اوباما اگر نوکر میخواهد روی ما حساب کند!
عضو گروهک ملی- مذهبی با تحریف واقعیتهای موجود در روابط ایران و آمریکا مدعی شد ایران میتواند روابط با آمریکا را احیا کند و به جای عربستان و اسرائیل تبدیل به متحد آمریکا شود.
تقی رحمانی در روزنت مینویسد: آمریکا در خاورمیانه به دنبال متحدی قوی میگردد تا آرامش در منطقه را حفظ کند. در این میان ایران مهمترین کشور در این منطقه است و به دلایل مهم و گوناگون در این مورد بدیل ندارد. ترکیه و عربستان توان این نقش را ندارند. دو دولت آمریکا و ایران در حالت کشمکش در مورد صدام حسین و هم در مخالفت با طالبان باهم همکاری کردهاند. هم در ایران و هم در آمریکا تمایل به تعامل در حال قوت گرفتن است اما این تعامل مخالفان جدی هم دارد که نمیخواهند این رابطه شکل بگیرد. این رابطه براساس منافع متقابل میتواند باشد که با وابستگی و سرسپردگی متفاوت است. منتها دولت ایران باید به دموکراسی داخلی تن دهد تا چنین رابطهای به معنی عدم وابستگی سیاسی شکل بگیرد.
عضو پاریسنشین گروهک ملی- مذهبی در ادامه ادعا کرد: آمریکا موفق شده است از سیاست مداخله مستقیم که از دوره بوش پسر شکل غالب در روابط خارجی آمریکا بود فاصله بگیرد و به سوی مهار همه جانبه کشورها در راستای منافع ملی خود تغییر جهت دهد. در این راستا ایران نقش مهمی در دولت اوباما بازی خواهد کرد که گاه میتواند به عنوان متحد تاکتیکی آمریکا مورد محاسبه قرار گیرد و نقشی مهمتر از عربستان بازی کند؛ نقشی که البته پیچیده خواهد بود. این رویه در حال مزمزه کردن از سوی آمریکا و ایران است.
وی در ادامه مسائل سوریه، عراق و افغانستان و لبنان را مسائلی که ایران و آمریکا میتوانند با هم همکاری کنند، معرفی کرد و مدعی شد: سیاست خارجی آمریکا تغییر اصولی و اساسی کرده است. در این میان باید از سیاستهایی که مداخله آمریکا در جهان را در چارچوب قوانین بینالمللی میخواهند، در برابر افراطیهای مانند نئوکانها حمایت کرد.
رحمانی در این تحلیل مغالطهآمیز توضیح نمیدهد چگونه میتوان با رژیمی خود برتربین، بیصداقت، زیادهخواه و عهدشکن طرح دوستی و اتحاد ریخت؟ یا چگونه میتوان با وجود حمایت آمریکا از ناقضان حقوق بشر و دموکراسی در مصر و بحرین و عربستان و یمن و اسرائیل، ادعا کرد مشکل ما و آمریکا فقدان دموکراسی در ایران است؟ یا این پرسش که آیا اعمال تحریمهای ظالمانه و زورگویی علنی مبنی بر لزوم تعطیلی برنامه هستهای، نشانهای از جستوجوی متحد جدید و تغییر اصولی سیاست آمریکاست؟! به راستی چگونه میتوان وقاحت به خرج داد و نوشت آمریکا به دنبال مداخله در جهان در چارچوب قوانین بینالمللی است، حال آن که آمریکا جلوی چشم جهانیان خواستار نقض معاهده انپیتی و دست کشیدن ایران از حقوق بینالمللی خود است؟! و بالاخره اینکه آیا نتیجه همکاری در دولت اصلاحات با آمریکا در جریان حمله به افغانستان (طالبان) چیزی جز قرار دادن نام ایران در فهرست محور شرارت بود؟!
حالا با این اوصاف و با وجود واقعیاتهای غیرقابل انکار آیا جا ندارد به این جناب بگویم حقاً و انصافاً نام «منافقین نه ملی- نه مذهبی» زیبنده گروهک شماست؟!
خسارت بدون سود فرانسه در جنگ سوریه
رئیس سابق سازمان امنیت فرانسه از همکاری پاریس با عربستان و حمایت از گروههای تروریستی فعال در جنگ سوریه ابراز نگرانی کرد. برنار اسکاوارسینی میگوید پیشبینی فرانسه در شکست حکومت سوریه اشتباه از آب درآمده و تروریستهای افراطی ممکن است این بار به جانب اروپا روانه شوند.
به گزارش روزنامه السفیر اسکاوارسینی در کتاب خود که به تازگی تحت عنوان «سازمان امنیت فرانسه و اتفاقات جدید منتشر شده»، از رئيس استخبارات عربستان (بندربن سلطان) به عنوان حامی خطرناکترین گروههای تروریستی به ویژه القاعده نام میبرد. او که اواسط سال 2012 از پست خود کنارهگیری کرده، در کتاب خود از تصمیم پاریس به تجدید نظر در نوع نگرش به جنگ سوریه خبر میدهد و مینویسد: جنگ سوریه جنگ همه علیه همه است. سازمانهای امنیتی غرب برای دستیابی به بازارهایی جدید و قراردادهای کلان با یکدیگر رقابت میکنند. اما آنچه اکنون آنها را نگران کرده پایان جنگ در سوریه و بازگشت صدها مبارز افراطی از سوریه به اروپا است که میتواند سایه رعب و وحشت را بر سراسر اروپا مستولی کند.
وی ادامه میدهد: بندربنسلطان از جریانهای جهادی از افغانستان گرفته تا سوریه و لبنان و مصر و شمال آفریقا حمایت میکند. قطر شریک تجاری و سیاسی بزرگ فرانسه است که متهم به حمایت و تامین نیازهای مالی و تسلیحاتی گروههای شورشی در آفریقا علیه ارتش فرانسه است. قطر از گروههای غیردولتی استفاده میکند تا کمکهایش مخفی باقی بماند و همچنین راحتتر بتواند حمایتهای لجستیکی و آموزش گروههای جهادی را پیش ببرد.»
وی ادامه میدهد: اکنون به خوبی میدانیم که جنوب لیبی، نزدیک شهر سبها، تبدیل به عمق استراتژیک گروههای جهادی شده است که در خود مبارزهجویان پاکستانی و مصری و یمنی را جای دادهاند. این مکان به جایی امن برای این گروهها برای جنگ در آفریقا، سوریه و عراق تبدیل شده است. عربستانیها آنها را هم آموزش میدهند و هم منابع مالی مورد نیازشان را تامین میکنند. آنها برای این کار از همان شیوه قدیمی خود که در افغانستان و بوسنی بهره میبردند، استفاده میکنند.»
رئیس سابق سازمان امنیت فرانسه میافزاید: «در 22 مارس 2013 رؤسای سازمانهای امنیتی هلند، انگلیس، بلژیک و فرانسه در دابلین تشکیل جلسه دادند تا زنگ هشدار را به صدا درآورند. در این نشست مشخص شد که شمار مبارزان تندرو در سوریه به صدها نفر میرسد که شامل تندروترین جریانهای افراطی میشوند. در لندن و در بروکسل همین گروهها اقدام به استفاده از گروههای جهادی افغانی و بوسنیایی و چچنی کردهاند. نگرانی سازمانهای امنیتی از این است که این گروهها بخواهند روزی به اروپا بازگردند. در این چارچوب رفتار قطر و عربستان را چگونه میتوان تفسیر کرد؟ آیا آنها از تروریسم حمایت نمیکنند؟ آیا در حالی که علیه منافع فرانسه کار میکنند، میتوان آنها را کشورهای دوست دانست؟
این چهره امنیتی فرانسه فاش کرد: ما بیست سال است که میدانیم بانکهای سعودی و مصری و کویتی جریانهای تندرو را در مصر و الجزایر کمک مالی میکنند. کیفهای حاوی پولهای نقد از ژنو و لوگانو و میلان و از طریق سازمانهای غیر دولتی فعال در امور بشردوستانه و شرکتهای تجاری قلابی به دست جریان های افراطی میرسد. بعضی از آنها از عربستان میآیند و برخی دیگر از قطر که در این کار تلاش بسیاری میکند.
اسکاوارسینی با اشاره به اختلافات شدید وزارت امور خارجه و سازمان امنیت فرانسه نوشت: «اکنون میتوان توضیح داد که چرا دیپلماسی فرانسه در خلال بهار گذشته تغییر کرد. فرانسوا اولاند تعهد به مسلح کردن مخالفان را داده بود، قویترین این تعهدات به مارس گذشته باز میگردد اما بعداً از این تصمیم منصرف شد، چرا که سازمان امنیت فرانسه به او فشار میآورد و نسبت به ترکیب جریان مخالفان سوری به او هشدار میداد و میگفت گروه های افراطی به دیگر گروهها مستولی شده و عملیات نظامی را هدایت میکنند، آنها شبکه بین قارهای دارند که میتواند مصالح فرانسه را مورد تهدید قرار دهد.»
وی در ادامه با اشاره به نقش لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه در تحولات سوریه، قطع همکاریهای سازمان امنیت فرانسه با سازمان امنیت سوریه علیه تروریسم را خطایی بزرگ دانسته و میگوید: «از زمانی که لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه شد همه پلها با دمشق را ویران کرد. برای این که پاریس بر روی سقوط سریع حکومت اسد حساب کرده بود. این حساب و کتابها کاملاً اشتباه از آب درآمدند و مخاطرات بسیاری را به وجود آوردند. بشار اسد نه تنها سقوط نکرد بلکه قویتر از گذشته هم شده است. به ویژه بعد از بحران سلاحهای شیمیایی که روسیه همپیمان آن کمک شایانی به او کرد. اداره دیپلماسی فرانسه در بحران سوریه کاملاً با منطق متناقض است، ما نمیتوانیم هزینههایی که دیپلماسی ما در قبال این سوء رفتار پرداخت میکند را درک کنیم، واقعاً از این رفتار چه سودی دیدیم؟ دستگاه دیپلماسی ما بیش از هر زمانی آسیبپذیر شده است چرا که تحت تاثیر اندیشههای ایدئولوژیک قرار گرفته و استراتژی خود را گم کرده است.»
رئيس سابق سازمان امنیت فرانسه میافزاید:«ما باید آنقدر شجاع باشیم که به صراحت بگوییم در پرونده سوریه اشتباهات بسیاری کردیم. جنگ داخلی منطقهای که اکنون شاهدیم به القاعده و جریانهای تروریستی و شاخههای وابسته به آنها اجازه گسترش و انتشار در خاورمیانه میدهد. برای رویارویی با بحران سوریه سازمان امنیت فرانسه باید از همه تواناییهایش استفاده کند. ما میدانیم کسانی که در صف مخالفان بشار اسد سلاح برداشتهاند، افراطیونی از مغرب، لیبی، عراق، مصر، افغانستان، پاکستان، چچن و داغستان و شاید صدها نفر فرانسوی باشند. آیا صلاح ما است که از این افراد که هیچ اعتقادی به دموکراسی ندارند، حمایت کنیم؟»
اسکاوارسینی همچنین توصیه میکند که همکاریهای امنیتی فرانسه با حکومت فعلی سوریه همچنان ادامه داشته باشد «فراموش نکنیم که به مدد همکاریهای امنیتی سوریه بود که توانستیم بسیاری از حملات تروریستی به فرانسه و پایگاههای فرانسوی در لبنان را خنثی کنیم. نباید همکاریهای مسئولان حزبالله را که بسیاری از اطلاعات امنیتی را در اختیار سازمان اطلاعات سوریه گذاشتند و اجازه ندادند که ما مورد حمله گروههای تروریستی قرار بگیریم، فراموش کنیم.»
مذاکرات کارشناسی تاکنون بینتیجه مانده است
مذاکرات سطح کارشناسی بین ایران و شش قدرت جهانی تاکنون در تعیین تاریخ آغاز برای اجرای توافق هستهای امضا شده بین دو طرف در ژنو، به نتیجه نرسیده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، دو دیپلماتی که در این مذاکرات حضور داشتند و خواستند نامشان فاش نشود، اعلام کردند بعید است که این مذاکرات به توافقی برای تعیین تاریخ آغاز محدودیت شش ماهه بخشهایی از برنامه انرژی هستهای ایران بر اساس توافق 24 نوامبر، منجر شود.
جلسه دو روزه بین کارشناسان ایران و پنج عضو ثابت شورای امنیت سازمان ملل، یعنی چین، روسیه، انگلیس، فرانسه و آمریکا، به اضافه آلمان روز دوشنبه در وین، پایتخت اتریش آغاز شد اما به روز سوم کشید.
یکی از این دیپلماتها با اشاره به اینکه احتمال دارد در جلسه آتی بین مقامات ارشد ایران و شش قدرت جهانی درباره تاریخ اجرای این توافق تصمیمگیری شود، گفت: «تصور وقوع چنین چیزی دشوار است.»
دیپلمات دیگر اظهار کرد «به عقیده من، با توجه به اینکه هفت و یا هشت نهاد، با دیدگاههای متفاوت در این مذاکرات درگیر هستند، تصمیمگیری به ناچار به طول خواهد انجامید.»
عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران در امور حقوقی و بینالمللی روز یکشنبه اعلام کرد که هدف از مذاکرات در سطح کارشناسی، یافتن ساز و کارهای اجرایی برای اجرای توافق موقتی است که در تاریخ 24 نوامبر در شهر ژنو سوئیس بین ایران و 1+5 صورت گرفت.
در همین حال رضا نجفی از احتمال برگزاری دور جدیدی از مذاکرات در اول بهمن در تهران خبر داد.
همان یک بار که تسخیر کردید فتنه و آشوب از پهلویش درآمد
«اگر به نطق رسمی آقای وزیر اطلاعات در زمان رای اعتماد در مجلس استناد کنیم، ایشان هم از این نظر همین مشی را در نظر گرفتهاند ضمن اینکه هنوز وضعیت گذشته به «تسخیر دولت جدید» درنیامده، این دوران، دوران گذار و فترت است»! این عبارات بخشی از سخنان علی یونسی وزیر اطلاعات دولت خاتمی و دستیار ویژه روحانی در امور اقوام و اقلیتهای دینی است که اخیراً در گفتوگو با ایسنا بیان شده است.
به گزارش رجانیوز، مشخص نیست سخنان مبهم و عجیب یونسی درباره تسخیر وزارت اطلاعات را چگونه باید تفسیر کرد و اگر معنای این سخن کنار گذاشتن نیروهای کارآمد و متعهد در این نهاد حساس و جایگزینی نیروهای سیاستزدهای است که در سالهای گذشته آسیبهای حضور آنها در نهادهای مختلف نظام بارها و بارها اثبات شده است، باید منتظر ماند و دید مجلس شورای اسلامی و دیگر نهادهای نظارتی چه واکنشی به این مسئله خواهند داشت.
رجانیوز اضافه کرد: به نظر میرسد یونسی که به دلیل آگاه بودن از عدم رای اعتماد نمایندگان مجلس به خود برای تصدی جایگاه وزارت اطلاعات، نتوانست حضور مستقیم در این وزارتخانه داشته باشد، اکنون به دنبال تاثیرگذاری بر ساختار امنیتی کشور و دور زدن نظارت نمایندگان مردم در بهارستان است.
شایان ذکر است خروجی اخلالگریهای افراطیون وزارت اطلاعات، وقوع آشوبها و فتنهانگیزیهای زنجیرهای بود که همزمان از سوی وزارت علوم و وزارت کشور و ارشاد وقت شارژ میشد.