به اعتقاد راغفر، این که تورم در چند ماه گذشته کاهش یافته است شاید به برخی تصمیات سیاسی و اقتصادی دولت هم مربوط باشد، اما قسمت عمدهای از این کاهش تورم به خاطر رکودی است که بر اقتصاد ایران سایه افکنده است.
با افزایش قیمت کالاهای مختلف قدرت خرید مردم کاهش یافته و بخش تولید در موضع انفعالی قرار دارد و همین مسئله منجر به رکود بیشتر شده و تقاضا را کاهش داده است. کاهش تقاضا نیز باعث شده تورمی که از آن صحبت شده است کاهش یابد. شکی نیست که ما نیازمند سرمایهگذاری هستیم اما دولت منابع کافی برای سرمایهگذاری ندارد.
وی در ادامه نوشته است: به نظر میرسد دولت از منابع موجود در کشور به خوبی استفاده نکرده که یکی از آنها مسئله یارانهها و دیگری مسئله تولید است که میتواند موجب بهبود وضعیت سرمایه گذاری در کشور شود.
این اقدامات کافی نیست و باید نظام مالی که در دولتهای نهم و دهم شکل گرفت هم اصلاح شود. با شیوه فعلی بانکداری رشد سرمایه گذاری متوقف خواهد شد که نتیجه آن افزایش رکود و تورم است.
البته دولت برای خروج از این وضعیت راهکارهایی دارد که هنوز آنها را عملی نکرده است. متاسفانه در سالهای گذشته تعداد زیادی بانک و موسسه مالی-اعتباری درست شد که بسیاری از آنها هیچ هدفی جز سوددهی نداشتند و خارج از نظارت بانک مرکزی برای خود دست به اقداماتی زدند که به تخریب فضای اقتصادی انجامید.
این تعداد بانک به عنوان یک بیماری مهلک برای اقتصاد کشور عمل میکنند. در حالی که وظیفه بانکها در یک اقتصاد سالم هدایت سرمایهها به سمت تولید است این موسسات و بانکها با سفته بازی و ترویج واردات و رفتارهای مشابه فقط به دنبال سودآوری بیشتر هستند.
راغفر درباره هدفمندی یارانه هم نوشته است: دولت ماهانه 45هزارمیلیارد تومان را در هدفمندی یارانهها تلف میکند و همه اقتصاددانان ایران متفقند که این روش اتلاف منابع مالی کشور است.
متاسفانه فرصتی که برای شناسایی گروههای مستحق دریافت یارانه وجود داشت از بین رفت و دولت نتوانست حجم مناسبی از یارانهها را به سمت تولید و ایجاد اشتغال راهنمایی کند. با این حال دولت به بنبست نرسیده است. اگر دولت نظام بانکی را مهار کند میتواند رشد قابل توجه اقتصادی را به دست بیاورد و به آمارهایی حتی بالاتر از پیشبینیها دست پیدا کند.