به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از مهر، نشست سیاستگذاری تعیین برنامههای آتی کارگاه قصه و رمان حوزه هنری عصر روز سه شنبه 5 مرداد در حالی در تالار اوستای حوزه هنری برگزار شد که بیش از نیمی از نویسندگان دعوت شده به این نشست به دلایلی که صادق کرمیار، مدیر کارگاه قصه و رمان نسبت به آن اظهار بیاطلاعی کرد، در آن حضور نداشتند.
این گزارش میافزاید، این نشست با حضور نویسندگانی چون محمدعلی علومی، سیدعلی شجاعی، کمال شفیعی، مجتبی رحماندوست، علیرضا قزوه، صادق کرمیار، موسی بیدج، منیژه آرمین، راضیه تجار و ... برگزار شد و نویسندگانی چون رضا امیرخانی، محمدرضا بایرامی، احمد دهقان و حسین فتاحی با وجود دعوت قبلی در آن حضور نداشتند.
همچنین محسن مومنی شریف و محمد حمزهزاده نیز با وجود اینکه برای شرکت در این مراسم دعوت شده بودند، در این نشست حضور نداشتند و مرتضی سرهنگی و هدایت الله بهبودی نیز با وجود حضور در مراسم و اصرار فراوان حاضران، حاضر به بیان هیچ سخنی در این نشست نشدند.
در ابتدای این نشست صادق کرمیار در سخنانی با تقدیر از اعتماد قزوه به او و اظهار امیدواری نسبت به خارج کردن وضعیت ادبیات داستانی حوزه هنری از وضع فعلی گفت: تنها کاری که به نظرم میتوان در حال حاضر انجام داد، این است که از اهالی قلم بخواهیم بر سیاستگذاری آینده کارگاه قصه و رمان نقشآفرینی کنند.
وی افزود: از نظر من 3 محور آموزش و چگونگی آن که منجر به پیوند نویسندگان جدید و پیشکسوت میشود، تولید آثار ادبی و حل مشکلات فعلی تولید کتاب در حوزه هنری که منجر شده بسیاری از نویسندگان بیش از دو سال در انتظار انتشار اثر بمانند و نیز حمایت از محافل و تشکلهای ادبی 3 محوری است که میتوان حول آن در حوزه هنری در بخش ادبیات تحول ایجاد کرد.
کرمیار همچنین گفت: بخش زیادی از آنچه که امروز به عنوان ادبیات میخوانیم از واقعیات جامعه ما دور است و نویسنده آن نیز صرفا به دنبال ارائه تفکرات خود بوده. همین عامل موجب شده تا شمارگان کتابهای ما آنقدر پایین بیاید که اگر در سال 57 ایران با 30 میلیون جمعیت شمارگان متوسط 3 هزار نسخه را بر هر کتاب داشت، امروز هم با 90 میلیون جمعیت همان شمارگان و حتی کمتر از آن را دارد.
لزوم تدارک سفرهای داخلی و خارجی برای اهل قلم
مجتبی رحماندوست نویسنده، شاعر و نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی نخستین سخنران این مراسم بود که در سخنان خود خواستار توجه به شرایط منطقه و تطبیق آن با تولید ادبی در حوزه هنری شد و گفت: به نظر من باید آثار تولید شده در حوزه را ترجمه و به همه کشورها برای مطالعه ارائه کنیم. ادبیات ما نباید تهرانی شود و دیگر استانهای کشور و حتی کشورهای جهان از خواندنش محروم شوند.
وی ادامه داد: به نظر من سفرهای اردویی 5 تا 6 نفره به شهرستانها و استانها و حتی خارج از کشور میتواند منجر به ایجاد فضایی برای حس برانگیزی به نویسندگان به منظور خلق آثار ادبی شود و باید برای آن برنامهریزی کنیم. این سفرها به ویژه به کشورهایی مانند مصر و سوریه در شرایط حاضر مفید است.
رحماندوست همچنین خواستار توجه ویژه به استفاده از خاطرات شفاهی برای تبدیل به رمان در سیاستگذاریهای کارگاه قصه و رمان شد.
تجربههای پراکنده ادبی باید جمع شود
محمدعلی علومی دیگر نویسندهای بود که در این مراسم سخنرانی کرد. وی با انتقاد از وضیت فعلی ادبیات در کشور گفت: نباید باهم تعارف داشته باشیم. 8 سال در کشور ما همه چیز تعطیل بود. بنابراین چندان تعجبی ندارد که چرا وضع ما اینگونه است و به نظر من جلسه امروز میتواند مقدمهای باشد برای اصلاح مشکلاتی که به وجود آمده است.
وی افزود: نویسندگانی مانند آقای بیدج، کرمیار، شجاعی و ... به سبب نگاه شرافتمندانه و نجیبانه به ادبیات بود که توانستند در سالهای گذشته بر ادبیات موثر باشند. منظورم این است که خُلق و وجدان و شرف هنرمند در اثرش تاثیرگذار است و نمیتوان گفت فردی هنرمند بزرگی است، اما روح بزرگی ندارد. به همین خاطر معتقدم اگر تجربههای پراکندهمان را جمع کنیم، میتوانیم روحمان را هم برای خلق آثار فرهنگی بزرگ کنیم.
علومی افزود: انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود که هدفش تغییر نگاه انسان به جهان است. ما امروز وارث فرهنگ کهن چند هزار سالهای هستیم که انعکاسش در آثار ادبیمان مورد غفلت واقع میشود. به همین خاطر من معتقدم کارگاه باید به سمت گردآوری و تحقیق در مورد فرهنگ مردم همین بگذارد.
اهالی قلم در وضع موجود باید ایثار کنند
باقر رجبعلی، نویسنده نیز در این مراسم طی سخنانی با بیان اینکه ادبیات امروز کشور نیاز به ایثار دارد، اظهار داشت: به نظر من باید در زمینه جذب افرادی که حاضرند در راه ادبیات داستانی امروز ایثار و از خودگذشتگی داشته باشند، تلاش کنیم. من به شخصه حاضرم خودم چنین ایثاری کنم؛ به شرط اینکه بدانیم مسئول ادبیات ما امروز در حوزه هنری چه کسی است؟
رجبعلی افزود: پیش از این مرحوم فردی در حوزه هنری به گونهای کار میکرد که هیچ شائبهای مبنی بر وجود نگاه مادی در فعالیت ادبی حوزه وجود نداشت. البته امروز هم آقایان قزوه و کرمیار همین گونه فعالیت میکنند و دیگر بر عهده نویسندههاست که ایثار کرده و بدون توجه به جنبههای مادی قدم جلو بگذارند.
لزوم توجه به امر آموزش در استانها
در ادامه این مراسم کمال شفیعی، مدیر امور ادبی استانهای حوزه هنری نیز در سخنانی گفت: ادبیات داستانی ما امروز جایش در استانها به شدت خالی است. من به صراحت میگویم که در استانهای کشور دستمان از منظر داشتن یک نویسنده خوب به شدت خالی است و به همین خاطر به نظرم اولین کاری که باید انجام شود، این است که پلان و طرح ادبیات داستانیمان را در سراسر کشور برای 5 ساله آینده ترسیم کنیم.
وی همچنین خواستار ایجاد بستری برای هماندیشی نویسندگان سراسر کشور به واسطه حوزه هنری و ساماندهی جریان آموزش نویسندگی در سراسر کشور شد.
به جای نویسنده منتقد تربیت نکنیم
سیدعلی شجاعی، نویسنده و مسئول انتشارات نیستان از دیگر نویسندگان حاضر در این نشست بود که در سخنان خود خواستار توجه به آسیبشناسی آموزش داستاننویسی شد. وی گفت: در سالهای اخیر به مضمونپروری و محتوا در داستان نویسیمان کمتر توجه کردهایم. ما همیشه فرم را منتقل و در مقابل از دغدغهسازی غفلت کردهایم. به همین دلیل پژوهش کردن برای نویسنده امروز سخت شده است. اما فکر میکنم حوزه هنری میتواند از پس این مشکل بر آید. به نظر من اگر یک استاد بالای سر بسیاری از هنرجوهای داستاننویسی در حوزه هنری بایستد، خواهیم دید که ادبیات حاصل از آن خالی از مضمون و آکنده از فرم نخواهد بود.
شجاعی افزود: در بخش آموزش ما همیشه به دنبال تربیت منتقد هستیم تا داستاننویس. من وقتی آموزش داستان نویسی را در ادبیات کلاسیک روسیه و ادبیات پسامدرن فرانسه نگاه میکنم، میبینم که شیوه آنها از ما فاصله زیادی گرفته است. ما تنها تئوری میگوییم؛ در حالی که نویسنده باید به عنوان فردی که دارای ذهن دراماتیزه است و نگاه او به صورت دراماتیک تعریف شده، تربیت شود و این حرف یعنی شیوههای آموزشی ما باید تغییر کند.
شجاعی در پایان گفت: اینکه در حوزه هنری کتابهایی باقی بماند و منتشر نشود، تأسفانگیز است. اینجا دیگر ممیزی و ارشاد نقش چندانی ندارند و باید به این سئوال پاسخ داد که چرا برخی از کتابها از انتشار باز میمانند و پیوند حاصل از تولید و توزیع و طراوت ناشی از انتشار سریع اثر نویسندگان را نادیده میگیریم.
حوزه هنری جذب حداکثری کند
عبدالحمید ضیایی، رئیس خانه فرهنگ ایران در هند نیز سخنران بعدی این مراسم بود که در سخنان کوتاهی خواستار جذب حداکثری استعدادهای ادبی در حوزه هنری شد و به طور مشخص به نویسندهای مانند ابوتراب خسروی اشاره کرد و گفت: هر نوع ساختن در حوزه معنویت باید مبتنی بر بیان نوعی ویرانگری باشد که در آثار ابوتراب خسروی بهتر از تمام نویسندگان کشور به نمایش درآمده است. نمیدانم چرا به جای حضور این نویسنده در حوزه هنری و حمایت از او باید کتابهایش در خارج از ایران منتشر شود. حوزه هنری باید به نویسندگان بزرگ کشور سفارش کار دهد و حتی از آنها بخواهد بر مبنای محتوای خاصی که مد نظرش است، تولید اثر کنند.
آمدم کارتم را بزنم
منیژه آرمین، نخستین نویسنده زن حاضر در این نشست بود که با اعلام اینکه هدف از برگزاری این نشست را نمیداند و تنها برای اینکه کارتش را زده باشد، اینجاست، گفت: در حال حاضر حرفی برای گفتن در چنین نشستی ندارم.
خیلیها میتوانستند به حوزه بیایند و نیامدند
راضیه تجار، دیگر نویسنده زن حاضر در این نشست اما به طور مشخص نسبت به اظهارات ضیائی جهتگیری کرده و گفت: ما از سال 64 در حوزه هستیم و چیزهای بسیاری دیدهایم، اما سعی کردیم بمانیم و کار کنیم، سیلی خوردیم و ماندیم و ساخته شدیم.
وی ادامه داد: حوزه هنری از قدیمالایام فعال بوده و خیلیها میتوانستند بیایند و کار کنند. کسی جلویشان را نگرفته بود، اما نگاه، محتوا و درونمایه فکری افراد، برای کار کردن در حوزه مهم است و هر کس باید بر جایی بنشیند که شایسته شأن اوست.
تجار گفت: امیدوارم نویسندگان به زودی ندا و نوایی بشنوند که آنها را به نوشتن بیشتر ترغیب کند. البته هر نویسندهای در سکوت کارش را به پیش میبرد، اما تقویت انگیزههای درونی میتواند کار او را با پیشرفت همراه کند.
این نویسنده ادامه داد: آثار خود من بیش از 4 سال است که در انتظار بازنشر در حوزه هنری است پس ما مشکلات را میدانیم و امیدواریم با مدیریت تازه و برنامهریزی در کارگاه قصه و رمان مشکلات حل شود. البته تاکید دارم در این راه نباید خیلی چیزها را فراموش کرد.
بی توجهی زیان بار به آموزش زبان خارجی
موسی بیدج، مترجم، نویسنده و شاعر، سخنران دیگر این مراسم بود که در اظهارات خود به تأسف از بیتوجهی نویسندگان به آموزش زبانی غیر از زبان مادریشان پرداخت و گفت: شاعران و نویسندگان قبل از انقلاب هر کدام به یک زبان خارجی آشنا بودند، اما پس از انقلاب معادله بر عکس شد و اکنون وضعیت به گونهای شده که به دلیل ناآشنایی نویسندگانمان به زبان خارجی نیاز شدیدی به ترجمه پیدا کردهایم.
بیدج گفت: شاید حوزه هنری بگوید اولویت من آموزش زبان نیست، اما من میگویم، اگر پس از گذشت 25 سال نویسندگان و شاعران ما زبان ندانند، بدون شک چیزی کم داریم.
وی همچنین خواستار افزایش سعه صدر در میان اهالی ادبیات شد.
فقدان نظریهپردازی بومی در ادبیات و سینما
نصرتالله تابش سردبیر ماهنامه فیلمنگار و فصلنامه فارابی نیز دیگر سخنران این نشست بود که در بخش نخست از سخنان خود به موضوع فاصله میان ادبیات و سینمای ایران اشاره کرد و گفت: در یک بررسی متوجه شدهایم که اگر فیلمنامهنویس ما بخواهد خودش داستانی را برای ساخته شدن بنویسد کارش بسیار راحتتر از این است که روی رمانی از نویسندگان معاصر کشور برای فیلمنامه نوشتن متمرکز شود و این نشان از فاصله میان ادبیات و سینمای ماست.
وی ادامه داد: من اعلام میکنم که حاضرم بخشی مشخص از ماهنامه فیلم نگار و فصلنامه سینمایی فارابی را به منظور ارائه طرحها و برنامههای آکادمیک در مورد چگونگی افزایش ظرفیت ادبیات داستانی برای حرکت به سوی تبدیل شدن به آثار سینمایی اختصاص دهم.
تابش همچنین به موضوع فقر ادبیات کشور در مورد بیان نسبت میان دین و هنر اشاره کرد و گفت: ما باید در این زمینه به نظریهپردازی بومی روی بیاوریم. امروز زیبایی شناسی در سینمای ما هالیوودی است و نقدمان نیز همینطور و حتی باید با کمال تاسف بگوییم که موضوع معنویت در سینما نیز توسط هالیوود مورد پژوهش قرار گرفته است که همگی نیاز به نظریه پردازی بومی دارد.
اقتصاد هنر را از یاد نبریم
عباس یکرنگی، دیگر نویسنده حاضر در این مراسم نیز خواستار توجه و اولویت گرفتن موضوع اقتصاد فرهنگی در برنامهریزیهای ادبی حوزه هنری شد و گفت: خیلی از هنرمندان باتوجه به شرایط اقتصادیشان نمیتوانند برای زندگیشان برنامهریزی کنند و این وظیفه یک مدیر فرهنگی است که بتواند این خلاء را پر کند.
مدیر خوب در بدترین شرایط نیز کارش را به جلو میبرد
علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری نیز آخرین سخنران این مراسم بود.
وی در ابتدای سخنان خود ضمن درخواست مجدد از مرتضی سرهنگی و هدایتالله بهبودی برای شکستن سکوتشان در این جلسه گفت: انتظار ما از همه دوستان و نویسندگان این است که راه را به ما نشان دهند و حرف بزنند. ما در حوزه به دنبال جذب حداکثری هستیم و دلیلی برای مخالفت با آن نداریم. مثلا چندی قبل میخواستیم در حوزه کارگاهی با حضور یک نویسنده برگزار کنیم. گفتند دربارهاش تحقیق شود، ما درباره خود ایشان و تحصیلاتش در داخل و خارج و محل تدریسش در دانشگاه تحقیق کردیم. حالا هم که کلاسش برپاست بیش از 120 نفر برای حضور در آن ثبت نام کردهاند و از شهرستانهای دور برای شرکت در کلاس این فرد میآیند. هنوز برخی فکر میکنند حوزه هنری برای افراد خاصی است و نباید برخی دیگر به آن وارد شوند.
قزوه ادامه داد: من وقتی به حوزه آمدم و مجموعه را تحویل گرفتم، وضعیتش بد نبود، اما در نهایت چیزی مانند سایر نهادهای فرهنگی کشور بود که مناسب نیست. توقع من این است که در چنین وضعیتی همه کمک کنیم و راه موفقیت و تحول را به هم نشان دهیم.
وی همچنین از برنامهریزی برای جمعآوری تمام پایاننامههای دانشگاهی در مورد ادبیات انقلاب اسلامی خبر داد و گفت: در نظر داریم طی مراسمی از برترین پدیدآورندگان این پایان نامهها و اساتید راهنمای آن تجلیل کنیم.
مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری همچنین به کشورهای فارسیزبان نیز اشاره کرد و گفت: نویسندگان فارسیزبان در افغانستان و تاجیکستان را رها کردیم و آن وقت انتظار داریم جایی مانند بی بی سی آنها را جذب نکند. باید به همه این بخشها وارد شد.
قزوه افزود: در موضوع ترانه خالی کردن میدان توسط ما منجر به تولید اشعار نازل و بیمایه شده است اما کسی نیست بگوید چرا به این شاخه از ادبیات که میتواند درآمدزا باشد، وارد نشدهایم. همین سرمایهگذاریهاست که به بچههای مظلوم و مستعد شهرستانها کمک میکند تا شناخته شوند. باید کسی روزی به این سئوال پاسخ دهد که چرا حوزه هنری تا به امروز یک مجله به زبان کردی برای شاعران و نویسندگان کرد منتشر نکرده است و یا چرا دیگر کسی سراغ مجله کودک مسلمان بلوچ را نمیگیرد. من باور دارم که اعتقاد ما به کارهای مشترک میتواند این بیتوجهیها را کاهش دهد. من معتقدم در همین وضعیت بد موجود نیز میشود کار کرد و از قضا مدیر خوب مدیری است که بتواند در همین فضا کار کند.
وی در پایان گفت: در تفکر مدیر جدید کارگاه قصه و رمان انجام کارهای تازه نهفته است و البته به موانع موجود هم واقف هستند و مطمئنم که میتوانند در چنین شرایطی هم به نتیجه مطلوبشان برسند.