به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در بخش اخبار ویژه خود نوشت: آقای روحانی آذرماه سال جاری در مصاحبه با روزنامه فایننشیالتایمز در پاسخ به سؤالی درباره شخصیت اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا را فردی بسیار مودب میخواند و میگوید «در گفتوگوی تلفنی که داشتیم، وی را فردی بسیار مودب و باهوش یافتیم». یک ماه و اندی قبل از اظهارات آقای روحانی خانم وندیشرمن معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده و رئیس تیم مذاکرهکننده آمریکا در گروه 5+1 در اظهاراتی توهینآمیز در مجلس سنای این کشور مدعی شده بود که فریبکاری بخشی از ژن ایرانیان است.
این تحلیل ادامه میدهد: به فاصله دو روز پس از گفتوگوی تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا، «اوبامای مودب» در دیدار نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی با تاکید بر این که ایران به خاطر تحریمها حاضر به مذاکره شد، گفت: هیچ گزینهای از جمله گزینه نظامی را از روی میز برنداشتهایم و گزینه نظامی به قوت خود باقیست». این اظهارات اوباما آنقدر شور شد که حتی خشم محمدجواد ظریف دیپلمات خندان ایران را هم برانگیخت. وزیر امور خارجه دولت روحانی در گفتوگو با سی.ان.ان سخنان اوباما را توهین به مردم ایران دانست و آن را ناامید کننده خواند.
جهاننیوز با اشاره به چند بار تهدید مشابه ملت ایران از سوی جان کری نوشت: درست در همان روزهایی که دلسوزان در داخل کشور در حال پاسخگویی به اظهارات ضدایرانی جانکری بودند، محمدجواد ظریف وزیر خارجه در مونیخ با کری دیدار و گفتوگو کرد. در اخبار منتشره از این دیدار هیچ نشانی از پاسخ ظریف به کری یا حتی گلایه از مواضع اخیر او دیده نمیشود.
جهاننیوز با اشاره به سخنان روحانی مبنی بر این که «چرا «فقط یک عده معدود کمسواد» که از جایی خاص تغذیه میشوند، باید از توافق ژنو حرف بزنند» نوشت: قاعدتا اشاره رئیسجمهور باید به منتقدان توافق ژنو باشد که طی آن امتیازاتی به طرف غربی داده شد اما در عوض حتی حق غنیسازی ایران نیز از سوی طرف غربی به رسمیت شناخته نشد. این اظهارات در حالی است که روحانی کمتر از یک ماه پیش در جمع استانداران تاکید کرده بود: «از نقد و انتقاد نباید بهراسیم و نباید ناراحت شویم، آزاد بگذاریم هر کس نقد دارد، مخصوصا نقد سالم، سازنده و دلسوزانه، این بهترین کمک برای ما است... دولت در عمل نشان خواهد داد که آستانه تحمل بالایی خواهد داشت»
نویسنده تاکید میکند: خیل عظیمی در صف منتقدان توافق ژنو هستند، نگاهی به این منتقدان روشن میکند که اکثریت آنها- برخلاف نظر آقای روحانی- باسواد و صاحبنظر هستند. بخشی از منتقدان نماینده مجلس و اکثریت مجلس هستند که به فرموده امام راحل در راس امور و خانه ملت است، بخشی دیگر دیپلماتهای سابق و مذاکرهکنندگان پیشین هستند که به اندازه کافی بر فضای بینالملل و حقوق هستهای کشور اشراف دارند، جمعی از منتقدان فعال و تشکلهای دانشجویی هستند که آقای روحانی 16 آذر امسال خطاب به آنها گفته بود «نقد دولت حق مسلم دانشجویان است» (سخنرانی در دانشگاه شهید بهشتی)، بخشی نیز حقوقدانان، فعالان سیاسی و رسانهای و مسئولان کشور هستند که نگاهی به سوابق و تخصصشان، دلسوزی و سوادشان را به اثبات میرساند. به این جمع باید بخش عظیمی از تودههای مردم، نخبگان علمی و دانشگاهی و... را اضافه کرد. آقای دکتر روحانی هیچ سندی مبنی بر بیسوادی منتقدان ارائه نمیکنند و نمیگویند که بر اساس کدام سند و دلیل منتقدان بیسوادند؟
جهاننیوز در پایان نوشت: نکته دیگر در اینباره لحن سخت مواضع دولتمردان و به ویژه شخص روحانی (و نیز ظریف) نسبت به منتقدان داخلی و لحن نرم نسبت به دشمنان سرسخت خارجی است. تهدید اوباما و کری به حمله نظامی به کشورمان بیپاسخ میماند اما نقد دلسوزانه و غیرتمندانه انقلابیها به بیسوادی تعبیر میشود. آیا در شأن رئیسجمهور است که اینچنین بر منتقدان بتازد و با وجود ادعای «نهراسیدن» و «ناراحت نشدن» از نقدها، تندترین عبارات را درباره منتقدان به کار ببرد؟ آیا مودب و باهوش خواندن رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا- با سیاههای مفصل از جنایت علیه ملتها از جمله ایرانیان- با کمسواد خواندن منتقدان توافق هستهای قابل جمع است؟ انتظاری به جاست اگر از رئیسجمهور کشورمان بخواهیم که پاسخ سخنان هتاکانه همتای آمریکایی خود را بدهد و از شأن و عزت ملت ایران دفاع کند و نیز بجاست که از او بخواهیم هنگام توافق با غرب مراقب دستچدنی آنها در پوشش دستکش مخملی باشد اما حداقل انتظار این است که اگر سر تعظیم مقابل نقدهای عادلانه و منصفانه فرو نمیآورد و اگر حتی حاضر به شنیدن سخن منتقدان نیستند، آنها را محدود نکنند و تحت فشار قرار ندهند و کمسواد نخوانند. هر چند تلخ است اما از دولت خواهشمندیم همان ملاطفت و مدارا در برابر بیگانگان را در مورد منتقدان کمسواد! داخلی نیز روا بدارد.
* کارشناسان مخالف بودند اما طرح سبد کالا را اجرا کردند
حسین راغفر در مصاحبه با «تدبیر»، ضمن تحقیر کننده خواندن اقداماتی نظیر توزیع سبد کالا گفت: نیازی به این همه تعجیل نبود. این کار باعث میشود که آسیبهایی به اعتماد مردم، دولت، مسئولان وارد شود و این هزینه بسیار سنگینی است. همچنین اعتماد مردم را نسبت به همکاری با دولت برای برنامهها و طرحهای بعدی زیر سؤال میبرد.
راغفر با بیان اینکه «دولت با طرح سبد کالا، عملاً سبد سبد از اعتبار خود کم کرد»، گفت: این سبد اصلاً به اقشار کمدرآمد نرسیده است. همه ما در محیطهای کار خود میبینیم و میشنویم که این کار به درستی انجام نشده است.
گویی افرادی که این طرح را دادهاند در سوئیس زندگی میکنند که خواستهاند مردم کد ملی خود را به سامانهها بدهند. افرادی که در مناطق روستایی دوردست زندگی میکنند که به اینترنت دسترسی ندارند.
وی خاطرنشان کرد: وزارت صنعت و معدن و تجارت پیگیر این موضوع بوده است و به آن اصرار داشته است. تا جایی که من میدانم مخالفتهای زیادی هم از طرف کارشناسان در دولت وجود داشته اما بر انجام این کار اصرار داشتهاند و نهایتاً این کار انجام شده است. کاملاً مشخص است که هیچ کار کارشناسی در این خصوص انجام نشده است.
* طولانی شدن جنگ و تجزیه سوریه بهترین گزینه برای اسرائیل بود
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، تقسیم کشور سوریه و طولانی شدن روند جنگ در این کشور بهترین وضعیت ممکن برای حفظ امنیت رژیم اسرائیل به شمار میآید. این نتیجهای است که پژوهشگران مرکز مطالعات امنیت رژیم اسرائیل در قالب چهار سناریو در مورد آینده سوریه و بازتابهای آن بر این رژیم به آن رسیدهاند.
مرکز مطالعات امنیت رژیم اسرائیل در تلآویو در گزارش راهبردی سالانه خود برای سال جاری میلادی، بخش مهمی را به جنگ و بحران کنونی در سوریه و چهار سناریوهای احتمالی در این زمینه اختصاص داده است. این مرکز چهار سناریوی احتمالی خود در خصوص سوریه را به شرح زیر اعلام کرده است.
نخست؛ سناریوی سومالی، یعنی تداوم جنگی پایدار در سوریه، تا جائی که هرج و مرج و بیثباتی در این کشور حاکم شده و وضعیت آن بیشتر شبیه به اوضاع دولتهای شکستخورده شود. دوم؛ «سایکس پیکو»، سوریه جدید. یعنی تقسیم سوریه به کشورهای کوچک شامل علویان در منطقه ساحل دمشق، اهل سنت در شمال و بخشی از جنوب و شرق این کشور و کردستان در شمال شرقی سوریه. سوم؛ پیروزی نظام سوریه که این پیروزی پس از تداوم جنگ طی چندین سال محقق خواهد شد. چهارم؛ پیروزی گروههای شورشی که پس از یک جنگ فرسایشی در سالهای آینده تحقق مییابد.
به گزارش روزنامه الاخبار این مطالعه پژوهشی خاطرنشان میکند: هر یک از این چهار سناریو، پیامدهایی را متوجه رژیم اسرائیل و منافع و امنیت این رژیم خواهد کرد؛ با وجود اینکه شاید همه این پیامدها منفی نباشد. درباره پیامدهای سناریوی سومالی، حتی اگر طبق این سناریو قدرت سوریه به عنوان یک کشور را به طور کلی برای مقابله با رژیم اسرائیل از بین ببرد، گمان میرود که روند تهدیدات علیه رژیم اسرائیل به ویژه از سوی گروههای افراطی افزایش یابد. با این حال، حضور نیروهای خارجی در سوریه و ورود سلاحهای غیرمتعارف به این کشور، روندی رو به رشد به خود خواهد گرفت. اما در خصوص پیامدهای سناریوی «سایکس پیکو» و تقسیم سوریه به منظور پایان دادن به جنگ، برآورد شده است که تقسیم سوریه به چند کشور کوچک به سود اسرائیل خواهد بود چرا که در این صورت آنها به عنوان کشورهایی ضعیف، توان رویارویی و تهدید این رژیم را نخواهند داشت.
مرکز مطالعات امنیت رژیم صهیونیستی در خصوص پیامدهای سناریوی سوم معتقد است «اگر نظام سوریه پس از جنگ پیروز میدان شود این بدان معنا است که حکومت سوریه به طور ضعیف به حیات خود ادامه میدهد، در نتیجه به طور مستقیم تهدیدی هم متوجه رژیم اسرائیل نخواهد کرد و همچنین احتمال سرازیر شدن سلاحهای غیرمتعارف به سوی گروههای تندرو کاهش مییابد. اما در همین حال، سناریوی پیروزی نظام سوریه، تهدید دیگری متوجه رژیم اسرائیل خواهد کرد، چون این پیروزی به نوعی پیروزی «محور مقاومت» است که ارتباط بیشتر نظام سوریه با ایران و حزبالله را در پی دارد؛ ارتباطی که چه بسا قویتر از پیش از جنگ سوریه باشد.
اما پیامدهای سناریوی پایانی یعنی فرضیه پیروزی مخالفان، بر این اساس در سوریه حکومت ضعیفی روی کار میآید که توانایی هیچگونه تهدیدی اعم از نظامی یا سیاسی علیه رژیم اسرائیل را ندارد اما ممکن است حکومت جدید به گروههای تروریستی اجازه دهد در خاک سوریه فعالیت کنند؛ به خصوص اینکه شاید این حکومت اسلامگرا باشد و گروههای سلفی در آن نفوذ داشته باشند.»
* توقعات آمریکا از ایران نمیگذارد مذاکرات هستهای روی ریل حرکت کند
وبسایت رادیو فردا هم در تبیین این تحلیل خود نوشت: همزمان با اعلام تاریخ از سرگیری مذاکرات اتمی مابین ایران و گروه 5+1 به منظور نهایی کردن توافق موقت شش ماهه، اختلافنظرهای ساختاری دو طرف اصلی مذاکرات (آمریکا و ایران) پیرامون وضعیت فعالیتهای اتمی ایران بعد از حصول توافق نهایی، بیش از پیش آشکار شده است. با اشاره به این تفاوتهای ساختاری، فرید زکریا، تحلیلگر شبکه تلویزیونی «سیانان» آمریکا که اخیرا با حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران مصاحبهای انجام داده، از مذاکرات آینده اتمی به عنوان «قطار در هم شکسته» یاد کرده است.
دکتر روحانی پیش از گفتوگو با زکریا، طی گفتوگویی با روزنامه بریتانیایی «فایننشال تایمز» قصد ایران برای ادامه غنیسازی اورانیوم در داخل کشور را مورد تاکید قرار داده بود و بر این اساس، مجری شبکه تلویزیونی سیانان نیز موضوع را بار دیگر با او در میان گذاشت و از روحانی پاسخ مشابهی دریافت کرد.
رادیو فردا میافزاید: تاکید ایران بر ادامه غنیسازی اورانیوم با غلظت کم (3/5 تا 5 درصد) بدون محدودیت حجمی، و همچنین اصرار بر تکمیل راکتور 40 مگاواتی آب سنگین اراک، در تقابل آشکار با خواستههای آمریکا در زمان نهایی شدن توافق اتمی با ایران است. انتظار اعلام شده آمریکا که موضوع آن در متن توافق موقت نیز مورد اشاره قرار گرفته اعمال محدودیت بر فعالیتهای غنیسازی اورانیوم در داخل ایران و پیشگیری از فعال شدن راکتور 40 مگاواتی آب سنگین اراک است؛ دو مسیری که در صورت باز نگاه داشته شدن میتوانند همزمان و یا به تنهایی، ایران را در موقعیت تبدیل شدن به یک قدرت نظامی اتمی قرار دهند.
در ادامه این تحلیل آمده است: در حال حاضر حدود 19 هزار سانتریفیوژ در دو مرکز نطنز و فوردو نصب شدهاند. 9 هزار دستگاه سانتریفیوژ به غنیسازی اورانیوم با غلظت تا 5 درصد مشغول هستند و در حدود 10 هزار دستگاه در مسیر آزمایشهای انفرادی و یا کار با گازهای متعارفی قرار دارند. براساس سند توافق موقت، ایران متعهد به حفظ وضع موجود در نطنز (و فوردو) شده است، به این معنی که شمار کنونی سانتریفیوژهای مشغول به غنیسازی از 9 هزار تجاوز نکرده و از سانتریفیوژهای نصب شده دیگر تنها برای جانشینی و تعویض سانتریفیوژهایی که از رده خارج میشوند استفاده شود. سقف مورد نظر آمریکا برای غنیسازی در داخل ایران ادامه کار 10 درصد سانتریفیوژهای کنونی (بین هزار تا دو هزار سانتریفیوژ) است. در مورد راکتور آب سنگین اراک نیز انتظار آمریکا خودداری از تکمیل کوره اصلی و قرار ندادن سوخت اتمی در این راکتور است.
این رادیوی آمریکایی وابسته به سازمان سیا خاطر نشان کرد: بدون تردید دولت ایران حفظ شمار قابل ملاحظهای از سانتریفیوژهای کنونی (دست کم تا 10 هزار دستگاه) و تکمیل راکتور آب سنگین اراک با مشخصات فنی کنونی (داشتن کوره آب سنگین) و در اختیار داشتن پسماندههای سوختی را مد نظر دارد. در این مورد شاید دیدگاه دولت روحانی با انتظارات اصولگرایان مخالف با توافق موقت، در عمل دارای تفاوت اندکی است.
وبسایت رادیو فردا در پایان نوشت: تقابل آشکار در انتظارات آمریکا و ایران از هدفهای مذاکرات اتمی آینده، در حد تقابل سیاه و سفید است، و نه یافتن دامنهای خاکستری برای رسیدن به توافق مورد رضایت دو طرف. از این لحاظ، و با اشراف به این فاصله عمیق است که فرید زکریا گفتوگوهای آینده اتمی را که قرار است به زودی از سر گرفته شود به «قطار درهم شکسته» و فاقد قدرت حرکت تشبیه کرده است. واقعیتی که تمام ناظران و همچنین دستاندرکاران رسمی مذاکرات به نوعی آن را مورد تایید قرار دادهاند.