.... بدبختی ماست

چرا اتفاقا تاثیر خیلی زیادی داره چون بخش بزرگی از تولید واشتغال کشور وابسته به ورود دانش فنی,مواد اولیه,ماشین آلات,قطعات یدکی وخط تولید هستش,نمی توان کشور رو مثل یک جزیره اداره کردوگفت همچی خودمون میسازیم اصلا شدنی نیست وبا عقل هم جور درنمیاد

گر درآمدهای نفتی سال های گذشته در بخش مولد اقتصاد سرمایه گذاری می شد. این جمله یعنی چه؟ یعنی دولت خودش کارخانه و معدن درست کند؟ این که همان اقتصاد دولتی است! آیا معنیش این است که دولت وام بدهد به سرمایه گذاران؟ این تجربه هم که شکست خود. معوقات بانکی بالا آورند و وامها به جای صرف تولید شدن صرف خرید اتومبیلهای لوکس و خانه های عالی شد. سوال ما از شما این که چرا اصلا فکر نمی کنید که اتفاقا اگر قصدتان ایجاد کار و اشتغال است تنها راه آن این است که درآمد نفتی کشور در مبالغ کوچک و به تساوی در اختیار خودم مردم قزرار گیرد و توسط آنها خرج شود؟ این خرج کردن پول و جلوگیری از راکد شدن آن است که کار و تولید را به همراه دارد و پول را از دست ثروتمند ترین تا فقیر ترین افراد جامعه می رساند. اما وقتی که پول را به صورت قلمبه و بین افرادی خاص تقسیم کردید اولین نتیجه آن راکد شدن ثروت و تبدیل شدن آن به خانه ها و اتومبیل های لوکس یا سکه ارز است و این پولی است که از چرخه تولید و فعالیت مفید خارج شده و به دست جامعه هرگز نمی رسد. اصلا دلیل اصلی انباشته شدن ثروت در دست عده ای خاص همین است که آنها به بیش از سایرین به همان انفال دسترسی دارند. شاهان قدیم هم با اعطای تیول ها و بخشیدن خالصه جات باعث ایحاد طبقات ملاکین و فئودالهای بزرگ می شدند و مردم را رعیت و بدبخت آنها می کردند. ممکن است کسی ادعا کند که دادن این پول باعث افزایش نقدینگی و تورم می شود! اما این یک دروغ است. واقعیت این است که اگر چرخه گردش پول در ایران واقعا وجود داشت و پولی که - ولو با نقدینه پرقدرت- دولت به بازار تزریق می کرد دست به دست می گشت و صرف تولید و خدمات می شد و سپس دوباره در قالب مالیات به دولت باز می گشت و یا دوباره در بین مردم دست به دست می شد، نه تنها با کاهش ارز پول مواجه نبودیم بلکه همان در ازای تولید و خدمات و ثروت تولید شده بر ارزش پول اضافه می شد. اما مشکل ما این است که ما در کشورمان شاهد وجود چاهک های اقتصادی بزرگی داریم و مسیر پول به جای اینکه چرخه باشد تنها یک مسیر یک طرف است. بانک مرکزی زبه عنوان چشمه تولید پول عمل می کند اما در عواملی در بازار این پول را راکد می کنند و از چرخه خارج می کنند. در نتیجه دولت مجبور می شود مجددا به جای پول راکد شده مجددا اسکناس در بازار بریزد. که همین پول هم مجددا راکد می شود. اما چه کسانی پول را راکد می کنند؟ افراد زیادی دخیل هستید. کالاهای لوکس که ارزش اقتصادی ندارد یکی از این موارد است. پولی است که می توانست صرف کار مفید شود اما به صورت لوکس از گردش خارج می شود و ارزش اقتصادی ندارد. صادرکنندگان خصوصی که تولیداتشان را با ریال تولید می کنند اما محصول را صادر می کنند و ارز حاصل را در بانکهای خارجی دپو کرده یا در دوبی و آنتالیا سرمایه گذاری می کنند چاهک دیگری هستند. چاهک دیگر معوقه داران بزرگ بانکی هستند. اگر این معوقات واقعا صرف تولید می شد جای نگرانی نبود اما همه می دانیم که آنها بخشی از پول کشور را به اسم وام های کلان دریافت کرده و از چرخه اقتصادی خارج می کنند. البته عده ای هم هستند که عمدا با خرید های کلان ارز و طلا ثروت کشور را راکد می کنند. وقتی در اقتصادی این چاهک ها را می بینیم متوجه می شویم که چرا هم تورم داریم و هم رکود. رکود داریم چون پولی که باید در چه مصرف شود و به تولیدکنندگان برسد به آنها نمی رسد و تورم داریم چون دولت باید جای این پول راکد شده را بگیرد. حالا خدا نکند که دعوای سیاسی هم باشد و این چاهکها برخی هایشان با دولت حاضر مشکل داشته باشند. آن وقت است که اتفاقی مانند آنچه در ایران زمان دکتر مصدق و احمدی نژاد رخ داد اتفاق می افتد. اما چرا هیچ یک از اقصاددانان به وجود این چاهکها نمی کنند؟ چرا بر مفهوم کاملا بی ربطی مانند بیماری هلندی - اصلا جای طرحش اینجا نیست - تاکید می کنند؟ چون با عرض معذرت، اکثر تریبون های اقتصادی کشورهم دست همان چاهکها است

یعنی خوشم میاد با هر اقتصاددانی که مشرق مصاحبه میکنه،از دولت احمدی نژاد و ضرر و ندانم کاریش میناله(تازه مشرق خیلی سانسور هم میکنه) حالا بعضیا نمیدونم چرا خودشون رو بخواب زدن؟

اینکه صرفا به دنبال کاهش تحریم ها در جهت بهبود متغیرهای اقتصادی باشیم انتخابی کاملا اشتباه است و باید به زودی این رویه اصلاح شود .

آقای استاد ! اقتصاد ایران مثل ان آدم ضعیفی است که برای ادم قوی هیکلی پر رویی و کله شقی کرده و آدم قوی هم را با یک مشت به زمین زده است - حالا این زمین خوردن به خاطر چه چیزی است ؟ اقتصاد ضعیف یا مشت زده شده ؟ هر دو عامل درست است

آقا یکی به من بگه در اقتصاد به اصطلاح مقاومتی خلا کاهش فروش تولید 3.5 میلیون نفت با چی میخواد پربشه؟؟

ما قبل تحریم هم 3.5 میلیون نفت نمی فروختیم . دقت کن فروش نفت با استخراج نفت فرق میکنه.

جناب اتفاقا آنچه موردنظر شما هست که سه سال امتحان شد و نتیجه هم که عیان هست و میتوانید ببینید.تورم،بیکاری،تورم رکودی بیسابقه،رشد منفی اقتصادی،کاهش سرمایه گذاری در صنعت،به یک سوم رسیدن ارزش مبلغی که بین مردم توزیع شد.جالب هست که شما شیوه ای را پیشنهاد میکنید که امتحانش را پس داده و مردود شده.هیچ کجای دنیا هم به شیوه ایران(که ملبغی را بین همه مردم توزیع میکند)عمل نمی شود.چون از آثار منفی و مخرب آن آگاه هستند

این برای من هم جای سواله وقتی نفت(که مهمترین ماده خام و منبع انرژی هست و ارزش استراتژیک داره و صنعت دنیا بهش وابسته است)رو ازمون نمیخرن،چه چیزی میخوایم بهشون بفروشیم که انقدر ارزش داشته باشه که بخاطرش تحریما رو دور بزنن؟

1- سرمایه گذاری دولت در بخش مولد به معنای ساختن کارخانه نیست اما شامل ساختن استادیوم ورزشی در فلان شهرستان با جمعیت ده هزار نفری هم نیست اسفالت کردن مسیر یک روستای دورافتاده که شاید بیست خانوار جمعیت دارد ولی دولت سابق سی کیلومتر مسیر ان روستا را اسفالت میکرد هم نیست میلیارد ها تومان هزینه اتوبان ساختن در مسیری غیر مسیر ترانزیتی هم سرمایه گذاری مولد نیست ساختن ساختمان دانشگاه و بیمارستان بدون توجه به مسائل دیگرش نیز فقط ساختمان سازی است و لاغیر ولی سرمایه گذاری مولد دولت یعنی حمایت از تولید مثل وام های بلا عوض فقط در جهت بالا بردن تکنولوژی های داخل کارخانه و بالابردن بهره وری ناشی از بهبود تکنولوژی و ... کمک کردن بلا عوض به کارخانه های تولیدی جهت افزایش حجم تولید و گسترش کارخانه که به صرفه جویی حاصل از مقیاس می انجامد و کمک تسهیلاتی کردن به مراکز تولیدی و دانشگاهی در جهت خرید لیسانس(تکنولوژی ساخت) از کشور های صاحب سبک. 2- دولت باید به تولید کننده متعهد خوش سابقه و متخصص وام بدهد و نه به تاجر و نه به افراد تازه به دوران رسیده و نه به افراد بی تخصص و اگر دولت از تولید کننده متعهد حمایت کرد اقتصاد مقاومتی محقق می شود این حمایت باید شامل بخشودگی معوقات بانکی چنین شخصی هم بشود اگر چنانچه در جریان تولید ضرر کرده باشد و در ضمن این شخص در ضرر ایجاد شده تقصیری ندارد چرا که تخصص لازم را دارد بلکه ممکن است شرایط غیر قابل کنترل توسط سازمان تولیدی منجر به زیان تولید کننده شده باشد. 3- اگر پولهای بزرگ را در بین همه مردم پخش کنیم تبدیل به پول خردهایی می شود که روستایی با ان سالی دوبار به مشهد می رود و ان شهر نشین هم پول خردهای یکسالش را جمع میکند در عید نوروز به انتالیا میرود و در نهایت هم نه خبری از تولید هست و نه حمایت از تولید و نه اقتصاد مقاومتی و درکل هیچ در هیچ عاید می شود. 4-وظیفه دولت با درامدهای کثیر نفتی واردات بی رویه از چین نبود بلکه حمایت از تولید کننده در برابر تاجر و بازاری بود چنانچه در تمام سالهای بعد جنگ هیچ ادم عاقلی (از نظر عقل بازاری) سراغ سرمایه گذاری در تولید نمی رفت چرا که فی المثل در تولید نهایتا بیست درصد سود است که با نرخ تورم فعلی در واقع شخص فقط ضرر می دهد اما در مقابل وارد کننده همان جنس از چین ولو با کیفیت بهتر ولو با قیمت ارزان در وهله اول کمر تولیدکننده داخلی را می شکست به اسم بازار ازاد و بعد هم بعضا سودهای 100 درصدی میبرد با کمترین زحمت و تخصص و تعهد از طریق پول شبهه ناک دلالی. ان وقت شما میگویی در کشور ما بیماری هلندی اتفاق نیافتاد در حالی که بازار ابزار الات صنعتی ما دست چین و یراق الات و منسوجات و البسه و مصنوعات زینتی (طلا و جواهر) دست ترکیه و بسیاری دیگر که اینها به قدری ساختنش راحت است که حتی نیاز به خرید لیسانس و ... را هم که پیشتر گفتم نیست .هنوز هم اگر شخصی یک میلیارد پول داشته باشد یک حجره در بازار میخرد و نه انکه یک کارگاه تولیدی جمع و جور را راه اندازی کند چرا که سود ان حجره 10 برابر ان تولید کننده است و متاسفانه در دولت فعلی هم مثل سه دولت پیشین پالس مثبتی فرستاده نشده. 5-در سال 88 من هم به احمدی نژاد رای دادم اما ان رای صرفا یک رای ایدئولوژیک بود که به موسوی رای ندهم به دلایل اعتقادی و مذهبی و البته به احمدی نژاد نقدهای زیادی دارم هرچند احمدی نژاد نقاط قوتی هم داشت و اما شما که 100درصد احمدی نژاد را پاک و مقدس و قدسی می بینی یک مقداری شک برانگیزه!!!! یعنی از نظر شما احمدی نژاد هیچ ضعفی نداشت؟؟؟؟

90 درصد بدبختی اقتصاد کشور داخلی است و قابل حل

چون ماهیت علم اقتصاد را همان سرمایه داران نوشته اند. در سرمایه داری چیزی به نام عدالت و بیت المال مفهومی ندارد.

اقتصاد این کشور درست شدنیه چون کار نشد نداره.ولی هرگز درست نمیشه چون قرار نیست درست شه