سالهاست که مسایلی چون هشدار نسبت به خطر نفوذ سکولاریسم در حوزه و توجه حوزه به نیازهای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در زمینهی نظامسازی و توجه به مقوله فقه حکومتی، از جمله اصلیترین تذکرات رهبر انقلاب اسلامی بوده و چند ماه پیش نیز ایشان باز هم درباره این خطر هشدار دادند.
درباره ضرورت و شناسایی اندیشههای سکولاریستی و راههای مقابله با آن در جامعه ایران با ابراهیم برزگر، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و نویسنده کتبی چون «تاریخ تحول دولت در اسلام و ایران» و «مبانی تصمیمگیری سیاست حضرت امام خمینی(ره)» گفتوگو کردیم.
سکولاریسم؛ حاصل یک مجموعه تعارضات دیالکتیکی/سکولاریسم به کسوف خداوند در زندگی مردم انجامید
*ادبیات سیاسی سکولاریسم برای نخستین بار کجا و چگونه شکل گرفت؟
-سکولاریسم مفهومی است که در ادبیات سیاسی دنیای مدرن و غرب پس از تحولات انقلاب صنعتی و اصلاحات بازاری پروتستانیسم، انقلاب سیاسی فرانسه و تحولاتی از این دست شکل گرفت و به اعتقاد من خاستگاهش جهان مسیح در دنیای غرب است و همینطور حاصل یک مجموعه تعارضات دیالکتیکی دین مسیحیت تحریف شده با علم، دنیا، سیاست، منافع مردم و سایر واقعیتهای زندگی و دستاوردهای علمی چون دستاورد گالیله است.
براساس این مباحث تمام این تحولات منطقی به گونهای با یکدیگر شکل گرفته که حاصل آن جدایی دین از قلمرو عمومی یعنی جامعه و سبک زندگی و به تعبیری آغاز کسوف خداوند در زندگی بشر شد و بنابراین سکولاریسم به معنای رابطه دین و سیاست و جداسازی قلمروهای آن از یکدیگر پرداخته و هر یک را در یک دایره خاص تعریف میکند.
سکولاریسم محصورسازی دین در قلمرو کوچک است
*بر این اساس اندیشه سکولاریستی به محصور سازی دین در یک قلمرو کوچک پرداخت...
-بله همینطور است حتی در گامهای اولیه این اندیشه را برای محافظت از دین خلق کردند تا از فشار آسیبهای سیاست و سیاستگذاران و دولتها کم کنند اما این در واقع همان محصورسازی دین در قلمرو کوچک زندگی یعنی رابطه فرد با خود و خدایش است در حالیکه انسان علاوه بر این دو بُعد باید به رابطه خود با دیگران، جامعه، سیاست، اقتصاد و ... در قلمرو دین توجه نشان دهد.
تفکرات سکولاریستی به صورت بسته فرهنگی وارد جوامع مذهبی شد
*این تفکرات چگونه به جوامع مذهبی تسری پیدا کرد؟
-این اندیشهها نیز نظیر سایر کالاها که از غرب و دنیای مدرن به جهان اسلام وارد شده به صورت ناپیوسته (داوطلبانه یا اجباری) توسط نیروهای نظامی یا فرآیند استعمار به همراه نوآوریهای صنعتی به جوامع دیگر انتقال پیدا کرد و در ایران نیز پس از تحولات انقلاب مشروطه این فرآیند آغاز شد و در ابتدا به صورت یک کالای فرهنگی وارد فضای ذهنی ایرانیان شد.
*ماحصل اندیشههای سکولاریستی در دوران پهلوی به چه صورت در جامعه منعکس شد؟
-سکولاریستی که از آغاز مشروطه تا پایان دوره پهلوی از بالا به پایین توسط سیاستمداران در جامعه به سوی قاعده هرم نفوذ و تسری کرد، ماحصل آن نیز اصطلاحات شبه مدرنیسمی بود که پهلوی اول و دوم در جامعه اجرا کردند در این دوره اقداماتی برای محدود کردن دین چون اصلاحات اقتصادی و تغییراتی که موسوم به انقلاب سفید صورت گرفت، همه در یک فرآیند معکوس نتیجهاش به انقلاب اسلامی ایران انجامید.
انقلاب اسلامی ایران نتیجه واکنش به اشاعه سکولاریسم در جوامع بود
*بنابراین آیا میتوان گفت که انقلاب اسلامی ایران واکنشی در برابر اشاعه سکولاریسم در جامعه بوده است؟
-بله همینطور است این انقلاب یک واکنش غریزی به فعالیتهای پهلوی اول و دوم و پروژه اشاعه سکولاریسم در جامعه بود و طبعاً این انقلاب نوعی حرکت خلاف موج بود.
پس از انقلاب فرانسه و انقلابهای این چنینی در دنیا حرکت به سمت سکولاریزه شدن جوامع آغاز شد، بنابراین همه حکومتها و دولتها به این سمت حرکت میکردند حتی جوامع اسلامی هم بالاجبار به این سمت برده میشدند، اما انقلاب ایران روندی خلاف سکولاریسم ابتدا «با نام خدا»، «برای خدا» و برای پایان دادن به کسوف خداوند صورت گرفت. این نکتهای است که حتی خود صاحبنظران غربی چون «گیدنز» معتقد بودند که انقلاب ایران برخلاف انقلابهای مدرن در فضای سکولاریسم و مفروضات سکولاریستی برای اشاعه قلمرو دین و بازتعریف مجدد رابطه دین و سیاست انجام شد.
تجربه تاریخی گرایشات قوی دینی مردم خاورمیانه را نشان داده است/پهلوی قربانی زورآزمایی دین با سکولاریسم شد
* یک اندیشه سکولاریستی در جامعه چطور شکل میگیرد و چه تقابلی با اندیشه دینی بالاخص اسلامی دارد؟
-به صورت کلی سکولاریسم زمانی اتفاق میافتد که قاعده جامعه و طبقات اجتماعی و اکثریت مردم آن را بپذیرند در غیر این صورت حکومت است که تنها اعتقاد به سکولاریست دارد و این حکومت «لائیک» است اما در جوامع اسلامی، دین بالاترین ابر قدرت است و تجربه تاریخی در خاورمیانه و مشرق زمین نشان داده که همواره گرایشهای دینی مردم قویترین بوده و هیچ قدرتی نتوانسته با آن مبارزه و زورآزمایی کند، حتی خود رژیم شاه نیز قربانی چنین زورآزمایی شد.
*بنابراین امکان نفوذ این اندیشهها در جامعه اسلامی وجود دارد یا خیر؟
-با توجه به اینکه قدرت در جامعه اسلامی با دین است، نفوذ این اندیشهها به صورت کلی امکان ناپذیر است اما با این حال اشاعه فرهنگ، سبک زندگی غربی در بین مسلمانان در رگههای معرفتی، اخلاقی و رفتاری افراد میتواند زمینههای سکولاریسم از پایین را فراهم کند و این امر خطرناکی است به این معنا که مسلمانان و اقشاری از جامعه این مفهوم دین حداقلی را بپذیرند.
مفهومسازی حداقلی دین یک حیله فکری است
*منظور از مفهوم سازی دینی حداقلی چیست؟
-این مفهوم یک حیله فکری برای باز کردن باب سکولاریسم در جامعه است به این معنا که شما میتوانید سکولار باشید، دین را از قلمروهای سیاست، دولت، اقتصاد، فرهنگ و سیاست جدا بدانید اما مسلمان هم باشید، این همان حیله فکری است که با مفهوم سازی دین حداقلی اشاعه پیدا میکند و در سبد اعتقادی و معرفتی مردم قرار میگیرد.
*از طرق اخلاقی و مذهبی چطور اندیشههای سکولاریستی وارد جامعه مذهبی میشود؟
-در سبد اخلاقی مقولاتی چون شیوع و گسترش عرفانهای کاذب شکل میگیرد این عرفانها از جهت اخلاقی میتواند سکولاریسم را اشاعه دهد، همچنین در سبد رفتاری جامعه نیز کماعتنایی به مناسک مذهبی چون روزه ماه مبارک رمضان و حفظ سبک زندگی غربی چون نگهداری حیوانات در آپارتمانها نیز باعث نفوذ چنین اندیشههایی میشود، این موارد باید مورد توجه نسل جوان قرار بگیرد.
تفاوت واکنش به نفوذ سکولاریسم در جامعه مسیحی و اسلامی
*در نهایت چه تفاوت کلی بین مسیحیت در دوران نفوذ اندیشه سکولاریستی و اسلام وجود دارد که شما معتقدید این اندیشهها در اسلام نفوذ نمیکند؟
-همینطور است من معتقدم سکولاریست در جامعه اسلامی زمینهای ندارد، نخست بخاطر خاستگاه متفاوت دین اسلام به عنوان دینی که در ساختار سیاسی خاصی شکل نگرفت، برخلاف مسیحیت که در یک ساختار پیشرفته سیاسی قرار گرفت. همچنین سرنوشت تاریخی اسلام و مسیحیت نیز با یکدیگر متفاوت است مسیحیت با علم، دنیا، آداب و اندیشههای بزرگانی چون گالیله مخالفت کرد در حالی که اسلام با عقل، علم، منافع مردم و واقعیتهای زندگی سازگار است و انسان را مرتبا به تفکر دعوت میکند، بنابراین چون خاستگاه و سرنوشت تاریخی مسیحیت با اسلام متفاوت بود، این اندیشه در جهان اسلام هیچ زمینهای ندارد و تنها یک امر وارداتی است و به عبارتی کالایی که بذرش وارداتی است و در سرزمینهای اسلامی نمیروید.
دین بسته خوشبختی و معرفتی واحدی است
*مهمترین راههای مقابله با اندیشههای سکولاریستی وارداتی در جامعه چیست؟
-نخست برای مقابله باید خود خانوادهها در ایجاد نگاه دینی در فرزندانشان دین را به عنوان یک بسته خوشبختی و معرفتی واحد بنگرند نه اینکه یک جا دین را قبول داشته و یک جا نداشته باشند، طبعاً دین به تمام روابط فرد و خدا، فرد و خود، دیگران، جامعه و ... توجه دارد، این اعتقاد باید از دوران کودکی توسط خانوادهها به فرزندانشان تعلیم داده شود و سپس در مدرسه، هیأتهای مذهبی، گروههای همسان، صدا و سیما و سایر رسانهها مورد توجه و فرهنگسازی قرار بگیرد.
*در گامهای بعدی از سوی نهادها باید چه گامهایی برداشته شود؟
-پیش از هر چیز سازوکار امر به معروف و نهی از منکر در اشاعه بیاعتنایی به سبک زندگی دینی و تکالیف شرعی بسیار مؤثر است، در ادامه کارآمدی دینی دولت نیز حایز با اهمیت است. دولتها در چهار سال فعالیت خود مسئولیت بسیاری برای رفع نیازهای معیشتی و دنیایی و تأمین مردم دارند در غیر اینصورت این دین است که متهم به ناکارآمدی میشود. در نهایت مهمترین نکته نیز مقابله با مناقشات فرقهای و مذهبی در جامعه است، چرا که یکی از دلایلی که به اشاعه سکولاریسم در اروپا کمک کرد، اشاعه مناقشات مذهبی پروتستانها و کاتولیکها بود که به جنگهای چند دههای انجامید این منازعات نباید بین شیعه و سنی در جهان اسلام مشاهده شود که به صورت مهندسی شده و پروژهای از سوی جهان غرب و افراد نادان و گروههای تکفیری در حال دامن زدن است.