به گزارش مشرق، احمد شیرزاد بهعنوان یک سیاستپیشه اصلاحطلب طی یادداشتی در روزنامه «شرق» نوشت: من بهعنوان کسی که در مجلس ششم نخستین چکش هشداردهنده نسبت به عملکرد
واکنشبرانگیز در قضیه هستهای را فرود آوردم و بالاخره بهعنوان یک شهروند
وطنپرست ایرانی که کموبیش به ابعاد موضوع هستهای ایران واقف است یک
پیشنهاد روشن، شفاف و قاطع به دولت روحانی و مذاکرهکنندگان هستهای دارم و
آن اینکه «زیر بار هرگونه فشار و تحمیل جدید نروید و قاطعانه اعلام کنید
که در چنین وضعیتی، صحنه مذاکرات را ترک خواهید کرد.»
*** در ادامه بخش هایی از این یادداشت را می خوانید؛
*** در ادامه بخش هایی از این یادداشت را می خوانید؛
- موضوع هستهای ایران در حساسترین دوره تاریخی خود قرار گرفته و بر سر یک نقطهعطف قرار گرفتهایم. در هفتههای آینده معلوم میشود که این موضوع روندی به سمت حل کامل در پیش خواهد گرفت یا به شرایط سخت سالیان قبل برخواهیم گشت و چهبسا بدتر از آن. کارشکنی فرانسویها در دقیقه 90 مذاکرات، تحرک گسترده تبلیغاتی اسراییلیها و نقشآفرینی دور از انتظار برخی کشورهای عربی منطقه حاکی از پیچیدگی پرونده و ابعاد بینالمللی آن است.
- همه ما با دغدغه اخبار را دنبال میکنیم و ضمن تحسین دیپلماتهای فهیم، پرکار و وفادارمان برای آنها و موفقیتشان دعا میکنیم. اما نیک واقفیم که مساله بسیار فراتر از توافق با یک کشور خاص است. اکنون بهوضوح درمییابیم که سیاست درگیرکردن ایران در چرخهای از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و محدودشدن نقشآفرینی سیاسی آن در صحنه بینالمللی در دولتهای نهم و دهم تا چه حد، به کام برخی رقبای منطقهای کشورمان شیرین آمده و چه مسیر دشواری داریم تا بتوانیم شایسته ملتی عظیم باشیم و همچنین سهمی درخور توجه در منطقه و جهان داشته باشیم.
- شاید پیچیدهترین سوالی که اینروزها ذهن تصمیمگیرندگان کشورمان را درگیر کرده، آن است که اگر طرف مقابل، یا بهتر بگوییم طرفهای متنوع مقابل، بنای ناسازگاری گذاشتند و شرطهای غیرقابلقبولی که بهنوعی با تحقیر دولت و ملت ایران همراه است را پیش کشیدند، تکلیف چیست؟ اگر کنگره آمریکا تحتتاثیر تبلیغات سوء اسراییلیها و طرفدارانشان در واشنگتن تحریمهای جدیدی وضع کرد و بالاخره اگر اروپاییها فشارها و تحمیلهای غیرمنطقی جدید را پیشه کردند، چه باید کرد. من بهعنوان یک سیاستپیشه اصلاحطلب، بهعنوان کسی که از ابتدا در موضوع هستهای ایران مواضع قاطع و انتقادی نسبت به عملکرد دستاندرکاران وقت پرونده داشتهام، بهعنوان کسی که در مجلس ششم نخستین چکش هشداردهنده نسبت به عملکرد واکنشبرانگیز در قضیه هستهای را فرود آوردم و بالاخره بهعنوان یک شهروند وطنپرست ایرانی که کموبیش به ابعاد موضوع هستهای ایران واقف است یک پیشنهاد روشن، شفاف و قاطع به دولت روحانی و مذاکرهکنندگان هستهای دارم و آن اینکه «زیر بار هرگونه فشار و تحمیل جدید نروید و قاطعانه اعلام کنید که در چنین وضعیتی، صحنه مذاکرات را ترک خواهید کرد.» میدانم که این کار بسیار مخاطرهآمیز و پرریسک است. میدانم که دیپلمات باید صبور باشد. میدانم که مذاکرات فرآیندی یکشبه نیست و نیاز به مداومت و پیگیری دارد. میدانم که در فرآیند توافقهای مهم تاریخی گاهی کار به مویی میرسد و بریده نمیشود. همه اینها درست. اما واقعیت آن است که دولت روحانی ظرف این صدروز منطقیترین و معتدلترین رویهها را در پرونده هستهای در پیش گرفته است و همه ناظران جهانی به غیر از ذهن علیل و بیمار فرد جنگطلبی به نام «نتانیاهو» و برخی از کنگرهنشینان و سناتورهای آمریکایی، یکصدا معترفند که دولت ایران در مسیر صلحطلبی و حل مناقشه هستهای، جدی است. ایران به وضوح، مواضع صلحجویانه هستهای خود را اعلام داشته و مخالفت سیاسی، اخلاقی و شرعی خود را با تولید سلاح هستهای بهطور رسمی مورد تاکید قرار داده است. ایران، حاضر شده شفاف و روشن هر نوع فعالیت هستهای خود را در معرض دید بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد. گزارش اخیر آژانس از فعالیتهای ایران نیز نشان میدهد که در عمل ایران از اقدامات تحریکآمیز پرهیز داشته و دارد.
- در قبال این اقدامات سازنده و منطقی البته نباید انتظار داشت که یکشبه، توافق حاصل شود و «دیوار بیاعتمادی» فروریزد. همچنین امکان صدها مورد اختلافنظر فنی در جزییات وجود دارد و همچنین باید صبور بود و به فرآیند کار دیپلماتیک در طی زمان امیدوارانه تکیه کرد. اما... . اما هر اقدامی که از این تاریخ بهبعد و در برابر حسننیت اثباتشده دولت روحانی بخواهد از طرف دولتمداران اروپایی و آمریکایی در مسیر تشدید تحریمها و فشارها بر مردم ایران گام بردارد، معنایی جز باجگیری و زورگویی نخواهد داشت و هیچ دلیلی ندارد که اینگونه اقدامات، با لبخند ما مواجه شود.
- آمریکاییها، فرانسویها، انگلیسیها، عربها و همهوهمه باید قدر موقعیت جدیدی که با رویکارآمدن دولت روحانی در ایران پدید آمده است را بدانند. آنها باید یاد بگیرند که مسیر نگاهشان به ایران را از زاویه دید چهارنفر ناراضی فسیلشده که در ایران 40سال پیش منجمد شدهاند و هیچ درکی از سختیهای ملت ایران ندارند، تغییر دهند. آنها باید دریابند که آنچه در 24 خرداد 92 رخ داد یک معجزه سیاسی بود که در پی چهار سال و به تعبیری هشت سال سپری کردن شرایط دشوار توسط ملت بزرگ ایران رخ داد. پاسخ ملت ایران تحقیر نیست. پاسخ حسننیت ملت ایران که در اقدامات میانهروانه و منطقی دولت روحانی و در دیپلماسی شفاف و سازنده ظریف تجلی یافته است، کوبیدن بر طبل تحریمها و افزایش فشار بر ایران برای گرفتن امتیاز بهنفع اسراییلیهای سرکوبگر نیست. بر این اساس و بدون آنکه از سر احساسات بگویم یا بنویسم و برمبنای محاسبه نسبت به شرایط خاص دیپلماتیک ایران در صحنه مذاکرات ژنو، بر این گمان هستم که طرف مقابل در شرایطی نیست که برای جلبنظر اسراییلیها و به قصد اعمال فشارهایی که در کوتاهمدت چندان چیزی را عوض نمیکند، بهراحتی به برهمخوردن بساط مذاکرات تن دهد. بر این مبنا پیشنهاد میکنم ایران به صراحت و شفافیت، خواه علنی و خواه مخفیانه به طرفهای مقابل اعلام کند که «در صورت وضع هرگونه تحریم جدید، ایران تا مدت نامعلومی صحنه مذاکرات را ترک خواهد کرد.»