کد خبر 267198
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۷

پس از انجام مذاکرات هسته ای در ژنو5 و توافق اولیه طرفین، لازم است علل خیز بزرگ طرف ایرانی و همچنین اعضای 1+5 و تاحدی سراسیمگی آنان برای به توافق رسیدن در مذاکره، آن هم به این نحو، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.

به گزارش مشرق به نقل از دیدبان، مذاکرات هسته ای میان گروه ایرانی و اعضای 5+1، در حالی به توافق اولیه رسید که فارغ از محتوای توافق، رفتارشناسی طرفین درگیر در آن از اهمیت خاصی برخوردار است. علت یابی تمایل فراوان طرف ایرانی و همچنین اعضای 5+1 برای رسیدن به توافق، تحلیل دقیق تری از آنچه گذشت و آنچه اتفاق خواهد افتاد را به مخاطبان خواهد داد.

1-انگیزه های طرف ایرانی جهت تسریع در توافق

1-1-شاه کلید دیپلماسی و قفل اقتصاد
تحریم های جبهه غرب علیه ایران، سبب محدودیت هایی در مدیریت اقتصادی کشور گردید و لطماتی به بازار وارد کرد؛ چرا که دولت با اعمال این تحریمها، در معامله برخی کالاها نظیر نفت با مشکلاتی مواجه شد. فلذا این دولت با تأکید شدید و غلیظ در مورد آسیب تحریم ها بر فضای اقتصادی، راه چاره را در تعامل و راضی نمودن تحریم کنندگان یافت.
به نظر می رسد اعتقاد به اینکه بایستی مشکلات اقتصادی را با ابزارهای دیپلماتیک حل کرد، دیپلماسی زدگی و غفلت از عوامل درونی و مدیریت داخلی وضعیت اقتصادی راه به بار می آورد. همچنین به حاشیه رفتن وزارتخانه های دیگر، و تبدیل شدن به شهروند درجه یک – نفت و خارجه – و شهروند درجه دو – سایر وزارتخانه ها – از عوامل این رویکرد است. ظاهر امر این است که تمام نگاه دولت به دستگاه دیپلماسی است و دولت فراموش کرده است مهمترین بخش در بهبود وضع اقتصادی، وزارتهای اقتصادی است و نه وزارتخانه ای همچون امورخارجه.

1-2-انتظار مردم برای بهبود شرایط اقتصادی
فضای انتخابات یازدهم دوقطبی گفتمان مقاومت و گفتمان معیشت را در مقابل هم قرار داد که این کار، از اساس امری اشتباه بود و مجالی دیگر برای بررسی می طلبد. دکتر روحانی که سکاندار دولت یازدهم شد به عنوان نماینده ملت و در پی وعده های انتخاباتی خود به مردم حل مسئله هسته ای و رفع تحریم ها را به اولویت دولت خود تبدیل کرد. همین مسئله سبب شد انتظار عمومی فزاینده ای در این زمینه شکل بگیرد. بنابراین، دور از واقع نیست اگر گفته شود حرکت دولت به سمت مذاکره و تعجیل در این کار، پاسخ به مطالبه ای عمومی در داخل کشور بوده است که خود دولت در ایجاد آن نقش داشت.

1-3-نیاز دولت به اثبات کارآمدی و فرصت مذاکرات
دولت یازدهم به دو دلیل عمده، احتیاج به اثبات کارآمدی خود دارد. نخست اینکه این دولت با رأی شکننده، قدرت را به دست گرفته است و اگر نتواند توانایی های خود را اثبات کند، در تداوم قدرت خود در چهار سال دوم با مشکل مواجه خواهد شد.
علاوه بر این، به نظر می رسد قول انتخاباتی روحانی، مبنی بر بهبود نسبی وضعیت اقتصادی مردم در 100 روز اول کار دولت یازدهم، چندان عملی نشده و تفاوت چندانی در وضعیت قیمتها مشاهده نمی شود. بنابراین، دولت یازدهم، تمام تلاش خود را در راه به ثمر رساندن مذاکرات هسته ای صرف کرده است تا این عقیده اش را به مقام اجرا برساند که بهبود وضعیت اقتصادی، در گرو حل مسائل هسته ای و رفع تحریم هاست.
 
 
1-4-قول انتخاباتی آقای روحانی
در جریان تبلیغات دوره یازدهم ریاست جمهوری، دکتر روحانی در مناظرات تلویزیونی خود، راهکار حل پرونده هسته ای و رفع مشکلات ناشی از آن را مطرح نمود و عامل پیش برنده سیاست خود را مذاکره واقعی برای حل مشکلات دانست.
اصل این شعار به طرف غربی این نکته را فهماند که جمهوری اسلامی به دنبال حل سریع مسأله است و آنها می توانند در قبال امتیازگیری زیاد از جمهوری اسلامی ایران، مسأله  هسته ای را حل کنند. این قول انتخاباتی، وظیفه ای را بر گردن دولت قرار داد که به هر نحوی شده، به آن وفادار بماند.


2-انگیزه های طرف غربی

2-1-ترس از شکست مذاکرات و ریزش افکار عمومی 
ایران، در حالی پای میز مذاکره رفته است که طرفهای مقابل آن، اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و کشور آلمان هستند. جلوگیری از رسیدن ایران به فناوری هسته ای و ممانعت از گام های ممکن بعدی، عمده تلاش کشورهای 1+5 است. 
طبیعتا، انتظار این جمع، طولانی نشدن مذاکرات و تسریع در رسیدن به هدف نهایی، یعنی خلع ید ایران است. اگر به هر دلیلی این روند طولانی می شد افکار عمومی غرب اعتماد خود را در این موضوع، از سیاستمدارانشان بازپس می گرفتند و ادامه مذاکرات به چالش کشیده می شد.

2-2- خلق "تک شاهکار" دولت اوباما در روند صلح جهانی!
به اقرار بسیاری از کارشناسان روابط بین الملل، اوباما به دلایل متعدد، به عنوان یکی از ضعیف ترین رئیس جمهوران تاریخ آمریکا محسوب می شود. یکی از مهمترین دلیل ها برای اثبات این ادعا، ضعف دولت آمریکا در مدیریت بحران مالی آمریکا است که دولت را به تعطیلی کشاند.
با این حال، دولت آمریکا، برای فرار از این چهره منفی در تاریخ آمریکا، سعی می کند در مدت باقی مانده از عمر خود، پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران را به سرانجام مطلوبی برساند و از این طریق، خوشنامی کسب نماید. فلذا دور از انتظار نیست اگر می بینیم، ایالات متحده آمریکا در جریان این مذاکرات و به طور کلی، در پرونده مفتوح رابطه ایران با آمریکا، بسیار فعال نشان می دهد.

2-3- حل دیگر معضلات غرب در منطقه خاورمیانه با تأکید بر توافق با ایران در مسئله هسته ای
غرب همواره با تابلوهایی نظیر آبادانی، عدالت، دوستی، ایجاد صلح و ... قدم به مناطق مختلف گذارده است و با وجهه ای ظاهرالصلاح، سعی کرده است به منافع اصلی خود برسد. به عنوان مثال، در سخنرانی اخیر رئیس جمهور آمریکا در سازمان ملل متحد، یکی از انگیزه هایی که اوباما از دخالت آمریکا در سوریه مطرح می کند، ایجاد صلح و دموکراسی در سایه ثبات در منطقه است.
جبهه غرب، علی الخصوص آمریکا می داند که تنش به شکل های مختلف در منطقه خاورمیانه-که پرونده هسته ای ایران نیز نمونه ای از آن است-  باعث رشد و توسعه گرایشهای مختلفی از جمله استکبارستیزی در منطقه شده و منافع آنان را به خطر می اندازد. فلذا، مطلوب این است که هر چه زودتر، مسائلی از جمله پرونده هسته ای ایران، خاتمه یابد.  

2-4- ادامه مذاکرات بی نتیجه، پیشرفت بیشتر ایران بود
جان کری در بیانیه تصویری اخیر خود، از نخستین محدودسازی ایران طی سالهای اخیر، احساس خرسندی می کند و یکی از پیروزی های جبهه غرب را در نشست ژنو، در همین امر می داند که بالاخره توافق و نتیجه ای حاصل گردیده و نه تنها حرکت ایران متوقف شده است، بلکه در مواردی به عقب هم رانده خواهد شد.
مذاکرات بی نتیجه با ایران عملا اهدای زمان به ایران برای تکمیل چرخه فعالیت های هسته ای بود و همین مسئله باعث می شد که در دوره های بعدی مذاکرات، ایران با دست پرتر و امتیازگیری بیشتر از غرب به چانه زنی بپردازد. از این رو، تسریع در نتیجه گیری مذاکرات، برای غرب موضوعیت داشت.
 

 
2-5- خطر ایران هسته ای برای اسرائیل 
یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، از همان ابتدای انقلاب تا کنون، به رسمیت نشناختن و تضعیف رژیم اشغالگر قدس است.
صهیونیستها با لابی های قدرتمندی که به واسطه ثروتشان در کشورهای مختلف دارند، قطعا خط قرمز بسیاری از کشورهای دنیا از جمله اعضای گروه 5+1 هستند. 
به نظر می رسد یکی از مهمترین دلایل مواجهه غیرمنطقی غرب با ایران در موضوع پرونده هسته ای، خطر ایران هسته ای برای اسرائیل باشد که باعث بدرفتاری آنان با ایران و عجله در ختم پرونده هسته ای به نفع اسرائیل گردیده است.
 
جمع بندی
توافق صورت گرفته بر سر پرونده هسته ایران، فارغ از درستی یا نادرستی آن، دلایل مستقیم و غیرمستقیمی داشت که در این نوشتار به آنها پرداخته شد. اما در پایان، ذکر یک نکته کلی، بسیار ضروری است:

با بررسی توافق صورت گرفته، به وضوح دیده می شود "اصل سرمایه هسته ای ایران در معاوضه با سود تحریم های غرب" قرار گرفته است و این توافق نمی تواند پایاپای باشد. به عبارت بهتر در یک کفه اصل دارایی هسته ای و در کفه دیگر نیز دارایی بلوکه شده ما قرار دارد. این درحالیست که انتظار می رفت در کفه دیگر ترازو، دارایی غربی ها یعنی "نظام تحریمی" و "اجماع قدرت های استکباری" شکسته شود. به دیگر سخن، امتیازاتی که ما از غرب گرفته ایم، بیشتر مربوط به حواشی به وجود آمده از موضوع هسته ای نظیر تحریم ها و بلوکه کردن اموال است که به موجب این توافق، طرف غربی، تعهداتی را به ما داده است. اما از آن طرف، جناح غرب، اصل سرمایه ما را هدف گرفته است و مراحل مختلف آن را با محدودیت و حتی به تصریح خودشان، با توقف روبرو می سازد.

با این حال، فرزندان انقلاب که در جریان مذاکرات فعالند بایستی توجه داشته باشند، هرچند به دلایلی که ذکر گردید، تب دولت یازدهم برای نتیجه گیری سریع، بالا است، اما نباید اصل موضوعی که سالهاست بر روی آن پافشاری کرده ایم، تحت الشعاع این تعجیل قرار گیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس