گروه فروهنگی مشرق - يادداشت ذيل از دفتر آيتالله جوادي آملي گرفته شده و با نگاهي به شخصيت حضرت صديقه طاهره (سلامالله عليها) مزين شده است.
شناخت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) چونان معرفت قرآن کريم، مشروط به طهارت از لَوْث حس و خيال و رَوث وهم و گمان و فَرث تمثيل و تشبيه و دَم مفهوم و ذهن است؛ زيرا حقيقت آن بانو، همچون ساير اهل بيت عصمت (عليهم السلام)، همتاي قرآن مجيد است و حديث شريف و متواتر ثقلين شاهد صادق آن است؛ «اِني تارک فيکم الثَقَلين کتابَ اللهِ وعِتْرَتي...» و مساس علمي با قرآن کريم بدون طهارت روح و نزاهت دل ميسور نيست؛ چه اينکه تماس بدني با الفاظ اين کتاب آسماني بدون طهارت ظاهري روا نخواهد بود؛ «إنه لقرآنٌ کريم في کتابٍ مکنونٍ لايمسه اِلاالمطهرون».
هرچند همه معصومان از دوده طه و يس يعني عترت طاهرين (عليهم السلام) معادل قرآن کريمند و هر کدام بهمنزله سُوَر و آيات آسمانياند که کلام ويژه خداست، ليکن حضرت فاطمه (سلام الله عليها) خصيصهاي دارد که در ديگر معصومان نبوده و نيست و آن اينکه اين بانو، نهتنها معادل قرآن بود بلکه مصاحب و معاشر و همراه و همآوا با آن بود؛ بهطوريکه آن حضرت و قرآن با هم از فراطبيعت به طبيعت آمدند و همزمان طبيعت را وداع کردند و عمر طبيعي آنها منقطع شد؛ اگرچه حقيقت آنها مخصوصا قرآن براي ابد باقي است. توضيح آنکه عمر شريف آن حضرت همزمان با نزول قرآن کريم آغاز شد و با انقطاع وحي و پايان پذيرفتن آن خاتمه يافت؛ زيرا عمر گرانمايه آن بانو هرچند کمتر از 20 سال بود و مدت نزول قرآن مجيد تقريبا 23 سال بود ليکن اوايل نزول قرآن مجيد، معراج رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) شروع شد که در آن سفر الهي، زمينه تکون ماده اولي و ريشه انعقاد چيزي که بعدا بهصورت نطفه حضرت فاطمه (سلام الله عليها) ظهور ميکرد، فراهم شد. يعني مدتي که از نزول قرآن سپري شد و حضرت فاطمه (سلام الله عليها) متولد نشد، براي اين بود که مقدمه ميلاد مسعود آن حضرت به برکت قرآن در معراج فراهم گردد.
پس در اين فاصله، تمام شرايط سپهري و زميني مهيا شد تا آن بانوي عرشي، از عرش به فرش تنزل کند و آن غذاي ملکوتي شب معراج، بهصورت ملکي تجلي يابد و لحظه به لحظه همزمان با نزول آيات و سور قرآن مجيد به تمام و کمال خود برسد تا هنگامي که قرآن کريم به نصاب خاص خويش نائل شد و آيه کريمه «اَلْيومَ اکملتُ لکم دينَکم و اَتْمَمْتُ عليکم نعمتي وَ رَضيتُ لکم الاسلامَ دينا» نازل شد و خورشيد وحي در کرانه غرب عمر نبوي (صلي الله عليه و آله و سلم) افول کرد، نوبت ارتحال سريع آن بانو فرا رسيد و طولي نکشيد که آن حضرت به بدرقه قرآن مجيد بار هجرت بست و خاموش شد و با قدر مجهول و قبر مخفي، چنين ليلهالقدري از جامعه جاهلي عصر خويش که جز ليلهالقبر نبودند، جدا شد و آن را وداع کرد. البته حقيقت ولايت آن حضرت همراه با قرآن ابدي بوده و همسفر با کلام زنده و جاويد سرمدي خواهد بود. همانطوري که تهمت تحريف قرآن کريم دعواي فايل و خيال آفِل است، ادعاي «حَسْبُنا کتابُ الله» نيز تأريب دين و تمثيل اسلام است که هرگز نتيجه نخواهد داد.
کسي که جناح عترت را از مرغ باغ ملکوت دين اِربا اِربا نمايد، کسي که بال ولايت را از سيمرغ رَوضه جبروت اسلام مثله کند، هرگز از دين مورد ادعاي خويش بهرهاي نبرده و از اسلام مطمح نظر خود طرفي نخواهد بست. غرض آنکه هرچند بقاي معنوي ولايت و عصمت و حجت بالغه بودن حضرت فاطمه (سلام الله عليها) همچون قرآن کريم تضمينشده است ليکن عمر ظاهري قرآن ناطق و صامت در آغاز و انجام مقارن بوده؛ بهطوري که تقريبا با هم نزول کردند و با هم عروج نمودند. معرفت آن ذات نوراني، گذشته از صبغه اعتقادي مستلزم جنبه اخلاقي، حقوقي، فقهي و اجتماعي است؛ زيرا آن انسان کامل، اسوه همگان در معارف علمي و احکام عملي بوده و خواهد بود. لذا ارائه برخي از بيانات سودمند آن حضرت درباره مسائل اخلاقي و حقوقي و مانند آن لازم است وگرنه اثر عملي بر شناخت حضرت فاطمه (عليها السلام) مترتب نميشود.
«نشان ناشناسي ناسپاسي است/ شناساي حق اندر حقشناسي است»
آن حضرت درباره اخلاص در عمل و آثار گرانبهاي آن چنين فرمود: «مَنْ اَصْعَدَ اِلي اللهِ خالصَ عبادَتِهِ اَهْبَطَ اللهُ عزوجل اليه اَفْضَلَ مصلحته/ هرکس عبادت خالصانه خود را بهسوي خداوند صاعد نموده و بالا ببرد، خداوند بهترين مصلحت وي را بهسوي او گُسيل داشته و نازل ميفرمايد». اين کلام فاطمي، مأخوذ از وحي نبوي (صلي الله عليه و آله و سلم) است؛ «اليه يصْعَدُ الکلم الطيبُ وَ الْعملُ الصالحُ يرْفَعُه».
البته اعتقاد طيب، خُلق طيب و عمل صالح هرگز از انسان طاهر جدا نيست تا بهتنهايي صعود کند و صاحب خود را که متقوم به اوست، رها نمايد؛ بلکه در صحابت انسان طاهر معتقد و متخلق و عامل بالا ميرود و بالا رفتن بهسوي خداي سبحان با بالندگي و برازندگي همراه است. حتما چنين انسان مهاجري که هجرت او به لقاي الهي منتهي ميشود، اسوهاي چونان حضرت فاطمه (عليها السلام) دارد و رهتوشهاي معقول و مقبول خواهد داشت که نيازهاي سفر طولاني معاد وي را تامين مينمايد.
همچنين آن حضرت در کيفيت بهرهمندي از دنيا چنين رهنمودي دارد: «اِني اُحِب من دُنياکم ثلاثا الانفاقُ في سبيل اللهِ و تلاوه کتابِ الله و النظرُ الي وجه ابي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم». هر نعمتي زکاتي دارد که تأديه آن، انفاق در راه خداوند محسوب ميشود.بخشي از آن، واجب است و برخي از آن، مستحب. زکات شجاعت، جهاد براي حفظ دين و ميهن اسلامي است. زکات جمال، عفاف و صيانت از آلودگي است. منبع همه اين مآثر الهي قرآن کريم است که تلاوت، تدبر و تفسير آن توصيه شده است.
نگاه به شخصيت حقيقي و حقوقي رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جاذبه دلپذيري دارد که انديشههاي علمي را به انگيزههاي عملي ميرساند. اگر جامعه کنوني از نظر به شخص عنصري پيامبر گرامي اسلام محروم است، از نظريهپردازي محققانه در مکتب حياتبخش آن حضرت ممنوع نيست.*
*منبع: مجله پنجره
شناخت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) چونان معرفت قرآن کريم، مشروط به طهارت از لَوْث حس و خيال و رَوث وهم و گمان و فَرث تمثيل و تشبيه و دَم مفهوم و ذهن است؛ زيرا حقيقت آن بانو، همچون ساير اهل بيت عصمت (عليهم السلام)، همتاي قرآن مجيد است و حديث شريف و متواتر ثقلين شاهد صادق آن است؛ «اِني تارک فيکم الثَقَلين کتابَ اللهِ وعِتْرَتي...» و مساس علمي با قرآن کريم بدون طهارت روح و نزاهت دل ميسور نيست؛ چه اينکه تماس بدني با الفاظ اين کتاب آسماني بدون طهارت ظاهري روا نخواهد بود؛ «إنه لقرآنٌ کريم في کتابٍ مکنونٍ لايمسه اِلاالمطهرون».
هرچند همه معصومان از دوده طه و يس يعني عترت طاهرين (عليهم السلام) معادل قرآن کريمند و هر کدام بهمنزله سُوَر و آيات آسمانياند که کلام ويژه خداست، ليکن حضرت فاطمه (سلام الله عليها) خصيصهاي دارد که در ديگر معصومان نبوده و نيست و آن اينکه اين بانو، نهتنها معادل قرآن بود بلکه مصاحب و معاشر و همراه و همآوا با آن بود؛ بهطوريکه آن حضرت و قرآن با هم از فراطبيعت به طبيعت آمدند و همزمان طبيعت را وداع کردند و عمر طبيعي آنها منقطع شد؛ اگرچه حقيقت آنها مخصوصا قرآن براي ابد باقي است. توضيح آنکه عمر شريف آن حضرت همزمان با نزول قرآن کريم آغاز شد و با انقطاع وحي و پايان پذيرفتن آن خاتمه يافت؛ زيرا عمر گرانمايه آن بانو هرچند کمتر از 20 سال بود و مدت نزول قرآن مجيد تقريبا 23 سال بود ليکن اوايل نزول قرآن مجيد، معراج رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) شروع شد که در آن سفر الهي، زمينه تکون ماده اولي و ريشه انعقاد چيزي که بعدا بهصورت نطفه حضرت فاطمه (سلام الله عليها) ظهور ميکرد، فراهم شد. يعني مدتي که از نزول قرآن سپري شد و حضرت فاطمه (سلام الله عليها) متولد نشد، براي اين بود که مقدمه ميلاد مسعود آن حضرت به برکت قرآن در معراج فراهم گردد.
پس در اين فاصله، تمام شرايط سپهري و زميني مهيا شد تا آن بانوي عرشي، از عرش به فرش تنزل کند و آن غذاي ملکوتي شب معراج، بهصورت ملکي تجلي يابد و لحظه به لحظه همزمان با نزول آيات و سور قرآن مجيد به تمام و کمال خود برسد تا هنگامي که قرآن کريم به نصاب خاص خويش نائل شد و آيه کريمه «اَلْيومَ اکملتُ لکم دينَکم و اَتْمَمْتُ عليکم نعمتي وَ رَضيتُ لکم الاسلامَ دينا» نازل شد و خورشيد وحي در کرانه غرب عمر نبوي (صلي الله عليه و آله و سلم) افول کرد، نوبت ارتحال سريع آن بانو فرا رسيد و طولي نکشيد که آن حضرت به بدرقه قرآن مجيد بار هجرت بست و خاموش شد و با قدر مجهول و قبر مخفي، چنين ليلهالقدري از جامعه جاهلي عصر خويش که جز ليلهالقبر نبودند، جدا شد و آن را وداع کرد. البته حقيقت ولايت آن حضرت همراه با قرآن ابدي بوده و همسفر با کلام زنده و جاويد سرمدي خواهد بود. همانطوري که تهمت تحريف قرآن کريم دعواي فايل و خيال آفِل است، ادعاي «حَسْبُنا کتابُ الله» نيز تأريب دين و تمثيل اسلام است که هرگز نتيجه نخواهد داد.
کسي که جناح عترت را از مرغ باغ ملکوت دين اِربا اِربا نمايد، کسي که بال ولايت را از سيمرغ رَوضه جبروت اسلام مثله کند، هرگز از دين مورد ادعاي خويش بهرهاي نبرده و از اسلام مطمح نظر خود طرفي نخواهد بست. غرض آنکه هرچند بقاي معنوي ولايت و عصمت و حجت بالغه بودن حضرت فاطمه (سلام الله عليها) همچون قرآن کريم تضمينشده است ليکن عمر ظاهري قرآن ناطق و صامت در آغاز و انجام مقارن بوده؛ بهطوري که تقريبا با هم نزول کردند و با هم عروج نمودند. معرفت آن ذات نوراني، گذشته از صبغه اعتقادي مستلزم جنبه اخلاقي، حقوقي، فقهي و اجتماعي است؛ زيرا آن انسان کامل، اسوه همگان در معارف علمي و احکام عملي بوده و خواهد بود. لذا ارائه برخي از بيانات سودمند آن حضرت درباره مسائل اخلاقي و حقوقي و مانند آن لازم است وگرنه اثر عملي بر شناخت حضرت فاطمه (عليها السلام) مترتب نميشود.
«نشان ناشناسي ناسپاسي است/ شناساي حق اندر حقشناسي است»
آن حضرت درباره اخلاص در عمل و آثار گرانبهاي آن چنين فرمود: «مَنْ اَصْعَدَ اِلي اللهِ خالصَ عبادَتِهِ اَهْبَطَ اللهُ عزوجل اليه اَفْضَلَ مصلحته/ هرکس عبادت خالصانه خود را بهسوي خداوند صاعد نموده و بالا ببرد، خداوند بهترين مصلحت وي را بهسوي او گُسيل داشته و نازل ميفرمايد». اين کلام فاطمي، مأخوذ از وحي نبوي (صلي الله عليه و آله و سلم) است؛ «اليه يصْعَدُ الکلم الطيبُ وَ الْعملُ الصالحُ يرْفَعُه».
البته اعتقاد طيب، خُلق طيب و عمل صالح هرگز از انسان طاهر جدا نيست تا بهتنهايي صعود کند و صاحب خود را که متقوم به اوست، رها نمايد؛ بلکه در صحابت انسان طاهر معتقد و متخلق و عامل بالا ميرود و بالا رفتن بهسوي خداي سبحان با بالندگي و برازندگي همراه است. حتما چنين انسان مهاجري که هجرت او به لقاي الهي منتهي ميشود، اسوهاي چونان حضرت فاطمه (عليها السلام) دارد و رهتوشهاي معقول و مقبول خواهد داشت که نيازهاي سفر طولاني معاد وي را تامين مينمايد.
همچنين آن حضرت در کيفيت بهرهمندي از دنيا چنين رهنمودي دارد: «اِني اُحِب من دُنياکم ثلاثا الانفاقُ في سبيل اللهِ و تلاوه کتابِ الله و النظرُ الي وجه ابي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم». هر نعمتي زکاتي دارد که تأديه آن، انفاق در راه خداوند محسوب ميشود.بخشي از آن، واجب است و برخي از آن، مستحب. زکات شجاعت، جهاد براي حفظ دين و ميهن اسلامي است. زکات جمال، عفاف و صيانت از آلودگي است. منبع همه اين مآثر الهي قرآن کريم است که تلاوت، تدبر و تفسير آن توصيه شده است.
نگاه به شخصيت حقيقي و حقوقي رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جاذبه دلپذيري دارد که انديشههاي علمي را به انگيزههاي عملي ميرساند. اگر جامعه کنوني از نظر به شخص عنصري پيامبر گرامي اسلام محروم است، از نظريهپردازي محققانه در مکتب حياتبخش آن حضرت ممنوع نيست.*
*منبع: مجله پنجره