مشرق--- نبايد دستاوردهاي سفر به نيويورك و حركت تيم ديپلماسي در چارچوب سياستهاي نظام را ناديده گرفت. نطق رئيس جمهور در مجمع عمومي سازمان ملل و نيز اجلاس خلع سلاح هستهاي تاكيد بر اصول ديپلماسي خارجي جمهوري اسلامي بود. دولتهاي پيشين هم در همين چارچوب عمل ميكردند. دست رد به تقاضاي كاخ سفيد
براي ملاقات روساي جمهور دو كشور در اين سفر هم عمل در چارچوب و احترام به
افكار عمومي ملت ايران بود كه بايد از آن تشكر كرد و اين موارد را بايد
جزء در آمدهاي سفر تلقي كرد.
اما سفر، هزينههاي غير ضرور هم داشت كه در زير به آنها اشاره ميشود؛
1- ملاقات نيم ساعته ظريف وكري و نيز تماس تلفني رئيس جمهور كشورمان با
اوباما از هزينههاي سفر بود و به تعبير مقام معظم رهبري "برخي از آنچه كه
در سفر نيويورك پيش آمد بجا نبود."(1)
آمريكاييها از اين دو پديده توسط ارتش رسانهاي خود در جهان اين طور تبليغ
كردند كه گويي فشارهاي تحريم اقتصادي وگزينه نظامي روي ميز در دولت ايران
اثر كرده و آنها را به تسليم واداشته است و گفتگو با مقامات آمريكايي را
كه بيش از سه دهه است به صورت تابو درآمده بود شكستند. اين براي ديپلماسي
خارجي جمهوري اسلامي خسارت بار است و مقام و مرتبت ملت ايران را به عنوان
يك ملت الگو كه در برابر خوي استكباري و خود برتربيني دولت آمريكا
ايستادهاند در برابر افكار عمومي جهان بويژه ملت هاي تحت ستم فرو ميكاهد
و اين هزينه كمي نيست.
نفرت ملت ما از آمريكا به دليل خوي ستمكارانه آنها و تجاوزات بي حدوحصر
آنها به منافع و مصالح ملي، يك نفرت پايان ناپذير است. با آنكه برخي با يخ
شكن در سفر نيويورك ميخواستند يخ روابط دو كشور و نفرت مردم ايران از
آمريكا را بشكنند، اما در نماز جمعه سراسر كشور هفته گذشته مردم به طور
خودجوش پس از اقامه نماز اقدام به راهپيمايي عليه مظالم آمريكا كردند و
شعارهاي مرگ بر آمريكا را پررنگتر از هميشه مطرح كردند. متاسفانه رسانه ها
بويژه رسانه هايي كه مدرنيسم را در كشور نمايندگي مي كنند و يك صدا در چند
بلندگو هستند آن را سانسور كردند.
با آنكه نفس گفتگو يا مذاكره به معناي "قهر" يا "آشتي" نيست، محتوا و نتيجه
مذاكره مهم است ، اما در خصوص مناسبات ايران و آمريكا وضع فرق مي كند.
سازه هاي افكار عمومي در جهان و ايران طوري شكل گرفته كه نشستن پاي ميز
مذاكره به معناي تسليم در برابر زورگويي هاست . لذا تيم سياست خارجي
جمهوري اسلامي ايران بايد اين مهم را مورد مداقه قرار دهد و تا اطمينان به
تعامل مثبت با آمريكا پيدا نكرده اند به اين كار تن ندهند.
يك بار در گذشته گفتم آمريكاييها در مذاكرات با دولت ها و ملت ها يك عادت
بسيار زشتي دارند و آن اينكه دست روي جيب خود ميگذارند و به طرف ميگويند
هرچه داريد روي ميز بريزيد تا بين هم تقسيم كنيم .آنها هيچ هزينهاي را از
جيب خود نميخواهند بپردازند .
كما اينكه در اين سفر شمهاي از اين صفت زشت را با تردستي و همكاري
نتانياهو رونمايي كردند. لذا تيم ديپلماتيك ايران بايد اين ظرافت را در نظر
بگيرد كه ؛
الف- گفتگو براي گفتگو را نپذيرد.
ب- در مقابل تكرار مطالبات غير قانوني و زورگويانه آمريكاييها بايستد.
ج- وقتي آمريكاييها دستها را محكم روي جيبهاي خودشان گذاشتهاند و
نميخواهند در اين تعامل هزينهاي بپردازند مواظب جيببري آمريكا باشند.
لذا در شرايط خاص عطاي مذاكره را بايد به لقاي آن ببخشند.
د- هرگونه مذاكره دوسويه در شرايط مقدماتي بي فايده است و بايد در قالب 1+5 همان قالب قبلي ادامه يابد.
2- ذوقزدگي برخي در داخل از تاكتيك "نرمش قهرمانانه " و راهبرد تلقي كردن
آن و نيز برخي اظهارات غير مسئولانه در خصوص "روابط با آمريكا" و نيز
درباره "شعار مرگ بر آمريكا" ، هزينه هاي سفر را بالابرد.
اظهارات نسنجيده و تحريفگونه آيت الله هاشمي رفسنجاني در اين مورد
مثال زدني است.
اينكه از قول ايشان در سايت اطلاعرسانياش گفته شد؛ " امام (ره) موافق حذف شعار مرگ بر آمريكا بودند"
يك حرف نسنجيده براي بالا بردن هزينههاي سفر بود.
با آنكه هيچ سندي براي درستي اين حرف وجود ندارد و امام (ره) در وصيتنامه
خود فرموده اند؛ " هر نسبتي به من دادند مورد تصديق نيست مگر اينكه صداي
من، خط من و امضاي من باشد"، در اين مورد دست مدعي خالي است.
و در عوض مردم ما بارها از امام در همين صدا و سيماي جمهوري اسلامي مطالبي را در مورد تاييد شعار مرگ بر آمريكا شنيدهاند.
از جمله موارد زير شاهد زنده اين ادعاست:
1- "خط اين بود كه اين قضيه مرگ بر آمريكا منسي شود."
(صحيفه امام- ج15)
2- " ما شعار مرگ بر آمريكا را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخير لانه فساد وجاسوسي آمريكا تماشا كردهايم."
(صحيفه امام- ج21)
3- بسياري از سران كشورهاي اسلامي ... حتي شنيدن شعار مرگ بر اسرائيل و مرگ
بر آمريكا را واهمه داشته و به شدت از آن جلوگيري ميكنند . فانالله و
انااليه راجعون!"
(صحيفه امام - ج 17)
4- بايد به آن آخوند مزدور كه فرياد مرگ بر آمريكا و ... را خلاف اسلام
ميداند گفت؛ ... برائت و نفرين نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با
مسلمانان بر مسلمين را كفر ميدانيد؟
(صحيفه امام ج18)
متاسفانه آقاي هاشمي غير از اين مطلب كه همزمان بود با گفتگوي روحاني با
اوباما ، مطلب ديگري چند روز قبل از آن گفته بودند مبني بر اينكه "مذاكره و
رابطه با آمريكا از مهمترين مسائلي است كه حل و فصل آن فقط از جانب حضرت
امام (ره) امكان پذير است و بايد در زمان حيات امام حل شود." خوب اين تقاضا
را ايشان طي
نامه اي به امام دادند. اما واكنش امام (ره) را در مورد اين تقاضا به مردم
نگفتند. اگر امام (ره) اعتنايي به اين نظر نكردند كه نكردند ، چرا به مردم
نميگويند؟
اگر مخالفت خود را با اين موضع، صريح اعلام كردند، چرا خبر آن را به مردم
نميدهند؟ اگر هم موافق اين نظر بودند بايد به نوعي در فعل، قول و تقرير
امام (ره) انعكاس پيدا ميكرد كه هيچ نشانهاي از اين انعكاس وجود ندارد .
پس تفوه به آن و رسانهاي كردن آن توسط يكسري روزنامهچيهاي زبانبسته چه
فايدهاي دارد جز بالا بردن هزينههاي سفر به نيويورك؟ ! مسئله تصميمسازي
و تصميمگيري درباره مذاكره و رابطه با آمريكا از شئون و اختيارات رهبري
است.آيا وقتي چنين مسائلي گفته ميشود براي بسط يد رهبري است يا بسط يد
اوباما! كدام يك؟ برخي نبايدبه خود اجازه دهند در اندازهاي ظاهر شوندكه
چنين جايگاهي را هيچ وقت نداشتهاند.اينكه مقام معظم رهبري فرمودند: "برخي
از آنچه كه در سفر نيويورك پيش آمد بجا نبود"، مصداق داخلي هم داشت كه به
آن اشارت رفت.امام (ره) در منشور برادري به دو جريان سياسي كشور نصايحي
ميكنند كه هرگز نبايد فراموش شود. ايشان ميفرمايند: "هر دو جريان بايد با
تمام وجود تلاش كنند كه ذرهاي از سياست نه شرقي نه غربي عدول نشود كه اگر
ذرهاي از آن عدول شود، آن را با شمشير عدالت اسلامي راست كنند." آقاي
هاشمي بايد بداند نسل چهارم انقلاب در عمل به وصيت امام (ره) در مقابله با
عدول از سياست خارجي با كسي شوخي ندارد.امام (ره) همچنين در منشور برادري
خطاب به دو جريان ميگويند: "هردو گروه بايد توجه كنند كه دشمنان مشترك
دارند كه به هيچ يك از دو جريان رحم نميكنند."امام (ره) در اين منشور،
آمريكا را دشمن شماره يك ملت معرفي ميكنند (10/8/67) آقاي هاشمي نبايد با
نفي ديدگاه امام در مورد شرارت آمريكا موجب نقض مفاد منشور برادري شوند.او
به عنوان يك مفسر قرآن نيك ميداند حتي خداوند بزرگ در قرآن از شعار مرگ بر
كفار، ابا ندارد؛
"و الذين كفروافتعسا لهم و اضل اعمالهم" و كساني كه كافر شدند مرگ بر آنها و
اعمالشان نابود باد( سوره محمد- آيه 8- ترجمه آيت الله مكارم شيرازي)
امام (ره) در همين منشور برادري تاكيد مينمايند: "هر دو جريان بايد
متوجه باشند كه موضعگيريها بايد به گونهاي باشد كه در عين حفظ اصول
اسلام، براي هميشه تاريخ حافظ خشم و كينه انقلابي خود و مردم عليه
سرمايهداري غرب و در راس آن آمريكاي جهانخوار باشند." موضعگيريهاي
اخير آقاي هاشمي چگونه ميتواند حافظ خشم وكينه انقلابي مردم عليه آمريكا
باشد؟
3- مقام معظم رهبري در اظهارات اخير از تحرك ديپلماسي دولت حمايت كردند و فرمودند: " ما به مسئولين خودمان اعتماد داريم."
رهبر انقلاب اسلامي از آنها خواستند؛ " با دقت و با ملاحظه همه جوانب،
گامها را محكم بردارند."حمايت از تيم ديپلماسي خارجي اكنون يك وظيفه است.
ما اكنون در يك نبرد ديپلماتيك با دشمن قرار داريم.اين نبرد بخشي از نبرد
سخت و نرم با دشمن براي رسيدن به اهداف مقدس جمهوري اسلامي است.رئيس جمهور
عزيزما و تيم همراه، رزمندگان صف مقدم اين نبرد هستند.
ممكن است توفيقاتي در اين نبرد داشته باشند و يا به دلايلي تلفاتي هم
اجتنابناپذير باشد. در هر صورت حمايت از آنها و كمك به آنها يك تكليف
است.كمك ديگران به اين تيم اين نيست كه از نفرت مردم نسبت به جنايات آمريكا
بكاهند و بغض مردم را نسبت به استبداد جهاني فروخورده بخواهند و دچار
ذوقزدگي شوند. اين هزينههاي نبرد ديپلماتيك با آمريكا را بالا ميبرد و
به نوعي بازي كردن در زمين حريف است. نخبگان و مردم خوب ميدانند كه نبايد
پشت مسئولان سياست خارجي كشور را خالي كنند. اگر خطايي رخ داده بايد تصحيح
شود نه اينكه به تضعيف آنها منجر گردد كه اين خود هزينهاي ديگر به حساب
ميآيد.
پي نوشت:
1- رهبر معظم انقلاب در مراسم تحليف و اعطاي سردوشي دانشجويان دانشكده افسري 13/7/92
نخبگان و مردم خوب ميدانند كه نبايد پشت مسئولان سياست خارجي كشور را خالي كنند. اگر خطايي رخ داده بايد تصحيح شود نه اينكه به تضعيف آنها منجر گردد كه اين خود هزينهاي ديگر به حساب ميآيد.