*تولد و کودکی ملاعلی
حاج ملا علی کنی در 1220 ق در قریه کن از روستاهای حومه غرب تهران به دنیا آمد. در کودکی نوشتن و خواندن را آموخت، به فراگیری علوم دینی علاقه داشت اما به دلیل مخالفت خانواده اش تا سن بیست سالگی نتوانست به آرزوی خود برسد ولی سرانجام با کسب رضایت آن ها عازم عتبات شد ودر درس اساتیدی چون صاحب جواهر، شیخ حسن کاشف الغطاء و شیخ مرتضی انصاری حاضر شد.
ملا علی کنی
در سال 1224 ق به سبب شیوع طاعون در عراق مجبور شد دو سال آن جا ترک کند اما مجددا بازگشت و به تألیف کتب فقهی پرداخت ؛ در نهایت در سال 1262 پس از زیارت حرم اما رضا (ع) در مشهد راهی تهران شد و در این شهر مسکن گزید. به مرور زمان محبوبیت و نفوذ ایشان در بین مردم و دربار ناصرالدین شاه افزایش یافت و به عنوان عالم درجه اول تهران مطرح شد و تولیت مدرسه مروی نیز به ایشان سپرده شد.
حاج ملا علی کنی یگانه ملجأ مردم بود. ایشان با شجاعت تمام در مقابل سیاست های غلط دربار که سبب نابودی دین و وضع معیشت مردم می شد ایستادگی می کرد و با پشتیبانی ملت، دربار و سیاست های استعماری آن ها را به شکست می کشاند.
ملا علی در برابر سیاست های غلط دربار ناصری ایستادگی می کرد
*فراموشخانه؛ نخستین تشکیلات فراماسونری در ایران
از جمله این موارد مبارزه با «فراموشخانه» ملکم خان و امتیاز «رویتر» بود.
تشکیلات فراماسونری همگام با استعمار وارد کشورهای زرخیزی مانند ایران شد و از طریق عناصر مرموز خود فرهنگ منحط خود را وارد این کشورها کرد و منابع آن ها را به غارت برد. از جمله این عناصر و مجری سیاست های استعماری در ایران «میرزا ملکم خان» بود.وی ارمنی بود و بنابر مصلحت به ظاهر اسلام آورد .او اولین تشکیلات فراماسونری را در ایران دائر کرد به نام «فراموشخانه».
*اهداف تأسیس فراموشخانه
به طور کلی اهداف تأسیس فراموشخانه در ایران عبارت بود از:
1) از میان بردن اسلام یا پدید آوردن کجروی در اصول اسلامی از راه تک بعدی نشان دادن اسلام.
2) برکناری و نابودی روحانیون.
3) به زیر سؤال بردن چهره مردان نفوذ ناپذیر از راه برچسب های انگلیسی، روسی، ماسونی و ...
4) رواج فرهنگ منحط و اندیشه های غربی و فراخواندن مردم به غرب گرایی و ترویج فساد و فحشا در جامعه.
5) پدید آوردن شکاف و جدایی میان روحانیان و مردم و دور ساختن مردم از آنان.
6) استواری اندیشه استعماری جدایی دین از سیاست.
7) برانگیختن سرشت کاذب ناسیونالیستی و نژادپرستی.
8) هموار کردن راه رخنه و چیرگی استعمارگران در ایران در پوشش کسب امتیازات.
9) به دست گرفتن رهبری جامعه از راه طرح شعارهای انقلابی و آزادی خواهانه.
جدایی دین از سیاست
*اومانیسم، آزادی، برابری، برادری
ملکم خان شعارهای فراماسونری را در ایران رواج می داد مثل اومانیسم (اصالت انسان)، آزادی، برابری، برادری که این ها همه با دین اسلام ضدیت داشتند. با بیان اومانیسم خدامحوری را کنار می گذاشت، منظورش از آزادی، آزادی از بند استبداد و ظلم و ستم شاه نبود بلکه آزادی از دین و قیود دینی و معارف الهی بود، با بیان کردن شعار برابری مسلمان را در کنار یهودی و مسیحی و زرتشتی و بهایی و ... می شمرد و فرقی بین آن ها قائل نمی شد.
آزادی از معارف الهی نه استبداد!
*ملکم خان: اگر می خواهیم آدم شویم باید
دویست سال خود را در اختیار انگلستان قرار دهیم!
وی برای این که با مخالفت علما مواجه نشود حرف های خود را در هاله ای از مطالب اسلامی می زد؛ حتی بیان می کرد که فراماسونری همان «حزب الله»! است و برای ادعا های خود متوسل به آیات قرآن می شد. وی همان کسی است که گفت اگر می خواهیم آدم شویم باید دویست سال خود را در اختیار انگلستان قرار دهیم!
ملکم خان: فراماسونری همان حزب الله است
حاج ملا علی کنی با این چهره ها و جریانات در داخل کشور به مقابله برخاست؛ در واقع این مبارزه، تقابل و رویارویی روحانیت بود با جریان استعمار.
*ملا علی کنی خطر ملکم خان را به ناصرالدین شاه گوشزد می کند
ایشان در نامه ای به ناصرالدین شاه قاجار وجود میرزا ملکم خان ارمنی را در دستگاه فراموشخانه موجب نابودی مذهب و ملت دانست و با شجاعت تمام نوک پیکان حملات خود را به سمت شاه نشانه گرفت و او را خائن خواند و نوشت:
«عرض می شود اگر علمای اعلام در مسائل دولتیه – خدای نخواسته – مشاهده فرمائید و به خاکپای مبارک برحسب رضای آقا، مخدوم عرض کنند، فضولی نکرده بلکه فضول باید کسی باشد که این را فضولی بنامد. بر علما و غیر علما لازم است عرض کنند، پسند خاطر مبارک شود یا نشود، در مقام اصلاح آن برآیند یا نیایند،... ما دعاگویان، بلکه عموم اهل ایمان عرض می کنیم که شخص میرزا ملکم خان را ما دشمن دین و دولت دانسته ایم و به هیچ وجه صلاحیت وکالت از دولت و سلطنت و انتظام ملک و مملکت ندارد که به خطاب ولقب ناظم الملکی مخاطب و ملقب باشد و هرکس باعث این امر شده است، خیانت کلی به دین و دولت نموده است که چنین دشمن جانی را مداخله در کارهای بزرگ دولت داده است. مدت زمانی نگذشته که در دارالخلافه ... مجلس فراموشی ترتیب داده بود و به این تزویر و شعبده، در خیال تصاحب ملک و دولت و اضمحلال وذهب و ملت بود و الزام مواسات و یک جهتی و هم عهدی [گرفته بود] که هر یک در پای دیگری در مقام تمام مال و جان بایستند و تا یکی آوازی برآورد همه حاضر و ناظر باشند و در دقت اجرای شروط و فرصت و جمع اسباب نهضت و حرکت، همگی یک دفعه حمله ور شوند و بر غیر هرکه باشند بتازند و هرچه بخواهند بگیرند و ببرند...»
*ملا علی: صاحب شریعت که چیزی را در امور زندگی فرو نگذاشته چرا وضع فراموشخانه را از خاطر محو میفرمود؟
ایشان در نامه دیگری به ناصرالدین شاه تعارض مرام فراموشخانه را با شریعت اسلام گوشزد می کند و می نویسد:
«پیروی احکام الهی که لازمه تدین است، هیچ احتیاجی به قواعد ملل و آداب دیگر ندارد. صاحب شریعت که چیزی را در امور زندگی فرو نگذاشته چرا وضع فراموشخانه را از خاطر محو می فرمود؟ اگر، مقصود اخوت است که فرموده اند: المؤمنون اخوه.
اگر، مقصود اخوت است که فرموده اند: المؤمنون اخوه
اگر از اول خلقت همه مساوی بودند
هیچ کاری در دنیا پیشرفت نمی کرد
[خلاصه آن که] آداب تعیش و زندگی و نزدیکی به حقیقت و تحصل ماحصل، هردو نشأت را کلام مجید فرموده [...] پس در این صورت پیروی به قواعد و قوانین الهی نکردن و به عقاید دیگر تأسی نمودن، کفر محض و محض کفر است.»
*به آتش کشیدن فراموشخانه
بنابراین آیت الله کنی به دلیل دین ستیزی فراماسون ها حکم به تکفیر آنان داد و در اقدامی شجاعانه حمله به مرکز آن ها را رهبری کرد و مردم مسلمان هم با شور و هیجان فراموشخانه – آن مرکز استعماری – را به آتش کشیدند.
با مقاومت ملا علی کنی و علما و مردم مسلمان، ناصرالدین شاه مجبور شد تا حکم به تعطیلی فراموشخانه بدهد.
*امتیاز رویتر؛ کودتای اقتصادی
در سال 1289 ق (1872 م ) قراردادی در تهران میان ناصرالدین شاه و نماینده رویتر به امضا رسید به در صورت اجرا تسلط کامل اقتصادی و به دنبال آن سیاسی انگلستان بر سرتاسر ایران برقرار می شد.
بارون ژولیوس دو رویتر یهودی آلمانی بود که به تابعیت انگلیس در آمده بود. او مؤسس خبرگزاری رویتر و از بزرگ ترین سرمایه داران بین الملل به شمار می رفت.
بارون ژولیوس دو رویتر
اصول کلی این امتیاز عبارت بود از:
· امتیاز انحصاری ایجاد راه آهن سرتاسری ایران از دریای خزر به خلیج فارس، با حق تأسیس شعبه فرعی در داخل و اجازه وصل راه آهن سراسری به راه آهن های خارجی؛ سهم دولت 20% از منافع راه آهن.
· واگذاری اراضی خالصه مورد احتیاج رویتر به صورت مجانی.
· استفاده از مصالح مورد نیاز از قبیل سنگ و خاک و غیره به صورت مجانی.
· حق استخراج کلیه معادن ایران (نفت، زغال سنگ، آهن، سرب و مس) و هر معدن دیگر که خود کمپانی مایل به استخراج آن باشد، به استثنای معادن طلا و فیروزه و سایر جواهرات! سهم دولت 15%
· حق استفاده مطلق از جنگل های طبیعی ایران به هر نحو و به هر ترتیب که شرکت رویتر صلاح بداند. کمپانی مجاز بود درختان این جنگل ها را برای به کار بردن و ساختمان راه آهن سراسری قطع کند.
· دولت به گیرندگان این امتیاز حق انحصاری می داد که در طول مدت امتیاز (70 سال) در سرتاسر ایران برای تغییر مسیر رودخانه ها و انحراف آن ها به سایر نقاط کشور و هم چنین برای ساخت سدها و دریاچه های مصنوعی، کندن چاه عمیق، ایجاد کانال های مصنوعی به هر نحو و به هر قیمتی که صلاح بدانند، اقدام کنند. زمین هایی که در نتیجه این تأسیسات آباد می شد و هم چنین سود حاصل از فروش آن ها به زارعان ایرانی، جملگی به شرکت رویتر تعلق می گرفت، سهم دولت 15%
· دولت تحت این قرارداد تعهد می کند جمع آوری کلیه درآمدهای گمرکی ایران را به مدت 25 سال به رویتر واگذار کند، سهم دولت 60%
· در صورتی که دولت تصمیم می گرفت امتیاز تأسیس بانک ملی را در ایران به یک نفر خارجی واگذار کند، این حق براساس قرارداد، به شخص رویتر تعلق می گرفت.
· دولت متعهد می شد برای هرنوع کارها و اقدامات عمرانی از قبیل احداث راه های شوسه، ایجاد چاپارخانه (پست خانه)، تأسیس خطوط تلگرافی، ایجاد کارخانه های آهن سازی و ذوب آهن، نصب چراغ های گاز، سنگ فرش کردن کوچه ها و خیابان ها و تزیین پایتخت، حق اولویت مطلق را به رویتر قائل گردد.
*کارگردان این خیانت بزرگ چه کسی بود
کارگردانان اصلی و پشت پرده این خیانت آشکار میرزا ملکم خان و میرزا حسین خان سپهسالار صدراعظم وقت بودند. در حدی که این امتیاز بدون هیچ گونه فشار خارجی و فقط بنابر اصرا زیاد سپهسالار به تصویب رسید.
این دو نفر تنها به خاطر غرب باوری و منافع شخصی خود، کلیه منابع طبیعی یک ملت فقیر را به یک سرمایه دار یهودی واگذار کردند و کشور را به سراشیبی هلاکت و سقوط کشاندند.
میرزا حسین خان سپهسالار
رویتر برای کسب این امتیاز رشوه هایی را به برخی رجال ایرانی پرداخت کرد. اعتماد السلطنه در این زمینه می نویسد:
«مبلغ پنجاه هزار لیره به صدر اعظم (میرزا حسین خان مشیرالدوله) و در همین حدودها به ملکم خان ناظم الدوله، بیست هزار لیره به حاج محسن خان معین الملک، بیست هزار لیره به منیرالدوله، مبلغی به اقبال الملک و دیگران رسید و خلاصه کلام اینکه برای اخذ این امتیاز، بارون رویتر قریب دویست هزار لیره به رجال ایرانی رشوه داد.»
*غرب در حیرت فرو میرود
مفاد این امتیاز به گونه ای است که اروپاییان در بهت و حیرت فرو می روند.
لرد کرزن: «کامل ترین و غیر عادی ترین تسلیم تمام منابع صنعتی یک دولت به دست خارجی که شاید بتوان در خواب دید و در تاریخ کمتر نظیری دارد»
لرد کرزن
کرزن در جای دیگری بیان می کند که «موقعی که متن این قرارداد منتشر گردید، نفس اروپا از حیرت بند آمد، زیرا تا آخر تاریخ در صحنه معاملات بین المللی چنین امری سابقه نداشت که پادشاهی تمام ثروت های زمینی، زیرزمینی و کلیه منابع طبیعی، پولی و اقتصادی کشورش را بدین سان مفت و دربست در اختیار یک سرمایه دار خارجی گذاشته باشد»
تی یر، سیاستمدار فرانسوی: «برای شاه، جز هوا، چیزی باقی نگذاشته اند»
الکساندر دوم (تزار روسیه) در ملاقات خصوصی با ناصرالدین شاه: «اعلیحضرت با اعطای این امتیاز بالا بلند، تقریبا تمام منابع و ثروت و هست و نیست کشورتان را دربست به بارون رویتر بخشیده اید. جز هوایی که ایرانیان برای نفس کشیدن لازم دارند که آن هم خوشبختانه قابل معامله نبوده است وگرنه مردم ایران ناچار می شدند حتی هوایی که از منخرین (دو سوراخ بینی) فرو می برند، از یک سرمایه دار بریتانیایی بخرند.»
الکساندر دوم
ناصرالدین شاه: «بر پدر خائن لعنت!»
جالب است که با تمام این اوصافی که خود غربیان از این قرارداد ننگین دارند ناصرالدین شاه بسیار به آن علاقه مند بود و نگران به هم خوردن قرار بود. وی در نامه ای به سپهسالار صدر اعظم می نویسد:
«»جناب صدر اعظم، انشاءالله تعالی اگر این کار را خوب انجام بدهید خدمتی به دین و دولت کرده اید که مافوق ندارد (!) اما بسیار می ترسم آن اشخاصی که با این امتیاز مخالف اند – چه از داخل و چه از خارج – سرانجام عقیده کوت (نماینده تام الاختیار رویتر) را به هم بزنند و او را از این معامله منصرف سازند. این مردم را من خوب شناخته ام؛ در این چند روزه باید خیلی مواظب کوت باشید که با مردم ایرانی و فرنگی کمتر آمیزش کند.
تلگراف رویتر هم هروقت برسد فورا به عرض برسانید، خیلی مواظب باشید که کوت را نترسانند. بر پدر خائن لعنت!»
ناصرالدین شاه: خدمتی به دین و دولت کرده اید که مافوق ندارد (!)
ملا علی : «کمپانی هند[شرقی] ، تمام هند به آن وسعت و مکنت را به خریداری و تملک یک جریب زمین مخصوص سکونت خود برد. کمپانی معاصر (رویتر) ،...چگونه ایران را نبرد و چرا نبرد؟»
حاج ملا علی کنی در نامه اعتراض آمیز خود به شاه، ضمن انتقاد شدید از سپهسالار و ملکم خان که بانیان انعقاد قرارداد بودند، زیان های قرارداد را برشمرد و بیان کرد که دولت (شاه) اصلا حق دخالت در اموال مردم را ندارد:
«... برای ما این اوقات از راه محکم دیگری که خیلی محکم تر و واضح تر و شدیدتر است در همان خیالات افتاد که احداث راه آهن بفرمایید با شروط و تعهدات و مواثیق چندی از قرار مسموع و مکتوب در عهدنامه، آنکه جمیع خلق مجبور بر تسلیم اموال و املاک خود باشند از قبیل جنگل ها و معادن و قنوات. بلکه سلطان با اقتدار نیز در این اجبار داخل باشد که املاک خالصه و زرخریدی و معادن و رودخانه ها را بتوانند به اجبار ببرند، به حدی که اگر پس از زمانی دولت بخواهد رفع آن ها را بکند، جمیع نقود خزانه عامره و نقود اجناس متداوله موجود در دست رعایا، وفا به اداء تاوان و زیان آن ننماید و اگر جسارت نباشد، گوینده را می رسد که بگوید و بپرسد دولت را چه تسلط است بر املاک و اشجار و آب و اراضی رعایا که حتما بفروشند؟
گمان ندارم در شرع خود بلکه سایر ادیان، تجویز این قسم اجبارها شده باشد ...»
ایشان در ادامه با اشاره به کمپانی هند شرقی قرارداد رویتر را به ضرر حکومت و سلطنت ایران معرفی می کند و می نویسد:
«... کمپانی هند[شرقی] ، تمام هند به آن وسعت و مکنت را به خریداری و تملک یک جریب زمین مخصوص سکونت خود برد. کمپانی معاصر (رویتر) ، با تصرف آن همه اراضی متعلقه به راه آهن، استحقاق انتفاع جمیع معادن و رودخانه ها و اراضی، با حق به کار واداشتن جمیع کارکنان از رعایا، چگونه ایران را نبرد و چرا نبرد؟
خوب، پس از آنکه رعایا به رضا یا به حکم، کارکنان ایشان شدند و از دادن منال دیوانی معاف ماندند، آیا به خزانه عامره از کجا و کدام مالیات و کدام نسق از زراعات چیزی بیاید؟ یا اینطورها در عهدنامه نیست و یا هست و نخوانده اید و به مآل کار برنخورده اید؟ اگر خدای نخواسته کار لازم لازم افتد دفع طغیان و تعدی همجوار با اقتداری را از سرحدات خود نماییم اولا با کدام مال که عرض شد؟ کذلک، با کدام رجال؟ حکم جنگ به کدام فوجی داده شود که مواجب و جیره چند ساله ایشان نرسیده و هرچند فوجی که هستند دربست اند و اگر از همه مأیوس شده، در خیال اجماع و بلوا برآمده باشیم، کدام عالم محترم مسموع الکلام مانده با هجوم عموم فرنگیان در بلاد ایران از راه آهن؟ کدام عالمی در ایران خواهد ماند؟ و اگر بماند جانی و نفسی داشته باشد که یک دفعه وادینا واملتا بگوید از جانب میرزا ملکم خان یا سرکار کمپانی [رویتر] ، با این همه اموال و این همه رجال و داشتن راهی به این سهل به بلاد عظیمه ایران به خصوص به پایتخت سلطنت و دولت؟ به کدام قلب و اطمینان؟ چه اطمینان داریم که در طول یک ساعت پر نکند اطراف ما را از رجال و توپ و تفنگ و غافلگیر نشویم؟»
نخستین پرچم کمپانی هند شرقی بریتانیا تا سال ۱۷۰۷ میلادی، با نشان سنت جرج سمبل انگلستان در گوشه چپ بالا
*کلمه قبیحه آزادی
ملا علی کنی در پایان این نامه خود دوباره خطر میرزا ملکم خان و افکار او را اشاره می کند و چنین می نویسد:
«... حال که متذکر شدم لازم دانستم که از آن خیانت نیز اشاراتی به نحو اجمال ، معروض دارد و آن فقره، کلمه قبیحه «آزادی» است که به ظاهر خیلی خوش نماست و خوب، و در باطن سراپا نقص است و عیوب. این مسئله برخلاف جمیع احکام رسل و اوصیا و جمیع سلاطین عظام و حکام والامقام است. به این جهت در نوشته دیگری نوشته بودم «وعلی الاسلام سلام» و دولت را وداع تام و تمام باید نمود به واسطه این که اصل شرایع و ادیان در هر زمان، خود قید محکم سخت و شدیدی بوده و می باشد که ارتکاب مناهی و محرمات ننمایند، متعرض اموال و ناموس مردم نشوند، و هکذا.
برخلاف مقاصد و انتظام دولت و سلطنت است که هرکس هرچه بخواهد بگوید و از طریق تقلب و فساد، نهب (غارت) اموال نماید و بگوید:«آزادی است و شخص اول مملکت، همه را آزاد کرده است و در معنی به حالت وحوش برگردانیده». معلوم است نفوس، بالطبع طبیعت شیطانی، مایل به هوا و هوس و برآوردن مشتهیات خودند. همین، مایه بی نظمی و زیادی تاخت و تاز شده و هیچ کس نمی تواند چاره کند. این است که قاطبه علما و فضلا را به صدا درآورده، حکام و داروغه را خانه نشین و عاجز نموده.»
شخص اول مملکت، همه را آزاد کرده است و در معنی به حالت وحوش برگردانیده
لغو امتیاز رویتر؛ نخستین ضربه بر پیکر استعمار
در نهایت با فشار علما و ملا علی کنی امتیاز رویتر نیز لغو شد. این اولین ضربه ای بود که این چنین از جانب روحانیت بر پیکر استعمار زده شدو دیگر تا زمانی که ملا علی در قید حیات بود ناصرالدین شاه جرأت تکرار چنین کاری را نداشت تا این که پس از رحلت ایشان داستان قرارداد رژی (تنباکو) بوجود آمد که آن نیز به رهبری مرجعیت شیعه میرزای شیرازی با شکست مواجه شد.
ماده 23 قراردادرویتر کمپانی را متعهد می ساخت که تمام کارهایی را که به موجب این قرارداد به عهده گرفته است، همه را یکجا و همزمان با شروع ساختمان راه آهن آغاز کند و حد اعلان اهتمام را در پیشرفت این کارها مبذول دارد.
دولت ایران این ماده را بهانه لغو قرارداد در نظرگرفت تا امتیاز گیرنده را مقصر جلوه درهد و اعلامیه بطلان قرارداد را به صورت زیر منتشر کرد:
«هو»
اعلان رسمی
«چون بارون ژولیوس رویتر در موضوع قرارداد مربوط به راه آهن و سایر تعهدات که با دولت ایران منعقد کرده بود به وعده های صریح مندرج در آن قرارداد وفا نکرده و عملیات لازم را سرموعد معین شروع نکرده است، لذا دولت ایران به موجب حقی که به مدلول فصول قرارداد برای خود محفوظ نگاهداشته بود، قرارداد مزبور را ملغی و «کان لم یکن» اعلام نمود. تصمیم دولت علیه، عینا به وکیل بارون رویتر که فعلا مقیم دارالخلافه (تهران) است ابلاغ شد.»
*نفوذ و اقتدار حاج ملا علی کنی
نفوذ و قدرت ملا علی کنی به حدی بود که میرزا محمد مهدی لکهنوی می نویسد:
«اینک حکم محکم ایشان مشابهت ندارد از سلطان و شاهزادگان و امرا کسی را جرأت آن نیست که بی اذن ایشان اقدام بر تکلم نماید و یا بی مشورت ایشان اجرای مطلبی بنماید ... امرای عصر حتی ناصرالدین شاه قاجار از وی خائف می بودند و شاه مذکور مکرر به خانه اش به جهت ملاقات می آمد.»
*سربازان سفارت خطاب به سفیر آمریکا: اگر حاجی ملا علی امر کند همه شما را می کشیم
همچنین اولین سفیر آمریکا در ایران درباره اقتدار ملاعلی در خاطرات خود چنین می نویسد:
«... حکام شرع ملا یا مجتهد نامیده می شوند که بزرگترین مجتهدهای حالیه که به منزله رئیس عدالتخانه حالیه ممالک فرنگ است، حاجی ملا علی کنی است ... حاجی ملا علی شخص مسنی است و ظاهرا مایل به تجمل نیست بلکه میل به سادگی زیاد دارد، اگرچه املاک او زیاد است، مع هذا نمی خواهد جلال و ظاهرسازی به خرج دهد. وقتی در کوچه ای راه می رود بر قاطر سفیدی سوار می شود و فقط یک نفر نوکر دارد، اما جمعیت از هر طرف کوچه به جلوی او ازدحام می کنند مثل این که وجودی ملکوتی است، اگر یک کلمه بگوید، می تواند اعلی حضرت شاه را از سلطنت خلع کند. وقتی به نزد اعلی حضرت شاه می آید پادشاه به جهت احترام او قیام تمام به عمل می آورد.
سربازهایی که در سفارت ممالک متحده آمریکا قراول می کشیدند به من گفتند که اگرچه ما برای حفظ وجود شما اینجا فرستاده شده ایم، اما اگر حاجی ملا علی امر کند همه شما را می کشیم!
س، ج، بنجامين
اولین سفیر آمریکا در ایران
برگشتن بهتر است
ناصرالدین شاه نیز از این قدرت و اقتدار ملا علی کنی بیمناک بود. نوشته اند روزی ناصرالدین شاه به منظور شکار، به همراه اطرافیان خویش از دروازه شهر خارج شد. هنوز مسافتی را طی نکرده بود که از دور نگاهی به پایتخت کرد و در فکر فرو رفت. پس از آن بی درنگ از شکار منصرف شد و به تهران بازگشت. یکی از درباریان سبب انصراف شاه را از شکار جویا شد، شاه در پاسخ گفت:
چون از دروازه بیرون رفتم، نگاهم به شهر و دروازه افتاد. این فکر در نظرم آمد که اگر حاجی ملا علی کنی امر نماید در دروازه را بر روی من ببندند و باز نکنند، من چه خواهم کرد؟ از این رو ترس و وحشت مرا فرا گرفت و گفتم برگشتن بهتر است.
ناصرالدين شاه قاجار در حال کشيدن قليان به اتفاق جمعي از همراهان در شکارگاه دوشان تپه
*دفاع از آمر به معروف
هم چنین مشهور است که آیت الله شیخ جواد رشتی – شاگرد میرزای شیرازی – از کسانی بود که در انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر بسیار تلاش می کرد و از هیچ کس واهمه نداشت و بی پروا به وظیفه دینی خویش عمل می کرد.
ناصرالدین شاه زمانی او را به همین علت از رشت به تهران طلبید تا به خیال خود مجازاتش کند! همین که حاج ملا علی باخبر شد، به سرعت از شیخ جواد رشتی تجلیل فراوانی به عمل آورد. برخورد حاجی به گونه ای بود که شاه مجبور شد از شیخ جواد عذرخواهی کند و او را با کمال احترام به رشت بازگرداند.
*علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل
روزی شاه از ملاعلی می پرسد که براساس حدیث شریف «علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل» شما باید لااقل همان کارهایی را بکنید که آن پیامبران کردند، مثلا آیا شما می توانید مانند حضرت موسی عصایی را اژدها کنید؟!
حاجی بدون تأمل و درنگ در پاسخ می گوید:
آری، اگر شما ادعای خدایی بکنید، ما هم عصا را اژدها خواهیم کرد.
ملا علی: او ناصرالدین نیست، ناصرالکفر است
در نتیجه کردار ناشایست و ذلت بار ناصرالدین شاه با بیگانگان و کارنامه سیاه وی، حاجی ملا علی درباره او می گفت: «او ناصرالدین نیست، ناصرالکفر است.»
ملا علی کنی
*اوضاع معیشتی و مالی ملا علی کنی
ملا علی کنی در ابتدا هنگامی که به تهران آمد در تنگدستی سختی قرار داشت اما با تألیف کتاب و فروش آن و هم چنین حفر قنات در زمین کم کم توانست ثروت خوبی به دست آورد و زندگی با شکوه و عظمتی را دارا شود. اما وی اموال خود را در خدمت به دین و مستمندان و محرومان مصرف کرد ولی کسانی بودند که فقط به ظاهر زندگی ایشان چشم دوختند و آگاهانه یا ناآگاهانه بر شیوه زندگی او خرده می گرفتند.
درباره وضع زندگی ایشان در دوران تحصیل در نجف آقای طباطبایی حائری چنین می گوید:
«در ایام طلبگی که به نجف اشرف آمده بودم من و آقای شیخ عبدالحسین شیخ العراقین و آخوند ملا علی کنی در یک حجره از مدارس حوزه علمیه در نهایت فقر و فاقه به سر می بردیم و فقیرتر از همه حاجی کنی بود که هر هفته یک شب به مسجد سهله می رفت و از گوشه و کنار مسجد – بدون این که کسی بفهمد – نان خشک جمع می کرد و به مدرسه می آورد و گذران هفته را از آن ها می کرد!»
*اگر ملا و مجتهد این است، پس حاجی ملا علی کنی چه می گوید؟
نوشته اند زمانی فرزند ناصرالدین شاه قاجار، در سفری به عتبات عالیات، در نجف اشرف اقامت کرد. او به منظور دیدار و زیارت شیخ مرتضی انصاری به منزل ایشان رفت. آثار زهد و ورع از در و دیوار و اثاث ناچیز خانه شیخ هویدا بود؛ سفره حصیری (خوص) به دیوار آویزان بود و یک پیه سوز سفالی درکنار منقل گلی، اتاق را روشن کرده بود و کمی سرگین به جای ذغال در منقل مشتعل بود. اینها اثاث خانه آن مجتهد و مرجع بزرگوار و استاد یگانه حوزه علمیه نجف اشرف به شمار می رفت.
شاهزاده چون وضع اتاق را برانداز کرد بسیار متعجب گردید و سپس لب به سخن گشود و گفت: اگر ملا و مجتهد این است، پس حاجی ملا علی کنی چه می گوید؟!
میرزا محمد حسن شیرازی
صاحب فتوای تحریم تنباکو
سخن او هنوز تمام نشده بود که چهره شیخ انصاری دگرگون شد، از جا برخاست و فرمود: چه گفتی! این کلام کفرآمیز چه بود که به زبان راندی؟! خود را جهنمی ساختی، برخیز و از نزد من دور شو، حتی به قدر یک نفس کشیدن هم در اینجا تأمل نکن، زیرا می ترسم عقوبت تو مرا هم بگیرد!
شاهزاده از شیوه سخن خود بسیار متأثر شد و به گریه افتاد. پس از آن رو به شیخ کرد و گفت: آقا ... توبه کردم، نفهمیدم، مرا عفو کنید، دیگر از این غلط ها نمی کنم!
شیخ چون او را پشیمان یافت فرمود:
عالی جناب! حاجی کنی حق دارد آن طور زندگی کند، زیرا در مقابل پدر تو باید به همان قسم زندگی کرد. ولی من در میان طلاب هستم، باید حالم و امور زندگانی ام مانند همین طلبه ها باشد.
*آیت الله مهدوی کنی از ملا علی می گوید
آیت الله مهدوی کنی درباره اموال حاجی ملا علی کنی می نویسد که: «ایشان خیلی ثروتمند بوده و هم اکنون در کن، شهرری، ورامین، قزوین و تهران موقوفات زیادی از ایشان مانده است که بخشی از آن وقف خاص است که برای ورثه اش وقف کرده و بقیه وقف بر امور عام المنفعه می باشد.
البته بخشی از این اموال موروثی بوده است که از ماترک پدرش به ارث مانده است. آقای دکتر علینقی کنی از نواده های مرحوم حاج ملا علی می گفت که بخش مهمی از ثروت ایشان از جد اعلای وی که در مازندران ساکن بوده است به ارث رسیده است.
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی
آن بخش هایی که در کن است ظاهرا مال پدرشان بوده است. پدرم نقل می کرد که منشأ پیدایش این ثروت این بوده که ایشان چون کشاورز زاده بود قهرا به کارهای کشاورزی علاقه داشته است. در شهر ری روستایی به نام دولت آباد وجود دارد که آسیاب و قنات داشت. زمین های این روستا غالبا با قنات آبیاری می شد. می گفتند آن قنات به تدریج خشک شد و این ده هم تقریبا از بین رفته بود و آبادی خود را از دست داده بود.
مرحوم حاجی با قیمت مختصری اینجا را می خرد، بعد شروع به لایروبی قنات و آباد کردن آنجا می کند. به زودی آب در قنات به جریان می افتد و آسیاب شروع به کار می کند ... این اقدام سنگ اولیه ثروت ایشان بوده»
*موقوفات ملا علی کنی
موقوفات ملا علی کنی را می توان به پنج بخش تقسیم کرد:الف. آبادی ها و روستاها:
شش دانگ قریه زمان آباد همراه با قلعه و بیوت رعیتی و غیررعیتی و طویله و بهاربند و انبار و باغ و سایر ملحقات و منضمات آن که در منطقه بلوک غار ری می باشد.
شش دانگ قریه اشرف آباد واقع در بلوک غار ری.
قریه کریم آباد که به دست خود ایشان احداث گردیده است و آب مورد نیاز آن از رودخانه قوری چاهی تأمین می گردد.
قریه کمال آباد واقع در بلوک غار ری.
ب. خانه ها، مغازه ها و کاروانسرها:
خانه جدید البناء که درب آن، در شارع خاصی که انتهای آن خانه نواب، شاهزاده حاجی فرهاد میرزا معتمدالدوله است، قرار دارد. همراه با دکان هایی که در جنب شرقی آن با دکان های روبه روی این ها در طرف شرق بازارچه به جمیع ابنیه و آلات آنها از در و تخته و غیرها به انضمام شانزده باب دکان که پشت آنها به چهار بازار و روی آنها به قبله، محاذی دو کاروانسرای وقفی کاروانسرای شاه و کاروانسرای حاجی ابوطالب که در این اواخر ضرابی هم گفته می شود.
کاروانسرای واقع در زیر جاده قزوین و بالای آن.
حیاط وقفی بزرگ با امکان و صلاح و جمیع ابنیه این حیاط حتی حمام کوچک که واقع در سمت غربی حیاط است.
نصف از عرصه و اعیان دو باب کاروانسرای واقع در زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم (ع) با بازارچه که در وسط این کاروانسرا است همراه با دکان های واقع در راسته بازار بزرگ زاویه مقدسه با جمیع متعلقات آنها با یک قطعه بهاربند و بارانداز، خارج از آنها که درب غربی آنها است.
کاروانسرای خاتون آباد در غرب بخش «خاتون آباد» در فاصله یکصد متری جنوب جاده اصلی تهران - خراسان واقع شده است. بنابر گفته اهالی، وی که قصد زیارت مرقد مطهر امام رضا (ع) را داشت چون به منطقه خاتون آباد رسید در آن محل مکانی جهت استراحت و اطراق کاروانیان نیافت و به همین دلیل با دارایی خود در این محل کاروانسرایی ساخت و وقف کاروانیان و زائران مشهد الرضا (ع) نمود. طرح این بنای تاریخی ارزشمند از نوع چهار دیواری ایوانی بوده و دارای ایوان ورودی، صحن وسیع، حجرات، اصطبل های ستوندار (در نوع خود بی نظیر) و... می باشد.
یکی از سراهای بازار تهران.
شش دانگ باغ واقع در صحرای دزج کن که از راه مصالحه و ارث از مرحوم پدر به ایشان منتقل شده است؛ همراه با کافه ملحقات از اراضی و اشجار مثمره و احجار منصوبه و حیطان و سایر امکانات.
شش دانگ باغ که متصل به باغ فوق الذکر و واقع در خواجه همراه با کافه ملحقات از اراضی و اشجار مثمره و احجار منصوبه و حیطان و سایر امکانات می باشد.
شش دانگ مزرعه قلعه شیر علی واقع در بلوک غار ری.
یک دانگ و نیم از مزرعه لتمال کن، همراه با همه متعلقات آن از قنات و نهر رود آبی که از رودخانه کن آب بر می دارد.
سه قطعه باغ در کن، باغ حیاط، باغ پروک و باغ تخت این هر سه را هم با اشجار مثمره همراه با مجاری آب همه باغ ها وقف کرده است.
بنابراین وصیت ایشان از ثلث مالش ملکی خریداری و منافع آن همه ساله حبس شود.
زمین شهرک صنفی تولیدی خدماتی ولیعصر (عج) نیز از موقوفات مرحوم حاج ملاعلی کنی می باشد. این زمین به متراژ حدود 550000 متر مربع می باشد.
شش دانگ قنات بزرگ، معروف به قنات حاجی آباد و شش دانگ قنات کوچک، معروف به قنات زمان آباد که در منطقه بلوک غار ری می باشد.
شش دانگ قنات که احیای آن توسط خود ایشان انجام گرفته است و در اراضی لتمان کن و میان کوهک قرار دارد. البته در زیر مظهر قنات، آبادانی قلعه، بیوت رعیتی، اربابی، باغ، سبزی کاری، بناء حمام و احیاء اراضی زراعت شده است؛ که این ها نیز جزء موقوفات می باشد.
حق مجری دو باغ واقع در صحرای دزج کن و خواجه از نهر بزرگ کن.
سه رشته قنات دائره و بائره در مزرعه قلعه شیر علی واقع در بلوک غار ری.
طاحونه واقع در اراضی موات شهر ری که محاذی طاحونه ظهیرآباد می باشد که زیر آب آن نیز تنقیه شده است.
نهری که از رودخانه قوری چاهی از قدیم آب بر می داشته است با تمام قلعه موجود در آنجا و تمام دو قطعه باغ مشجر و اشجار مغروسه در خارح از باغ.
دو طاحونه بالا و پایین که به وسیله آبهای قنات اشرف آباد دایره و قنات بزرگ و قنات کوچک می چرخند.
و. کتاب ها:
پنج جلد قرآن خوش خط که دو جلد آن بزرگ رحلی است؛ یکی مذهب تمام حتی بین السطور؛ دیگری محشی و مترجم است؛ یکی دیگر وزیری به خط آقا هادی؛ یکی نصف رحلی به خط ملا عبدالله رئنانی است و یکی دیگر هم بین وزیری و خشتی است و به خط آقا محسن است.
سه مجلد قرآن دیگر که یکی خشتی و ظاهراً به خط مرحوم میرزای تبریزی باشد و یکی کوچک بغلی تمام تذهیب حتی حواشی و یکی هم وزیری.
ی. وجوه نقدی:
تحت تکفل قراردادن بسیاری از یتیمان درمانده و بی سر پناه و در نظر گرفتن مقرری مناسبی برای آنها.
برای حل مشکل درمان بیمارانی که بنیه مالی ضعیفی داشتند، مکان هایی را برای پرداخت پول داروها در نظر گرفته بودند تا آنان با دریافت مبلغ آن، به درمان خود اقدام کنند.
با توجه به این موارد می توان حاجی ملا علی کنی را از پیشگامان جهاد اقتصادی در دوران ناصرالدین شاه قاجار دانست که علیرغم این که پس از زندگی تهیدستی به اموال فراوان رسید اما آن ها را نه در جهت مصرف شخصی بلکه در راه کمک به مستمندان و محرومان خرج کرد.
علاوه بر موارد درخشان فوق که در کارنامه حاجی ملا علی کنی دیده می شود باید دقت داشت که ایشان اولین کسی است که به عنوان حاکم شرع جزیه گیری از یهودیان و مسیحیان را در تهران آغاز کرد و عزت، اقتدار و سربلندی اسلام را نشان داد. هرچند که مال و جان و ناموس همه آنان در پناه اسلام محفوظ بوده، در امنیت کامل نیز قرار خواهند داشت.
*زهد مرتضی بود که علی را خانه نشین کرد
با این همه اوصاف و جایگاه والای فقهی و علمی و مقبولیت بالای ایشان در بین مردم، حاجی ملا علی از مطرح شدن خود در مقابل مرجعیت شیخ مرتضی انصاری خودداری می کرد و در جواب اعتراض کنندگان می فرمود:
«زهد مرتضی بود که علی را خانه نشین کرد.»
(منظور حاجی این بوده که زهد شیخ انصاری آن قدر زیاد است که من در مقابل او مطرح نیستم)
*در سوگ حاج ملا علی کنی
حاجی ملا علی کنی در روز پنج شنبه 27 محرم 1306 ق در هشتاد و شش سالگی در تهران درگذشت و در 3 صفر برحسب وصیت خودش در جوار حضرت عبدالعظیم (ع) دفن شد. به نوشته اعتماد السلطنه اهالی تهران از شهری و روستایی، حتی اقلیت های دینی در مراسم تشییع جنازه او شرکت داشتند.
نوحه اهالی کن این بود:
رفتی تو ز دنیا ای نایب پیغمبر شد جای تو خالی در مسجد و منبر
***
***
یهودی ها نیز می گفتند:
واویلا صد واویلا ستون دین ناپید
لوح قبر این عالم فرزانه چنین است:
وفدت علی الکریم بغیر زاد من الحسنات و القلب السلیم
و حمل الزاد اقبح کل شیء اذا کان الوفود علی الکریم
مرقد منور و مضجع مطهر عالم مجاهد
و فقیه مبارز مرجع تقلید شیعیان علی
حاج ملا علی کنی «قدس سره»
سرود مرتجلا مجد بهر تاریخش علی بنزد محمد بخلد کرد مقام
«1306 ق»
منابع:
«علمای مجاهد» ؛ نویسنده : «دکتر محمد حسن رجبی دوانی»
«مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه (دوره قاجار)» ؛ نویسنده: «دکتر محمد حسن رجبی دوانی»
«ملا علی کنی مرزبان دین» ؛ نویسنده: «محمدباقر پور امینی»
http://www.wikifeqh.ir/%D9%85%D9%84%D8%A7_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%DA%A9%D9%86%DB%8C