به گزارش گروه دفاع و امنيت مشرق، کشور انگلستان در دوران جنگ دوم جهاني در زمينه ساخت تانک و ادوات زرهي بسيار عقب تر از کشورهايي چون آلمان و يا آمريکا و روسيه بود. در پايان جنگ دوم جهاني و با توجه به تجربيات بدست آمده در طول جنگ، انگليسي ها تانک ميان وزني به نام سنتورين را توليد کردند که با توليد نزديک به 4400 دستگاه از آن تانک، تبديل به يکي از بزرگترين موفقيتهاي انگلستان در زمينه ساخت اين اهرم آهنين تبديل شد.
اما با ظهور نسل جديد تانکهاي سنگين روسي، کشورهاي غربي متوجه شدند که سنتورين توانايي مقابله با اين تهديد جديد را ندارد و لذا دست به توليد و طراحي يک تانک جديد سنگين وزن زدند.
تانک چيفتن که در اوايل دهه 60 ميلادي پا به عرصه ظهور نهاد، تانکي بود به وزن 55 تن که با يک توپ 120 ميلي متري مسلح شده و به نظر مي آمد در زمان خود از بهترين هاي دنيا باشد. اما اين تانک مشکل بزرگي داشت و آن هم سيستم پيشران بود .
در مدل اوليه اين تانک، اين سيستم تنها توانايي توليد قدرتي در حدود 585 اسب بخار را داشت که به هيچ عنوان مناسب بود. يعني تانک چيفتن با طول 10 متر، عرض 5/3 متر و ارتفاع 3 متر، سرعتي در حدود 48 کيلومتر بر ساعت داشت و در بسياري از موارد دچار مشکلات عديده اي در موتور خود مي شد.
ارتش انگلستان با توجه به مشکلات عديده اين تانک دست به چندين مرحله ارتقاء در اين مدل زد و سيستم پيشران آن را تقويت کرد.
* ورود ايران
کشور ايران در زمان رژيم شاهنشاهي دست به خريد مدل مارک 5 چيفتن زد که موتور آن قدرتي در حدود 650 اسب بخار توليد مي کرد اما مشکلات همچنان ادامه داشتند ولي به دليل نفوذ غرب در ايران، ارتش ايران دست به خريد 800 دستگاه تانک چيفتن زد و عمده اين تانکها را به لشگر 92 زرهي اهواز تحول داده شد؛ تانکي که به هيچ عنوان متناسب با شرايط خوزستان نبود.
در اواخر دهه 60 و اوايل دهه 70 ميلادي کم کم سر و کله نسل جديد تانکهاي روسي مثل T-64 و T-72 پيدا شد. تانکهاي غربي مثل M-60 آمريکايي يا چيفتن انگليسي و يا لئوپارد 1 آلماني به هيچ عنوان توانايي مقابله با اين نسل از تانکهاي روسي را نداشتند. فلذا هر کدام از اين کشورها به دنبال طراحي و ساخت نسل جديدي از تانکها رفتند.
انگلستان قصد داشت ابتدا در پروژه اي مشترک با آلمان غربي به نام MBT-80 دست به توليد تانک بزند که به علت عدم توافق طرفين، اين پروژه راه به جايي نبرد. اين کشور در دهه 70 ميلادي که با مشکلات عديده مالي رو به رو شده بود توانايي طراحي و ساخت تانک جديد را نداشت و با نگراني، منتظر آينده بود.
اما در خاورميانه و به لطف جنگ سال 1973 بين اعراب و اسراييل و افزايش ناگهاني قيمت نفت، رژيم شاهنشاهي که به حجم زيادي از پول دست پبدا کرده بود و از طرفي ديگر به مشکلات چيفتن پي برده بود دست به سفارش تانکي جديد به انگلستان تحت عنوان پروژه "شير ايران" زد.
* ماجراي شير ايران چه بود؟
اين پروژه شامل دوقسمت بود که در بخش اول بنا بر اين بود که 125 دستگاه تانک شير 1 که در حقيقت مدل ارتقاء يافته چيفتن بود به ايران تحويل شود . اين ارتقاء شامل تعويض موتور چيفتن با يک موتور جديد به قدرت 1200 اسب بخار، ارتقاء سيستم کنترل آتش و نصب يک جعبه دنده اتوماتيک بود.
اما بخش دوم قرارداد، مربوط به پروژه شير 2 ميشد که علاوه بر ارتقاء هاي انجام شده بر روي شير 1 ، از زره بسيار پيشرفته چابهام و سيستم هاي هدف گيري و ديد در شب نيز بهره مي برد. قرار بر اين بود که 1225 تانک شير 2 نيز خريداري شود.
در زماني که خط توليد شرک ويکرز انگلستان در حال توليد اين تانک براي ارتش ايران بود، انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد. دولت موقت به نخست وزيري مهدي بازرگان بدون توجه به شرايط بسيار حساس منطقه خاورميانه در ادامه سياستهاي غلط دفاعي خود نظير نصف کردن مدت زمان خدمت سربازي، اکثر قراردادهاي دفاعي ايران با کشورهاي خارجي را لغو کرد که از جمله اين قردادها پروژه شير بود.
دولت انگلستان نيز که فرصتي بهتر از اين نمي توانست بيابد، تنها با پرداخت مبلغي بسيار کم شير ايراني را تصاحب کرد و با نام چلنجر وارد خدمت نمود.
امروزه نيز اين تانک ساخت شده با پول ايران در جنوب عراق لوله هاي خود را به سمت کشورهاي مسلمان نشانه رفته است.
در قدرت اين تانک نيز همين بس که در جريان عمليات طوفان صحرا در سال 1991 اين تانک توانست 300 تانک عراقي را بدون از دست دادن حتي يک تانک نابود کند.
در ضمن انگلستان توانست با صادرات اين تانکهاي ساخته شده با پول ايران به اردن و عمان، سود خوبي نيز به جيب بزند.
* مجتبي خاجي