قربانگاهي ديگر براي علياكبر
علياكبر شيرودي نام مردي است كه حماسهاي بيبديل از خود به جاي گذاشت و خود را در كنار ستارگان پرفروغ آسمان دفاعمقدس قرار داد. وي ديماه سال 1334 در شيرود تنكابن چشم به جهان گشود. دوران ابتدايي و دبيرستان را در تنكابن گذراند و بعد از آن براي مراحل جذب به هوا نيروز عازم تهران گشت. بعد از پذيرش به اصفهان اعزام شد. پس از سه سال خدمت در ارتش به كرمانشاه رفت و با شهيد كشوري و تعدادي ديگر از خلبانان مذهبي و انقلابي دوستي پايداري را رقم زد و بنا به دستور امام از پادگان فرار كرد.
شهيد شيرودي بعد از جريانات انقلاب و پيروزي انقلاب اسلامي با پيشمرگان كرد مسلمان همكاري كرد و سپس با تشكيل سپاه پاسداران جزو اولين ارتشياني بود كه اين صيغه برادري را درك كرد و با برادران سپاه پابهپاي يكديگر در برابر دشمن جنگيد. علياكبر طوري جنگيد و رفتار كرد كه چمران، فرمانده چريكهاي جنگ او را ستاره درخشان جنگ كردستان ميناميد و شهيد تيمسار فلاحي او را ناجي غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آربابا، بازيدراز، ميمك . دشت ذهاب و پادگانابوذر معرفي ميكرد. در هشتمين روز عمليات بازيدراز علياكبر به قربانگاه خود پرواز كرد و در حالي كه سوار بر هليكوپتر آتش جهنم را بر سر كافران فزوني ميداشت در آسمان آسماني شد. ياد و خاطره آن دلاور بازيدراز گرامي باد.
محسن وزوايي؛ فاتح بازيدراز
يكي ديگر از علمداران بازيدراز، شهيد محسن وزوايي است، شهيدي كه قبل از بازيدراز فاتح لانه جاسوسي و جزو دانشجويان پيرو خط امام بود. محسن در پنج مرداد سال 1339 در خانوادهاي مذهبي و اصيل در تهران چشم به جهان گشود. رتبه اول شيمي دانشگاه صنعتي شريف از همان ابتدا پيمان دلدادگي را با ولي امر خود امضا كرده بود و از همان دوران به مبارزه و انقلاب و انقلابيگري ميپرداخت. او قبل از ورود به سپاه در جهاد سازندگي، كميته، بسيج و آموزش و پرورش نيز خدمت كرد.
سال 58 به عضويت سپاه درآمد و به عنوان فرمانده مخابرات سپاه مشغول سربازي امام خويش بود. بعد از تجاوز رژيم بعث به جبهه عزيمت نمود. با ورود محسن به منطقه، تحولات زيادي روي داد. او نقش بسيار فعالي در طراحي عمليات بازيدراز ايفا كرد و به شدت مجروح شد چنانكه از وي به عنوان فاتح بازيدراز ياد ميشود. محسن وزوايي، دانشجوي پيرو خط امامي، رزمندهاي آسماني و پاسداري مخلص در عمليات الي بيتالمقدس در جاده اهواز- خرمشهر در حالي كه علمداري يكي از گردانهاي سپاه محمد را به دوش داشت، آسماني و جاودانه شد.
نویسنده : غزاله حضوري
منبع : روزنامه جوان