به گزارش مشرق، مؤسسه فرهنگی هنری «طرحی برای فردا» ضمن گرامیداشت سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی نخستين هفتهنامهی صوتي استاد حسن رحیمپور(ازغدی) در سال 93 را به مناسب «روز هنر انقلاب اسلامي» منتشر کرد.
این مقالهی شفاهی به بحثي در «نظريهی هنر اسلامي» پرداخته و تبیین مؤلفههایی از این دست را مورد توجه قرار دادهاست:
- تفنّن، لذّت، شادي، ملازمهی ذاتي با «غفلت» ندارد و ميتواند معطوف به بصيرت و رشد باشد.
- هنر و سينما، هم به لحاظ انديشه و انگيزهی «هنرمند» و هم به لحاظ نتيجه كار او، قابل تقسيم به اسلامي و غير اسلامي است.
- نيازهاي غريزي، عاطفي و فطري بشر ميتواند بستر رشد يا سقوط فرد و جامعه بوده و توسط هنرمند مورد حُسن يا سوء استفاده قرار گيرد.
- نوع استفادی هنرمند از نقاط ضعف مخاطب و تمايلات مثبت يا منفي او، ماهيت هنر را تغيير ميدهد.
- انكار غايت براي «هستي» و «انسان» به انكار غايت براي هنر و هنرمند ميانجامد.
- همهی تمايلات مخاطب، مستوجب ارضاء و مستحقّ اعتناء از سوي هنر و هنرمند نيست؛ «تمايلات بشر» به عقلاني و نفساني، اخلاقي و غيراخلاقي و عادلانه و ظالمانه تقسيم ميشود، پس هنر و هنرمند نيز به دو دستهی ارزشی و غیرارزشی تقسيمشدنی است.
- هنرمند مسلمان، اصالت را به نيازهاي معنوي و تكاملطلب ميدهد و نيازهاي مادی را بيآنكه انكار كند، در جهت نيازهاي اصيلتر راهبری ميكند.
- هنر اسلامي، غرائز حيواني(خشم و شهوت و توهم) را نه تحريك، بلكه تعديل و به سوي تكامل هدايت ميكند.
- هر «جذابيّتي» و هر نوع تأثيرگذاري و تصرّف در ذهن و روح مخاطب، لزوماً به معناي اغواء، استحاله، حقگريزي و واقعستيزي نيست.
- سينماي اسلامي نیز از عنصر ابهام، ايهام، تفنّن، زيبايي، تعليق و تلذّذ بهره ميگيرد اما در جهت تعليم و تهذيب و نه عليه آن.
- جذابيت در هنر اسلامي، نه «هدف» و نه وسيله در جهت اهداف باطل بلكه «وسيله»اي در جهت خيرات و ارزشها و عدالت و محبّت و اخلاق و عقلانيت است.
- سینمای تخیلی، ترسناك، كمدي، درام، حماسی و... همگی به اسلامي و غيراسلامي، تقسيمشدني و در جهت تعديل و ارتقاء بشر يا تحريك و انحطاط او بهكارآمدنی است.
- سینمای داستاني و مستند، هر دو ميتوانند ديني يا غير ديني باشند.
- خداوند در قرآن با وعده وعيدهاي بهشتي و جهنّمي، از قواي شهوت، ترس، خشم و تخيّل انسان در جهت اصلاح بشر استفاده فرموده است.
- «خنده»ی غفلت و تمسخر و عصیان، هدف «هنر باطل» و سينماي شیطانی است و «خنده»ی شادي و محبت و شگفتی، هدف «هنر حق» و سينماي اسلامي است.
- ترسها و غمهاي مادي و دنيوي ناشي از یأس، حسادت، نفرت، حرص و همان ترس و غم غيراسلامي و ابزار كار «سينماي غيرديني» است و ترسهاي عقلاني و غمهاي اخلاقي و معنوي، ابزار كار سينماي اسلامي و عامل رشد و تعالی است.
- سلسلهجنباني نمايشنامهنويسي جديد و داستان كوتاه با امثال میرزافتحعلی آخوندزاده و صادق هدايت به توهّم «ملازمت هنر جديد» با كفر و شكاكيّت و اسلامستيزي و عقيده به امتناع «هنر» اسلامي و نفی «سينما»ي ديني و محال انگاشتن «ادبیات» از نوع ديني دامن زده است.
این مقالهی شفاهی به بحثي در «نظريهی هنر اسلامي» پرداخته و تبیین مؤلفههایی از این دست را مورد توجه قرار دادهاست:
- تفنّن، لذّت، شادي، ملازمهی ذاتي با «غفلت» ندارد و ميتواند معطوف به بصيرت و رشد باشد.
- هنر و سينما، هم به لحاظ انديشه و انگيزهی «هنرمند» و هم به لحاظ نتيجه كار او، قابل تقسيم به اسلامي و غير اسلامي است.
- نيازهاي غريزي، عاطفي و فطري بشر ميتواند بستر رشد يا سقوط فرد و جامعه بوده و توسط هنرمند مورد حُسن يا سوء استفاده قرار گيرد.
- نوع استفادی هنرمند از نقاط ضعف مخاطب و تمايلات مثبت يا منفي او، ماهيت هنر را تغيير ميدهد.
- انكار غايت براي «هستي» و «انسان» به انكار غايت براي هنر و هنرمند ميانجامد.
- همهی تمايلات مخاطب، مستوجب ارضاء و مستحقّ اعتناء از سوي هنر و هنرمند نيست؛ «تمايلات بشر» به عقلاني و نفساني، اخلاقي و غيراخلاقي و عادلانه و ظالمانه تقسيم ميشود، پس هنر و هنرمند نيز به دو دستهی ارزشی و غیرارزشی تقسيمشدنی است.
- هنرمند مسلمان، اصالت را به نيازهاي معنوي و تكاملطلب ميدهد و نيازهاي مادی را بيآنكه انكار كند، در جهت نيازهاي اصيلتر راهبری ميكند.
- هنر اسلامي، غرائز حيواني(خشم و شهوت و توهم) را نه تحريك، بلكه تعديل و به سوي تكامل هدايت ميكند.
- هر «جذابيّتي» و هر نوع تأثيرگذاري و تصرّف در ذهن و روح مخاطب، لزوماً به معناي اغواء، استحاله، حقگريزي و واقعستيزي نيست.
- سينماي اسلامي نیز از عنصر ابهام، ايهام، تفنّن، زيبايي، تعليق و تلذّذ بهره ميگيرد اما در جهت تعليم و تهذيب و نه عليه آن.
- جذابيت در هنر اسلامي، نه «هدف» و نه وسيله در جهت اهداف باطل بلكه «وسيله»اي در جهت خيرات و ارزشها و عدالت و محبّت و اخلاق و عقلانيت است.
- سینمای تخیلی، ترسناك، كمدي، درام، حماسی و... همگی به اسلامي و غيراسلامي، تقسيمشدني و در جهت تعديل و ارتقاء بشر يا تحريك و انحطاط او بهكارآمدنی است.
- سینمای داستاني و مستند، هر دو ميتوانند ديني يا غير ديني باشند.
- خداوند در قرآن با وعده وعيدهاي بهشتي و جهنّمي، از قواي شهوت، ترس، خشم و تخيّل انسان در جهت اصلاح بشر استفاده فرموده است.
- «خنده»ی غفلت و تمسخر و عصیان، هدف «هنر باطل» و سينماي شیطانی است و «خنده»ی شادي و محبت و شگفتی، هدف «هنر حق» و سينماي اسلامي است.
- ترسها و غمهاي مادي و دنيوي ناشي از یأس، حسادت، نفرت، حرص و همان ترس و غم غيراسلامي و ابزار كار «سينماي غيرديني» است و ترسهاي عقلاني و غمهاي اخلاقي و معنوي، ابزار كار سينماي اسلامي و عامل رشد و تعالی است.
- سلسلهجنباني نمايشنامهنويسي جديد و داستان كوتاه با امثال میرزافتحعلی آخوندزاده و صادق هدايت به توهّم «ملازمت هنر جديد» با كفر و شكاكيّت و اسلامستيزي و عقيده به امتناع «هنر» اسلامي و نفی «سينما»ي ديني و محال انگاشتن «ادبیات» از نوع ديني دامن زده است.