به گزارش مشرق به نقل از تابناک، در ابتدای تونل توحید و هر جا که سر بچرخانی، تکراری بودن تابلوی هشداردهنده ممنوعیت ورود موتور سیکلت توجهتان را به خود جلب میکند؛ اما تقریبا غیرممکن است یک بار طول تونل را بپیمایید و موتورسیکلت در آن نبینید؛ این نکته را بگذارید کنار تا بعد درباره آن بگوییم.
شاید شما هم این دست بیلبوردها دیده باشید که شعار «منتظریم...» با خط نستعلیق در آن گنجانده شده است؛ تابلوهایی که در آنها پدری سوار بر موتورسیکلت تصویر شده که کنار در منزل خیره به فرزندش مانده و در حال گرفتن کلاه ایمنی از دستان وی است و شعار «منتظریم...» درج شده در حاشیه تصویر، انتظار خانواده به بازگشت پدر به منزل را سفیدخوانی میکند؛ انتظار به سالم برگشتن سرپرست و نانآور خانواده.
تلاش برای گذاشتن کلاه ایمنی بر سر موتورساران، با اهدای کلاه ایمنی رایگان
به رغم وجود این دست کارهای فرهنگی، کافی است این بار که از خیابان میگذرید، نگاه دقیقتری به سیل موتور سیکلت سوارانی بیندازید که بیشترشان بیقاعده این سو و آن سو میروند و شمار تخلفاتشان اینقدر فزونی یافته و بیرون از کنترل به نظر میرسد که به تازگی پلیس پایتخت را مجبور کرده، معابر ویژه عبور اتوبوس را با درهای کشویی ببندد و یک سرباز وظیفه راهنمایی و رانندگی را برای هر در مأمور بگمارد تا تنها راه را زمان عبور و مرور اتوبوسها باز کند تا شاید مسیر ویژه، مسیر موتور سیکلت به نظر نرسد.
این در حالی است که اقدامات دورهای پلیس برای مقابله با موتورسواران متخلف، جز اثربخشی چند روزه و موضعی، اثر چندانی نداشته و هرگز نتوانسته از تخلفات بیشمار این دسته از رانندگان بکاهد تا جایی که مثلا تمدید چند باره و گاه ماهانه طرحهایی همچون مقابله با موتورسوارانی که طول تونل بزرگ درون شهری پایتخت، توحید را میپیمودند هم نتوانسته مانع استفاده ایشان از این راه زیرزمینی شده و به روایت فیلمهای متعدد و دلخراشی که از حوادث پیش آمده برای موتورسواران درون تونل ثبت شده است، هر از چندگاهی یکی از این رانندگانِ خطر کرده بر اثر کمبود اکسیژن و مسمومیت ناشی از انباشت گاز بیرنگ منوکسید کربن، به دیواره تونل یا خودروهای عبوری برخورد کرده و اگر خوش شانس بوده و جان نبازد، دست کم آسیبهایی بسیار جدی ببیند.
این رویدادهای ناخوشایند که نه انبوه تابلوهای اعلان ممنوعیت حمل و نقل موتورسیکلت در ابتدای تونل مانع تکرار آن شده و نه راهکاری مانند جریمه و یا حتی شکل ناخوش اعمال قانون (پدیدهای که به «موتورگیری» معرف حضور شهروندان است!)، در زدودن آن از چهره خیابانهای شهرهای کشورمان موفقیت زیادی به دست نیاورده، همه و همه موجب نشده تا مسئولان راهنمایی و رانندگی در اصلاح فرهنگ ترافیکی و نظم بخشیدن به شهر و برقرار کردن ایمنی در سطحی بالاتر برای شهروندان کوتاه بیاید و در نتیجه همین مسئولیت پذیری، به تازگی ابتکاری در دستور کار ایشان قرار گرفته که درخور تقدیر است.
در این طرح که به ظاهر راهنمایی و رانندگی نوآور آن است، مأموران راهور مستقر در خیابانها و بزرگراههای تهران، با دیدن موتورسواران متخلف، به ویژه آن دسته از آنانی که بدون استفاده از کلاه ایمنی به سواری مشغولند، ایشان را متوقف کرده و ضمن دریافت گواهینامه یا کارت و یا بیمه نامه موتور سیکلت، نه برگ جریمهای صادر میکنند و طبیعتا نه خبری از توقیف وسیله نقلیه فرد خاطی در میان است، بلکه تنها یک برگه رنگ و رو رفتهٔ کپی شده در اختیار وی میگذارند که روی آن مشخصات شناسایی موتور سیکلت، راکب، مدرک دریافت شده و نام افسر راهنمایی و رانندگی قید شده و به موجب آن از راننده خاطی خواسته شده تا به آدرسی که آمده، مراجعه کرده و پس از حضور در یک کلاس آموزشی، مدرک توقیف شده خود را دریافت کند.
در ادامه کافی است، راننده در کلاس حضور پیدا کرده و به روایت تصاویر از خطراتی که در کمین رانندگان خاطی نشسته آگاه شود تا هر بار که خواست سوار بر موتورسیکلتش، راهی را برود، تصاویر هشدار دهنده را به یاد آورده و فراموش نکند که استفاده از کلاه ایمنی و مرتکب نشدن تخلفات راهنمایی و رانندگی میتواند چه سرنوشت خوشی برای وی به همراه آورده و تکرار اشتباهات گذشته تا چه اندازه ممکن است تلخ تمام شود.
اینجاست که امید به شکلگیری فرهنگ مطلوب در استفاده از موتورسیکلت پر رنگ شده و هیچ کسی نمیتواند ادعا کند که راهنمایی و رانندگی در آموزش کوتاهی کرده و یا تنها به دنبال جریمه کردن است؛ اکنون تصور کنیم که چنین طرح به غایت نکویی در سراسر کشور فراگیر شده و تکامل بیابد تا مثلا یک بار شرکت راننده در این کلاس به معنای اتمام حجت با وی تلقی شده و در صورت تکرار تخلف، جریمه در نظر گرفته شده برای راننده خاطی تشدید شود!
شاید شما هم این دست بیلبوردها دیده باشید که شعار «منتظریم...» با خط نستعلیق در آن گنجانده شده است؛ تابلوهایی که در آنها پدری سوار بر موتورسیکلت تصویر شده که کنار در منزل خیره به فرزندش مانده و در حال گرفتن کلاه ایمنی از دستان وی است و شعار «منتظریم...» درج شده در حاشیه تصویر، انتظار خانواده به بازگشت پدر به منزل را سفیدخوانی میکند؛ انتظار به سالم برگشتن سرپرست و نانآور خانواده.
تلاش برای گذاشتن کلاه ایمنی بر سر موتورساران، با اهدای کلاه ایمنی رایگان
به رغم وجود این دست کارهای فرهنگی، کافی است این بار که از خیابان میگذرید، نگاه دقیقتری به سیل موتور سیکلت سوارانی بیندازید که بیشترشان بیقاعده این سو و آن سو میروند و شمار تخلفاتشان اینقدر فزونی یافته و بیرون از کنترل به نظر میرسد که به تازگی پلیس پایتخت را مجبور کرده، معابر ویژه عبور اتوبوس را با درهای کشویی ببندد و یک سرباز وظیفه راهنمایی و رانندگی را برای هر در مأمور بگمارد تا تنها راه را زمان عبور و مرور اتوبوسها باز کند تا شاید مسیر ویژه، مسیر موتور سیکلت به نظر نرسد.
این رویدادهای ناخوشایند که نه انبوه تابلوهای اعلان ممنوعیت حمل و نقل موتورسیکلت در ابتدای تونل مانع تکرار آن شده و نه راهکاری مانند جریمه و یا حتی شکل ناخوش اعمال قانون (پدیدهای که به «موتورگیری» معرف حضور شهروندان است!)، در زدودن آن از چهره خیابانهای شهرهای کشورمان موفقیت زیادی به دست نیاورده، همه و همه موجب نشده تا مسئولان راهنمایی و رانندگی در اصلاح فرهنگ ترافیکی و نظم بخشیدن به شهر و برقرار کردن ایمنی در سطحی بالاتر برای شهروندان کوتاه بیاید و در نتیجه همین مسئولیت پذیری، به تازگی ابتکاری در دستور کار ایشان قرار گرفته که درخور تقدیر است.
در این طرح که به ظاهر راهنمایی و رانندگی نوآور آن است، مأموران راهور مستقر در خیابانها و بزرگراههای تهران، با دیدن موتورسواران متخلف، به ویژه آن دسته از آنانی که بدون استفاده از کلاه ایمنی به سواری مشغولند، ایشان را متوقف کرده و ضمن دریافت گواهینامه یا کارت و یا بیمه نامه موتور سیکلت، نه برگ جریمهای صادر میکنند و طبیعتا نه خبری از توقیف وسیله نقلیه فرد خاطی در میان است، بلکه تنها یک برگه رنگ و رو رفتهٔ کپی شده در اختیار وی میگذارند که روی آن مشخصات شناسایی موتور سیکلت، راکب، مدرک دریافت شده و نام افسر راهنمایی و رانندگی قید شده و به موجب آن از راننده خاطی خواسته شده تا به آدرسی که آمده، مراجعه کرده و پس از حضور در یک کلاس آموزشی، مدرک توقیف شده خود را دریافت کند.
اینجاست که امید به شکلگیری فرهنگ مطلوب در استفاده از موتورسیکلت پر رنگ شده و هیچ کسی نمیتواند ادعا کند که راهنمایی و رانندگی در آموزش کوتاهی کرده و یا تنها به دنبال جریمه کردن است؛ اکنون تصور کنیم که چنین طرح به غایت نکویی در سراسر کشور فراگیر شده و تکامل بیابد تا مثلا یک بار شرکت راننده در این کلاس به معنای اتمام حجت با وی تلقی شده و در صورت تکرار تخلف، جریمه در نظر گرفته شده برای راننده خاطی تشدید شود!