آقای روحانی از آزادی منتقدان و مخالفان این دولت و از دربند بودن دوستان و حامیان دولت سخن می‌گوید! آیا آقای روحانی فتنه گرانی که با حکم قضایی در بند هستند را حامی و دوست دولت خود می‌داند؟

به گزارش مشرق، حجت‌الاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در یادداشتی با عنوان "آقای روحانی! به جای فرافکنی، به مشی گذشته خود عمل کنید" به نقد سخنان امروز حجت‌الاسلام روحانی رئیس‌جمهور کشورمان در مراسم اختتامیه جشنواره مطبوعات، خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های اطلاع‌رسانی که در تالار وحدت برگزار شده بود، پرداخت.

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

بعد از سخنان مقام معظم رهبری و تذکرات صریح و روشنی که مراجع و علمای خبرگان رهبری دادند، توقع این بود که رئیس‌جمهور محترم از این فرصت جهت اصلاح امور استفاده کند، اما نامه بدون روح وزیر ارشاد که جز ظاهرسازی و فرار به جلو چیز دیگری نبود و همچنین سخنان امروز رئیس‌جمهور، حکایت از این می کند که دولت محترم به دنبال برطرف کردن این دغدغه‌ها نیست بلکه بیشتر به دنبال پیدا کردن شریک جرم و توجیه جهت‌گیری‌های غلط خود است.

آقای روحانی در سخنان خود می‌گوید که اگر دهان‌ها بسته و قلم‌ها شکسته شود، اعتماد عمومی در جامعه از بین می‌رود.

اولا قطعا این قاعده به صورت مطلق و کلی بر خلاف عقل و بر خلاف اصول دینی است بلکه اگر دهان‌ها و قلم‌هایی که در راستای تخریب اصول ملی و دینی یک ملت گام برمی‌دارد، بسته شود اعتماد عمومی در جامعه از کانال‌های درست و امین بیشتر می‌شود.

بر همین اساس تأکیدات دینی متعددی بر برخورد با مروجان فساد فکری و فرهنگی وارد شده است.

ثانیا از جناب روحانی باید پرسید که آیا جز این است که در حال حاضر با دهان‌ها و قلم‌های منتقد دولت برخورد می‌شود؟ آیا جز این است که این دولت در همین چندماه فعالیت خود نشریه منتقد یالثارآت را توقیف و پرونده دو نشریه 9 دی و وطن امروز را به دلیل انتقادات از توافقنامه ژنو و فسادهای صورت گرفته در قرارداد کرسنت روانه دادگاه کرده است.

مگر غیر از این است که توپخانه رسانه‌ای همسو با دولت با استفاده از ادبیات رئیس‌جمهور و مشاوران وی در تلاشند تا رسانه‌های منتقد را تندرو و بی‌ترمز معرفی کنند؟

مگر غیر از این است که از برخی نمایندگان مجلس و نویسندگان به دلیل انتقاداتشان از عملکرد دولت در توافق ژنو و سبد کالا شکایت کرده است.

همه این شکایت‌ها و فشارها به منتقدان دولت در همین چند ماه در حالی است که هیچ‌گونه شکایت و پیگیری در این دولت نسبت به توهین کنندگان به مقدسات صورت نگرفته بلکه آنها زیر پر وبال این دولت خود را پنهان می‌کنند.

رئیس‌جمهور در سخنان خود در حالی از توهین به مقدسات گلایه و انتقاد می‌کند که حاضر نیست از لزوم برخورد با آنان سخن بگوید و این یعنی تنفس مصنوعی به رسانه‌هایی که توهین می‌کنند.

به نظرم آقای روحانی باید به عاقبت دولت خاتمی توجه کند چرا که دقیقا این مراحل در دوره خاتمی و دولت اصلاحات عمل شد و نتیجه آن نه تنها عبور از خط قرمزهای دینی و ملی در نشریات مورد حمایت دولت اصلاحات بود که حتی در سال‌های آخر، عبور از شخص خاتمی هم در دستور کار قرار گرفت.

آقای روحانی در سخنان خودش از گسترده بودن نهادهای فرهنگی و بودجه فرهنگی سخن می‌گوید.

این نکته درست است و قطعا تذکرات رهبری شامل همه این نهادهاست اما کسی از آقای روحانی نخواسته تا در خصوص عملکرد دیگر دستگاه‌های فرهنگی جوابگو باشد بلکه ایشان باید پاسخ‌گوی اختیارات و امکاناتی باشد که در اختیار دارد.

ایشان توضیح دهد که آیا سیاست وزارت ارشاد در این هشت ما بر حمایت از جریان مؤمنانه و انقلابی کشور متمرکز شده است یا نه؟ ایشان جواب دهد که آیا در حوزه فیلم، تئاتر، کتاب، مطبوعات و دیگر حوزه‌ها جهت‌گیری به سمت حمایت از این جریان است یا تمام تلاش دولت بر افراطی و بی‌ترمزبودن این جریان متمرکز شده است.

در حوزه مطبوعات وقتی اسنادی به دست کمیسیون اصل نود می‌رسد که حکایت از دستور وزیر ارشاد برای حمایت  7 میلیارد تومانی از بودجه غیردولتی به روزنامه دولتی ایران دارد. وقتی دیده می‌شود که یک پنچم یارانه نشریات استانی به دو نشریه‌ای تعلق می‌گیرد که متعلق به معاون مطبوعاتی ایشان است. آیا عدالتی که رئیس‌جمهور ادعا می‌کند رعایت شده است؟

رئیس‌جمهور مشکل اصلی کشور را نبود اعتدال و وجود افراط و تفریط می‌داند اما نمی‌گوید که افراط و تفریط در چه رسانه‌هایی وجود دارد؟ آیا توهین به مقدسات افراط نیست؟

آیا بزک کردن خیانت‌های آمریکا و دشمنی‌های او در نگاه ملت ایران تفریط نیست؟ آیا این رسانه‌ها تمام قد در حمایت از دولت اعتدال قلم نمی‌زنند؟ آیا جز این است که تریبون‌های رسمی دولت دائما تلاش می‌کنند تا رسانه‌هایی که افشا کننده خط آمریکا دوستی در ایران هستند و در برابر تهدیدات دشمن، روحیه مقاومت را ترویج می کنند را افراطی و مسبب مشکلات کشور معرفی کنند؟

آقای روحانی برخی از رسانه‌های کشور را دارای دژ پولادین معرفی می‌کنند و سئوال این است که کدام رسانه‌ها از چنین دژی برخوردارند؟

وقتی در رسانه‌ای به ولایت امیرالمومنین توهین می‌شود و در شب عید غدیر در آن تشکیک می‌کند. وقتی رسانه‌ای حکم الهی قصاص را غیرانسانی می‌خواند، وقتی رسانه دیگری احکام الهی بانوان را زیر سئوال می‌برد و ده‌ها مورد دیگر و از سوی هیئت نظارت بر مطبوعات که ترکیب اصلی آن همسو با دولت است، برخوردی صورت نمی‌گیرد بلکه با جاخالی دادن تلاش می‌شود تا هزینه این برخورد به عهده دستگاه قضایی باشد، باید پرسید کدام رسانه از دژ پولادین برخوردار است؟

آقای روحانی از آزادی منتقدان و مخالفان این دولت و از دربند بودن دوستان و حامیان دولت سخن می‌گوید!

آیا آقای روحانی فتنه‌گرانی که با حکم قضایی در بند هستند را حامی و دوست دولت خود می‌داند؟ آیا آقای روحانی معتقد است که روزنامه بهار، آسمان و قانون که ولایت معصوم را زیر سئوال برده، حکم الهی قصاص را غیر انسانی و احکام اسلام را تبعیض جنسیتی می‌داند را نشریات همراه و همسو با دولت می‌داند؟

اگر چنین است که باید برای این دولت اظهار تأسف کرد! علاوه بر این باید پرسید آیا جز این است که آقای روحانی منتقدان را بی‌سواد و کم‌سواد و نشریات منتقد را با شکایت، توقیف کرده یا روانه دادگاه می‌کند؟ واقعا چه جریانی دژپولادین دارد؟ آنها که به تعبیر رهبری انقلاب در مواقع طوفانی سینه سپر می‌کنند یا رسانه‌هایی که هم‌صدا با بی بی سی و صدای آمریکا شبهه‌افکنی می‌کنند؟

رئیس‌جمهور محترم معتقد است که توقیف نشریات آخرین راه حل است. بعید به نظر می‌رسد که کسی از توقیف نشریات خوشحال شود اما سئوال این است که وقتی وزارت ارشاد و هیئت نظارت بر مطبوعات به وظیفه قانونی خود عمل نمی‌کند بلکه از خاطیان حمایت می‌کند.

آیا دستگاه قضایی باید دست روی دست بگذارد تا سربازان رسانه‌ای به دلیل این که ژست حمایت از دولت به خود گرفته‌اند، مقدسات دینی و ملی کشور را زیر سئوال ببرند؟

آیا روزنامه بهار که برای بار سوم توقیف شد، دست از شبهه‌افکنی خود برداشت؟ آیا جز این است که حتی توقیف آخرین راه حل نیست بلکه باید امتیاز برخی از نشریات را لغو کرد تا نه تنها دشمن احساس امنیت نکند بلکه هیچ رسانه‌ای به خود جرأت ندهد که به پایگاه مطالبات بیگانه تبدیل شود؟

آقای روحانی معتقد است که اگر کسی به مقدسات توهین کرد باید با آن فرد برخورد شود نه با آن رسانه تا امنیت شغلی فعالان یک رسانه حفظ شود.

اولا ایشان پاسخ دهد که پس چرا هیئت نظارت که ترکیب اصلی آن همسو با دولت است با نشریه یالثارات به دلیل انتقاد از حرکت‌های نابجای دولت برخورد کرد و یالثارات توقیف شد؟ آیا فقط اشتغال رسانه‌هایی که به مقدسات توهین می‌کنند مهم است یا رسانه‌های دیگر هم باید از این نگاه مهرورزانه دولت بهره ببرند؟

ثانیا آیا وقتی رستورانی غذای فاسد تولید و توزیع می‌کند، وقتی داروخانه‌ای داروی فاسد تولید و توزیع می‌کند، فقط با متخلفان آن برخورد می‌شود یا برای ایجاد امنیت روانی، این مراکز متخلف نیز پلمب و در مواردی حتی پروانه فعالیت آن واحد صنفی نیز باطل می‌شود؟

چطور برای غذای جسم تا این حد حساسیت و سخت‌گیری پذیرفته است ولی در خصوص غذای روح باید تا این اندازه تسامح کرد؟

ثالثا چطور وقتی مسجدی برای مقابله با اسلام راستین بپا می‌شود، پیامبر اسلام مأمور به تخریب مسجد می‌شود نه تغییر عناصر و گردانندگان مسجد؟ و آیا وقتی برخی از رسانه‌ها ریشه‌های اعتقادی مردم ما را هدف گرفته‌اند، چرا دستگاه‌های نظارتی نباید ریشه آنها را هدف بگیرند؟

رئیس‌جمهور محترم اعلام می‌کند که اسامی مفسدان و ویژه خواران نباید در جیب رئیس‌جمهور باشد بلکه باید سر زبان خبرنگاران قرار گیرد!

معلوم نیست منظور ایشان چیست؟ بله اگر مفسده‌ای یا ویژه‌خواریی در دادگاه ثابت شد، اسامی مفسدان نباید در جیب رئیس‌جمهور یا رئیس دستگاه قضا باشد بلکه رسانه‌ها باید با اعلان آن امنیت مفسدان را به خطر بیندازند و در غیر این صورت، قراردادن این اسامی در جیب رئیس‌جمهور یا زبان رسانه‌ها هر دو غلط است.

علاوه بر این باید پرسید که آیا رئیس‌جمهور در خصوص پرونده فرزند یکی از گردن کلفت‌ها هم همین نظر را دارد؟ چرا رئیس‌جمهور هم مانند رسانه‌ها و برخی از نمایندگان مجلس، مطالبه نمی‌کند تا دادگاه این فرزند گردن کلفت که برخی از تخلفات او مربوط به بیست سال قبل است هر چه سریع‌تر برگزار شود؟

چرا دستگاه قضا برای رسیدگی به این پرونده در فشار قرار می‌گیرد و حتی پدر این مفسد بزرگ سیاسی و اقتصادی برای جلوگیری از دادگاه فرزندش که آن را دادگاه خودش می‌داند، تهدید به اعتراض عمومی می‌کند و البته دستگاه قضا نشان داده که قصد رسیدگی به این پرونده بزرگ اقتصادی، سیاسی و امنیتی را دارد و از این تهدیدات باکی ندارد، اما چرا آقای روحانی مطالبه ای در این خصوص ندارد.

آقای رئیس‌جمهور در فراز پایانی سخن خود، بر حمایت بیشتر از رسانه‌ها تأکید می‌کند در حالی که آزادترین فضا در دنیای پر از دروغ امروز، رسانه‌هایی هستند که در جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند و البته براساس هر عقلی، رسانه‌هایی که قانون را نقض می‌کنند باید از امنیت برخوردار نباشند.

وی در ادامه می‌گوید: به خاطر وجود مشکلات فراوان باید قاعده تحول تدریجی اجتماعی را مد نظر قرار داد.

متاسفانه از این سخن، بوی خوبی به مشام نمی‌رسد چرا که این سخن یادآور ادبیات فشار از پایین، چانه‌زنی از بالاست که در این کشور یک بار به واسطه مشاوران آقای خاتمی اجرا شد اما تنها نتیجه‌ای که داشت خاتمی را با خود به ته چاه برد.

آقای روحانی از  همه اینها که بگذریم، فکر نمی‌کنید مواضع امروز شما با مواضع سال‌های گذشته‌تان در تعارض است؟ لطفا فکری برای حل این تعارض کنید.
منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۱۸:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۷
    0 0
    رسایی زنده باشی

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس