کد خبر 278962
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۸

حسن رحیم‌پور ازغدی می‌گوید چند مرز باید پررنگ بشود. یکی مرزبندی شیعیان با افراطی‌های شیعه است و همچنین مرزبندی سنی با وهابی.

به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از فارس، آنچه در ادامه می‌آید بخشی از سخنرانی حسن رحیم‌پور ازغدی درباره شیعه و سنی واقعی است.
 
وی در این مجال که توسط مجله الکترونیکی اخوت تنظیم شده به طرح مساله‌ای مهم درباره شیعه و سنی می‌پردازد که به‌نظر می‌رسد اگر جریانات افراطی سنتی بگذارند که از این منظر به تاریخ اسلام نگریسته شود شاهد بسیاری از سوء تفاهمات نخواهیم بود.
 
خلط دو مساله مهم
 
دو معنا از تقابل علوی و غیرعلوی با یکدیگر مخلوط شده که باید این دو را از هم تفکیک کرد. یک معنا، اختلاف نظر تاریخی و فقهی میان شیعه و سنی است که اختلافی درون خانوادگی و علمی و طلبگی است. این صف بندی نیست، اختلاف علمی است.
 
یک مسئله دیگر، اختلاف نظر در مورد اجرای دین و عدالت در جامعه است. تقابل علوی و اموی. در این صف‌بندی بزرگان اهل سنت، جنابان شافعی، ابوحنیفه، مالک و احمد بن حنبل، همگی هم جبهه با اهل بیت، در صف ضدیت با بنی امیه و بنی العباس بودند و از این منظر علوی بودند نه اموی و عباسی.
 
نمونه‌های عدالت خواهی امامان اهل سنت
 
جناب ابوحنیفه به نفع جنبش زید بن علی علیه بنی امیه فتوا صادر کرده و اعلام می‌کند هرکس در رکاب زید پسر امام سجاد(ع)، کشته شود پاداش شهدای بدر و احد را دارد. ایشان به همین دلیل به زندان بنی‌امیه افتاد. در دوران بنی عباس هم با حمایت از محمد نفس زکیه که از علویان بود، در مقابل بنی عباس ایستاد. هم در دوره اموی‌ها و هم عباسیان حکومت را حق اهل بیت(ع) می‌دانست. از نظر تاریخی، امام شافعی و جناب ابوحنیفه از نظر سیاسی علوی و شیعه بودند.
 
جناب شافعی که اصلا جزو مجاهدان زیدی علوی در یمن بود و به همین دلیل در زمان هارون بازداشت و به بغداد آورده شد و حتی تا پای چوبه اعدام رفت.
 
جناب احمد بن حنبل صریحا می‌گوید خلافت اسلامی تا 5 خلیفه بیشتر نبود؛ آخرین خلیفه اسلامی حسن بن علی(ع) است. بعد از او سلطنت و استبداد بود نه خلافت اسلامی. جناب مودودی از علمای اهل سنت پاکستان نیز چنین تعبیری دارد. ایشان می‌گوید در کربلا پایه‌های اصل اسلام لرزید لذا مقابله با اهل بیت(ع) از طرف سنی‌ها نبود، از طرف بنی امیه بود لذا در نبرد میان اسلام ناب محمدی در برابر اسلام اموی، اهل بیت و بزرگان اهل سنت در یک جبهه قرار گرفتند.
 
برای اهل بیت اصل اسلام مهم بود و شرایطی سخت از دوران امام سجاد(ع) علیه اهل بیت وجود نداشته، اما در همین شرایط ایشان برای مرزداران اسلام در حکومت بنی امیه دعا می‌کردند.
 
با افراطیون شیعه مرزبندی کنیم
 
چند مرز باید پررنگ بشود. یکی مرزبندی شیعیان با افراطی‌های شیعه است و همچنین مرزبندی سنی با وهابی. البته منظور همه وهابی‌ها نیست چون بسیاری از مردم عادی وهابی، آگاهی کافی ندارند. باید با آن خط توطئه‌گر وهابی که انگلستان همزمان با راه انداختن بهائیت در شیعه، در جزیرة العرب راه انداخت مرزبندی کرد.
 
اولین کسانی که اغراق کنندگان و افراطی‌های شیعه را تکفیر کردند، خود اهل بیت بودند. حضرت علی(ع) در تنها موردی که حکم اعدام مرتد را صادر فرموده، برای علی اللهی‌ها بوده است.
 
حضرت امیر از آنان بیزاری جست و فرمود اگر من در برابر اینها مسامحه می‌کردم به اسلام خیانت کرده بودم. تکفیر افراطی‌های شیعه توسط امام صادق(ع)، امام حسن عسگری(ع)، امام جواد(ع) و امام باقر(ع) نیز صورت گرفته است لذا شیعیان باید با تاسی از اهل بیت در مقابل افراطی‌های شیعه مرزبندی کنند.
 
تکفیر وهابیت توسط علمای اهل سنت

 
اول بار هم علمای اهل سنت وهابی‌ها را تکفیر کردند؛ علمای شافعی، حنبلی و مالکی، ابن تیمیه را تکفیر کردند. به همین دلیل ابن تیمیه به زندان افتاد. محمد بن عبدالوهاب را علمای حنبلی جزیرة العرب تکفیر کردند.
 
امپراطوری حنفیِ عثمانی که در قلب اروپا پیش می‌رفت، توسط وهابیون از پشت خنجر خورد! علمای وهابی با توطئه انگلیس فتوا دادند که ترک‌های سنی کافرند اما جالب اینکه غربی‌ها را کافر نمی‌دانستند! چون دقیقا در همان تاریخ، انگلیسی‌ها در جزیرة العرب با وهابیون همکاری می‌کنند همین کار وهابیت، کمر امپراطوری سنی عثمانی را شکست و فلسطین را به دست انگلیس و بعد اسرائیل سپرد.
 
شیعه و سنی واقعی کیست؟
 
بنابراین اختلاف علمی و طلبگی شیعه و سنی نباید به صف بندی بینجامد ولی در مقابل صف بندی میان اسلام و کفر و اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی باید هرچه بیشتر پررنگ شود؛ امروز شیعه واقعی حزب الله و سنی واقعی حماس است که در مقابل دشمنان اسلام مبارزه می‌کنند.
 
در این دوره از تاریخ، مسلمین دوباره برای احیای عزت خود برخاسته‌اند، حزب الله شیعی و حماس سنی دوشادوش هم با اسرائیل می‌جنگند و این همان چیزی است که ترس دشمنان اسلام را به دنبال دارد. این همراهی شیعه و سنی در مقابل دشمن، دقیقاً همان چیزی است که صدسال برنامه‌ریزی می‌شود تا از آن جلوگیری کنند.
 
نواب صفوی که به مصر رفته بود، حسن البنا به او گفت که تعدادی از جوانان شیعی مصر جذب گروه‌های لائیک شده‌اند؛ نواب اعلام می‌کند بر همه شیعیان واجب شرعی است که به اخوان المسلمین سنی بپیوندند؛ دقیقاً همین کار را رهبران اخوان در جنگ 33 روزه انجام دادند و اعلام کردند آماده‌ایم 10 هزار نیرو برای برای کمک به حزب الله در جنگ با اسرائیل اعزام کنیم.
 
حکامی که مساله‌شان شیعه و سنی نیست!
 

در جنگ 33 روزه که شیعه و سنی به حمایت از حزب الله در برابر اسرائیل برخاستند، بعضی حکام لائیک عرب یکدفعه مذهبی شدند و شروع کردند به تبلیغات که خطر شیعه بوجود آمده و اهل سنت در خطر است! در حالی که اینها اساساً آمده بودند تا ریشه مبارزان مذهبی اهل سنت را در کشورهای خودشان بخشکانند! همان‌ها که آمده بودند اسلام را از بین ببرند، یکدفعه دغدغه اهل سنت پیدا کردند! جالب اینکه در جنگ 22 روزه حماس با اسرائیل که دیگر شیعه‌ای در کار نبود، باز هم از حماس سنی حمایت نکردند؛ اینها دغدغه «سنی‌گری» ندارند. با اصل اسلام مشکل دارند.
 
مسیر تاریخ عوض شده است؛ اسلام به دوران عزت خود نزدیک می‌شود و دشمن برای جلوگیری از این اتفاق برنامه‌ریزی می‌کند و ما در این زمنیه مسئولیم. باید جبهه وحدت اسلامی در برابر کفر را تقویت کنیم و اجازه ندهیم دشمنان اسلام که همیشه با استفاده از خود مسلمین بر مسلمین مسلط شده اند، دوباره بر ما چیره شوند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس