به گزارش مشرق به نقل از رجانیوز، جمعی از مدیران آموزش و پرورش که سابقه همکاری با دکتر محمدعلی نجفی را دارند، در نامه ای به نمایندگان مجلس با ارائه دلایلی خواستار رای منفی نمایندگان به گزینه پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش شدند. متن این نامه به این شرح زیر می باشد:
باسمه تعالی
نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی
سلام علیکم،
آنچه بهصورت مختصر درپی می آید
واقعیتهایی است که مبتنی بر اظهارات و نوشته های گروه کثیری از نیروهای
متعهد و ولایی آموزش وپرورش می باشد که در زمان وزارت آقای نجفی با ایشان
همکاری داشته و مخالف عملکرد ودیدگاههای وی بوده اند (اسناد و سوابق این
گفته ها به صورت متواتر در سایت هاوخبرگزاری های متعدد موجود است)لذابه نظر
می رسدانتخاب آقای نجفی موجب تغییر مسیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی
ایران از آنچه شهیدان رجایی و باهنر ترسیم کرده اندمی شود وآموزش و پرورشی
که میبایست منشا تربیت اسلامی در جامعه باشدرا بهسوی آموزش و پرورش خنثی و
بیتفاوت به ارزشهای اسلام و انقلاب سوق می دهد
1- اجرای ناقص و وارونه تغییر نظام آموزشی و شکست نظام جدید متوسطه در دهه هفتاد :
طرح کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری
اسلامی ، مصوب شورای تغییر نظام آموزش و پرورش که نتیجه زحمات ده ساله ستاد
اجرایی تغییر نظام آموزش و پرورش از زمان شهید رجائی بوسیله شهید سید
کاظم موسوی در سال 58 آغاز گردید و با تلاش و مشارکت هزاران نفر از متخصصین
تعلیم و تربیت از وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالی و حوزه های علمیه
مبتنی بر مبانی و اصول تعلیم و تربیت اسلامی گرد آمده بود، در سال 68
همزمان با آغاز وزارت ایشان جهت اجرابه وی ارائه شد،
جناب دکتر نجفی بدون تامل و تعمق در این
سند ارزشمند به بهانه آنکه ما فعلا" توان اجرای آن را نداریم.دوره های
اساس ،ارکان ، ارشاد و متوسطه وهمچنین تغییر در محتوای مطالب کتب درسی با
رویکرد دینی و اتخاذ روش های تربیتی اسلامی رانادیده گرفت و تغییر نظام را
از آخر، یعنی از دوره متوسطه شروع کرد ، آن هم تغییر در شکل ارائه دروس به
روش انتخاب واحد در دو نیمسال و به دنبال ان تعطیلات زمستانی به روش غربی
در بین دو نیمسال را ارائه نمود. البته با رها شدن دانش آموزان در ساعاتی
از اوقات آموزشی مدارس که پنجره های باز نامیده شد روبرو گردید که بعدا
مجبور شدند ارائه دروس را بصورت سالی واحدی تغییر دهند. برونداد ایجاد نظام
جدید متوسطه دراین دوره از چند جهت قابل نقد است:
الف- افزایش مشکلات تربیتی:
در نظام ترمی واحدی نظام جدید متوسطه
وجود "پنجرههای باز" دربرنامه هفتگی ونداشتن امکانات وبرنامه مشخص تربیتی
برای این ساعات موجب رها شدن دانش آموزان درخیابانها و افزایش مشکلات
تربیتی شد.
ب- تجربه ناموفق پیش دانشگاهی:
همچنین تاسیس پیش دانشگاهی که معلوم
نبود این دوره یکساله فرد دانش آموز است یا دانشجو یا هیچکدام و اداره این
دوره با آموزش و پرورش است یا آموزش عالی که نهایتا پس از 18 سال تجربه
ناموفق ،شاهد انحلال آن بودیم.
ج- عدم توجه به تغییر محتوا وروش هابا رویکرد دینی:
لازم به ذکر است در اجرای تغییر نظام در
این دوره هیچ بحثی از تغییر مطالب کتب درسی و روشهای تربیتی و روشهای
تدریس با رویکرد دینی نبود.
د- به فراموشی سپردن دوره دبستان( ابتدایی):
دراین دوره مساله دبستان به حاشیه رفت و
کیفیت در آن بهشدت تنزل کرد. در حالی که بنا به فرمایش حضرت امام خمینی
(ره) اهمیت ابتدایی ( دبستان) از دانشگاهها بیشتر است، آنجایی که فرمودند:«به دبستانها برسید که دانشگاه دیر است.» متاسفانه جناب نجفی حتی در برنامه اخیرشان که به مجلس عرضه داشتند هیچ طرح مشخصی برای ابتدایی ارائه ننموده اند.
2- تضعیف وتعطیلی مراکز تربیت معلم:
آقای نجفی با این تفکر که آموزش عالی
برای همة سازمانها از جمله آموزش و پرورش، نیروی انسانی تربیت میکنند.
شروع به تضعیف وتعطیلی مراکز تربیت معلم نمود این در حالی است که اکثر
کشورهای مطرح جهان معلمان را در مراکز خاصی که برای این حرفه تاسیس
شدهاند، تربیت میکنند. البته مهم بودن مسأله تربیت معلم از جانب برخی
صاحبنظران به ایشان یادآوری شده بود.
آقای غلامحسین حیدری معاون سابق جناب نجفی دراین رابطه می گوید: بنده
از زمان شهید رجایی در آموزش و پرورش مسئولیت داشته ام، باید بگویم که
تمام وجود شهید رجایی، تربیت معلم بود. شهید باهنر به بنده گفت«70 درصد کار
شما مدیران کل استانها تربیت معلم است»در زمان آقای نجفی تربیت معلم عملاً
تعطیل شد و بنده این را اشتباه بزرگ میدانم که قابل جبران نیست . نتیجه
حذف تربیت معلم، بهکارگیری یک صد هزار نفرمعلم حقالتدریسی ، شرکتی وغیره
با سلیقه های مختلف بود که علی رغم عدم وجود تناسب در رشته تحصیلی مورد
نیاز و جنسیت وب وم مورد نیاز تحت فشارهای اجتماعی استخدام شدند. درحالیکه
ما می بینیم کشورهایی که در تعلیم و تربیت حرف دارند، فقط از راه تربیت
معلم موفق بودهاند؛ به عنوان مثال درباره فرانسه و ژاپن مطالعه دقیق کردیم
و مشخص شد اولین آزمونشان تربیت معلم است؛ اگر کسی تربیت معلم قبول نشود
مهندس و پزشک میشود.(حیدری مصاحبه با خبرگزاری فارس)
مرحوم زندهیاد دکتر حسین عظیمی میگوید: من
نقش آموزش عمومی را در توسعه کشور مسلماً خیلی بالاتر از آموزش دانشگاهها
میدانم. دلیل آن هم این است که بنده چندین سال پیش زمانی که جناب آقای
نجفی وزیر بودند و من در نیاوران در جلسه رؤسای مناطق دعوت شده بودم بحثی
را ارائه کردم که بنده در آکسفورد استاد دانشگاه بودم، ولی در انگلستان به
بنده اجازه نمیدادند که معلم دوران ابتدایی بشوم. آنها عنوان میکردند که
شما استاد دانشگاه هستید ولی اگر بخواهید معلم ابتدایی بشوید باید
آموزشهای ویژهای را ببینید چرا که دوران ابتدایی اصلا دنیای دیگریاست.( پژوهشکده تعلیم وتربیت،۱۳۸۲)
بیان مذکور تمایز خاص دانش آموختگان تربیت معلم را با فارغ التحصیلان دانشگاهها نشان میدهد.
3- مهیا نمودن مقدمات انحلال امور تربیتی:
علی رغم آنکه که رهبر معظم انقلاب اسلامی در ملاقاتی که آقای نجفی همراه با معاونین پرورشی استانها باایشان داشته اند فرمودند:«اگر
شهید رجایی و باهنر (ره) امور تربیتی را بوجود نیاورده بودند،هم اکنون با
توجه به تهاجم فرهنگی غرب لازم بود این نهاد مقدس را بوجود آوریم.»
ایشان با افزایش تعداد دانش آموزان تحت
نظریک مربی تربیتی به چهار برابر و تقلیل دانشجویان رشته پرورشی در مراکز
تربیت معلم به یک چهارم ، مقدمات انحلال امور تربیتی را فراهم کردو در زمان
وزرای بعدی این کار تمام شد. دراین رابطه رهبر معظم انقلاب در سالهای بعد
از دولت اصلاحات، از تعطیل شدن تربیت معلم و امور تربیتی در آموزش و پرورش
اظهار تاسف کردند.
4- عدم تجانس ایشان با جنس معلمان:
کسی میتواند دغدغه آموزش و پرورش را
داشته باشد که از جامعه معلمان باشد.آیا ایشان میتوانند مسائل یک معلم چند
پایه را درک کنند، آیا حتی یک ساعت بهصورت دبیر عادی تدریس کردهاند؟ آیا
میتوانند یک ساعت حدود ۴۰ دانشآموز دبیرستانی را کنترل کنند؟ آیا صحصح
است فرد بی انگیزه ای که اظهار داشته من تمایلی به بازگشت به وزارت آموزش
وپرورش نداشتم آقای روحانی فرد دیگری را پبدا نگرده ،جانشین وزیران پرتلاشی
همچون رجایی وباهنر شود؟ آیا نوجوانان تهاجم زده فرهنگی را جز با سوزو
گداز معلمی می توان از کید دشمن نجات داد؟
5- عدم صلاحیت حرفه ای وعلمی ایشان متناسب با حوزه فعالیت آموزش وپرورش
تحول بنیادین در این دستگاه عظیم بر
اساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی از آرزوهای دیرین نیروهای ارزشی و ولائی
در این دستگاه مقدس و از مطالبات رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر بوده
است. لذا جهت تداوم این امر که در آغاز راه است وزیر جدید برای اجرای این
سند باید علاوه بر صاحب نظر بودن در مباحث تربیتی بر مبانی نظری این سند
نیز مسلط بوده و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی را درک کرده و به آن اعتقاد
داشته باشد ومعتقد به لزوم تبعیت از نظرات کارشناسانه مبتنی بر آموزه های
دینی علما ی اسلام بویژه نظرات راهگشا حاکمیتی مقام عظمای ولایت فقیه در
امر تعلیم و تربیت باشدتا بتواند آموزش و پرورش را در مسیر تحولی درستی
قرار دهد به گفته حجه الاسلام ذو علم مدیر تدوین طرح برنامه درسی ملی
آقای محمد علی نجفی فاقد این مهارتها والزامات است. مطالعات وتحصیلات
ایشان درحوزه ریاضی و فنی بوده واصلادر مقولهها ی تربیت اسلامی نبوده است
وایشان به تفکیک بین تعلیم و تربیت اسلامی و سکولار در مقوله نظری چندان
قائل نیست خود این مانعی در سر راه تحقق تحول بنیادین و اسناد آن خواهد شدو
مارا به نقطه صفر قبلی باز خواهد گرداند.(مصاحبه جناب ذوغلم با خبرگزاری فارس)
6- اعتقاد ایشان به غیرحاکمیتی بودن آموزش وپرورش:
آقای نجفی در بخش از سخنان خود گفته اند
که برخی آموزش وپرورش راقسمتی از حاکمیت می دانند درحالی که آموزش وپرورش
بخشی از جامعه است این دیدگاه برخلاف سیاست های کلی ابلاغ شده از سوی مقام
معظم رهبری پیرامون آموزش وپرورش است.
7-غیرایدئولوژیک دانستن بخش اعظمی از آموزش وپرورش:
آقای نجفی در مصاحبه ای که در سایت رسالت آمده است عنوان کرده: «بخش اعظمی از آموزش وپرورش غیرایدئولوژیک است.»
این دیدگاه مطابق با دیدگاه غربی وخلاف
نظر حضرت امام(ره)،رهبر معظم انقلاب وسند تحول بنیادین آموزش وپرورش می
باشدلذابیم آن می رودتلاش هایی که در طول چندین سال در خصوص تدوین سند تحول
بنیادین مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی توسط متخصصین دینی ودانشگاهی
صورت گرفته بر باد رود.
8- حضور فعال ایشان ومدیران منتسب به وی در فتنه88:
همگان می دانند قشر عظیم معلم همیشه در
همه صحنه های انقلاب حاضر ومدافع حریم ولایت وانقلاب بوده است ،تقدیم
هزاران شهید فرهنگی و همچنین هزاران شهید دانش آموز که تربیت یافته این
معلمان بودند گواه این مطلب است. جناب نجفی درجریان فتنه 88 از عوامل
وعناصر مهم این جریان و یکی از مدافعان موضوع تقلب بود و درمجلسی که در
محضر حضرت امام خامنه ای تشکیل شد حضور داشت و ما جایی ندیدیم و نشنیدیم که
بعد از سخنان صریح وشفاف رهبری از فتنه وفتنه گران تبری جوید و برعلیه آن
موضع بگیرد. نکته دیگر اینکه بسیاری از مدیران ارشدی که زمان وزرات ایشان
درآموزش وپرورش تصدی امور را داشتند نیز در جریان فتنه از حامیان فتنه و
فتنه گران بودند و حتی برخی هم اکنون دوران محکومیت را در زندان سپری می
کنند. بیم آن است که با ورود مجدد ایشان به آموزش وپرورش این مدیران برمسند
امور قرار گرفته ویا طرف مشورت ایشان در آموزش وپرورش باشند.
9-نگرانی از به کارگیری نیروهای تحت تاثیر غرب به جای نیروهای متعهد
دکتر نجفی در کارنامه دوران وزارت خود
تغییرات اساسی در نیروهای اصیل انقلاب وجایگزین کردن کسانی که معتقد به
تعلیم تربیت اسلامی نیستندرا دارد به گفته حیدری معاون نجفی در دروران
وزارت ایشان در آموزش وپرورش اکثر
معاونان آقای نجفی در دوران وزارتش، از بیرون از وزارت آموزش و پرورش
انتخاب شدند و اغلب تحصیلکرده کشورهای غربی بودند که میتوان به دکتر
سپهری، دکتر حسینی، ومهندس جزینی اشاره کرد.
اینجا دو انتقاد مطرح است؛ اول اینکه
آموزش و پرورش از نظر کمی و کیفی با هیچ وزارتخانهای قابل مقایسه نیست
وازهمان ابتدای انقلاب شاهد افرادی مانند شهیدان رجایی، باهنر و بهشتی
هستیم؛ جمعیت یک میلیونی کارکنان آموزش و پرورش بدون تعارف از متعهدترین
افراد به نظام هستند.دومین نکته نیز این است که در بین یک میلیون کارکنان
آموزش و پرورش افراد متخصص با تحصیلات دکتری و فوق لیسانس حضور دارند حال
با توجه به انکه ایشان در حاشیه «جلسه نمایندگان تشکلهای صنفی و سیاسی
معلمان» درتاریخ ۱۳۹۲/۵/۱۶ عنوان کرده اند:«در
حدی که بتوانیم و هر زمان که احساس کنیم مدیری شایستگی ماندن در پستی را
ندارد و فرد شایستهتری داریم، اقدام خواهیم کرد و این جزو مواردی نیست که
درباره تصمیمگیری آن در سال تحصیلی صبر کنیم.» لذا بیم آن می رود
که آموزش وپرورش جولانگاه تصفیه حسابهای سیاسی وحذف نیروهای ارزشی انقلاب
شود همانگونه که در دوران ایشان این اتفاق افتاده است واین تجربه تلخ در
آموزش و پرورش تکرار شود که تغییرات مدیریتی کلان در آموزش و پرورش به روند
ثبات و تعمیق تربیت در این دستگاه آسیب زده است.
10-عدم توانایی جسمانی:
به نظر می رسدآقای نجفی با توجه به
مشکلات جسمانی که دارند از جمله سکته قلبی در آینده توانایی اداره دستگاه
عظیم آموزش وپرورش را نخواهند داشت چراکه این ارگان رسمی نیازمند وزیری است
که توانایی مواجهه با مسایل ومشکلات گسترده این حوزه را داشته باشد.
درپایان با توجه به توضیحات فوق وسرنوشت
ساز بودن امر تعلیم وتربیت در جامعه انتظار می رود نمایندگان محترم مردم
در مجلس شورای اسلامی تعهد خویش را در قبال اسلام ، انقلاب اسلامی،خون
شهیدان ،حضرت امام (ره) ولزوم تبعیت عملی از ولایت فقیه در نظر گرفته سپس
باتوجه به آیه شریفه:«ان الله یامرکم ان تودواالامانات الی اهلها» (بدرستی که خداوند امرمی کندکه امانات را به دست اهلشان بسپارید. سوره نساء 58) درمورد نامزد پیشنهادی اظهار نظر کنند.