به گزارش مشرق، برهان نوشت؛ پس از انتشار دايره المعارف «ايرانيکا» توسط «احسان يارشاطر» در آمريکا، اين بار دانش نامه «دانش گستر» در 81 جلد با حمايت يکي از بهاييان شناخته شده منتشر و روانه بازار نشر شده است.
در خبري که از سوي رسانه ها درباره اين دانش نامه، منتشر شده، آمده است: «دانش نامه «دانش گستر» دايره المعارفي است عمومي و جهاني بالاي 51 هزار صفحه که در آن اطلاعات اصلي، مهم و روزآمد در تمامي رشته هاي دانش بشري در سراسر جهان، از گذشته هاي دور تا زمان حاضر، به صورت مقاله هاي کوتاه و فشرده به ترتيب الفبا آمده است. اين دانش نامه در مجموع شامل 95 هزارمقاله است که 04درصد آن يعني 32هزار مقاله مربوط به ايران و اسلام و 60درصد يعني 63هزار مقاله مربوط به نقاط و فرهنگ هاي ديگر جهان است. در اين دانش نامه بيش از 02هزار تصوير شامل عکس، نقشه، جدول و نمودار استفاده شده است. هم چنين مشتمل بر 02هزار زندگي نامه مشاهير ايران و جهان در تمامي حوزه هاي معارف بشري است. اين دايره المعارف براي اولين بار در ايران زندگي افراد معاصر زنده ايران را نيز در برگرفته و منحصر به گذشتگان نيست.
آشنايي با حامي مالي دانش نامه «دانش گستر»
نکته قابل توجه درباره اين دانش نامه، حمايت مالي فردي به نام «حسينعلي سودآور» است که در رسانه ها نيز به اين نام توجه ويژه اي مي شود و تمامي افراد دخيل در اين دانش نامه حمايت مالي وي را امري بسيار مهم در راه تأليف و نشر اين دانش نامه، عنوان مي کنند. اگر بدانيم که حسينعلي سودآور در زمره خاندان بهاييان سابقه دار در ايران است پي مي بريم که اين توجه ويژه رسانه ها به اين فرد و نيز علاقه اي که بهاييان براي تأثيرگذاري در مباحث مهم فرهنگي دارند، از چه جهت مي باشد.
سابقه خاندان سودآور
خاندان سودآور، مهاجري کاشاني است که به عشق آباد (روسيه)، مرکز بزرگ استقرار بهاييان رفت و با نام «کاشانسکي» فعاليت تجاري خود را آغاز کرد. آقاي حسينعلي کاشانسکي و پسرانش، صمد، احمد و فريدون، به همراه گروهي کثير از بهاييان عشق آباد، پس از انقلاب بلشويکي روسيه به ايران بازگشتند و نام خانوادگي «سودآور» را برگزيدند.
نصرالله صبا (مختارالملک) در 92 اسفند 2131 (ه.ش) به «تقي زاده» مي نويسد: «آقاي سودآور که در گذشته به اسم کاشانسکي معروف بوده، دو پسر دارد که هر دو در بانک ملي کار مي کنند. برادر بزرگ صمدخان به واسطه نداشتن اجازه معافي دايمي از خدمت نظام وظيفه نمي تواند به خارجه برود. برادر کوچک احمدخان که دوره خدمت نظام وظيفه را به آخر رسانده در برلين و تهران هم حضور محترم رسيده است، ماهي يکصد تومان حقوق دارد. آقاي هژير اظهار مي دارند که در اين مدت هيچ گاه لغزش و فتوري از ايشان مشاهده ننموده و از مشاراليه رضايت دارند و تصور مي رود قابل اعتماد و اطمينان باشند. در تعقيب مذاکرات شرحي نوشته که تقديم گرديد.»
(ايرج افشار[به کوشش] نامه هاي تهران: شامل 451 نامه از رجال دوران به سيدحسن تقي زاده، تهران: فرزان روز، 9731، ص891)
سپس، برادران سودآور «شرکت مريخ» را تأسيس کردند و امتياز واردات مرسدس بنز به ايران را به دست آوردند. آنان از اين راه به يکي از خاندان هاي متمول طراز اول ايران بدل شدند. به گفته «عزت الله سحابي»، امتياز واردات انحصاري بنز را «شاپور ريپورتر» گرفت و به خانواده سودآور، واگذار کرد. خواهرشان، ليلا سودآور، عضو بلندپايه دفتر فرح پهلوي (ديبا) و همسر يکي از خويشان نزديک فرح پهلوي، محمود طباطبايي ديبا، بود. محمود ديبا، به دليل روابط گسترده با خوانندگان و هنرپيشگان مرد و زن، از کارگردانان ميهماني هاي خصوصي شبانه شاه و فرح بود.
فريدون سودآور «پدر حسينعلي سودآور حامي مالي دانش نامه دانش گستر» (متولد 8091 در عشق آباد، متوفي 51 فروردين 6731 در 98 سالگي)، کوچک ترين پسر آقا حسينعلي کاشانسکي، دختر حاج حسين آقاملک، ثروتمند نامدار مشهد، را به زني گرفت. حسين ملک (0512- 1531ه.ش) پسر حاج محمدکاظم ملک التجار (متوفي 5031هجري -شمسي) است.
پدر حاج کاظم، آقا محمدمهدي ملک التجار تبريزي (متوفي 7821هجري قمري)، ساکن تهران بود و از معتمدين ميرزا تقي خان اميرکبير. به نوشته مهدي بامداد، حاجي محمدکاظم «پس از درگذشت پدر خود ملقب به ملک التجار شد و بر خلاف پدر چندان سابقه و وجهه خوبي در زمان حيات خود نداشت و به واسطه ارتباط با ميرزا علي اصغر خان اتابک اعظم مرجعيتي پيدا کرد و از اين راه بر ثروت و ارثيه پدري افزود و با اين که مردي باهوش، زيرک، خوش بيان و به نسبت باسواد بود مردم به واسطه تقلباتي که در کارها از قبيل کاغذسازي و جعل اسناد و غيره از او ديده بودند او را خيلي متقلب و بي اعتبار مي دانستند و کار مهم تر از همه او از بين بردن سرمايه شرکت عمومي به نفع خود به مبلغ چهارصد هزار تومان بود و چندين سال مردم (شرکا و سهام داران) مطالبه پول خود را از او مي کردند و با اين که چندين بار هم در محاکمات دادگستري محکوم شد معذلک مردم به واسطه دسايس عديده وي به پول خود نرسيدند.» و مي افزايد: «پس از مرگ مانند اکثر رجال ايران از راه غير مشروع ثروت بي حسابي براي وراث خود به جاي گذاشت.» (بامداد، شرح حال رجال ايران، ج3، صص114- 541) در سال هاي متأخر حکومت پهلوي، فريدون سودآور «پدر حسنعلي سودآور» با محفلي از اعضاي بهايي دولت اميرعباس هويدا، چون سپهبد پرويز خسرواني (معاون نخست وزير و رئيس سازمان تربيت بدني) و ناصر گل سرخي (وزير منابع طبيعي) و منوچهر پرتو (وزير دادگستري)، ارتباط نزديک داشت و با ايشان دوست صميمي بود.
حسينعلي سودآور، پسر فريدون سودآور، با بهره گيري از شهرت پدربزرگ مادري اش، حاج حسين آقاملک، در سال هاي اخير بنيادي به نام «مؤسسه دانش گستر سودآور» در ايران تأسيس کرد. اين مؤسسه، انتشار دانش نامه اي را، به سرپرستي «کامران فاني»، آغاز نموده که دومين دانش نامه بزرگ عمومي ايران، پس از دايره المعارف مصاحب، خواهد بود.
کامران فاني، دانش نامه سودآور را اولين دانش نامه ايراني مي خواند که «بخش خصوصي، در واقع يک فرد، هزينه تأليف آن را متقبل شده است.» براي آشنايي بيش تر بنگريد به: «دومين دانش نامه عمومي بعد از دايره المعارف مصاحب»، کتاب نيوز، 62 اسفند 7831؛ گفت وگوي کامران فاني با مجله مثلث (شماره نوروز 9831).
نکته جالب اين که هر رسانه اي که مي خواهد از حسينعلي سودآور مطلبي بنويسد او را پسر ارشد دختر ارشد حاج حسين ملک- که موزه اي در تهران به نام اوست- ياد مي کند و نامي از فريدون سودآور پدر وي که از عناصر بدنام و هم گام با حکومت پهلوي است به ميان نمي آيد. حسينعلي سودآور، فرزند فريدون سودآور (مدفون در آرامگاه صفا، گورستان ظهيرالدوله) و خانم عزت ملک و بزرگترين نوه مرحوم حاج حسين ملک است و هم اکنون با 07سال سن ناظر استصوابي موقوفات پدربزرگ خويش است. وي تحصيلات خود را ابتدا در ايران و بعد در آمريکا ادامه داد و پيش از انقلاب مديرعامل بنز خاور، در ايران بود.
وي با پيروزي انقلاب از کشور خارج شد و بعد از دو دهه به ايران بازگشت و در حوزه فعاليت هاي خيرخواهانه مشغول به فعاليت شد. سودآور در سال 0831 به همراه «محسن خليجي» و «محمدعلي سادات»، مؤسسه علمي فرهنگي دانش گستر را با مجوز رسمي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بنا نهادند.
اين مؤسسه در ابتداي فعاليت خود به صورت عام المنفعه به کمک نهادهاي فرهنگي کشور مي پرداخت و بعد از تثبيت خود به تأليف و تدوين دانش نامه مشغول شد. اهم فعاليت هاي اين مؤسسه تا قبل از تدوين دانش نامه دانش گستر به شرح زير است:
1- کمک به تدوين کتابي راجع به «تاريخ آموزش و پرورش در ايران» به همراه دانشگاه تهران و تأمين بودجه اين کار براي امور تحقيقات و چاپ
2- تجهيز برخي آزمايشگاه ها در دانشگاه هاي سراسر کشور
3- کمک مالي به برنامه انتخاب کتاب سال در دانشگاه تهران و اهداي جوايز به برندگان
4- همکاري با نهاد کتاب خانه هاي عمومي کشور و تامين مالي خريد کتاب به مبلغ 051 ميليون تومان
5- خريد 051 رايانه و نرم افزارهاي مربوط براي تجهيز کتاب خانه هاي مناطق محروم
اين مؤسسه بعدها به فکر روزآمدسازي دانش نامه مصاحب افتاد که به دليل توافق نکردن با انتشارات اميرکبير، خود دست به تأليف دانش نامه اي جديد زد و با همکاري کامران فاني و «علي رامين» با بيش از 003 استاد دانشگاه همکاري خود را شروع کرد.
علي رامين که يکي از سر ويراستاران اين دانش نامه است، تحصيل کرده دانشگاه هاروارد است و در سال هاي قبل از انقلاب با سودآور و گروه بنز خاور همکاري داشته است. او که فعاليت فرهنگي خود «را با «انتشارات فرانکلين» (که وظيفه ترويج زندگي آمريکايي و برتري آن در مقابل اسلام و نگاه شرقي را در کتب ادبي دنبال مي کرد) آغاز کرده بود در زمان دانشجويي با «حميد عنايت» از عناصر چپ گرا همکاري مي کرد. وي بعدها به همکاري با ناشراني چون «اميرکبير، سروش، هرمش و نشرني» پرداخت و پنج سال به همکاري با اتحاديه ناشران و کتاب فروشان ادامه داد.
رامين، براي هم فکري در راه انتشار دانش نامه حتي سفري به آمريکا داشته و با «احسان يار شاطر» بهايي شناخته شده، ملاقاتي داشته و با او درباره دانش نامه هم فکري داشته و از او مشاوره گرفته است.
پوشش رسانه اي وسيع براي انتشار دانش نامه «دانش گستر» که با حمايت مالي عناصر بهايي منتشر شده قابل توجه است به طوري که اکثر خبرگزاري ها مانند ايسنا و مهر و روزنامه هايي چون شرق و فرهيختگان به انتشار خبر اين دانش نامه پرداختند و مجلاتي چون مهرنامه و يکي از ضمايم همشهري صفحات متعددي را به آن اختصاص دادند و مصاحبه هايي با حسينعلي سودآور، کامران فاني، علي رامين و محسن خليجي منتشر کردند.
به هر حال همان گونه که عنوان شد، به اين نوع فعاليت هايي که با حمايت مالي عناصر بهايي به سرانجام مي رسد بايد به ديده شک و ترديد نگريست و متعجب بود که نهادهاي فرهنگي کشور بدون توجه به سابقه حسنعلي سودآور وي را در کارهاي فرهنگي دخيل مي کنند و از پول وي که معلوم نيست از چه راهي کسب شده، استفاده مي کنند. بهاييان که دشمنان شناخته شده دين مبين اسلام هستند بدون در نظر داشتن منافع مادي و معنوي خود که همانا تحريف تاريخ اين سرزمين به نفع بهاييت و نيز وارونه جلوه دادن حقايق تاريخي به همراه معرفي عناصر بدنام ايران زمين که همراه و هم گام با بهاييت هستند دست به فعاليت نخواهند زد و بايد ديد که در اين دانش نامه تا چه حد علايق بهاييان دخالت داده شده است.