایه شناخت دقیق قاعده مردم مصر استوار است مردمی که ظرافتهای حرکات انان ریشه در فرهنگی قوی دارد . جامه شناسی مردم مصر با ساختار قبطی و سبطی داستانی مفصل است که در این مجمل نگنجد.(البته حضور کارشناس در ان جامعه را را ضروری می سازد.و خدا کند وزارت امور خارجه جدای از کار گذاران سفارت و بشکل بخش خصوصی و حرفه ای این مهم را حداقل در مورد جوامع مهم به انجام رسانده باشدو یا برساند .) 6:نتیجه سر دستی و عجولانه:حاکمیت نیمه مذهبی و یا سکولار مصر برای ایران با صرف نظر از هر گونه ارتباط ولوبشکل شرایط فعلی بر هرگونه توقع اصولگرایانه مذهبی ارجحیت دارد. اخطار : مصر مادر حامله ایست که هر اینه باید انتظار داشت که کودکان ناقصی را بدنیا اورد که هریک از انان دنیایی را به اتش کشند. صلاح جامعه جهانی در این است که از تولد این نوزادان بد شگون ممانعت کنند . والسلام
  • ایمان ۱۱:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    سید راس میگه،دوستان توجه کنن که خون شیعه ی مظلوم چه کرد با این شیاد! رحمت بر روح شهیدما شحاته! بضی از تکفیری های مصری گفته بودن اگه رسول الله(ص)هم زنده بودن پشت مرسی نماز میخوندن! اینا یه همچین حیواناتی هستن!
  • مهرداد ۱۲:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    مشرق حقیقت خیلی تلخه از قضا سرگنکبین صفرا فزود روغن بادام خشکی مینمود
  • ۱۲:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    مرسی سلفی
  • امیر ۱۳:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    غیرمشروع ؟! مشروعیت از آن خداست بهتره بگی غیر مقبول که اونم نبوده من 2 هفته قبل از این مسائل مصر بودم بغیر از بدنه کم تکفیری ها در قاهره اکثر مردم و رسانه ها از مرسی متنفر بودن قطعا مرسی یک خائن به اسلام و اخوان که الان میبینیم لااقل هم خائنه در همه جا اینا پشت پرده با آمریکا بستن از مدتها پیش ... .
  • ۱۴:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    تایید ایران بر کودتای مصر یعنی اینکه مهم صندوقهای رای نیست.مهم زور بازو و نظامی گری و هرکه با ما بود خیلی خوب بود است.
  • محمد ۱۵:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    سلام امير جان؛ 1. چند درصد مردم در خيابان بودند؟(آمار دقيق) 2. الان مردم برگشتند خانه؟ يعني همه راضي شدند؟ 3. بي توجهي به روش‌هاي دموكراتيك، علت جنگ‌هاي خياباني اخير نيست؟ من نميگم اخوان المسلمين خوبه يا شيعه كشي كار پسنديده ايه. ميگم اولاً هر كاري با رفراندوم انجام شه نه با ارتش. ثانياً گزينه جايگزين بهتري در مصر وجود نداره. الان البرادعي رفته سرزمينهاي اشغالي. اين ميشه آينده مصر.
  • میترا ۱۵:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    اقا محمد همین به نتیجه نرسیدن انقلاب مردم مظلوم بحرین دلیل خوبیست تا بدانیم امریکا پشت حرکتهای مردمی ! منطقه بود . امریکا از انقلاب ایران درس گرفت و گذاشت تا مردمی که از استبداد و خفقان به تنگ امده بودند و در بیشتر مواقع خواهان اسلام و عدالت بودند بقول شما هیجاناتش را خالی کند و فکر کند که انقلاب کرده ! در حالیکه سرنخشان جای دیگری بود و دولتهایی که روی کار اورد مثل لیبی مصر تونس همه دست پرورده خودش بود .اخوان تنها گروهی بودند در مصر که سابقه ی زندان و مبارزه و ........ به این صورت وسیع داشتند و همچنین داعیه اینکه میتوان حکوکت اسلامی تشکیل داد . انها را سرکار اورد و بدست خودشان وجهه شان را برد تا دیگر کسی هوس حکومت اسلامی نداشته باشد تا اسم اسلام را کارهای اینها ملکوک کند . همانطور که اینکار را با القاعده به اسم اسلام انجام داد همانطور که میخواهدوهابیها و سلفیها را نماینده تفکر راستین اسلام جا بزند . جدای از نفت و مسائل استراتژیک چرا از عرستان حمایت میکند ؟ چون میخواهد با این حکومت وحشی قرون وسطایی که متاسفانه ارم پرچمش لااله الا الله و محمد رسول الله است { که این کلمات برند اسلام در دنیاست } به دنیا نشان دهد که اسلام اینست . این مسائل تحلیلشان بسیار ساده است . چرا امروز اسلامگرا در غرب مترادف است با خشونتگرا ؟ با قتل با بمبگذار با کسی که براحتی سر میبرد ؟ ایا تحلیل این مسائل خیلی پیچیده است ؟
  • میترا ۱۵:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    اقا محسن در سیاست دشمن دشمن من دوست من است ! حالاا گه نگیم ارتش مصر دوست ماست لااقل دشمنی عقیدتی مثل وهابیها و سلفیهای تکفیری با ندارد . مسائل سیاسی را میشود حل و فصل کرد ولی با کسی که با تو دشمن خونیست و اصلا تورا کافر و مشرک وواجب القتل میداند اصلا فرصت گفتگو نداری !
  • ۱۵:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    چرا شعر میگی !؟
  • سعید ۱۵:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    من متاسفم برای برخی از کارشناسان که اسم خودشون رو کارشناس گذاشتن و از امورات بی خبرند. فکر کنم اگر شما در عصر اسلام بودید همه امویان و عباسیان رو به خاطر تظاهر به اسلام برای حکومت مشروع میدونستید. به دوستان توصیه میکنم به تاریخ اخوان در سوریه مراجعه کنند و ببیند که برای مردم سوریه جز کشت و کشتار چیزی نداشتند. خواهشا چشماتون باز کنید و حقایق رو بگید.
  • خودم ۱۶:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    قناد باشی را نمیشناسم ولی همین چند روز پیش یه سخنرانی از رحیم پور ازغدی دیدم که او هم تاکید کرده بود نزدیک ترین دیدگاه بین گروه های سنی به شیعیان متعلق به اخوان است البته بنیان گزاران اخوان اتفاقاتی که داره میفته برای اینه که همه مسلمونا بگن همون لائیک ها بهترن نخواستیم اسلام گراها بیان رو کار در حالی که تجربه انقلاب اسلامی ایران را نادیده میگیرن و تلاش نمیکنن دیدگاه های بنیان گزاران اخوان را که خیلی شبیه انقلاب ایرانه پیگیری کنن سخنرانی رحیم پور را بخوانید اگر مشرق منتشر کنه که دیگه بهتر
  • ۱۶:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    آقای باسواد قناد باشی
  • خراسانی ۱۷:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    اول ادب یاد بگیر بعد بیا تو جمع حرف بزن مسئول مستقیم این اهانت، سایت منتشرکننده نظر این ناشناس بی فرهنگ است
  • یاشار ۱۷:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    مشرق جون مناظره خوبی بود اما کافی است با نگاهی به گفتار روشن تر رئیس جمهور در ضیافت افطاری سال گذشته با دانشجویان بیاندازیم تا بار دیگر تفاوت احمدی نژاد تیزهوش با مقدس نمایان بی خاصیت نمایان شود: «در باب سیاست خارجی، اتفاقاتی که افتاد، صحنه چیست؟ هنر شما این است که چند گام جلوتر را ببینید و الا تحلیل حوادث واقع شده که کار سختی نیست. خیلی‌ها هنر تحلیلشان در اتفاقات گذشته خوب است اما اگر بپرسی خب بعد چی؟ تو که گذشته را خوب می فهمی ادامه اش چه می شود؟ چیزی ندارند. اینکه ملت‌ها و ملت‌های مسلمان در شرایط کنونی بدنبال عدالت و پاکی و آزادی و عزت هستند، در آن شکی نیست و این منحصر به ملت‌های مسلمان هم نیست. همه می‌دانستیم، تمام آن کسانی که مسائل منطقه و دنیا را رصد می‌کردند، آگاهی داشتند که جنبش‌ها، خیزش‌ها و حرکت‌هایی در آستانه وقوع است. این یک چیز ظاهری است. مهم هم این نیست که مردم می‌خواهند انقلاب کنند یا تغییرات ایجاد کنند. مهم این است که مدیریت تغییرات دست کیست. در همین انقلاب خودمان اگر مدیریت الهی امام نبود، انقلاب ملت ایران به دست لیبرال‌ها و منافقین و مارکسیست‌ها له می‌شد. امام بود که کشاند، آورد و رساند به هدف. باید بین اصل تحولات و مدیریت تحولات تفکیک کرد. مهم این است که ببینیم کی دارد مدیریت می کند؟ باید تفکیک کنیم بین مدیریت تحولات با اصل تحولات و الا زمین می خوریم، دچار تناقض می شویم، نمی توانیم جواب بدهیم. به ما می‌گویند چرا این تحولات را در فلان کشور صددرصد تأیید کردید، در فلان کشور تأیید نمی کنید؟ نمی توانیم مواضعمان را توجیه کنیم. اما اگر تفکیک کردیم مدیریت را با اصل حرکت و خواسته های واقعی مردم، اولاً ما می‌توانیم خواسته ها را مدیریت کنیم ، ثانیاً دچار تناقض در مواضع نمی‌شویم.»
  • محسن .و ۱۹:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    چقدر خوب بود آقای افقهی یا یکی از مطلعین از تاریخ اخوان المسلمین، شجاعانه به موارد زیرپاسخ می داد: 1- چه کسانی نواب صفوی دوآتشه شیعه را به قاهره دعوت کردند و پای سخنرای وی نشستند؟( تصویر او درحال سخنرانی را سرچ کنید و ببینید) 2- آیا روزنامه های سرپرده عربستان، امارات و کویت درحال حاضر، اخوان المسلمین را خائن و غیر مسلمان و کودتاچیان راخادم و خیرخواه نمی دانند؟ (خوب بود آقای افقهی تنها یک تیتر این روزنامه ها را درباره اخوان در سخنان خود می گنجاند) 3- آیا این دولت مردان آمریکا و انگلیس و .. نیستند که از برپایی حکومت های سکولار در جهان طرفداری می کنند و جهت زمینه سازی برای آن آشکار و پنهان دستگاه های تبلیغاتی خود را به کار گرفته اند؟
  • محسن وکیلی مقدم ۱۹:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    از آقای سید افقهی بپرسید چه کسی برای برپایی حکومت های سکولار و غیرمذهبی در جهان اسلام ، تبلیغ می کند؟ همچنین بپرسید که بی بی سی برای آن که زمینه حکومت های سکولار در جهان اسلام فراهم شود، چه خط مشی تبلیغاتی فریبنده ای را علیه گروه های اسلامی بکار گرفته است؟ چقدر خوب بود آقای افقهی یا یکی از مطلعین از تاریخ اخوان المسلمین، شجاعانه به موارد زیرپاسخ می داد: 1- چه کسانی نواب صفوی دوآتشه شیعه را به قاهره دعوت کردند و پای سخنرای وی نشستند؟( تصویر او درحال سخنرانی را سرچ کنید و ببینید) 2- آیا روزنامه های سرپرده عربستان، امارات و کویت درحال حاضر، اخوان المسلمین را خائن و غیر مسلمان و کودتاچیان راخادم و خیرخواه نمی دانند؟ (خوب بود آقای افقهی تنها یک تیتر این روزنامه ها را درباره اخوان در سخنان خود می گنجاندند)
  • سمیرا ۱۹:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    عزیزجان، سید افقهی دیگه با این چاپلوسی ها به کسی نمره نمی ده. فکر ترم بعدی باش
  • تاشناس ۱۹:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    خیلی فرق میکند.قابل اصلاح می باشد.
  • بندر ۱۹:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    یکی یدونس مال خومونه.
  • دانا ۱۹:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    تو خواب بودی هنوز تو حزب توده جا ماندی.
  • مراد ۱۹:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    هیچ ملتی شبیه هم نیستند بلکه نقطه اشتراک دارند باید از این نقطه اشتراک استفاده کرد.
  • ایمان ۱۹:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    مهرداد درمورد روغن بادام تجربت کمه.
  • تاشناس ۲۰:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    از قول کی حرف زدی.
  • کمال گنجه ای ۲۰:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    بلخره بی تدبیری سرانجامش اینجا می رسد
  • ۲۰:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    خفه شه یهودی زاده
  • رحمن ۲۲:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۷
    0 0
    مگر اخوانی ها با روحانیت الازهر خط نمی گیرند مگر روحانی الازهر با افتخار نمی گفت که رییس جمهور ایران را کوبیده است خواهش می کنم از این دشمنان اهل بیت حرفی نزنید اینها در ریشه گیر دارند و سر کار آمدن آنها هیچ نفعی برای ایران ندارد و اولین کاری که کردن پشت کردن به ایران و روی آوردن به اسراییل بود ول کنید به اینها شما روی خوش نشان دادید از محبت شیعه گری شما بود ولی جواب نداد اینها را حالا حالا باید در گنده کاری های خود رها کرد بگذارید نتیجه عمل خود را خود درک کنند (آب باید از بیم خودش آب داشته باشد آب دستی فایده ندارد)
  • سعيد ۰۱:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۸
    0 0
    دلمان براي احمدي نژاد تيز هوش تنگ مي شود
  • علی ۰۲:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۸
    0 0
    دو نکته عرض کنم برادرمان قنادباشی فرمودند اخوان در موضوع سوریه همکاری کرده اند و رسانه ها این طور وانمود کردند که اخوان دوس ایران است اماماهیت اخوان سلفی است آن ها هیچ راهبردی برای برقراری با ایران نداشتند . بلکه یک ترس تلقینی از ایران شیعه داشتند اخوان در سیاست اخرجه به قول خودشان میانه روی کردند در این میانه روی ها چرا ایران حذف شد اما اقای سید افقهی آیا رای عامل مشروعیت است اگر ریس جمهور به وعده هاش عمل نکرد باید کودتا کرد با کدام منطق خاصی این را می گویید همین جا هم می گویم مرسی طرفدار زیاد داشت آقای سید افقهی نمی دانند در مصر در دوره اول تقلب صورت گرفت وشورای نظامی مصر با دستکاری درانتخابات را به دوره دوم برد. و چند روز اعلام نتایج را دیر اعلام کرد. در انتخابات دو هم اگر اخوان هوشیار نبود شورای نظامی مصر نتیجه را عوض می کرد کما اینکه که نتایج را به حداقلی رساند ودیر اعلام کرد به راستی آقای سید افقهی مردم مصر انقلاب اسلامی می خواستند آیا نمی خواستند البته به گفته شما شاید زیاد متمایل به اخوان نبودند اما اسلامگرا بودند واسلام می خواهند
  • مهرداد ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۸
    0 0
    حرف های افقهی درسته مشرق جان خیلی دوستت دارم برای چندمین بار است که یک کلمه حرف حساب ازت میشنوم که این مناظره را گذاشتی درسته مشرق یک سایت ارزشی است ولی فرقش با بعضی سایت های اصولگرا اینه که معتدل است و به نظرات مخالفان هم احترام میذاره. من هر روز به مشرق سر میزنم و یک تار موی مشرق را با صد تار موی بعضی سایتهای بی بصیرت عوض نمیکنم از قدیم و ندیم گفته اند هر کس باد بکارد طوفان درو میکند فعلا تا اطلاع ثانوی ارحل یا مرسی
  • ali ۱۵:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۸
    0 0
    باعث تاسفه این چنین از این سلفی ها حمایت می شه مرسی سلفی به ما نزدیکه؟کسی که در برابر کشتار شیعیان در جلسه تصمیم گیری سکوت کرد
  • ۱۶:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۸
    0 0
    انشاالله فردا روزی از راه میرسد و خلق مسلمان مصر هم قدرت را به دست میگیرد و به آرزوهایش میرسد بهتر است از تنگ نظری دست برداریم وقتی ملتی به پا میخیزد یک ملت دیگر باید به یاری او بشتابد تا همه ملتها از بند رها شوند
  • به محسن و ۱۷:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۸
    0 0
    1- نواب صفوی بشدت در مورد اخوان اشتباه کرد. دلیلی ندارد ما اشتباه او را تکرار کنیم. 2- وقتی یک کالا تاریخ مصرفش تمام می شود آن را دور می اندازند. بی بی سی هم یک زمانی در سال 57 علیه محمد رضا پهلوی برنامه پخش می کرد. آیا او هم آدم خوبی بود؟ 3- استعمار برایش نوکری مهم است. ولو این نوکر اسمش حکومت دینی و رییسش خادم الحرمین شریفین باشد. حکومت مصدق سکولار بود و سرنگونش کردند. حکومت سعودی ظاهرا اسلامی است و حمایتش می کنند. همین الان می بینید که بشار اسد سکولار است اما غرب دشمن او است. خیلی ساده لوحانه نسبت و تناسب می گیرید.
  • ۱۳:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۲
    0 0
    توهم توطئه

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس